به گزارش خبرنگار حوزه فرهنگ و هنر گروه علمی فرهنگی هنری
خبرگزاری صدا و سیما، آقای حمیدرضا پگاه بازیگر تلویزیون و سینما با حضور در برنامه «اهالی شب» که به صورت هفتگی، پنجشنبهها و جمعهها با اجرای آقای سیدمهرداد ضیایی روی آنتن شبکه چهار سیما میرود، به سؤالاتی در زمینه کار، زندگی و دیدگاههای خود پاسخ داد که در ادامه متن گفتگوی این برنامه با برنامه «اهالی شب» را میخوانید:
به نظر شما پگاه بیشتر طلیعه روز است یا شب؟پگاه: به نظرم پگاه نوید روز را میدهد.
با توجه به پگاهی که نوید روز میدهد شما در زیست خودتان بیشتر اهل روز هستید یا شب؟پگاه: واقعیت این است که من بیشتر آدم روز هستم. البته شب را هم دوست دارم، ولی چون خواب را خیلی بیشتر دوست دارم ترجیح میدهم در شب خواب خیلی خوبی داشته باشم.
اهل خوابیدن در روز هم هستی؟پگاه: نه خیلی؛ اگر در روز بخوابم احساس میکنم یک زمانی را از دست دادهام و غافل شدهام.
شما با توجه به شغلی که دارید ناگزیر هستید در خیلی از شبها بیدار بمانید و خودآگاه یا ناخودآگاه از اهالی شب بشوید. اهل شب بودن چه ویژگیهایی دارد؟پگاه: من شب کاری را زمان خوبی برای کار کردن میدانم. اگر در طول روز استراحت خوبی داشته باشیم شب در موقع کار کردن انرژی بسیار بالا و ریتم بهتری داریم. از طرف دیگر کار کردن شب هنگام در سینما و تلویزیون جذابیتهای خاص خودش را دارد که عمده آن به خاطر نورپردازیها و فضاهایی است که ایجاد میشود. حقیقت این است که شب جذابیتهای خاص خودش را دارد که اولین آن «ماه» است. «حنا» دختر من، عاشق ماه است و وقتی دکور برنامه شما را دیدم به شدت جایش را خالی کردم. او با اینکه تنها چهار سال دارد وقتی به بیرون خانه میرویم مدام به آسمان نگاه میکند و دنبال ماه میگردد. ماه به من هم انرژی خیلی خوب و مثبتی میدهد.
یکی از محسنات کار کردن در شب هم این است که سر و صدای بیرون وجود ندارد و از شهر صدای خاصی شنیده نمیشود.
پگاه: دقیقاً همین که شبها صدای مزاحمی در کار وجود ندارد آرامش روانی بیشتری را به بازیگر اهدا میکند.
در زندگی، کاری به جز بازیگری بوده که به آن علاقهمند باشی؟پگاه: من بازیگری را از ۲۲ سالگی شروع کردم، البته قبل از بازیگری به شدت علاقمند ورزش و به خصوص فوتبال بودم. از وقتی هم که درگیر بازیگری شدم به کارگردانی علاقه پیدا کردم و تا امروز دو سه فیلم کوتاه هم ساختهام و تجربه کوچکی در این زمینه دارم.
اگر نگاهی به روند نقشهایی که بازی کردهای داشته باشیم میفهمیم که تعداد بالایی از نقشهایت، وجهه امنیتی نظامی داشتهاند و این موضوع روی شما مانده است؛ نظر خودت چیست؟پگاه: ما بازیگر هستیم یعنی اول انتخاب میشویم و بعد انتخاب میکنیم. احساس من این است که در کنار بازیگری، فیزیک من شاید برای کارگردانها تداعیگر یک فرد انتظامی امنیتی است. هر سال چند پیشنهاد نقش در این حوزه دارم که از میان آنها تعداد معدودی را انتخاب میکنم. تلاشم این است کارهایی را بازی کنم که مانا باشند و نظر بیننده در این زمینه برای من بسیار مهم است.
اگر قرار بود در زندگانی چیزی را حذف یا اضافه کنی، آن چه بود؟پگاه: اگر میشد قدرت را از دست کسانی که جنبه آن را ندارند بگیریم خیلی خوب بود؛ در این صورت مهربانیها، دوستیها و ارتباطات هم بیشتر میشد.
خیلیها علاوه بر ظرفیت قدرتی که ندارند ظرفیت مسؤولیت و تکلیف را هم ندارند.
پگاه: چقدر خوب است که تو اینجا هستی تا جملات من را کامل کنی.
تو برای این که حال و احوالت بهتر شود معمولاً چه کار میکنی؟پگاه: من برای این که حالم خوب شود بیشتر از آنکه کارهایی را انجام بدهم، یکسری از کارها را انجام نمیدهم. سعی میکنم از هر چیزی که بخواهد من را به هم بزند دور شوم.
هر آدمی یک تعادلهایی در زندگانی خودش دارد و نمیخواهد این تعادلها به هم بخورد. پیشنهاد تو به دیگران برای آن که حال و احوال شان بهتر شود چیست؟پگاه: به تعداد آدمها نسخه برای خوب شدن حال افراد وجود دارد و من نمیتوانم برای دیگران نسخهای تجویز کنم. فقط میتوانم برای همه امیدوار باشم و برای آنها انرژی مثبت بفرستم تا شرایط به نحوی باشد که بتوانند از زندگیشان لذت بیشتری ببرند.
اگر دو سه نسل جلو بروی از گذشته خودت که حال امروزت است، برای دو سه نسل بعد چه چیزی را تعریف میکنی؟پگاه: امیدوارم آن موقع در شرایط بسیار بسیار بهتری باشیم تا من هرچه برای آنها تعریف میکنم، ببینند که چقدر شرایطشان بهتر از گذشته است. امیدوارم وقتی ۵۰ سال بعد درباره محیط زیست حرف میزنیم، وضعیتمان از امروز خیلی بهتر باشد.
اگر قرار باشد به یک جزیره بروی، از هر چه که داری چه چیزی را با خودت به جزیره میبری؟پگاه: مهمترین مسأله برای من خانوادهام است و در کنار آنها احساس خوشحالی دارم. بلد نیستم با جملات خودم حق مطلب را درباره آنها بیان کنم. قطعاً خانوادهام را به آن جزیره میبرم.
با گفتن یک جمله احساس خودت را نسبت به اسامی که آنها را بیان میکنم بگو. نخستین اسم «کیشلوفسکی» است.
پگاه: سینمای کیشلوفسکی، سینمای ایدهآل من است.
خسرو شکیبایی؟پگاه: مرحوم خسرو شکیبایی، سلیقه من در بازیگری است.
عباس کیارستمی؟پگاه: مرحوم کیارستمی نماد کسی است که سعی میکند بیشترین لذت را از کار خودش ببرد.
گلاب آدینه؟پگاه: من همیشه از ایشان به نیکی یاد میکنم، چون بسیار سخاوتمندانه هرچه را که بلد هستند در اختیار دیگران میگذارند.
شهید بهشتی؟پگاه: تعداد آدمهای با عنوان سیاسی بالا که من از نزدیک دیدهام انگشتشمار است که یکی از آنها شهید بهشتی است. ایشان اوایل انقلاب در مسجدی نزدیک خانه ما سخنرانی داشتند و من در حین بازی و بازیگوشی همراه با دوستانم، ایشان را دیدم که وارد مسجد شدند تا سخنرانی کنند.
حاج قاسم سلیمانی؟پگاه: سوای همه مسائلی که در خصوص حاج قاسم سلیمانی گفته شده باید بدانیم که فرماندهی و جنگیدن در ۸ سال دفاع مقدس و حضور در خط مقدم مبارزه با داعش، بسیار ارزشمند و مهم است. نکته دیگری که درباره ایشان برای من بسیار اهمیت دارد این است که این شهید بزرگوار هیچ وقت لباس نظامی خود را کنار نگذاشت و در آن رشتهای که متخصص بود کار کرد و دغدغه عناوین سیاسی با شرایط رفاهی بالاتر و بهتر را نداشت.
خاوری؟پگاه: امیدوارم قدرت دست کسانی باشد که جنبه آن را داشته باشند و در جهت خیر مردم از آنها استفاده کنند.
حنا پگاه؟پگاه: از صمیم دل آرزوی بهترین اتفاقها را برای او دارم و امیدوارم از این که ما او را به این دنیا دعوت کردیم راضی باشد.
از مجموعه تلویزیونی «خانه امن» بگو؟پگاه: یک سال من درگیر بازی در این سریال بودم که مهرماه فیلمبرداری آن تمام شد. در این سریال نقش یک مامور امنیتی به نام «کمال» را بازی میکنم و خط اصلی قصه، داعش و مشکلاتی است که آنها میخواهند در ایران ایجاد کنند.
دوست داری نقش چه شخصیتی یا چه شخصیتهایی را بازی کنی؟پگاه: به لحاظ بازیگری دوست دارم حتماً قهرمان در قصه وجود داشته باشد. نقشی هم که آن را دوست دارم نقش «جیمز باند» در فیلمهایش است.
بیست سال آینده را چگونه میبینی؟پگاه: یکی از اشکالات من این است که خیلی اهل برنامهریزیهای بلندمدت نیستم، اما امیدوارم تا آن زمان کشورمان شرایط سخت فعلی را پشتسر بگذارد و اتفاقات خیلی خوبی در ۲۰ سال آینده برای ما رخ دهد و رضایتمندی از زندگی نزد مردم بیشتر شود.