یادداشت پژوهشی
سواد رسانه ای نقشه گذار ایمن و سلامت از دالان های مجازی
برخی از صاحب نظران معتقدند، شبکههای اجتماعی از محتوای دموکراتیک تشکیل شده و درک درستی از روند نقش مردم دارند، زیرا نقش آنها تنها خواندن و منتشر کردن اطلاعات نیست.
به گزارش سرویس پژوهش خبرگزاری صدا وسیما: برخی از صاحب نظران معتقدند، شبکههای اجتماعی از محتوای دموکراتیک تشکیل شده و درک درستی از روند نقش مردم دارند، زیرا نقش آنها تنها خواندن و منتشر کردن اطلاعات نیست، بلکه اطلاعات را تولید و برای دیگران به اشتراک میگذارند، به تعبیری ابزارهای برخطی هستند که مخاطبان از آن برای اشتراک محتوا، دیدگاه ها، تجربیات و افکار استفاده میکنند و در واقع تسهیل کننده گفتگو و کنشهای تعاملی برخط کاربران است.
با این تعریف از شبکههای اجتماعی، در واقع جذابیت متعدد جامعه پلتفرمی یکی از عوامل روند صعودی آمار کاربران شبکههای اجتماعی در فضای مجازی است، در کنار تبادل ایدهها بین کاربران با یکدیگر، کارکردهای تجاری در قالب کسب و کارها را میتوان از پیامدهای مثبت شبکههای اجتماعی تلقی کرد. در این زمینه برخی از صاحب نظران همچون گیدنز فضای سایبر را فضایی تعاملی تلقی میکند و برخی همچون بودریار فضای مجازی یا دنیای تعاملی شده در درون شبکههای اجتماعی را تله تکنولوژی برای انسان میداند.
گرچه اغلب نوآوریها به ویژه در حوزه فناوریها با انگیزه رفاه و تحکیم ارزشهای انسانی همراه بوده است، از همین رو آثار مثبت شبکههای اجتماعی نیز از این موضوع مستثنی نیست.
با این اوصاف در کنار آثار مثبت هر صنعت و نوآوری و فناوری پیامدهای منفی نیز وجود دارد. برخی از پیامدهای منفی شبکه اجتماعی عبارتند از: انتشار اخبار فیک که پیامد آن منجر به اختلال در انسجام و نظم اجتماعی جامعه میشود، نقض حریم خصوصی، انزوای تدریجی افراد از محیط اجتماعی واقعی، ایجاد شکاف و افزایش اختلافات بین اعضای خانواده، تغییر تدریجی سبک زندگی افراد و تحمیل عادتها و رویههای غلط، تخریب سنت ها، خدشه دار کردن باورهای مذهبی، به چالش کشیدن نهادهای دینی، خانواده و ...، تشویق به هنجار شکنیهای اجتماعی، شکل گیری خرده فرهنگهای منحرف، افزایش توهین و اهانتهای قومیتی و ... که بخشی از آثار سوء شبکههای اجتماعی است.
در این زمینه با نگاهی اجمالی به شکل گیری پیامدهای سوء شبکههای اجتماعی میتوان به رشد شتابان و فراگیر فضای مجازی و تکنولوژیها در دو دهه گذشته در کشور اشاره داشت، که البته در کنار این رشد شتابان دانش، مهارت و بینش دیجیتالی مخاطبان همپای این فناوریها رشد و گسترش پیدا نکرده است؛ نگاه یکسویه به ظرفیتهای فناوری باعث شده که مخاطبان فهم کامل و درستی از فناوریها نداشته باشند.
فارغ از این نوع نگاه، نگاه خانوادهها نیز به عنوان نخستین نهاد اجتماعی در این زمینه چه به صورت سلبی و ایجابی بی تاثیر نبوده است؛ بنابراین در مختصات کنونی با توجه به پیشی گرفتن مصرف آنلاین کاربران نسبت به تلویزیونی نوعی عدم توازن و تعادل در مصرف رسانهای، به ویژه در رابطه با شبکههای اجتماعی، بیانگر نوعی از انحراف رسانهای تلقی میشود که این انحراف از طرفی ریشه در شناخت از رسانهها دارد و در کنار این موضوع، در ناتوانی در چگونگی بهرهبرداری از ظرفیتهای رسانهای است.
با توجه به آنچه اشاره رفت، فرصت برای فرهنگسازی و هنجارمندسازی کنشها و رفتارها در فضای مجازی تنها از طریق شناخت رسانهای و فهم در رابطه با چگونگی بهکارگیری رسانهها و توانایی در تعیین ظرفیتهای رسانهای برای بهکارگیری بهینه و مفید آنها حائز اهمیت حیاتی است؛ بنابراین توانمندسازی سواد رسانهای کاربران فضای مجازی در نحوه بهره مندی از رسانهها، فهم عمیقتر از کارویژههای آنها و تمایزسازی میان محتوای آنها است.
از همین رو، جامعهای که نداند چگونه از ظرفیتهای خود و رسانهها به خوبی استفاده کند، با بحرانهای مختلف روبهرو میشود؛ بنابراین در شرایط کنونی با توجه به حجم گسترده محتوای پاک و ناپاک که از طریق شبکههای مجازی در دسترس همگان قرار میگیرد در این مختصات ضرورت آموزش سواد رسانهای، اطلاعاتی و دیجیتال بهعنوان یک ساختار جدید سوادآموزی برای تقویت مهارت بهبود سبک زندگی در فضای مجازی و آشنایی با تهدیدهای فضای مجازی بیشتر از هر زمان در قالب نقشه راه سواد رسانهای برای عبور ایمن و سلامت از دالانهای مجازی احساس میشود.
محمد نیک ملکی؛ پژوهشگر اداره پژوهش خبری