سالیوان: دولت بایدن می خواهد به توافق هسته ای برگردد
در حالیکه مشاور امنیت ملی احتمالی بایدن از بازگشت امریکا به توافق هسته ای سخن می گوید عربستان سعی می کند با حمله لفظی به رژیم صهیونیستی و بازی با کارت فلسطین و نزدیکی به قطر از پیامدهای جابجایی در کاخ سفید مصون بماند.
روز دوشنبه 17 آذرماه جیک سالیوان فردی که جو بایدن به عنوان مشاور امنیت ملی خود در نظر گرفته است در نشست شورای مدیریت وال استریت ژورنال، گفت دولت بایدن می خواهد با پیوستن مجدد به توافق هسته ای و واداشتن تهران به عمل کردن به مفاد این توافق منطقه ای، "(برنامه) ایران را دوباره تحت کنترل درآورد و در مقابل آمریکا آماده خواهد بود به مفاد توافق 2015 وفادار باشد.
مشاور امنیت ملی احتمالی بایدن افزود بایدن سعی خواهد کرد خسارتی را که تیم او معتقد است با اقدام رئیس جمهور ترامپ به خارج کردن آمریکا از توافق هسته ای در سال 2018 ایجاد شد، جبران کند که به معنای لغو تحریم های چند میلیارد دلاری برای تهران است که باب "مذاکرات بعدی" درباره مسائل گسترده تر را باز خواهد کرد.
اگر دولت جدید امریکا پایبند به این مواضع باشد باید انتظار داشت بدون پیش شرط به برجام بازگردد و البته خسارت های ایران را به خاطرنقض برجام از سوی دولت ترامپ جبران نماید. البته سالیوان از بازگشت امریکا به برجام به عنوان مقدمه ای برای ورود به مذاکرات گسترده تر با ایران سخن گفته است که این موضع مسئله دیگری است وبه برجام ورفع تحریم های هسته ای ایران ارتباط ندارد و این تهران است که اختیار دارد که در مورد دیگر موضوعات بر اساس منافع خود وارد مذاکره شود یا نشود.
آنچه در این جابجایی قدرت در کاخ سفید روشن است اینکه دولت جدید امریکا به این نتیجه رسیده که فشار حداکثری دولت ترامپ علیه ایران هیچ نتیجه ای نداشته و بالعکس تهران را به پیشرفت برنامه هسته ای خود سوق داده است و ترامپ تحت تاثیر القائات لابی صهیونیستی و جناح راستگرای حاکم بر تل آویو و جناح کودتاچی در ریاض امریکا را از توافقی خارج کرده که پس از سال ها مذاکره کارشناسی یک بازی برد- برد را رقم زده بود.
در کنار این موضع گیری ها در باره ایران, شاهد این هستیم که در رسانه ها از سوی برخی مقام های سعودی و همچنین رژیم صهیونیستی در باره بازگشت دولت جدید امریکا به برجام ابراز نگرانی هایی می شود و علاوه بر این در خصوص عربستان گزارش هایی منتشر می شود که احتمالا دولت جدید بایدن در خصوص جنگ یمن, پرونده خاشقچی ودیگر موضوعات حقوق بشری , زندانی کردن شاهزادگان سعودی, ریاض را تحت فشار قرار خواهد داد.
در چنین شرایطی در روزهای اخیر خبرهایی از دیدار مخفیانه نتانیاهو با محمدبن سلمان در حضور مایک پمپئو در شهر نئوم عربستان منتشر شد و بعد از رسانه ای شدن این موضوع, ناگهان تغییر رویکردی از سوی عربستان در قبال طرح صلح ابراهیمی و اشغالگری رژیم صهیونیستی از زبان ترکی الفیصل در کنفرانس امنیتی منامه مطرح شد ضمن اینکه هم زمان از سفر جراد کوشنر داماد ترامپ به عربستان ومیانجیگری او برای تنش زدایی در روابط دوحه و ریاض خبرهایی نیز منتشر و به سرعت دو کشور از روند بهبود روابط خبر دادند. در کنار این خبر ها از تلاش عربستان برای نزدیکی به ترکیه نیز گزارش هایی منتشر شد.
به نظر می رسد همه این تحولات با جابجایی قدرت در کاخ سفید مرتبط بوده و سعودی ها پس از اقدام اخیر رژیم صهیونیستی در ترور محسن فخری زاده, به این ارزیابی رسیده اند که تلاش برای تشکیل محوری ضد ایرانی در منطقه شدنی نیست و احتمالا نتانیاهو نیز پس از ترامپ با توجه به داشتن پرونده فساد مالی و عملکرد سوء مدیریت از قدرت کنار گذاشته خواهد شد.
در چنین شرایطی محمدبن سلمان خواهد ماند و اتهاماتی که باید در دولت جدید امریکا به آنها پاسخ دهد؟ بر این اساس به نظر می رسد مواضع بسیار تند وباورنکردنی ترکی الفیصل علیه رژیم صهیونیستی وشخص نتانیاهو و همچنین تاکید او بر بازگشت به راه حل دو دولت با رویکرد دولت جدید امریکا با مسئله فلسطین نیز مرتبط است.
در واقع ترکی الفیصل با بازی کردن با کارت فلسطین نخست می خواهد همچنان عربستان را به عنوان بازیگری تاثیر گذار در منطقه و روند مسئله فلسطین جلوه دهد به ویژه اینکه بایدن علی رغم مخالفت با همه برنامه های ترامپ از طرح ابراهیمی او حمایت کرده است.
این مواضع از این زاویه تعجب آور است که پیش از پیروزی بایدن, سعودی ها از جمله بندر بن سلطان که او هم سابقه ریاست بر دستگاه اطلاعاتی عربستان را داشته است در مجموعه گفتگوهایی که با شبکه تلویزیونی العربیه انجام داد، به خاطر مخالفت فلسطینی ها با عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی, آنها را «دروغگو، متقلب و ناسپاس» خوانده بود.
دوم اینکه با توجه به حمایت دموکراتها از محمدبن نائف و شاهزاده متعب, احتمالا همه کوتاهی ها و مسوولیت پرونده های جنایی وجرائم حقوق بشری از جمله قتل خاشقچی به گردن محمدبن سلمان انداخته شود و تغییرات آتی در ریاض به ویژه احتمال بروز جنگ قدرت در عربستان به قربانی شدن بن سلمان و به قدرت رسیدن جناح مورد نظر دموکراتها ختم شود.
جالب اینجاست که یکی از اتفاقاتی که در دوره ترامپ افتاد این بود که او به عربستان سفر کرد و در آنجا ریاض به عنوان مرکز مبارزه با تروریسم وافراط گرایی نامیده شد و پس از آن هم ترامپ قطر را به حمایت از تروریسم متهم و روابط ریاض و دوحه را تیره کرد و حالا که ترامپ قدرت را از دست داده است قطر روز سه شنبه 18 آذر میزبان مرکز بین المللی هماهنگی دیدگاه ها و رفتارها برای مبارزه با تروریسم وابسته به سازمان ملل شده است.
بر اساس گزارش الجزیره وزیر امور خارجه قطر در افتتاحیه این نشست مجازی گفت دوحه اعتقاد دارد مبارزه با پدیده شوم تروریسم نیاز به روش و رویکردی کامل دارد که ناشی از تلاشهای ملی، منطقه ای و بین المللی است تا بتوان ریشه های تروریسم و عوامل و اسباب آن را خشکاند و در مقابل افکار و ایدئولوژی های افراطی ایستاد.
از سوی دیگر ولادیمیر ورانکوف رئیس دفتر مبارزه با تروریسم سازمان ملل از دولت قطر به دلیل حمایتهای سیاسی و مالی برای ایجاد مرکز بین المللی هماهنگی دیدگاه ها و رفتارها برای مبارزه با تروریسم تشکر و قدردانی کرد.
این اتفاق نشان می دهد که در دولت جدید بایدن این قطر است که جایگاه بهتری یافته و می تواند نقش آفرینی نماید و در این ارتباط نزدیکی ریاض به دوحه برای استفاده از این جایگاه برای دور ماندن از تبعات اتهامات احتمالی قطر به عربستان مبنی بر حمایت از افراط گرایی قابل ارزیابی است چنانچه سعودی ها در دوره ترامپ همین اتهامات را به دوحه وارد کردند تا خود را از ترویج افراط گرایی تبرئه کنند.
----------------------------------------------
رضا محمدمراد