سردار سرتیپ پاسدار شهید تقوی فر
از مساعدت و همکاری با رهبری عزیز دست بر ندارید
امروز ششمین سالگرد شهادت مدافع حرم، سردار سرتپ پاسدار شهید تقوی فر معروف به ابومریم است.
شهید سید حمید تقوی فر ، ۲۰ شهریور ۱۳۳۸ در اهواز دیده به جهان گشود. وی از مشاوران نظامی ایران در شهر سامرای عراق بود، که گروه مردمی سرایای خراسانی و بسیج مردمی عراق، حشد الشعبی را تأسیس کرد.
سردار سرتیپ پاسدار شهید تقوی فر، شهید گرانقدری بود که در دوران دفاع مقدس به عنوان یکی از فرماندهان قرار گاه رمضان بود و در راه دفاع از میهن اسلامی به ایثارگری و مجاهدت پرداخت.
این شهید گرانقدر با تجربه گرانبها از دوران دفاع مقدس برای دفاع از حرم اهل بیت (ع) به خیل مدافعان حرم پیوست و عاشقانه و عارفانه در این راه با گروههای تکفیری -صهونیستی مبارزه میکرد.
پس از تشییع باشکوه پیکر پاک و مطهر این شهید گرانقدر که با حضور سردار سرفراز اسلام و سیدالشهدای جبهه مقاومت حاج قاسم سلیمانی برگزار شد، و در کنار همرزمان شهیدش آرام گرفت.
پروین مرادی همسر سردار شهید حاج حمید تقویفر از فرماندهان اطلاعات و عملیات در دوران دفاع مقدس و مستشارن نظامی ایران در عراق چند سوء قصدها انجام شده به جان این فرمانده را روایت کرد.
تروریست بالای سرم ایستاده بودزمان جنگ بود و حاج حمید به دلیل مشغله کاری آن شب خانه نبود. من هم دو تا از دوستانم را که به خانه ما در کیانپارس اهواز برای دیدنم آمده بودند نگه داشتم. شب بود و همه ما در خانه خواب بودیم که ناگهان به طور اتفاقی از خواب بیدار شدم و شخصی را بالای سرم دیدم که مرا نگاه میکرد.
از جا پریدم و فریاد زدم: «تو کی هستی؟» آن شخص غریبه پا به فرار گذاشت و از خانه خارج شد و رفت. دوستانم هم که با فریاد من از خواب بیدار شده و آن مرد غریبه را دیدند شروع به جیغ کشیدن کردند. فردا صبح وقتی حاج حمید را در محل کار دیدم ماجرا را برایش تعریف کردم. او بسیار ناراحت شد و ارزیابی کرد: «احتمالا خانه ما توسط جاسوسان شناسایی شده است. این خیلی خطرناک است دیگر هیچ یک از دوستان را به خانه نبر، زیرا جان آنها هم به خطر میفتد و مسئولیتش بر عهده ماست.»
وقتی نارنجکهم نتوانست حاج حمید را شهید کندگروهها و سازمانهای بسیاری چه در داخل کشور و چه از خارج کشور قصد ترور حاج حمید را داشتند. سال ۷۲ ساکن یکی از محلهها بودیم. یک شب سرد زمستانی بود. حاج حمید برای دیدن اخبار به سالن پذیرایی رفته بود و بعد از دیدن اخبار از شدت خستگی همان جا به خواب رفته بود. من و بچهها که امتحانات ثلث اول را میگذراندند در اتاق انتهایی خانه بودیم.
ناگهان صدای انفجاری بلند شد که همه ما را از جا پراند. ما به سرعت از اتاق خارج شدیم تا به سمت حاج حمید برویم که دیدیم حاج حمید هم از اتاق پذیرایی خارج شده و به طرف ما میآیند همه جا تاریک بود. حاج حمید فکر کرده بود که برای ما اتفاقی افتاده است و مدام از ما میپرسید: «شما حالتان خوب است؟»، اما دیدیم که دود غلیظی از اتاق پذیرایی بیرون میآمد. همه همسایههای محلهمان به کوچه آمده بودند و به دنبال علت آن انفجار بودند. بعضی از همسایهها هم از پشت بام به داخل حیاط خانهمان آمده بودند تا حال ما را جویا شوند.
فردای آن شب، پلیس و سپاه به خانه ما آمدند و محل حادثه را بررسی کردند و مشخص شد که یک گروه قصد ترور حاج حمید را داشتند و یک نارنجک دستی از پنجره سالن پذیرایی به سوی حاج حمید انداخته بودند که خوشبختانه حاج حمید آسیبی ندیده بود. فقط پتویی که زیر آن خوابیده بود به شدت سوخته بود و در و دیوارهای سالن پذیرایی پر از ترکشهای نارنجک شده بود.
از شب بعد سپاه یک سرباز مسلح برای حفاظت از حاج حمید جلوی خانه گذاشت، اما حاج حمید راضی به این کار نمیشد و هر بار آن سرباز را رد میکرد، اما سپاه دو را دور مراقب او بود تا اینکه حاج حمید مجبور شد برای امنیت بیشتر به تهران منتقل شود.
سومین رَد زنی جاسوسهای بینالمللیپس از منتقل شدن به تهران و چند سال سکونت در شهرری، حفاظت سپاه به حاج حمید تأکید کرد که باید دوباره منزل را جابجا کنید. اما حاج حمید قبول نکرد تا اینکه حفاظت متوجه شد که یک گروه از خارج کشور برای ترور حاج حمید وارد تهران شده است و این بار دیگر حاج حمید مجبور شد که مجدد به محله دیگری در تهران نقل مکان کند.
نقشه آمریکا برای ترور و دستگیری حاج حمیدبا آغاز تحرکات گروه تروریستی داعش و حضور اثرگذار و میدانی حاج حمید، نامهای از وزارت اطلاعات به سرلشکر حاج قاسم سلیمانی ارسال و در آن گزارشی مبنی بر ترور یا دستگیری حاج حمید توسط عوامل خود فروخته به آمریکا اشاره شده بود.
سرانجام در ششم دی ماه سال ۱۳۹۳ اجر سالها مجاهدتها و ایثارگریهای خود را گرفت و در راه دفاع از حرم اهل بیت (ع) بدست گروههای تکفیری -صهونیستی به درجه رفیع شهادت نائل آمد و آسمانی شد.
وصیت نامه شهید تقوی فربه: همسر، فرزندان، بستگان
احتراماً
از همگی حلالیت میطلبم، خودم میدانم که عنصر خوبی نبودم و بعضاً وظیفه اسلامی خودم را نتوانستم انجام بدهم، ولی تلاش کردم و میخواستم که خوب باشم و وظیفه اسلامی خود را نسبت به همه به نحو احسن انجام دهم؛ لذا مجدداً از همگی حلالیت میطلبم. توصیه یک فرد مسلمان به بازماندگان: از دعای خیر فراموشم نکنید.
انقلاب اسلامی که آرزوی انبیاء الهی، ائمه طاهرین و مومنین و مومنات و مستضعفین عالم به رهبری امام خمینی (ره) و ایثار و فداکاری شهدا و خانواده آنها، جانبازان و خانواده محترم و امت شریف و مقاوم ایران اسلامی محقق شد فراموش نشود از مساعدت و همکاری و رهبری عزیز دست بر ندارید.در ثانی وحدت خودتان را فراموش نکنید، دنبال اجرای دستورات خداوند متعال و انبیاء و ائمه طاهرین باشید بهانه برای تفرقه زیاد است و راحت میشود پیدا کرد که از یکدیگر فاصله بگیرید و رضایت شیطان و غضب الهی را فراهم نمایید. هنر این است که دنبال بهانه برای وصل و ارتباط باشید.