این رابطه عاطفی عمیق ریشهها و دلایل گوناگونی دارد که یکی از مهمترین آنها شأن و منزلت ویژه حضرت زهرا سلام الله عليها در نزد خدای متعال است که، چون نبی مکرم اسلام صلوات الله علیه از آن آگاه بودند، دختر خود را بسیار گرامی و محترم میداشتند. از سوی دیگر محبت بیمانند و بیدریغ بانوی گرامی اسلام نسبت به پدر بزرگوارشان دلیل دیگری بوده این محبت را عمیق و پندآموز برای ما کرده است.
حضرت زهرا سلام الله علیها کوچکترین دختر پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله هستند و زمانی که خواهران بزرگتر از ایشان ازدواج کرده و به خانه همسران خود رفته بودند، حضرت زهرا سلام الله عليها در کنار نبی مکرم اسلام زندگی میکرد.
در این شرایط به نوعی به تنها دختر آن حضرت تبدیل شده بود و، چون نسبت به رسول خدا صلوات الله علیه بسیار با محبت بودند، آن حضرت لقب «امابیها» یعنی «مادر پدرش» را به او داده بودند. این مطلب نشان میدهد که رابطه عاطفی عمیقی میان این دو بزرگوار وجود داشته که بسیار با یکدیگر صمیمی و مهربان بودند و هر قدر زمان میگذشت این رابطه پدر و فرزندی عمیقتر و دوستانهتر میشد.
زمانی که حضرت خدیجه سلام الله عليها از دنیا رفتند، گفته شده که حضرت زهرا سلام الله عليها تنها دو سال داشتند و در همان سن کم دوست و همدم پدر بودند. از آن به بعد هر قدر ایشان بزرگتر شده و رشد میکردند، حامی جدیتر و دلسوزتری برای پدر گرامی خود بودند و به این صورت رابطه ایشان رنگ و عطر تازهتری به خود میگرفت.
ریشههای محبت مثالزدنی میان پیغمبر صلوات الله علیه و دختر گرامیشانمیدانیم که رسول خدا صلیالله علیه و آله فرزندان دیگری به غیر از حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها هم داشتند. اما چرا درباره رابطه پدر و فرزندی رسول گرامی اسلام با حضرت زهرا سلام الله عليها این اندازه تأکید شده است؟
یکی از دلایلی که رابطه پدر و فرزندی میان رسول خدا صلیالله علیه و آله و حضرت زهرا سلام الله عليها مورد توجه علما و دانشمندان از مذاهب گوناگون قرار گرفته،
جایگاه و منزلت ویژه حضرت زهرا سلام الله عليها است که ایشان را در میان خواهران خود ممتاز کرده است. به طوری که وقتی گفته میشود حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام الگوی زنان و مردان جهان است، انسان از خود سؤال میکند که آن حضرت چگونه زندگی میکرد. درنتیجه متوجه رابطه ایشان با پدر گرامی خود میشویم و این، یکی از علتهای شاخص شدن این رابطه پدر و فرزندی است.
از طرف دیگر در تاریخ نوشته شده که هر زمان پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله به سفری میرفتند، حضرت زهرا سلام الله عليها تا آخرین لحظه سعی میکردند در کنار پدر خود باشند و آخرین نفری بودند که با ایشان وداع میکردند. حتی وقتی حضرت از سفری برمیگشتند، یا حضرت زهرا سلام الله عليها به استقبال ایشان میرفتند و یا خود نبی مکرم اسلام صلوات الله به دیدار دختر گرامیشان میرفتند.
حتی نبی مکرم اسلام حضرت زهرا سلام الله عليها را پارهای از وجود خود معرفی میکردند و این مطلب را بارها در جمع مسلمانان عنوان کرده بودند تا همه بدانند حضرت زهرا سلام الله عليها تا چه حد برای ایشان عزیز و محترم هستند. حتی آن حضرت میفرمودند: هر زمان که مشتاق بهشت باشم، به دیدار دخترم زهرا سلام الله عليها میروم و او را میبوسم.
آن حضرت در روایت دیگری فرمودهاند که: «فاطمه حوراء فی صوره انسیه، فاذا اشتقت الی الجنه قبلت فاطمه فاشم منها رائحه الجنه» به این مفهوم که فاطمه سلام الله عليها حوری بهشتی است که به صورت انسان آفریده شده است. من هر زمان که مشتاق بهشت میشوم به نزد او میروم و عطر بهشت را از او استشمام میکنم.
این مطالب و احادیث نشاندهنده عمیق بودن رابطه عاطفی میان رسول گرامی اسلام صلوات الله علیه با حضرت زهرا سلام الله عليها است.
مراقبت حضرت زهرا علیهاالسلام از پدر بزرگوارشانیکی از ماجراها به دوران جنگ احد مربوط است. در طی جنگ احد صدمههای زیادی به مسلمانان وارد شد و تعداد شهدای اسلام زیاد بود. همچنین عده زیادی از امت اسلام مجروح شده و آسیب دیدند. حتی در این جنگ سنگی از سوی لشکر دشمن به سر مبارک نبی مکرم اسلام صلیالله علیه و آله اصابت کرد، به طوری که دندان آن حضرت شکست. در اثر اصابتهای جنگی، سر ایشان هم جراحت برداشت و خون بر روی مبارکشان ریخت.
وقتی خبر به حضرت زهرا سلامالله عليها رسید، ایشان همراه تعدادی از زنان مسلمان و مؤمن، خود را به میدان احد رسانده و به پرستاری از مجروحان این جنگ مشغول شدند. به طوری که حضرت زهرا سلامالله عليها با دست خود خون ناشی از جراحت پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله را میشستند و امام علی علیه السلام در این کار به ایشان کمک میکردند. چون خون سر حضرت بند نمیآمد و خونریزی همچنان ادامه داشت، تکهای از حصیر را سوزانده و خاکستر آن را روی زخم گذاشتند تا خون بند بیاید.