عادی سازی بدون دریافت هیچ امتیازی چرا؟
قطار عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی در حالی به مغرب رسیده که بعد از شکست ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری امریکا دیگر توجیهی برای آن وجود ندارد.
پس از امارات, بحرین وسودان, حالا مراکش نیز وارد مسیر عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی شده با این تفاوت که اگر سه دولت قبلی با فشار وتطمیع دولت ترامپ با تل آویو روابط سیاسی برقرار کردند اکنون با شکست ترامپ در انتخابات و رویکرد دولت جدید امریکا مبنی بر تشکیل دو دولت دیگر توجیهی برای عادی سازی روابط آن هم در ازای هیچگونه امتیازی توجیهی ندارد.
هر چند ترامپ اعلام کرده که حاکمیت مغرب بر صحرای باختری را به رسمیت می شناسد اما واقعیت های میدانی بیانگر این نکته است که موضع سازمان ملل , جبهه پولیسیاریو و الجزایر و حتی روسیه در باره این مسئله,
هیچ تغییری در عمل رخ نخواهد داد و حتی اقدام امریکا موجب افزایش تنش در روابط مغرب با همسایگان و درگیری بیشتر با پولیساریو خواهد شد.
این دسته از کشورهای عربی در حالی روابط روابط سیاسی با رژیم صهیونیستی برقرار می کنند که علاوه بر اینکه ترامپ در انتخابات شکست خورده است موقعیت نتانیاهو نیز شکننده بوده و با ایجاد شکاف در لیکود و احتمال انحلال کنیست وبرگزاری دور چهارم انتخابات پارلمانی, ممکن است او دیگر از نخست وزیری حذف شود.
در چنینی شرایطی این سوال مطرح است که چرا این دسته از کشورها که در هفته های اخیر به سوی عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی شتافته اند حداقل عقب نشینی رژیم صهیونیستی از سرزمین های اشغالی 1967 و تشکیل دولت فلسطینی در این محدوده را به عنوان پیش شرط مطرح نکرده اند؟
این دسته از کشورها نه تنها این پیش شرط حداقلی را مطرح نکرده اند بلکه با باز کردن جای پای رژیم صهیونیستی در کشورهای خود علاوه بر فروبردن خود در مشکلات آتی, زمینه را برای اشغالگری بیشتر این رژِیم در سرزمین های فلسطینی فراهم کرده اند و در عمل هر گونه احتمال تشکیل کشور مستقل فلسطین را از بین برده اند.
به نظر می رسد در پاسخ به این سوال فقط می توان به یک وجه مشترک در رژیم صهیونیستی و رژیم های عربی که با این رژیم در حال عادی سازی روابط هستند اشاره کرد که این مسئله را توجیه پذیر می کند و آن وجه مشترک فقدان مشروعیت است.
رژیم جعلی صهیونیستی فاقد مشروعیت است , رژیم های عربی هم که با این رژیم در حال برقراری روابط سیاسی هستند همه از نوع نظام های پادشاهی و یا کودتاچی نظامی نامشروعی هستند که از بحران مشروعیت رنج می برند و برای بقای خود نیاز به حمایت خارجی دارند. همین مسئله اساسی و نبود مشروعیت است که بقای چنین روابطی را دچار تردیدی می کند.
در مورد فلسطین به هر حال ملتی وجود دارند که سرزمین آنها اشغال شده و آنها نمی توانند بدون کشور و دولت باشند و دیر یا زود با تنگتر شدن هرچه بیشتر عرصه, برای بقای خود به وحدت و مبارزه روی آورده وحقوق از دست رفته خود را به دست خواهند آورد و تردیدی وجود ندارد که در صورت وقوع چنین اتفاقی, رژیم هایی که بقای خود را در عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی می دیدند به سرنوشت این رژیم دچار خواهند شد.
-------------------------------------------------------
رضا محمدمراد