معمای رقابت هستهای چین، هند و پاکستان
روز 14 اکتبر 2020، شارما پانکاج، نماینده هند در کنفرانس خلع سلاح در اظهارنظری بر تعهد هند به سیاست عدم استفاده اول از تسلیحات هستهای (NFU) تأکید کرد. بااینحال، پسازاین اظهارنظر، بیانیهای حاکی از احتمال تجدیدنظر هند در سیاست عدم استفاده اول این کشور منتشر شد.
لورا سلمان در یادداشتی که وبسایت موسسه بینالمللی مطالعات صلح استکهلم (سیپری) آن را منتشر کرد؛ نوشت: در سال 2016، مانوهار پاریکار، وزیر دفاع هند، در بیانیهای پایبندی هند به سیاست عدم استفاده اول را موردتردید قرار داد و سپس در سال 2019، راجنات سینگ، وزیر دفاع بعدی این کشور، اظهار کرد که سیاست عدم استفاده اول هند ممکن است بر اساس شرایط در آینده تغییر کند. اگرچه پاریکار اظهارنظرهای خود را عقیده شخصی تلقی کرد و بحث هایی نیز حول اهداف اظهارنظر سینگ شکل گرفت، اما اظهارات شارما در پرتو تمایل هند به جلوگیری از افزایش تنشهای اخیر در مرز با چین قابلبررسی است.
گذشته از موارد کاهش تنش و علیرغم استدلالها در مورد عدمتغییر موضع هستهای هند، نشانههایی وجود دارد که هند احتمالاً رویکردی دوپهلو را در پیشگرفته و سیاست عدم استفاده اول نیز در این راستاست.
این پدیده منحصر به هند نیست. سال 1995 در چین نیز ژنرال شیانگ گوان کایی ظاهراً به معاون وزیر دفاع سابق آمریکا گفته بود چین در صورت جنگ بر سر تایوان استفاده از سلاح هستهای را مدنظر قرار خواهد داد. همچنین، در سال 2005 ژنرال ژائو جنگهو ادعا کرده بود اگر آمریکا «سامانههای موشکی و موقعیتیابی چین را در قلمرو این کشور هدف قرار دهد»، چین با سلاح هستهای تلافی خواهد کرد. اگرچه دستورالعمل دفاعی 2019 چین مجدداً بر تعهد چین به سیاست عدم استفاده اول تأکید کرده و بیانیههای نظامی این کشور نادیده گرفتهشده است، اما اظهارت ژنرال یائو یونژو و ژنرال پان ژنگیانگ همچنان پرسشهایی در مورد احتمال تأثیر تحولات فنّاورانه یا شرایط آتی بر تغییر یا تکامل سیاست عدم استفاده اول چین مطرح میکند. درواقع، راهبرد دوپهلوی چین و هند در این فقدان شفافیت در ماهیت دقیق این خطوط قرمز نهفته است.
دوپهلویی راهبردی در برابر ثبات راهبردی
دوپهلویی راهبردی فینفسه بیثبات کننده نیست. فقدان آگاهی از خطوط قرمز حریف ممکن است به عبور ناخواسته از این خطوط قرمز حریف بینجامد، اما همچنین میتواند مانع از اقدامی شود که به بروز واکنش هستهای منجر میگردد. به همین منظور، پیشنویس دکترین 1999 هند (که بر طبق آن «هند در حمله هستهای پیشدستی نخواهد کرد اما اگر بازدارندگی مؤثر واقع نشود، با مجازات تلافیجویانه پاسخ خواهد داد») تا حدی در سیاست عدم استفاده اول تغییراتی داشته و در پیشنویس دکترین سال 2003 گزینه اقدام تلافیجویانه هستهای در صورت «حملهای مهم شیمیایی یا بیولوژیکی علیه هند، یا نیروهای این کشور»، بدان افزوده شده است.
در مواجهه با پویایی متغیر راهبردی، هند برای جلوگیری از بهرهبرداری رقبا از «خلأ» موجود در سیاست عدم استفاده اول، دوپهلویی راهبردی خود را افزایش داده است. این امر برای برخی سیاستمداران و شخصیتهای نظامی هند به معنای اجتناب از «موانع خودساخته غیرضروری» است.
پتانسیل تجدیدنظر هند در موضع هستهای
کارشناسان هند به رویکرد دوپهلوی پاکستان در خصوص شرایط استفاده اول از تسلیحات هستهای و بهکارگیری بازدارندگی کامل اشاره میکنند که احتمال درگیری متعارف و هستهای را فراهم میسازد. این امر در تناقض آشکار با نظر همین کارشناسان در مورد ثبات تعهدات چین در عدم استفاده اول است. این تصور (ثبات چین و دوپهلویی پاکستان) ناشی از این دیدگاه است که روابط هستهای با چین ذاتاً باثبات و با پاکستان ذاتاً بیثبات است. بااینحال همه کارشناسان هند در این مسئله متفقالقول نیستند که مشابهت مواضع هند و چین مایه ثبات خواهد شد.
کارشناسان هند در خصوص موضع هستهای پاکستان نیز دچار معضل دوگانگی بوده و آن را انعطافپذیر و تحت نفوذ چین قلمداد میکنند. طبق نظر یکی از کارشناسان هندی، پاکستان تلاش میکند تا نقش تسلیحات هستهای در راهبردهای امنیت ملی را افزایش دهد و چین و پاکستان برای تقویت کمی و کیفی زرادخانه هستهای متمرکز هستند. تعدادی از این کارشناسان اظهار میکنند که برنامه تسلیحات هستهای تاکتیکی پاکستان در حال گسترش بوده و تأثیر چین در این پیشرفت محتمل است. حداقل یکسوم کارشناسان هند معتقدند که در مواجهه با این تحولات فنّاورانه، هند باید بر دوپهلویی خود در سیاست عدم استفاده اول بیفزاید.
علیرغم آگاهی از این تعامل بین چین و پاکستان، کارشناسان هند بهروشنی نمیدانند که چه سطحی از دوپهلویی در سیاست عدم استفاده اول هند در قبال چین، تأثیری بر این سیاست هند در قبال پاکستان نخواهد داشت. همچنین، دلایل هند مبنی بر موضع هستهای مبهم پاکستان در تناقض با این ادعای آنهاست که اهداف پاکستان از اهداف چین واضحتر است. درواقع، ازنظر هند، دوپهلویی هستهای چین از پاکستان بیشتر است.
بنابراین، هند ازلحاظ راهبردی با دوراهی مواجه است زیرا اصول بازدارندگی هستهای هند-چین دارای ثبات بوده اما این اصول در خصوص هند-پاکستان دارای دوپهلویی است. بااینحال، روابط هستهای بین هند و چین احتمالاً بیشازحد تصور دوپهلو بوده و روابط هستهای هند و پاکستان احتمالاً ثبات بیشتری داشته باشد.