چالش های یک کمربند-یک راه چین
چین باید با رقبای جهانی و منطقه ای مقابله و سعی در نفوذ در معادلات اقتصادی-امنیتی جهان نماید که دلالت بر رقابت ژئوپلیتیکی جدید در اوراسیا دارد.
در سپتامبر ۲۰۱۳ درست شش ماه پس از انتخابات ریاستجمهوری چین و ده ماه پس از انتخابات دبیر کل حزب کمونیست چین، رئیس جمهور شی جین پینگ به آسیای مرکزی سفر کرد و در یک سخنرانی در دانشگاه نظربایف در آستانه قزاقستان برای نخستین بار پروژه یک کمربند-یک راه را برای یکپارچگی اوراسیا همراه با درآمیختگی با جاده ابریشم جدید و جاده ابریشم دریایی اعلام نمود. این طرح که به جاهطلبی بلند مدت ژئوپلیتیک جهانی چین معروف است به عنوان سنگ بنای کمکرسانی سیاسی و اقتصادی به اوراسیا، آفریقا و فراتر از آن ظاهر شد.
پایه اولیه سرمایه گذاری برای اجرای این طرح در حدود ۲۴۰ میلیارد دلار که به مرور بر آن افزوده شده است. یک کمربند-یک راه به عنوان یک نقشه راه اقتصادی در نظر گرفته می شود که ریسکها و مشکلات تاثیرگذار امنیتی بر موفقیت این طرح در دراز مدت دارد. چالشهای امنیتی سنتی مانند رقابت با قدرتهای بزرگ منطقه ای-جهانی، مناقشات ارضی کشورهای تحت پوشش، آشفتگی سیاسی در منطقه و همچنین تهدیدات غیر سنتی مانند تروریسم،رادیکالیسم مذهبی، دزدی دریایی و جرائم سازمانیافته فراملی در این راستا ارزیابی می شوند.
ضمن اینکه منافع اقتصادی این پروژه بزرگ در قدرت و تعادل نظم جهانی و منطقهای تاثیر خواهد گذاشت که به این معناست برای اجرای این طرح، چین باید با رقبای جهانی و منطقه ای مقابله و سعی در نفوذ در معادلات اقتصادی-امنیتی جهان نماید که دلالت بر رقابت ژئوپلیتیکی جدید در اوراسیا دارد. منتقدان این طرح را به شدت اغراق آمیز می دانند که به شرایط مالی-امنیتی چینی ها بستگی دارد. چین در اجرای این طرح نیاز به توجه ویژه به تامین امنیت عمومی منطقه، منافع ایالاتمتحده و روسیه و همچنین محور پاکستان یعنی دشمن رقیب خود هند دارد اگرچه تولید ناخالص داخلی هند کمتر از یک چهارم چین است و نمیتواند بر رقابت تاثیر بگذارد اما به دلیل خصومت هند با پاکستان می تواند شکافهای وسیع بر طرح یک کمربند-یک راه بوجود آورد. در حال حاضر هند همراه با ژاپن، ایالات متحده امریکا و استرالیا در صدد بیشتر کردن همکاری های اقتصادی خود به نفع تضعیف کردن کریدور چین-پاکستان (زیرشاخه یک کمربند-یک راه) دارد تا از این طریق میان استانهای پاکستان بخصوص کشمیر شکاف ایجاد نماید.
اجرای طرح یک کمربند-یک راه چین در اقتصاد جهانی با افزایش تعداد چالشهای امنیتی همراه است که مستلزم افزایش اجباری تمایل به مداخله سیاسی یا حتی نظامی در مناطق تحت پوشش این طرح دارد. چین درصدد ابداع مفهومی جدید از امنیت ورای تعاریف غربی هاست که در توسعه خلاصه می شود و کلید اصلی حل مسائل امنیت منطقهای است. چینی ها معتقدند تلفیق مفهوم توسعه و امنیت بهترین روش برای حل مشکلات اجتماعی خواهد بود. در چارچوب این مفهوم شرکتهای چینی تشویق میشوند تا فعالیت خود را در بخشهای داخلی و غربی در مقایسه با مناطق ساحلی توسعه دهند. آنها انتظار دارند که این امر باعث ثبات یافتن اقلیت اویغور در استان سین کیانگ در شرایط بسیار پرتنش شود. چین معتقد است صلح و ثبات افغانستان بر امنیت چین غربی بخصوص سین کیانگ تاثیر دارد و از همه مهمتر بر آرامش و توسعه کل منطقه تاثیر گذار است. شکی نیست خروج نیروهای ناتو از افغانستان و بروز بیثباتی به طور بالقوه باعث نگرانی چین شده باشد. در این راستاست که چین نقش موثری در روند مذاکرات صلح افغانستان ایفا می نماید چراکه تضعیف و خرد شدن آهسته طالبان به تلاش های گروههای افراطی برای جای گیری می انجامد. ضمن اینکه طالبان اخیراً خطوط انتقال برق از ازبکستان،تاجیکستان و ترکمنستان که برق افغانستان را تامین می کند، قطع کردهاست. افراطی ها آشکارا مناطقی را تهدید میکنند که چین قصد دارد آنجا را از طریق جاده ابریشم توسعه دهد.
از سوی دیگر اقدام چین در تکمیل پروژه دریایی جاده ابریشم، کشورهای جنوب شرقی آسیا که عضو آ.س.آن هستند را نگران کرده است. اگرچه چین قصد دارد تا پروژههایی را در اندونزی،کامبوج، میانمار، فیلیپین و تایلند انجام دهد اما آنها از این طرح به عنوان مهار آزادی های اقتصادی نام می برند و در مواقعی موضع گیری های منفی را از خود بروز داده اند.
بی تردید چین با ایجاد یک کمربند-یک راه در نظر دارد واردات انرژی خود را امنیت بخشد چرا که بیشتر واردات انرژی چین از طریق اقیانوس هند و دریای جنوب چین انجام می گیرد که زیر نظر مستقیم هند قرار دارد. هند تنها کشوری است که قابلیت بالایی برای مسدود کردن مسیرهای ترانزیت نفت چین در هر زمانی دارد. با این حال سیستم حمل و نقل دریایی چین در برابر اختلال در نقاط بحرانی مانند تنگه مالاکا یا تنگه هرمز آسیبپذیر است و چنین رویدادهایی میتوانند تجارت انرژی را قطع کنند و به طور جدی بر سطح نوسانات قیمت جهانی انرژی تاثیر بگذارد و همچنین منجر به کمبود منابع فیزیکی شود.
اگر بندر گوادر در کریدور اقتصادی چین – پاکستان با موفقیت ساخته شود، استانهای غربی چین دسترسی بهتری به نفت خاور نزدیک بزرگ خواهند داشت. این بدان معنی است که اگر هر مشکلی در تنگه هرمز رخ دهد، نیروهای نظامی چین می توانند به طور قابلملاحظهای آسانتر و سریعتر وارد عمل شوند. البته کریدور اقتصادی چین – پاکستان که مهمترین پروژه یک کمربند- یک جاده است از نظر مقامات محلی تهدیدی برای سبک زندگی سنتی و عدم توسعه استانهای فقیر مانند بلوچستان و خیبر پختونخوا است. اعتقاد بر این است که سرمایه گذاری های بزرگ چین در مسیر پاکستان به رشد رادیکالیسم مذهبی و افراط گرایی قومی در منطقه کمک خواهد نمود، در نتیجه در مقابل طرح چین موضع گیری می کنند. در حال حاضر گروههای شبهنظامی مانند جنبش اسلامی ترکستان شرقی، طالبان پاکستان و داعش شاخه خراسان به شدت اجرای پروژهها و افرادی که بر روی آنها کار میکنند و حتی تجارت کالا را به خطر میاندازند.
با این تفاسیر ظرفیتهای نظامی چین باید تقویت شود تا نیروهای مسلح چین بتوانند برای نظارت بر مسیرهای پروژه یک طرح-یک راه در سطح جهانی فعال باشند. از این رو چین درصدد ایجاد شبکهای از مکانهایی استراتژیک است تا نیروهای مسلح چین بتوانند به گسترش دامنه عملیاتی خود برای حفاظت از جاده ابریشم و منافع استراتژیک چین بپردازند. ایجاد پایگاه در جیبوتی که پل ارتباطی بین کانال سوئز و اقیانوس هند است به شکل یک بندر استراتژیک برای طرح جاده ابریشم دریایی که اهداف تجاری را در نظر گرفته می شود در این راستا قابل ارزیابی است. بی شک حل مشکلات امنیتی در منطقه تحت پوشش یک کمربند-یک راه چه در بخش جاده زمینی و چه جاده دریایی ضروری است که نیاز به بسترسازی مناسب برای همکاری منطقه ای در زمینه تروریسم و رادیکالیسم مذهبی به خصوص کنترل و توسعه همه جانبه مناطق قبیله ای واقع در مرز بین افغانستان و پاکستان همینطور دره فرغانه در آسیای مرکزی و لزوم توسعه همکاری ها با هند و دیگر قدرتهای منطقه ای دارد.
مریم وریج کاظمی
پژوهشگر ژئوپلیتیک
مرکز بین المللی مطالعات صلح –IPSC