در ادامه گفتگو سید حسن نصر الله دبیرکل حزب الله لبنان با شبکه تلویزیونی المیادین، غسان بن جدو مجری این شبکه گفت: دو تصویر از حزب الله وجود دارد. یک تصویر که حزب الله را بزرگ نشان میدهد و شاید این تصویر، واقعی باشد. در تصویر دیگر، به نوعی حزب الله خوار شمرده میشود. حزب ترسو و تحت محاصره تلقی میشود. به شکل اساسی، اسرائیل در عرصه سیاسی، تبلیغاتی و رسانهای برای تبلیغ این تصویر از حزب الله تلاش میکند. واقعیت این است که برخی کشورهای عربی هم در بسیاری از محافل عربی، این تصویر را از حزب الله نشان میدهند. اسرائیل اقدامات مختلفی از جنگ نخست و دوم گرفته تا جنگ نخست شمال انجام داد و تهدیدهایی هم به شکل واضح و روشن وجود دارد. اخیرا آوی کوخاوی رئیس ستاد مشترک ارتش این رژیم گفت هر اقدامی که حزب الله انجام دهد، باید بداند که اقداماتی انجام خواهیم داد که تقریبا در حد ویرانگری فراگیر خواهد بود. واکنش واضح و روشن دبیر کل حزب الله لبنان به این موضوع چیست؟
سید حسن نصرالله پاسخ داد: این بخشی از جنگ روانی اسرائیل است. حزب الله قدرت، روحیه، عزم و اراده خود را دارد و حتی شرایط حزب الله در این زمینه در مقایسه با گذشته بهتر است. وقتی که تهدید کردیم به هدف قرار دادن نیروی خود و شهادت وی در سوریه پاسخ میدهیم، همچنان پای تهدید خود هستیم. کوخاوی میداند که ما به اجرای این تهدید تمایل داریم. همه اقدامات اسرائیل در مرزها، همه تهدیدهای کوخاوی به این سبب است که وی به خوبی میداند حزب الله به کشته شدن نیروی خود در سوریه پاسخ میدهد. در برخی رسانهها و کانالها گفته میشود حزب الله در این خصوص صرف نظر کرده و قضیه تمام شده است. همه اقدامات و مانورهایی که در مرزها صورت میگیرد و بخش زیادی از گفتمان اسرائیل در این چارچوب است. این اقدامات به منزله واکنش و نشان دهنده ترس اسرائیل است. از زمانی که مسئول مستقیم حزب الله شدم، وقتی که حزب الله میگوید به فلان اقدام پاسخ میدهم، حجم زیادی از تهدیدها، فریادها و خشم اسرائیل دیده میشود. این نشان دهنده ضعف رژیم صهیونیستی است. این یکی از جوانب این موضوع است. وقتی که رژیم صهیونیستی این مانورهای جدید را انجام داد، به این سبب بود که میدانست حزب الله در آمادگی کامل به سرمی برد و من این موضوع را اعلام کردم. طرفی که میترسد و هراس دارد، چنین موضوعی را اعلام نمیکند، زیرا اعلام آمادگی کامل و آماده باش ممکن است دشمن را تحریک کند و آن را به اتخاذ فلان اقدام سوق دهد.
بن جدو: برای چه کاری در آماده باش به سر میبردید و برای آن آمادگی داشتید؟
سید حسن نصرالله: هر آنچه توانمندیهای پیشرفته نامیده میشود، صد در صد از آن برخوردار هستیم. از موشکها و محل شلیک موشکها گرفته تا اهداف، همگی مشخص بودند، سیستم فرماندهی و کنترل مهیا بود، مسئولان گروهها همگی آماده بودند و در محل خود برای اجرای عملیات حضور داشتند. بخش مهمی از قدرت در میدان حضور داشت. یعنی نیاز نداشتیم که نیروها از منطقهای به منطقه دیگر منتقل شوند. اسرائیل از این موضوع آگاه بود. به این موضوع اشاره نکرد و در خصوص آن سکوت پیشه کرد. آن هم در حالی که این اتفاقها در مقابل دیدگان اسرائیلیها انجام میشد. ما این اقدامات را به شکل محرمانه انجام ندادیم. این موضوع را از مردم و ملت لبنان پنهان کردیم تا مردم نگران نشوند. اما به این موضوع اهتمام میورزیدیم. طبیعی بود که اسرائیل بداند آماده باش در این سطح در لبنان وجود دارد. این دومین شاخص است.
سومین شاخص این است که به رغم اینکه رژیم صهیونیستی تاکنون از طریق میانجیهای موجود پیام ارسال کرده است؛ میداند که هر پهپاد اسرائیلی به منطقه بیاید، آن را هدف قرار میدهیم و آن را منهدم میکنیم. این رژیم میداند که همه پدافندهای هوایی ما در چارچوب سطح مجاز عمل میکنند و میداند که ما آماده هستیم. وقتی که رژیم صهیونیستی میخواهد موضع مشخصی را هدف قرار دهد، به همراه یک فروند پهپادی که اعزام میکند، یک فروند پهپاد دیگر و یک فروند جنگنده یا هواپیمایی اعزام میکند که بتواند محل احتمالی شلیک موشکها را هدف قرار دهد. اکنون در تحرکات پهپادهای اسرائیل آشفتگی زیادی وجود دارد. این رژیم تهدید کرد به اقدام احتمالی ما پاسخ خواهد داد. این رژیم میداند که ما از تصمیم خود عقب نشینی نمیکنیم و میداند که ما برای این کار تلاش کردیم و میداند که ما در برخی موارد، از سلاح مناسب برای مقابله با پهپادها استفاده کردیم. اما این موضوع در رسانهها منتشر نشد، زیرا همواره هدف ما سرنگون کردن پهپاد نیست؛ بلکه مهم این است که پهپاد اسرائیلی از حریم هوایی لبنان خارج شود. طبعا اگر پهپاد سرنگون شود، بهتر هم خواهد بود. با این شرایط میتوان گفت که مقاومت میترسد و هراس دارد؟ بدون تردید، نه. گواه این موضوع آن است که وقتی که اسرائیل پهپادی اعزام میکند، هواپیمایی برای حمایت از آن هم اعزام میکند. در گذشته این گونه نبود و حریم هوایی لبنان در برابر پرواز پهپادهای اسرائیلی باز بود.
چهارمین عامل اینکه اسرائیل میداند موضوع موشکهای نقطه زن متوقف نشده است و موشکها از نظر کیفیت و کمیت در حال پیشرفت است. اسرائیل در موارد زیادی، به مردم دروغ میگوید. برای مثال، مدالها و نشانهایی اعطا میکند که مثلا طرح موشکها در لبنان را به شکست کشانده است. این درست نیست. اکنون مقاومت دو برابر موشکهای نقطه زنی که سال گذشته در اختیار داشت، دارد. در نتیجه، در قبال توانمندیهای مقاومت، اسرائیل این اقدامات را انجام میداد و تهدید میکرد. معاون وزیر خارجه آمریکا به لبنان آمد و با تهدید گفت اگر فلان تأسیسات در بقاع را طی پانزده روز بازرسی نکنید، اسرائیل حمله خواهد کرد. این موضوع را به اطلاع همه مسئولان حکومت لبنان رساند. ما گفتیم صرف نظر از اینکه در فلان منطقه حضور داریم یا نداریم، هیچ حرکتی انجام نمیدهیم. چون این حق طبیعی مقاومت است و وارد این نزاع نمیشویم و در خصوص آن سخن نمیگوییم که تسلیحات میسازیم یا نمیسازیم. ما اعلام کردیم هیچ کاری در بقاع انجام نمیدهیم و اگر اسرائیل تأسیسات در بقاع را هدف قرار دهد، ما هم واکنش متناسب نشان خواهیم داد. اسرائیل میداند واکنش متناسب به چه معنی است. واکنش متناسب این نیست که تک تیراندازان در مرزها تیراندازی کنند. واکنش متناسب یعنی اقدامی انجام شود که هم سنگ با هدف قرار دادن تأسیسات در بقاع باشد.
بن جدو: نمیدانیم متناسب به چه معنی است. دقیقا یعنی چه کاری انجام میدهید؟
سید حسن نصرالله: این موضوع را نمیگویم تا مردم نگران نشوند.
بن جدو: شما گفتید اکنون تعداد موشکهای نقطه زن دو برابر موشکهایی است که سال گذشته در اختیار داشتید و از نظر کمیت و کیفیت در این زمینه پیشرفت وجود داشته است. این حجم جدید از موشکها چه کاری میتواند در رژیم اشغالگر انجام دهد؟
سید حسن نصرالله: این موشکها قدرت حزب الله را افزایش میدهد. همان طور که در گذشته گفتیم، میتوانیم هر هدف مهمی را در داخل رژیم اشغالگر و در سرتاسر مناطق فلسطین اشغالی که باید با دقت مورد هدف قرار بگیرد، هدف قرار دهیم. این تحول به چه معناست؟ این تحول به افزایش قدرت ما میانجامد. حزب الله پیش از همه اقدامات اسرائیل طی یک سال گذشته، قدرت داشت؛ اما قدرت حزب الله نسبت به سال گذشته دو برابر شده است. اگر اسرائیل بگوید حزب الله میترسد و هراس دارد، پس چرا به اقدام خود در پروژه موشکی ادامه میدهیم. آنها این موضوع را به منزله تهدید موجودیتی میدانند. کسی که میترسد، میگوید بیایید به این پروژه پایان دهیم و پرونده را ببندیم. اما این در حالی است که به شکل گسترده به فعالیت خود ادامه میدهیم. اسرائیل وقتی که به برخی افراد برای به شکست کشاندن این طرح، نشان هدیه میدهد، به مردم خود دروغ میگوید. هر آنچه را که مقاومت میخواست انجام دهد، انجام داد و به این کار ادامه میدهد و در این زمینه هیچ مشکلی وجود ندارد. در هر صورت، آینده نزدیک همه چیز را مشخص میکند. آینده ثابت میکند که مقاومت در کار خود جدی است، عزم و اراده دارد و نگران نیست. ارزیابی من تفاوت دارد و میگویم اسرائیل نگران است. با خروج دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا از کاخ سفید، اسرائیل بسیار نگران است. دولت ترامپ به اسرائیل چیزهایی داد که انتظارش را نداشت و در خواب هم نمیدید. اکنون اسرائیل به سبب موضع آمریکا در خصوص بازگشت به توافق هستهای نگران است. این سازشها با برخی کشورهای عربی چه ارتباطی با درگیری مقاومت با دشمن دارد. مگر آنها در درگیری با دشمن مشارکت داشتند؟! اسرائیل به سبب اوضاع داخلی خود هم نگران است. دوست دارم امشب تأکید کنم که مقاومت در بهترین شرایط است، بهترین روحیه را دارد. توانمندیهای آن در بهترین شرایط است. بالاترین سطح عزم و اراده را دارد، به مسیر خود ادامه میدهد و اطمینان دارد. اکنون اعتماد ما به آینده و نزدیک شدن به پیروزی بسیار بالا است. ما هیچ نوع نگرانی در این زمینه نداریم.
بن جدو: اسرائیل فقط باید از موشکهای نقطه زن نگران باشد؟
سید حسن نصرالله: اسرائیل باید از همه چیز نگران باشد. اسرائیل از بسیاری مسائل آگاه است. اسرائیل در جنگ روانی میگوید ما از اقدامات شما اطلاع داریم. اسرائیل تصور میکند که وقتی این موضوع را میگوید، میترسیم. وقتی که اسرائیل میگوید از اقدامات شما اطلاع داریم، خیالمان آسوده میشود. این بدان معنی است که اسرائیل میداند ما قدرتمند هستیم. میداند که توانایی داریم. میداند که مصمم هستیم. میداند که توانمندیهای بسیار بالایی داریم. میداند که ما میتوانیم آن را شکست دهیم. خوب است که بداند.
از سال ۲۰۰۰ این ایده وجود داشت و از سال ۲۰۰۶ و در پی تلاش نیروهای مقاومت، این فکر تقویت شد که هر نوع توانمندی که به ما این امکان را بدهد که از طریق آن بتوانیم از کشور خود دفاع کنیم و از طریق آن دشمن را شکست دهیم، تلاش میکنیم که آن را در اختیار داشته باشیم.
بن جدو پرسید: اسرائیلیها میدانند، اما مردم میخواهند مطمئن شوند، آیا مقاومت امکانات هوایی، دریایی، زمینی و موشکی برای دفاع از خودش و آسیب رساندن مستقیم به رژیم دارد؟
سید حسن نصر الله در ادامه گفتگو با المیادین افزود در مورد پدافند هوایی سخن نمیگویم. در پدافند هوایی تا یک سطح مشخص با مقابله با پهپادها شرایط خودمان را به اسرائیلیها نشان دادیم. اما سطح بالاتری از این سطح مشخص، وجود دارد. اسرائیل میداند یا نمیداند؟ حتی اگر هم میداند، باید این برگ برنده پنهان بماند. در مسئله پدافند هوایی یا در مسایل دیگر، باید اصل غافلگیری را حفظ کنیم، زیرا در جنگ اهمیت دارد. بدون شک ما چیزهایی داریم که تلاش میکنیم اسرائیلیها هیچ چیزی از آن ندانند. تاکید میکنم مقاومت چیزهایی دارد که اسرائیلیها هنوز چیزی از آن نمیدانند، اسرائیلیها امشب بروند و دنبال آن بگردند. این چیزها کاملا سری است. ما نیازی نداریم که به دشمنان مان بگوییم و نباید اسرار آن را فاش کنیم. آن را به روزی موکول میکنیم که دشمن از آن غافلگیر شود و ناراحت شود و دوستان هم از آن شگفت زده و خوشحال شوند.
سید حسن نصرالله در پاسخ به این سوال که آیا بحران داخلی اسرائیل نتیجه آزادی و دموکراسی در جامعه این رژیم یا بیانگر بحران ساختاری در رژیم اشغالگر است؟ گفت: مشکلی ندارد که هر دوی اینها باشد. مشکلی نیست که انتخابات، دموکراسی و رقابت احزاب داشته باشند، اما جنبه دوم اهمیت دارد. امروز احزاب تاریخی اسرائیل مانند حزب کار از بین رفته اند. لیکود در مراحل اخیرش قرار دارد. دودستگیهای اخیر در لیکود بسیار مهم و برای آینده آن بسیار سخت است. تفرقه در داخل احزاب وجود دارد. شاهد قدرت گرفتن سریع یک حزب و سقوط سریع آن مانند حزب آبی- سفید هستیم که نشانه ضعف، توهم و توخالی بودن است. عضله واقعی ندارد. روشن است که اسرائیل با بحران رهبری، بحران هدایت، بحران احزاب، بحران اعتماد بین احزاب و بین شهرک نشینان و سران آنها روبروست. ما همه اسرائیلیها را شهرک نشین میدانیم. این بحران هم در حال عمیقتر شدن است. این شرایط هم عوامل مختلفی دارد. نگرانی درباره آینده، نگرانی درباره منطقه، اوضاع داخلی، فساد رایج، تضعیف حاکمیت قانون به آن ابراز افتخار میکردند، از جمله این عوامل است. چند روز پیش شنیدیم که یعلون که رئیس ستاد، وزیر دفاع، یکی از سران اساسی و نامزد نخست وزیری بود و یک متفکر راهبردی محسوب میشود، گفت امروز یک باند از مجرمان بر اسرائیل حکومت میکنند که ریاست این باند هم با بنیامین نتانیاهوست. این حرف را یک روزنامه نگار نگفته، بلکه حرف رئیس ستاد و وزیر دفاع است که از همان گروه راستگرایان است؛ بنابراین یک مشکل ریشهای و ساختاری در داخل رژیم وجود دارد؛ بنابراین این بحران، گسترش خواهد یافت. سه انتخابات برگزار شد و قرار است انتخابات چهارم برگزار شود. معلوم نیست چهارمین انتخابات چه نتیجهای داشته باشد. روشن است که بحران عمیق در این رژیم وجود دارد. علاوه بر فساد، کرونا، مسایل اقتصادی، شیوه تعامل آنها با کرونا، پروندههای قومیتی و کشمکشهای داخلی بین آنها مطرح است. در نتیجه، با یک جامعه بحران زده روبرو هستیم. من در روز شهادت حاج قاسم حرفی زدم که به آن باور دارم که این رژیم ساختگی است، هم ایجاد این رژیم، ساختگی بود و هم ادامه کار و بقای آن ساختگی است. قدرت آن از خودش نیست. نمیگوییم آمریکا از بین برود یا دچار فروپاشی شود، فقط ضعیف شود و دیگر آنچه در منطقه رخ میدهد، برای آن مهم نباشد و درگیر مسایل خودش شود. آیا این اسرائیل، اسرائیل باقی خواهد ماند؟ کشورهای عربی که روابط شان را با نتانیاهو عادی سازی کردند، هوشیاری نتانیاهو و موفقیت نتانیاهو، موفقیت اسرائیل بود؟ نه. بلکه نتیجه چماقی است که در دست ترامپ و آمریکا قرار دارد. آنها برای نزدیک شدن به آمریکا این کار را انجام دادند. نه فقط برای اینکه اسرائیل یک قدرت بزرگ، موفق و پیشرفته است و نتانیاهو یک شخصیت سیاسی حرفهای و تاریخی است، به هیچ وجه. کسی که این کشورها را به صف کرد، ترامپ بود. آنها را با چماق تهدید کرد. همان سیاست چماق و هویج. مانند سودان که هویج به آن نشان دادند، البته در برابر عربها بیشتر از چماق استفاده میکنند. تحولاتی رخ میدهد که شما به آن اشاره کردید، مانند شهادت حاج قاسم، شهادت ابومهدی، شهادت دانشمند بزرگ مانند شهید فخری زاده، همه اینها بخشی از ماهیت نبرد است. از ما افراد بزرگ و کوچک شهید میشوند، اما باید به این نبرد به طور کلی نگاه کرد. در مجموع، محور ما دست برتر دارد و اسرائیل یک رژیم بحران زده است.
غسان بن جدو گفت: ”شما چطور مردم و افکار عمومی دوستدار مقاومت و حتی افکار عمومی عربی را راضی میکنید، در حالی که متحمل همه این خسارتها میشوید که گفتید نتیجه پیروزی هاست، اما پاسخی وجود دارد. “
سید حسن نصرالله خاطر نشان کرد: ما در یک نبرد نامحدود قرار داریم. درست نیست که به بعضی از عملیات ها، به صورت خاصی واکنش نشان دهیم.
سید حسن نصرالله درباره اینکه پاسخ ندادن به این عملیات، باعث تضعیف روحیه میشود، گفت: این مسئله موقت است و به بعضی رسانهها از زاویهای که به مسایل نگاه میکنند، کمک میکند. اگر فردا عملیات مهمی در یک جا اجرا شد، باید روحیهها بالا رود؟ نبردها به این صورت مدیریت نمیشود. پاسخ باید قاطع باشد. تصمیم پاسخ دادن وجود دارد، امکانات پاسخ دادن هم وجود دارد. به صورت کلی میگویم، باید شرایط آن محقق شود. اگر پاسخ مناسب و متناسب نباشد، وجهه را مخدوش میکند و اعتبار را احیا نمیکند. البته اگر فرض کنیم که اعتبار (محور مقاومت) آسیب دیده است. اگر قرار است اعتباری که مخدوش شده است، احیا شود، باید صبر کنیم و شبانه روز تلاش کنیم تا پاسخ واقعی و متناسب صورت گیرد که این وجهه را احیا کند.
سید حسن نصرالله درباره اینکه پاسخ ندادن شما به شهادت یکی از برادران در سوریه، تصمیم سیاسی یا تصمیم نظامی است و به عمد صورت میگیرد؟ گفت: بله، صهیونیستها در مرزها بسیاری از پایگاهها را تخلیه کرده و پنهان شده اند. اگر بخواهیم اقدام تبلیغاتی انجام دهیم. راحت است که از جوانان بخواهیم بروند و به یک گشتی حمله کنند و دو یا سه تانک را هدف قرار دهند و چند موشک شلیک کنند و آن را در رسانهها پخش کنیم. چنین کاری ساده جلوه دادن مسئله برای مردم است. اما نزد اسرائیلیها نقطه ضعف خواهد بود که یکی از ما را بکشند و ما فقط آهن و بتنهای آنها را هدف قرار دهیم. آنها آهنها و بتنهای دنیا را در اختیار دارند. آنچه عامل بازدارنده در برابر اسرائیلی هاست، آن است که اگر از ما بکشید، از شما میکشیم. این معادله وجود دارد. مدتی پیش حتی در شبکههای تلویزیونی دیدید که مجسمهها و رباتهایی را قرار داده بودند تا ما عملیاتی اجرا کنیم و آنها را راحت کنیم. دفعه قبل بحثهایی مطرح شد که خودرویی که هدف قرار گرفت، عناصر نظامی بودند یا نه. بعضی افراد میگویند نه کسی در داخل آن نبود و خودران بود. عدهای میگویند در داخل آن خودرو، مجسمههایی قرار داده بودند. تصمیم برادران ما آن است که اطمینان پیدا کنند که انسان واقعی در آن طرف وجود دارد. سادهترین کار عملیات نمایشی است. اما ما به دنبال عملیات جدی هستیم. اکنون اسرائیلیها در حال آماده باشند و تدابیری اتخاذ کرده اند. از خودروها و تانکهای خودران استفاده میکنند، اما در نهایت پس از یک، دو یا سه ماه بالاخره به این تدابیر پایان خواهند داد. در آن زمان، خواهیم دید که داستان چطور است.
مجری المیادین گفت: ”اگر آزمون جدی درباره ترسیم مرزها وجود دارد. به نظر میرسد با اصرار لبنان بر مرزهایی که در عمق دریای لبنان طولانیتر است، اسرائیلیها با حمایت آمریکا، مذاکره را متوقف کرده است. کار به کجا رسیده است و اگر مذاکرات ترسیم مرزها شکست بخورد و اسرائیل با آغاز استخراج گاز در این مناطق، لبنان را در برابر عمل انجام شده قرار دهد، چه خواهد شد؟ “
سید حسن نصرالله گفت: مذاکرات در عمل به حال تعلیق درآمده است و قرار نیست دیدارهای جدیدی برگزار شود. به اعتقاد من، دولت فعلی آمریکا دیگر فرصتی برای پیگیری این موضوع ندارد. یعنی لبنان داستان تقریبا متفاوتی با دیگر کشورهای عربی دارد. به اعتقاد من، در مذاکرات در سایه دولت فعلی، هیچ پیشرفتی به دست نخواهد آمد. اینکه در سایه دولت جدید، آمریکاییها مسئله را پیگیری کنند یا پیگیری نکنند، راه حلهای مشخصی را پیشنهاد کنند، طرف اسرائیلی را زیر فشار قرار دهند؟ باید اجازه بدهید تا با گذشت زمان مشخص شود. اما بخش دوم سوال شما آن بود که اگر فرض کنیم دیگر مذاکرهای برای ترسیم مرزها صورت نگیرد. از نظر ما، آبهایی که حکومت لبنان آن را آبهای سرزمینی لبنان میداند، ما در مقاومت هم آن را لبنانی میدانیم. همانطور که زمینهایی را که لبنانی بداند، ما هم لبنانی میدانیم؛ بنابراین حق خودمان میدانیم که برای دفاع از این آبها یا سرزمین، تلاش کنیم؛ بنابراین اگر اسرائیل در این منطقه، چه زمینها و چه آبهایی که لبنان آن را متعلق به خودش میداند، عملیاتی اجرا کند، لبنان و نیز مقاومت موضع گیری خواهند داشت. من بارها گفته ام که ما آماده هستیم، اما نمیخواهم موضعی را به لبنانیها تحمیل کنم. حق طبیعی خودمان میدانیم که مانع از هر نوع سرقت اسرائیل در آبهای لبنان شویم. اینکه از این حق استفاده کنیم یا استفاده نکنیم، در هر صورت حق ماست و در آن زمان، تصمیم خواهیم گرفت. بدون شک اگر حکومت لبنان تصمیمی بگیرد، بهتر خواهد بود و ما تصمیم حکومت لبنان را برای دفاع و حفظ نفت و گاز لبنان که در آبهای لبنانی قرار دارد و اسرائیل آن را غارت کند، اجرا خواهیم کرد. اما اگر حکومت لبنان اقدامی انجام دهد، ما چطور رفتار خواهیم کرد؟ باید آن زمان دید. اما اکنون میگوییم که حق داریم و توانایی آن را هم داریم که مانع از این کار شویم. بحثی درباره قدرت مقاومت در این زمینه وجود ندارد. درباره حق ما هم در این باره بحثی وجود ندارد. درباره این موضوع باید حکومت لبنان تصمیم بگیرد. عملکرد فعلی حکومت هم خوب است و ابهامی درباره آن وجود ندارد.
سید حسن نصرالله در پاسخ به سوالی درباره علت تاخیر در تشکیل دولت در لبنان و تاثیر عوامل داخلی و خارجی بر آن، گفت: تا الان چیزی که در مطبوعات نوشته میشود، عوامل داخلی و خارجی است. اما زمانی که با مقامات ذیربط صحبت میکنیم، میگویند عوامل خارجی وجود ندارد و عوامل داخلی است. آخرین سخنان مامور تشکیل کابینه، دقیق بود که مشکل، نبودن اعتماد است. اگر اعتماد وجود داشت، تشکیل دولت ساده بود، اما زمانی که اعتماد وجود ندارد، همه احساس میکنند اگر با دادن وزارتخانهها به طرف دیگر موافقت کنند، شرایط نگران کننده برای آنها ایجاد خواهد شد. به این علت که بی اعتمادی و ترس متقابل وجود دارد، میگویند فلان وزارتخانهها را به یک طرف ندهید و به طرف دیگر بدهید. بحثها واقعا داخلی و مرتبط با تعداد وزارتخانهها و ماهیت وزارتخانه هاست. اما در اصل، بحثها مربوط به نبود اعتماد است.
سید حسن نصرالله در پاسخ به این سوال که آیا اعتمادی بین شما و سعد الحریری وجود دارد؟ گفت: ما با کسی مشکل نداریم. بی اعتمادی اساسی بین سعد الحریری و میشل عون است. البته در جاهای دیگر هم مشکلاتی وجود دارد. نباید مشکلات دیگر را فراموش کنیم. بین مامور تشکیل کابینه و دیگر طرفها هم بعضی مسایل حل نشده وجود دارد. اما پرونده اصلی همان است. چیزی که اول باید مشخص شود، ترکیب دولت، تعداد وزارتخانهها و تقسیم وزارتخانه هاست. این مسایل به یک گروه ارتباط ندارد، بلکه مربوط به همه ترکیب کابینه است. میشل عون دیدگاه خاص خودش را دارد و مامور تشکیل کابینه هم دیدگاهی دارد و بقیه طرفها هم دیدگان خودشان را دارند. پیچیدگیهای دیگری هم وجود دارد که بعدا مشخص خواهد شد و فعلا زیر میز است و به روی میز نیامده است.
مجری المیادین گفت: ”من در مقدمه درباره حامیان مردمی شما سخن گفتم که واقعا استثنائی است. من گفتم سید حسن نصرالله یک رهبر ملی لبنانی است و فقط توصیف من از شما نیست، بلکه واقعا هم همینطور است. زمانی که یک رهبر ملی سخن میگوید باید به فکر همه ملت لبنان باشد. هر کسی سخنان شما را پیگیری کند واقعا به این مسئله میرسد که توجه شما به همه ملت لبنان است. با این وجود، میخواهم درباره طیف حامیان مردمی شما سخن بگویم که پایدار است و همه چیزش را فدا میکند. میدانم که شما تا چه اندازه آن را دوست دارید. همواره سوال میکنند، دورنمای حزب الله در داخل لبنان چگونه است تا به صورت ریشهای و نهایی در اصلاح اوضاع ایفای نقش کند تا برای این طیف و نیز برای ملت لبنان نتیجه بخش باشد و رفاه به همراه بیاورد؟ به ویژه که شما با محاصره و تحریم روبرو هستید. همه شما را مسئول معرفی میکنند که به علت حزب الله، آمریکا علیه لبنان تحریم اعمال میکند. “
سید حسن نصرالله پاسخ داد: دو مسئله اوضاع کلی ملت لبنان و اوضاع مردم حامی ما وجود دارد که به طور مستقیم تحت تاثیر آنچه درباره با رخ میدهد، قرار میگیرد. ما به هر دو سطح توجه داریم. اما به صورت طبیعی، برای اینکه صادق باشم باید بگویم که اولویت ما، مردم حامی ماست که از ما طرفداری و دفاع میکنند و تاوان این راه و خط مشی را پس میدهند. متاسفانه ترکیب لبنان به این صورت است. به عنوان مثال در زمان جنگ ژوئیه شما در لبنان بودید. مردم از بعضی مناطق به طور کامل آواره شدند و خانههای آنها بمباران و ویران شد، مناطقی هم بود که به نظر میرسید یک کشور دیگر بود. من در آن زمان به برادران گفتم که از این شرایط خوشحالم و با آن مشکلی ندارم. من دوست ندارم اسرائیل بقیه مناطق را بمباران کند تا همه ما مثل یکدیگر باشیم. تا زمانی که ما و حامیان مردمی ما تاوان میدهند، مسئلهای نیست. این شرایط، مسئولیت اضافی بر گردن ما درباره حامیان مردمی مان میگذارد. اگر کسی از من سوال کند که شما اگر امکانات مشخصی داشته باشید، چرا به طرفداران خودتان بیشتر از ملت لبنان کمک میکنید؟ پاسخ من آن است که این مردم حامی ما هستند که هدف قرار دارند و بمباران میشوند و با خطر روبرو هستند و بیش از هر طرف دیگری در بین ملت لبنان، هزینه داده اند. هر چند که همه ملت لبنان هزینه داده است. من فقط میخواهم اولویتها را بیان کنم. ما برای کمک به آنها تلاش میکنیم و به طور مفصل درباره شرایط پس از جنگ ژوئیه سخن گفتیم. ما در چارچوب حکومت، امکانات مستقیم، دوستیها و روابط مان برای کمک به این حامیان مردمی تلاش کردیم. آنها تا ابد ایستادگی کنند. هر چند که امید و نقطه قوت ما به حامیان مردمی ما، پیشینه ایمانی، اعتقادی، اخلاقی و انسانی در درجه اول است که آمادگی فداکاری و صبر را ایجاد میکند. مسئله دوم هم باورها و هوشیاری است. به عنوان مثال، بعضی مسئولان لبنانی که مخالف ما هستند، به درستی میگویند مشکل فقط مشکل حزب الله نیست. مثلا اهالی جنوب لبنان نمیخواهند مقاومت سلاحش را تحویل دهد. زیرا برای اهالی جنوب لبنان، مقاومت به مثابه سپر، امنیت، ایمن، ضمانت، حمایت و کرامت است. مسئله فقط روحیه نیست. همه مردم میدانند که اگر این مقاومت - که آمریکاییها آمده اند و میگویند کاری میکنیم که تاوان آن را پس بدهید- نبود سرزمین، منابع، امنیت، کرامت، ناموس، اسیران، مردان و زنان ما کجا بودند همانطور که از سال ۱۹۹۸ تا سال ۲۰۰۰ در آن قرار داشتند.
سید حسن نصر الله دبیرکل حزب الله لبنان، در ادامه مصاحبه با شبکه تلویزیونی المیادین گفت: ایمان موجب هشیاری، درک گزینهها و ابزارهای گزینهها میشود. میدانید که علمای سنتی در سطح زیادی در زمینه سیاست ورود نمیکنند. برخی از آنها تا حدی سنتی هستند که شاید درباره همه این روند اعتراض داشته باشند. یکی از آنها گفت اگر اصلاح مقاومت را بپذیری، تو را به خیانت متهم میکنیم.
پس از ۲۰۰۵ بسیاری در خصوص اصلاح مقاومت و چیزهای مشابه آن سخن گفتند. برخی از علما میگفتند بدون مقاومت، وجود علما محو میشود. همان طور که در برخی کشورهای عربی و جهان اسلام شاهد هستیم. ما نمیگوییم که فقط به ایمان و هشیاری تکیه میکنیم. نه این طور نیست. ما شبانه روز در مؤسسات، یگانها و تشکیلات خود و گروههای خود بر این موضوع تاکید میکنیم که فضای مقاومت تقویت شود.
برای مثال در خصوص موضوع بندر بیروت، برای کمک کردن تلاش کردیم. اما جلوی کمک کردن ما را گرفتند. من به مردم مناطق جنوب، خانوادهها و انجمنها در برخی از دیگر مناطق گفتم برخی از مردم از منازل خود کوچانده شدند و لازم است که در منازل شما ساکن شوند. مردم این مناطق گفتند به آنها خوشامد میگوییم. ما منازل داریم. هتل داریم و ..، اما کسی نیامد. این موضوع ناشی از مسائل طائفهای و مذهبی بود. در حالی که جوانان بیروت، ضاحیه، جنوب و... در حال جمع آوری خرابههای باقی مانده از انفجار بودند، برخی از رهبران طرفداران مسیحیان با روی آوردن به گفتمان تحریک آمیز، میگفتند شما کجا بودید؟ اثری از شما در این عرصه نبود. دوست داشتم مانند شرایط مالی ۲۰۰۶ که به ایران رفتم، اتفاق میافتاد. شرایط انفجار در بندر بیروت مانند شرایط جنگ بود. مردمی که منازل آنها ویران شد و آواره شدند، هم مردم ما هستند. ما به هر صورتی برای کمک کردن در این شرایط تلاش کردیم، اما گاهی گفته میشود راه آن چگونه است؟ راه آن راهی بود که از طریق حکومت انجام شود، زیرا در پی اقدام مستقیم، مشکلاتی به وجود میآید. از طریق حکومت هم که میخواستیم، انجام دهیم، حکومت آشفته بود. ما با برادران خود در ایران سخن گفتیم. آنها گفتند ما برای ارائه کمک در زمینه ارائه آهن، آلومینیوم، انواع مختلف شیشه آمادگی داریم و با استفاده از کشتیها به لبنان ارسال میکنیم. اما حکومت لبنان دچار آشفتگی بود. ادارههایی در حکومت نیستند که آهن، آلومینیوم، انواع شیشه و.. دریافت کنند. در لبنان هر طرحی برای کمک از طریق پرداخت پول انجام میشود. به همین سبب است که بازسازی این مناطق هنوز دچار آشفتگی است.
ما بر این باوریم که در اوضاع کنونی نمیتوانیم کمک کنیم، زیرا مسائل به دست دولت و حکومت است، نه حزب الله. حتی محور مقاومت در لبنان هم نمیتواند به شکل جدای از حکومت اقدامی انجام دهد. حکومت برخی گزینهها را دارد. مشکل در لبنان، مشکل گزینهها است. وقتی که از رفتن به سمت شرق سخن میگویی، گزینه چیست؟ روسیه یا چین.. در لبنان رفتن به سمت گزینه اقتصادی که لبنان را نجات دهد، نگرانی زیادی وجود دارد. این شعار نیست. جزئیات و اطلاعات در این زمینه وجود دارد. نشست کشورهای شرق آسیا... سازمان گستردهای که دهها کشور در آن نشست حضور داشتند و قطب آن چین بود و ترامپ در آن حضور نیافت. با اینکه برخی از کشورهای دوست و متحد آمریکا در آن حضور داشتند، اما از آمریکا جدا شدند.
ما در لبنان از رفتن به سمت چین نگران هستیم. خواستیم که از ایران، نفت و گاز و فرآوردههای نفتی با لیر لبنان وارد کنیم، حکومت لبنان این کار را نمیکند، زیرا نوعی نگرانی از این کار وجود دارد. برخی گزینهها وجود دارد. برای مثال، این ایده را مطرح کردم که در خصوص آن تفکر میکنند. نمیدانم به نتیجه رسیدند یا نه. اما این موضوع مطرح شد که در گفتگو با عراق، در خصوص ارائه کالا به جای پول در ازای دریافت نفت، بحث شود. شاید آنها بپذیرند. اما پیگیری جدی این موضوع اهمیت دارد و اینکه چه طرفی این کار را انجام دهد.
سید حسن نصر الله در پاسخ به این سئوال که در اواخر سال ۲۰۲۰ قرار داریم و در حال ورود به سال ۲۰۲۱ هستیم. با روی کار آمدن جو بایدن، آن طور که گفته میشود، مذاکرات آمریکا و ایران ممکن است به بسیاری از مسائل پایان دهد؟ در خصوص مشکل لبنان گفته میشود در انتظار گفتگوهای ایران و آمریکا هستیم. مشکل ملت بحرین هم این گونه است؛ ملتی که شایسته تشکر و قدردانی است و آخرین ملتی است که علیه سازشکاری با رژیم اشغالگر ایستاد. از سوی دیگر، درباره یمن گفته میشود مشکل این کشور از طریق مذاکرات ایران و دولت جو بایدن حل میشود. نظر شما در این باره چیست؟ گفت: در پیش بینی در خصوص اتفاقهای آینده درباره بسیاری از دشمنان و بسیاری از دوستان اشتباهی وجود دارد. برای مثال، در لبنان گفته میشود تشکیل دولت در انتظار مذاکرات ایران و آمریکا است. این سخن درست نیست. یا گفته میشود توقف جنگ در یمن منوط به مذاکرات ایران و آمریکا است. از سوی دیگر، درباره حل مشکل بحرین هم این سخن مطرح میشود. در اینجا به رهبران، علما، شخصیت ها، جوانان در زندانهای بحرین و کسانی که از این کشور تبعید شدند، درود میفرستیم. تصویر سرتاسر منطقه به مذاکرات ایران و آمریکا مرتبط شده است. اشتباهی در این زمینه روی میدهد، زیرا انتظار برای چیزی خواهد بود که روی نخواهد داد، زیرا در گذشته هم محقق نشد. بگذارید در خصوص ایران سخن بگویم. وقتی که مذاکرات وین درباره توافق هستهای انجام شد، با ایران گفتگو کردند. آمریکاییها بر این موضوع پافشاری کردند که درباره دو موضوع موشکهای بالستیک و منطقه بحث و مذاکره شود. ایرانیها با تبعیت از مقام معظم رهبری، هیچ یک از دو موضوع را نپذیرفتند و گفتند ما در خصوص توافق هستهای سخن میگوییم. پس فقط درباره مسائل هستهای مذاکره میکنیم. این موضوع با خردورزی مطرح شد. برخی از نادانها در لبنان و کشورهای عربی تصور کردند و گفتند این عملیات، این حادثه، این موضع برای تقویت موضع گیری ایران در مذاکرات هستهای انجام میشود تا از طریق آن بتواند معامله کند. ایران میتوانست مسائل منطقه را برای بهبود موضع خود در توافق هسته ای، بگشاید. اما به طور کامل با این موضوع مخالفت کرد، زیرا بر اساس اصول عمل میکند. این موضوع مهم است، زیرا بسیاری تحلیل و پیش بینی میکنند که ایران اکنون قدرت بزرگ منطقهای و یکی از محورهای اصلی منطقه است. ایران با آمریکا و برخی از کشورها تفاوت دارد که تلاش میکنند با پایبندی به مسائل مختلف در کشورهای مختلف، به نمایندگی مذاکره کند و از طریق بهره برداری از این مسائل و تجارت در زمینه آنها، به سود برسند. ایران این گونه نیست. دلیلی برای آن میگویم. ایران هیچ وقت به جای هیچ طرفی مذاکره نکرد و احتمال این کار هم وجود ندارد. برای مثال، در یمن اگر آمریکا و همه جهان به ایران بگویند در خصوص یمن با هم مذاکره کنیم، ایران میگوید مسئله یمن به من ارتباطی ندارد که با من مذاکره شود. اگر میخواهید در خصوص مسئله یمن گفتگو کنید، با یمنیها گفتگو کنید. یمنیها را ببینید، با آنها گفتگو کنید و در گفتگو با آنها به نتیجه برسید. من مذاکره کننده نیستم و به من اختیار مذاکره از جانب گروهی دیگر داده نشده است. افزون بر آن، طرفی که در خصوص مسئله دیگری مذاکره میکند، در راستای منافع خود مذاکره میکند؛ نه در راستای منافع دیگری. یا برای مثال، در مسائل عراق، لبنان، سوریه، فلسطین و بحرین اوضاع این گونه است. جمهوری اسلامی ایران در خصوص مسائل ملتها و کشورهای منطقه، به نمایندگی از آنها با آمریکا و ... گفتگو نمیکند و احتمال این هم وجود ندارد. همچنین این احتمال هم وجود ندارد که به زیان کشورها و ملتهای منطقه، معامله کند. شاهد این موضوع چیست؟ برای مثال، نخستین نماینده سازمان ملل در یمن که استعفا داد و تغییر کرد، نماینده جدیدی تعیین شد. وی انگلیسی بود. اروپاییها برای کمک به نماینده انگلیسی تلاش کردند و کمیته اروپایی با حضور انگلیس، فرانسه، آلمان و برخی دیگر از کشورها تشکیل دادند. کشوری که در میان جنبش انصارالله احترام یا نفوذ دارد، ایران بود. بین ایران و کشورهای اروپایی مسائل زیادی وجود دارد. به نفع ایران است که در راستای مسائل خود با اروپاییها گفتگو کند. اما پاسخ رسمی ایران این بود که ما به نمایندگی از یمنیها گفتگو نمیکنیم و به نمایندگی از آنها مسئله آنها را حل نمیکنیم. اولا از رهبری انصارالله میپرسیم. اگر انصارالله بگوید، این برای ما مفید است که ایران در چارچوب گفتگو و مذاکراتی از این نوع، حضور داشته باشد و این خوب است، ایران مانعی در این کار نمیبیند و نمایندهای که در خصوص این مسائل در کمیته گفتگو میکند، به نفع چه کسانی عمل میکند؟ به نفع مردم یمن. این گونه نیست که ایران از مسائل یمن برای حل مشکلات و مسائل خود استفاده کند.
سید حسن نصرالله در پاسخ به این سئوال که در یمن چه اتفاقی افتاد؟ گفت: آنچه در مقام عمل اتفاق افتاد این بود که برادران یمنی گفتند ما منافعی داریم دیدارها و مذاکراتی برگزار شد و دیدگاهها رد و بدل شد، اما به نتیجهای نرسید واضح است که سازمان ملل بسیار در این زمینه کُند است و در زمینه حل این مسئله جدی نیست؛ یک مثال دیگر میزنم در عراق همه کشورهای جهان در این کشور و خارج از آن با آمریکاییها بر سر میز مذاکرات مینشینند و مذاکره میکنند. چه کسی اجازه نمیدهد با ایران در عراق مذاکره شود؟ پاسخ آمریکاست. مثلا در سال ۲۰۰۸، ۱۵۰ هزار افسر و نیروی نظامی آمریکا در عراق بودند آمریکا اصرار داشت که باید با ایران در زمینه پرونده عراق مذاکره کنیم. ایرانیها نمیپذیرفتند بر اثر این اصرار این اتفاق افتاد. دولت عراق در آن زمان به نخست وزیری نوری المالکی بود عراقیها دیدند اگر منافع عراق این است که ما و آمریکاییها در کنار هم بنشینیم و درباره چیزی مذاکره کنیم که به عراق کمک کند ما مشکلی نداریم و تنها دو شرط داریم البته همه این پروندهها را حاج قاسم سلیمانی پیگیری میکرد. اولین شرط اینکه مذاکرات با حضور هیئت عراقی باشد و شرط دوم اینکه این مذاکرات علنی باشد. چرا میخواستند هیئت عراقی حضور یابد و مذاکرات علنی باشد؟ زیرا بعدها کسی در سراسر جهان نگوید که ایرانیها و آمریکاییها درباره منافع ملت عراق مذاکره میکنند و این منافع عراق را هزینه کردند. مذاکره هم باید تنها در زمینه پرونده عراق باشد و درباره هیچ چیز دیگری مذاکره نشود. چندین جلسه علنی نیز برگزار شد و به پایان رسید. مثال دیگر مثلا لبنان، همیشه در سال ۲۰۰۵ ما در مورد پروندههای داخلی مذاکره نمیکردیم در سال ۲۰۰۵ در لبنان بحران وجود داشت و هیچ کس نماند که در این پرونده دخالت نکرده باشد. اروپاییها و عربها و ... همه دخالت میکردند. هر کس که با ایران سخن میگفت ایرانیها به او چه میگفتند؟ بروید و با لبنانیها صحبت کنید. شما درباره حزب الله میخواهید صحبت کنید با حزب الله سخن بگویید. بزرگترین خدمتی که ایران به آنها میکرد این بود که یک خط با حزب الله باز کرد تا با ما سخن بگویند؛ اینکه ایران درباره ما مذاکره کند و دیدگاههای خود را بر ما تحمیل کند اینطور نبود.
در سوریه نیز همین طور است من قبلا نیز گفته ام از همان روز اول حتی برای ایجاد راه حل سیاسی اگر ایران با جریانهای مخالف نظام سوریه تماس میگرفت با اطلاع و موافقت بشار اسد رئیس جمهور سوریه بود. اینطور نیست که ایران وارد مذاکراتی شود و نتایج آن را بر مقامات سوری یا ملت سوریه تحمیل کند.
در زمینه فلسطین که مسئله بسیار واضحتر و شفافتر است. خوب! اگر این، روش ایران است و رفتار نظام جمهوری اسلامی ایران است منتظر چه هستید؟ اگر مذاکراتی به نام صلح آمریکایی -ایرانی در منطقه روی بدهد این نتیجهای در بر نخواهد داشت. اگر کسی بخواهد در هر یک از پروندههای منطقه مذاکرات ایران و آمریکا را بررسی کند میبیند که ایران حاضر نیست این نقش را ایفا و چنین کاری بکند.
از اینرو اگر درباره آینده منطقه بخواهیم سخن بگوییم درباره دو موضوع باید سخن بگوییم درباره دولت جدید آمریکا که چگونه رفتار میکند؟ دولت ترامپ و دولتهای قبل از ترامپ چه رویکردی داشتند؟ مثلا در یمن تصمیم جدی برای توقف جنگ در یمن وجود دارد یا خیر؟ و چگونه میتوان به آن رسید و ابزار آن چیست؟
این ربطی به توافق ایران یا آمریکا ندارد در هر پروندهای در منطقه اینچنین است. دولت آمریکا چگونه رفتار میکند و در نقطه مقابل ملتهای منطقه چگونه رفتار میکنند میخواهند مقاومت کنند یا تسلیم شوند؟ میخواهند پیروز شوند یا از هم فروپاشند؟ اینهاست که چهره و تصویر منطقه را در سال جدید و سالهای آینده میسازد.
سید حسن نصر الله در پاسخ این سئوال که هزاران سوال برای ما ارسال شده است که از شما بپرسیم، اما به عنوان سئوال آخر میگویم آیا شما از واکسن کرونا استفاده خواهید کرد؟ گفت: من باور کنید تاکنون در این زمینه فکر نکرده ام.
دبیر کل حزب الله لبنان در پاسخ به این پرسش که «آنها سوال میکنند که آیا شما واکسن آمریکایی استفاده میکنید یا خیر؟» نیز گفت: خیر؛ به طور حتم و یقین از واکسن آمریکایی استفاده نخواهم کرد. من همواره در زمینه امور تخصصی به متخصصان مراجعه میکنم. دکترهایی هستند که به آنها اطمینان دارم. آنها برای سلامتی من اهمیت قائلند. من از آنها درباره صحت و سلامت خودم میپرسم. اگر آنها تایید کردند واکسنی را بزنم به خدا توکل میکنم و اگر تایید نکردند استفاده نمیکنم، زیرا این موضوعی سیاسی یا اعتقادی نیست.