مسجدی که امام جماعتش، رهبر انقلاب شد
مسجد کرامت یکی از مساجد قدیمی و معروف مشهد است، این مسجد در دوران مبارزات مردم انقلابی ایران یکی از مهمترین و اصلیترین پایگاههای مبارزه روحانیون و مردم مبارز مشهد با نظام ستم شاهی محسوب میشد.
به گزارش
گروه وبگردی خبرگزاری صدا و سيما، در دوران پهلوی به دلیل نزدیکی مسجد کرامت به حرم امام رضا (ع) و چهارراه شهدا که مرکز راهپیماییها و جریانهای انقلابی بود و همچنین حضور بزرگانی همچون آیت الله خامنه ای، آیت الله واعظ طبسی و شهیدهاشمی نژاد، این مسجد به عنوان یکی از پایگاههای مهم مردمی مطرح شد. اولین شعارهای مرگ بر شاه بر دیوارهای این مسجد نوشته شد. حضور آیت الله خامنهای به عنوان امام جماعت در این مسجد، عامل رونق برگزاری جلسات تفسیر قرآن و سیره اهل بیت (ع) و کمی بعد سبب تشکیل شورای انقلاب میشود.
در دوران پهلوی به دلیل نزدیکی مسجد کرامت به حرم امام رضا (ع) و چهارراه شهدا که مرکز راهپیماییها و جریانهای انقلابی بود و همچنین حضور بزرگانی همچون آیت الله خامنه ای، آیت الله واعظ طبسی و شهیدهاشمی نژاد، این مسجد به عنوان یکی از پایگاههای مهم مردمی مطرح شد. اولین شعارهای مرگ بر شاه بر دیوارهای این مسجد نوشته شد. حضور آیت الله خامنهای به عنوان امام جماعت در این مسجد، عامل رونق برگزاری جلسات تفسیر قرآن و سیره اهل بیت (ع) و کمی بعد سبب تشکیل شورای انقلاب میشود.
در این مسجد شورایی با حضور آقایان خامنه ای، واعظ طبسی و شهید هاشمی نژاد تشکیل شد که جریانهای انقلابی اعم از چاپ و تکثیر اعلامیه های، اما م خمینی (ره)، پیگیری جریان مبارزاتی انقلاب، انعکاس اخبار و رویدادها و برنامههای انقلاب در سایر شهرستانها و سیاست گذاری برای ادامه مبارزات انقلاب در این شورا و مسجد انجام میگرفت.
این مسجد در سالهای ١٣٥٦ و ١٣٥٧ پایگاه رسمی انقلاب شد. در ماههای اول پیروزی انقلاب، کمیته انقلاب اسلامی و فرماندهی انقلاب خراسان در این مکان تشکیل شد و به حق، سهم ویژه و شایستهای در شکل گیری و روشنگری افکار مردم مسلمان کشور و انقلاب شکوهمند اسلامی ایران داشت. بعد از پیروزی انقلاب نیز این بنای باشکوه به یکی از مهمترین ارکان هدایت فعالیتهای انقلابی و دینی در مشهد تبدیل شد. بنای مسجد کرامت به همت انسان آزادهای به نام محمود کرامت وقف شده است. این مسجد خانه شخصی محمود کرامت بود که ابتدا برای برگزاری جلسات قرآنی و بعدها تمام فضای آن وقف مسجد شد و در سه طبقه شامل زیر زمین، رستوران، همکف و دو طبقه زائرسرا و حسینیه ساخته شد.
مسجد کرامت؛ مهمترین پایگاه انقلابیون مشهد درمبارزه با رژیم پهلوی
مساجد در طول تاریخ محل گسترش اسلام و مکان رفع مشکلات جامعه اسلامی بوده اند. این پایگاههای خدا بر روی زمین همواره مکانی برای فراگیری علم انقلاب اسلامی و دفاع مقدس بوده و در شرایط امروز نیز مکانی برای مقابله با جنگ نرم دشمن هستند. مسجد یکی از مکانهای کلیدی دوران انقلاب است که بسیاری از دلیر مردان و زنان لبیک گویان به فرمان رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران برای مقابله با رژیم پهلوی پا به میدان مبارزه گذاشتند.
یکی از مساجد تاثیر گذار و کانون مبارزان انقلابی در سال ۱۳۵۷ در مشهد مسجد کرامت است، این مسجد یکی از مساجد قدیمی و معروف شهر مشهد است که در مرکز شهر مشهد و در فاصله تقریبی کمتراز ۵۰۰ متر به بارگاه منور رضوی و در چهارراه شهدا (چهارراه نادری) واقع شده است.
مسجد کرامت در دوران انقلاب مرکز و ستاد عملیاتی تظاهرات و راهپیماییهای مردم مشهد و سنگر حضور افرادی، چون آیت الله خامنه ای، آیت الله واعظ طبسی، آیات عظام نوغانی، مرعشی، شیرازی و شهیدانی، چون هاشمى نژاد، کامیاب، موسوى قوچانى و اندرزگو بود که در صف مبارزین اصلی انقلاب قرار داشتند و برای پیشبرد اهداف امام راحل و مبارزه با رژیم ستمشاهی شکنجهها و سختیهای فراوانی را به جان خریدند.
اگر چه این مسجد از آن بناهایی نیست که قدمت قرنها را به دوش بکشد، اما با آبروی چند دهه توانسته سر بلند و سرافراز جای خودش را دردل مشهدیها و بخصوص مذهبیها باز کند. این مسجد با سن و سال کم که شاید به سن پدران ما برسد توانسته جای پاهای مردان بزرگی همچون آیت الله خامنهای و شهید هاشمی نژاد را در خود به یادگار داشته باشد. مسجدی که مراسم مذهبی آن با خون شهدا رنگین است و صاحب دلان زیادی عمر خود را در محیط آن افطار کرده اند.
بزرگی به وسعت کرامت
تاریخچه این مسجد از آنجا آغاز میشود که خانه قدیمی مرحوم حاج سید محمود کرامت در سال ۱۳۴۴ در قالب یک ساختمان سه طبقه نوسازی میگردد و به نام ” بنای کرامت ” نامگذاری میشودودر ایام اعیاد و سوگواری ائمه اطهار (ع) و مناسبتهای مذهبی جهت برگزاری مجالس از آن استفاده میشود و در مراسم بزرگتر مانند ایام عزاداری محرم و صفر و جشنهای با شکوه نیمه شعبان، صحن حیاط با چادر مخصوصی پوشیده میشود و پذیرای عزاداران میشود تا اینکه در سال ۱۳۵۱ صحن حیاط در دو طبقه مسقف گردیده که سالن پایین جهت مسجد و سالن بالا بصورت حسینیه درآمده که همزمان به وسیله واقف شرعاً و قانوناً به نام مسجد و حسینیه کرامت وقف شده است
سالهای انقلاب و سنگری به نام مسجد کرامت
در سال ۱۳۵۳ که امام جماعت این مسجد رهبر انقلاب اسلامی برعهده گرفتند، گویی خون تازهای به رگهای این مسجد جاری میشود و این مکان شروع تازهای میشود تا تمام انقلابیون مکان مرکزی را برای این شور پیدا کنند و البته حمایت مردم هم مزید علت میشود تا این مسجد نام خود را در تاریخ حک کند.
شعار مرگ بر شاه بر دیوار مسجد
قدیمیهایی که از این مکان خاطره دارند میگویند شعار “مرگ بر شاه” اولین بار بر دیوارهای این مسجد نوشته شده و ساواک به حاج محمود کرامت تذکر داده بود که باید جلوی این گونه کارها را بگیرد و ایشان جواب داده بودند که من نمیتوانم در مسجد را ببندم.
رهبر انقلاب اسلامی در بین روحانیون از این مسجد یاد میکنند و میگویند: بنده اعلام کردهام و حالا هم به شما برادران عزیز دارم عرض میکنم من تابع حجت شرعیام. یک روزی بود بنده در مسجد کرامت مشهد نماز میخواندم، منبر میرفتم، سخنرانی میکردم بعد از نماز، منبر یعنی نمیرفتم میایستادم صحبت میکردم. چشمم به این جمعیت که میافتاد آن جمعیت در مساجد مشهد نظیر نداشت، یعنی مسجد پدر خودم که پنجاه سال بود نماز میخواند بعد از نماز ایشان میآمدند برای مثلاً فرض کنید که صحبت من بود گوش کنند یا نماز ما و آن اجتماع مسجد ما ده برابرِ مثلاً اجتماع مساجد معروف و معتبر مشهد بود، تمام این مساجدی که بود مشهد، بدون استثناء. یک اجتماع عظیمی از در و دیوار، واقعاً از در و دیوار جمعیت همینطور میچسبیدند که بیایند نماز و بیایند گوش کنند آن حرفهای ما را.
بنای مسجد کرامت به همت انسان آزادهای به نام محمود کرامت وقف شده است. این مسجد خانه شخصی محمود کرامت بود که ابتدا برای برگزاری جلسات قرآنی و بعدها تمام فضای آن وقف مسجد شد و در سه طبقه شامل زیر زمین، رستوران، همکف و دو طبقه زائرسرا و حسینیه ساخته شد.
من چشمم که میافتاد به این جمعیت گاهی اوقات تنم میلرزید، میگفتم پروردگارا! من در قیامت چطور جواب اینها را بدهم؟ این همه مسجد خالی شد تو مشهد که مسجد ما پر شد. آخر من چطور جواب اینها را بدهم؟ واقعاً تنم میلرزید. بارها با خودم فکر میکردم در آن وقت که از این کارهائی که دارم میکنم، نماز میخواندم و تفسیر میگفتم و حدیث روی تخته مینوشتم و از این کارهائی که آن وقتها جدید بود، نو بود اینکارها، جاذبه داشت، میگفتم بیایم کنار، منصرف بشوم و اینکارها را نکنم که این جمعیت یک خردهای، بعد فکر میکردم که خب آن نهیب تکلیف وظیفه و اینها که آیا مثلاً جایز هست جایز نیست.
فعالیتهای خاص مسجد
فعالان این مسجد در پیش از انقلاب به سه قشر تقسیم شده بودند که شامل حوزویها، بازاریها و دانشجویان میشدند. فضای بسته آن زمان اقتضا میکرد افراد گروههای مختلف یکدیگر را نشناسند؛ این افراد از راههای مختلف شناسایی و برای فعالیت به مسجد کرامت دعوت میشدند. کارها و امور دیگر نیز از نظم خاص خود برخوردار بود. در تمام این سالها ساواک مسجد را زیرنظر داشت و مأمورانی را به بهانههای مختلف میفرستاد. خوشبختانه پساز انقلاب تا هماکنون این مسجد در همان سو و جهت خاستگاه و مورد توجه مردم متدیّن و مذهبی و انقلابی شهر مقدس مشهد و زائران گرامی بارگاه مقدس و مطهر حضرترضا (ع) بوده و هست
نوآوری در مدیریت و معماری مسجد
پس از انقلاب این مسجد توسط خیرین و افراد بسیاری توسعه پیدا کرد و با توجه به نزدیکی به حرم مطهر خیلی بیشتر از گذشته پایگاهش را در قلب مردم حفظ کرد و هم اکنون به صورت برنامه ریزی شده و مکرر برنامههای فرهنگی و امور مذهبی در آن انجام میشود
بهشت ابدی
مرحوم حاج سیدمحمود کرامت پساز ٨٢سال عمر بابرکت در اسفند١٣٧٠ به رحمت ایزدی پیوست و داخل همین مسجد، کنار همسر باوفایش مرحومه حاجیه خانم صدیقه فتحعلیان مدفون شد و این مجموعه بهعنوان باقیات الصالحات باقی ماندمرحومکرامت گفته بودکه من نمیخواهم اینجا فقط حکم مسجد پیدا کند و دیگر نتوانم هیچ کاری بکنم و هیچ دخالت و تصرفی نداشته باشم و پیشبینی کرده بود خودش و خانمش که بچه هم نداشتند، توی همین مسجد در محل خانهاش دفن شوندکه سرانجام هم در همین محل وسط مسجد دفن شدند.
آن روزها | مسجد کرامت؛ مرکز مبارزه مشهد
سال ۱۳۵۶ مبارزات مردم علیه رژیم شاه آهنگ تندتری گرفته بود، اما شهادت حجتالاسلاموالمسلمین حاجآقا مصطفی خمینی در مهرماه همان سال شتاب بیشتری به مبارزات بخشید. فرزند رهبر نهضت در تبعید شهید شده بود و برگزاری مراسم مختلف به مناسبت شهادت آقامصطفی از طرف علمای شهرها و مردم هوادار امام رحمهالله موج جدید و عظیمی را ایجاد کرده بود. رژیم شاه در عکسالعمل به تجلیل مردم و حوزههای علمیه از فرزند امام رحمهالله، جمعی از روحانیون بلاد را دستگیر و عدهای را تبعید کرد.
حضرت آیتالله خامنهای نیز در ۲۳ آذرماه در خانهشان دستگیر و به ایرانشهر تبعید شدند. پس از نقش پررنگ روحانیون در کمکرسانی به مردم در سیل ایرانشهر، ساواک تصمیم گرفت محل تبعید تعدادی از آنها را تغییر دهد و آیتالله خامنهای به جیرفت منتقل شدند. دوران ۲۸۵ روزهی تبعید در یکم مهرماه ۵۷ به پایان رسید. طی این مدت خبرهای خوب و بدی از شهرهای مختلف به آیتالله خامنهای میرسید. از انتشار مقالهی توهین آمیز به امام رحمهالله و قیام مردم قم در ۱۹ دی و چهلمهای سلسلهای پس از آن تا تعطیلی بازارها در اعتراض به سرکوب تجمعات مردم توسط رژیم شاه. آخرین خبر همان روز یکم مهر میرسد: «خانهی امام خمینی در نجف توسط رژیم صدام محاصره شده است»؛ مردم و کسبهی بازار در اعتراض به این اقدام رژیم صدام، همهی مغازهها و بازارها را تعطیل کردند. آیتالله خامنهای نیز پس از توقفی چند روزه در کرمان، یزد و تهران راهی مشهد شدند.
فضای مبارزاتی سراسر کشور و مشهد پس از شهادت «حاجآقا مصطفی» در مهرماه ۵۶ تغییر زیادی کرده بود. انتشار مقالهی توهینآمیز به امام رحمهالله در روزنامهی اطلاعات و آفتاب شرق –چاپ مشهد- با اعتراض شدید مردم و روحانیون شهرها مواجه شده بود.
مسجد کرامت، مرکز مبارزه
اعتصاب گستردهی کارکنان شرکت نفت از شهریورماه آغاز شده و مورد حمایت امام رحمهالله، علما و مردم قرار گرفته بود. پاییز ۵۷ فصل راهپیمایی و تظاهرات روزانه بود. شدت گرفتن مبارزات مردم و بازگشت آیتالله خامنهای از تبعید همه چیز را فراهم میکند تا «مسجد کرامت» مجدداً به قلب مبارزات مشهد تبدیل شود. مسجد کرامت و مثلث آیتالله خامنهای، شهید هاشمینژاد و حجتالاسلام واعظ طبسی و شاگردانشان، مدیریت میدانی فعالیتهای انقلابی مشهد را بر عهده دارند و تجمعات اقشار مختلف مردم با هماهنگی و سخنرانی آنها هدایت میشود. اقدامات و فعالیتهای آنها نیز با هماهنگی دو عالم انقلابی مشهد یعنی آیتالله سیدعبدالله شیرازی و سیدحسن قمی صورت میگیرد.
«یک ستادى تشکیل شد در مسجد کرامت براى هدایت کارهاى مشهد و مبارزات. در آن مرحوم شهید هاشمىنژاد و برادرمان جناب آقاى طبسى و من و یک مشت از برادران طلبهى جوانى که همیشه با ما همراه بودند که دو نفرشان از آنها هم الان شهید شدند؛ یکى شهید موسوى قوچانى، یکى هم شهید کامیاب. این دو نفر هم جزو آن طلبههایى بودند که دائماً در کارهاى ما با ما همراه بودند. در آنجا جمع مىشدیم و مردم هم در رفت و آمد دائمى بودند و آنجا شد ستاد کارهاى مشهد و عجیب این است که نظامیها و پلیس از چهارراه نادرى که مسجد هم سر چهارراه بود جرأت نمىکردند این طرفتر بیایند از هیجان مردم؛ لذا ما توى این مسجد روز را با امنیت مىگذراندیم و هیچ واهمهاى که بریزند این مسجد را تصرف کنند یا ماها را بگیرند نداشتیم؛ ولیکن شب که مىشد آهسته از تاریکى شب استفاده مىکردیم و مىآمدیم بیرون و در یک منزلى غیر از منازل خودمان مىرفتیم شب را هر چند نفرى مىماندیم و خیلى شب و روزهاى پرهیجان و پرشورى بود.» ۱۳۶۳/۱۱/۱۱
تجمعات و راهپیماییها همچنان ادامه مییابد. آیتالله خامنهای و روحانیون انقلابی هرروز در یک گوشه از شهر برای مردم سخنرانی کرده و راهپیماییها و تجمعات را هدایت میکنند. آیتالله خامنهای چهارم آبان در تجمع اعتراضی مردم به مناسبت سالروز تولد شاه در خانهی آیتالله سیدحسن قمی و پنجم آبان برای مردم در صحن عتیق حرم امام رضا علیهالسلام سخنرانی میکنند. محور سخنرانیها تبیین ظلم و ستم و خیانتهای رژیم شاه بود. هفتهی دوم آبان «هفتهی همبستگی ملت ایران» نام میگیرد. به همین مناسبت اساتید دانشگاه و پزشکان بیمارستان شهناز مشهد دست به اعتصاب غذای ۴۸ ساعته در بیمارستان میزنند. آیتالله خامنهای و شهید هاشمینژاد از سخنرانان این مراسم هستند و در پایان اعتصاب، نام بیمارستان توسط مردم به بیمارستان مصدق تغییر میکند.
برخی گروههای التقاطی چپگرا در همان ایام میکوشیدند حرکتهای اسلامی مردم را مصادره کرده و در حد یک حرکت صنفی تقلیل دهند. آیتالله خامنهای در سخنرانی خود در دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به تحلیلهای اینچنینی میگویند: «اینى که بعضىها هِى فریاد مىزنند، زحمتکشان، کارگران، کشاورزان؛ اینى که بعضى سعى مىکنند انقلاب را فقط به یک دستهى خاصى منحصر کنند؛ این یک غلط واضح و بیّن است. آنها خیال مىکنند، چون کارگر و، چون کشاورز بیشترین کسى است که بر او ستم مىرود و هر کسى که بر او ستم مىرود مبارزه مىکند، پس بنابراین کارگر و کشاورزند که مبارزه مىکنند و مبارزهى آنها تداوم پیدا مىکند. و، اما مردم دیگر، چون آنقدر مورد ستم نیستند، لذاست مبارزه نمىکنند یا مبارزهى آنها دوام پیدا نمىکند، پس بنابراین باید روى کارگر و کشاورز تکیه کرد و این اشتباه بزرگى دارد.
مبارزهى مردم ایران را چگونه و توى چه قالبى توجیه مىکنند این آقایان؟ در این مبارزههاى بزرگ تاریخى، در نهضت صدر اسلام، در نهضتهاى قبل از اسلام، نهضت انبیاء الهى - در تمام جنبشهاى بزرگ شیعه در طول تاریخ سیاه اموى و عباسى، کارگرها و کشاورزها کجا بودند؟ آنها هم قشرى مانند دیگر قشرهاى مردم. آنها نمىتوانند بفهمند - آن کسانى که اینجور تحلیل مىکنند - نمىتوانند بفهمند که آنچه انسان را به یک مبارزهى سخت وادار مىکند فقط این نیست که از لحاظ مادى مورد ستم قرار گرفته باشند؛ وقتى شرف کسى را پایمان مىکنند، وقتى ایمان و عقیدهى انسانى و جامعهاى را بر خاک مىگذارند و لگدکوب مىکنند، وقتى به حیثیت ذاتى انسانها اعتنا نمىکنند، انسان همانطور مبارزه مىکند که گویا مالش را بردهاند و گاهى بیشتر و گاهى بیشتر. چقدرها حاضرند مال را صرف کنند تا حیثیتشان محفوظ بماند؛ تا تحقیر نشوند. این رژیم منحطِ دیکتاتورى استبدادى ایران و همهى رژیمهاى منحط طاغوتى با مردم خود چه کردند؟ آیا فقط مال را از اینها گرفته؟ آیا فقط ظلم مالى به آنها کرده؟ البته ظلم مالى خیلى کرده، اما نه فقط به دهقان و کشاورز، نه فقط به کارگر و دهقان، به همهى قشرهاى مردم، به همهى مردم ظلم شد در طول این چندین سال حکومت جبار این خاندان پلید و خبیث، به همه. فقط کسانى که دُمشان را به دُم آنها بستند برخوردار شدند و بهرهمند شدند، بقیه همه مظلوم واقع شدند. این اولاً؛ ثانیاً آیا فقط مال را از مردم گرفتند؟ اینکه عقیدهى مردم را پایمال کردند، اینکه مقدسات مردم را مورد اهانت قرار دادند، اینکه حیثیت ذاتى انسان را در این مملکت پایمال کردند، اینکه تمام دوستان و همپیالهگان و همکاسهگان خود را بر دوش این مردم مسلط کردند، اینىکه یک جوان نظامىِ ارتشىِ برادر مسلمان ما را وادار کردند که از مستشار آمریکائى اطاعت بکند؛ چه ننگى بالاتر از این؟» ۱۳۵۷/۸/۸،
۱۵ آبانماه یعنی دو روز پس از سرکوب تظاهرات مردم در کشور به مناسبت سالگرد تبعید امام، ارتشبد ازهاری به نخستوزیری منصوب میشود. «جامعهی فرهنگیان مشهد» در اعتراض به این انتصاب در میدان سعدآباد مشهد دست به اعتصاب غذای ۴۸ ساعته میزنند. سایر اقشار مردم نیز با این اقدام اعلام همبستگی کرده و در میدان سعدآباد جمع میشوند. آیتالله خامنهای سخنران روز دوم بودند. ایشان با اشاره به سخنرانی چند روز پیش شاه که گفته بود «من صدای انقلاب شما را شنیدم» میگوید: «این یک انقلاب است، این یک جنبش انقلابى است، این را باور کنید؛ و البته باور کردید و گفتید، گفتید ما هم آهنگ و صداى انقلاب شما را شنیدیم؛ باید مىشنیدید، باید مىشنیدید. خیلى گوشِتان سنگین بود که تا حالا نشنیده بودید. انقلاب است، نه هرج و مرج. جنبش است، قیام است، نه آشوب؛ آشوب نیست. مردمى قیام کردند، مردمى حقشان را مىگویند، حقشان را مىخواهند. این اسمش آشوب نیست. این اسمش هرج و مرج نیست. هرج و مرج را تاکنون شما در این مملکت به وجود آورده بودید. این اختناقى که شما به وجود آورده بودید، هنوز هم با همهى این نشانهها و بشارتهاى جنبش انقلابى خلق مسلمان ایران درس نمىگیرید. هنوز در زندانهاى شما شکنجه است، هنوز کارهاى غیرانسانى به شدت دارد انجام مىگیرد.» ۱۳۵۷/۹/۱۶
آیتالله خامنهای در پایان تجمع ۳۰ هزارنفری مردم با اشاره به پیشنهاد ورزشکاران و خصوصاً کشتیگیران مبنی بر تغییر نام ورزشگاه، این پیشنهاد را مطرح کرده و مردم با شعار «صحیح است صحیح است» موافقت خود را اعلام میکنند و به این ترتیب نام ورزشگاه «سعدآباد» به «غلامرضا تختی» تغییر میکند.