به گزارش خبرنگار حوزه فرهنگ و هنر گروه علمی فرهنگی هنری
خبرگزاری صدا و سیما به نقل از دفاع پرس؛ آقای موسیالرضا عبداللهی نوشت: انسان در جامعه اسلامی بر مبنای سیره قرآن مجید سیره نظری و عملی اولیای الهی و یافتههای انسانهای بصیری همچون شهید والامقام سپهبد قاسم سلیمانی، در یافتههای عقلانی خود که از منتخبین الهی است برای توسعه حیات جاودانه خود به سه شناخت مهم معرفت یافت و بدان عمل کرد تا به سعادت اخروی رسید و به کمالات معنوی دست یافت.
خودشناسی، دوستشناسی و دشمنشناسی شاخصههای موفقیّت شهید سلیمانی بودند که دشمنشناسی به عنوان ویژگی برجسته شهید سلیمانی باعث عزت او در دنیا و دستیابی به اوج کمالات حیات اخروی شد به گونهای که بدرقه او از حیات مادی به حیات معنوی با قلبهای انسانهای آزادیخواه جهان همراه شد و بعد از تشییع پیکر حضرت امام خمینی (ره) باشکوهترین بدرقه را در حیات بشری داشت.
با بررسی تاریخ به این نتیجه میرسیم که همواره جوامع و حکومتهای اسلامی، از سوی سه دشمن کافرین، قاعدین و منافقین مورد تهاجم و تهدید قرار گرفتهاند که همواره بین این دشمنان یک نوع ائتلاف آشکار و پنهان وجود داشته است. این سه گروه همواره دشمنترین مردم بر علیه مؤمنین بودهاند که در میزان خطر طبق روایات، هر کدام از جایگاه خاصی برخوردارند، ولی خطرناکترین آنها منافقین هستند که صاحب دو چهرهاند و شهید سلیمانی بارها در سخنرانیها و در فرازهایی از وصیتنامه خود، خطر آنان را گوشزد کرده تا جامعه واقف به جایگاه و خطر آنها باشد.
شهید سلیمانی پنج هدفی را که کافران خارجی و قاعدین داخلی و خارجی و منافقین داخلی و یا هجرت کرده خارجی برای آسیبرسانی به انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی در دستور کار داشتند متذکر شده است که این اهداف تحریف ماهیّتی نظام و انقلاب، تغییر ساختاری در ساختار حکومت و سیستم اداری کشور، تخریب حیثیّتی چهرههای خادم و خدمتگزار کشور و نظام اسلامی از رأس هرم انقلاب تا مدیران خدوم نظام و تضعیف توانمندی جمهوری اسلامی در عرصه خدمترسانی به مردم و نهضتهای آزادیبخش جهانی را شامل میشود.
آسیبشناسی این تهاجمات دشمن که هدفی جز خدشهدار کردن هویّت اسلامی نظام را ندارند از اهمیّت بالایی برخوردار است که به اختصار به آن پرداخته میشود. این آسیبرسانی از سوی دشمنان را باید در دو محور آسیبشناسی خارجی و بینالمللی و آسیبشناسی داخلی مورد مُداقّه قرار داد.
جمهوری اسلامی از ابتدای پیروزی انقلاب تا کنون همواره در تیررس تهاجمات و تهدیدات دو بلوک شرق و غرب، به خصوص غرب که بیشترین آسیب را از انقلاب اسلامی دیده، بوده و هست. راهبرد آنها در دشمنی با نظام، تحریف ماهیّت انقلاب بود که همواره توسط جریان لیبرال دمکرات مورد هجمه قرار گرفته و آغاز آن پس از پیروزی با دولت موقت کلید خورد و اُفت و خیزهای فراوانی را پشت سر گذاشت و هنوز این راهبرد ادامه دارد، اما مجریان این راهبرد همواره از نظام اسلامی سیلی خورده و به نتیجه دلخواه خود نرسیدهاند.
دومین آسیب از سوی دشمنان، تجزیه قومیتی بود که از همان ابتدای انقلاب با رهبری غرب کلید خورد. شهید سلیمانی یکی از عناصر کلیدی و مؤثر در خنثی کردن این توطئه بود و پس از جنگ تحمیلی نیز هدایتگر خنثیسازی این راهبرد دشمن در منطقه شد. بعد از شهادت سردار دلها این ایده و مبارزه تبدیل به مکتب مبارزاتی سلیمانی شد.
سومین محور دشمنی آشکار و پنهان دشمنان انقلاب، آسیبرسانی اقتصادی بود که با مدیریت و هدایت آمریکا و حامیان منطقهای او تبدیل به تحریم اقتصادی شد. در این زمینه نیز فکر و اندیشه شهید سلیمانی و حضور فیزیکی او در عرصه بینالمللی بسیاری از نقشههای خطرناک دشمنان را خنثی کرد.
محور بعدی که شهید سلیمانی با دشمنشناسی خود آنرا بر ملا ساخت، تهاجم نظامی دشمن بود. باورهای جهادی شهید سلیمانی لشکرهای مقاومت را بنا نهاد و پوزه استکبار غرب را در منطقه به خاک مالید. شهید سلیمانی هرچند در این راه جان خود را فدای اسلام کرد، ولی ایده او، مرام او، سیاست او تبدیل به یک مکتب مبارزاتی در منطقه و جهان شد.
خنثیسازی تهاجم فرهنگی دشمنان داخلی و خارجی یکی از اهداف اصلی شهید سلیمانی بود که در وصیتنامه و سخنرانیها و نوشتههای بجا مانده از شهید به آن اشاره شده است. او بزگترین آسیب را برای انقلاب اسلامی و مکتب در این حوزه میداند و بیان میکند که استکبار همواره سه هدف را پیگیری کرده اول استعمار سرزمینی که در آن شکست خورد، دوم استعمار جدید و آسیبرسانی به ساختار دولت که در این بخش موفقیّتهایی داشته که سیاست آسیبرسانی خود را دنبال میکند. شهید سلیمانی تنها راه نجات مملکت را از گزند این آسیب، قرار گرفتن در محوریت ولایت عنوان میکند همانگونه که خود به آن عمل کرد و موفقیتهای خود را در عرصه خدمت و جهاد و مقاومت منوط به ولایتپذیری مطلق میداند.
شهید سلیمانی سومین عامل آسیبرسانی را در حوزه فرهنگی از سوی دشمنان در استعمار مدرن، تصرف ملت میداند که ابزار آن را در زمینههای، قدرت رسانهای، تاثیر ماهواره، اینترنت، شبکههای رادیویی و تلویزیونی و مطبوعات و عوامل نفوذی بر میشمارد و به جامعه این توطئه را گوشزد میکند تا ملت ایران اسلامی از این طریق در دام دشمن گرفتار نشوند.
اگر ملت، گرفتار سیاستهای آشکار و پنهان دشمنان خارجی و داخلی که مکمل یکدیگر هستند، شوند راه نجات و رهاسازی آنان از این آسیب به راحتی میسر نخواهد بود و چه بسا به نابودی انقلاب و اسلام منجر شود.
امروز دشمنان جنگ روانی و تبلیغی همه جانبهای را آغاز کردند و در این زمینه به یک وحدت نظر همه جانبهای با محوریت صهیونیسم بینالملل و استکبار جهانی رسیده اند و با مدیریت بهترین اتاقهای فکر اسلامشناسی غربی به دنبال آن هستند تا مانع توسعه اسلام ناب محمدی (ص) و مکتب امام خمینی (ره) را بگیرند و انقلاب را با کودتای مخملی به سقوط بکشانند.
آسیبهای داخلی که شهید سلیمانی به آن اشاره داشته و خطر آن را به جامعه اسلامی متذکر میشود شامل ترویج روحیه غفلت، انحراف کشیدن خواص جامعه، تفرقه و اختلاف و ارتجاع فکری میباشد.
ترویج روحیه غفلتورزی در جامعه اولین آسیب داخلی است. شهید سلیمانی در این خصوص میگوید اگر روحیه غفلت از کم رنگ شدن ارزشها در جامعه بوجود آید موجبات شکست فراهم میشود که بیشترین ضایعه را به جامعه وارد خواهد ساخت.
دومین آسیب داخلی برای انقلاب که از سوی دشمنان دنبال میشود، به انحراف کشاندن خواص اهل حق و اهل باطل است. این آسیب از طریق به چالش کشیدن تصمیمات فکورانه، فهمیدگی عقلانی و آگاهیهای سیاسی و بصیرتی در خواص جامعه پیگیری میشود و شهید سلیمانی اینگونه اعلام خطر میکند که وای به آن روزی که خواص جامعه ما دچار کج فهمی شوند، آن روز است که، ولی جامعه یکه و تنها خواهد شد و به مانند علی (ع) باید سر در چاه فرو برد و به حال خود و اسلام ناله سر دهد.
سومین آسیب داخلی، تفرقه و اختلاف، آفتی که انقلاب و اسلام را به ضعف و بحران خواهد کشاند و این سم مهلکی برای تمدن و ملت اسلامی و انقلابی است.
ارتجاع فکری در بین طبقات مذهبی جامعه چهارمین آسیب داخلیست که شهید سلیمانی آن را یادآورد میشود. عاملی که سبب خواهد شد فساد، تباهی، الحاد، نفاق، مظاهر گوناگون مادیّات و نفسانیّات در بین مردم رواج پیدا کند و مردم حوزه دینی را الگوی رفتاری خود قرار ندهند و بر اثر این غفلت در حوزه سبک زندگی اسلامی در دام تهاجم فرهنگی دشمن بیفتند و حوزه تربیتی جامعه دچار آسیب شود. بی انضباطیها در جامعه گسترش پیدا کند و حرمتها شکسته شده و یا روبه ضعف باشد.
همه این عوامل باعث میشوند تا نظام مقدس جمهوری اسلامی از عدالت اجتماعی فاصله بگیرد و این خواسته دشمنان است. جامعهای که از عدالت اجتماعی برخوردار نباشد در راستای سیاستهای دشمن قدم برداشته و این آسیبها و سستیها و کوتاهیهای داخلی موانعی را برای اسلام، انقلاب و جبهههای مقاومت بوجود میآورد و مانع شکوفایی انقلاب و مکتب اسلامی میشود.
این بررسی به جامعه این امکان را میدهد که توانمندیهای خود را ارتقا بدهد و در مسیر مکتب شهید سلیمانی قدم بردارد تا مقدمات نظام جهانی مهدویّت را فراهم سازد.