پخش زنده
امروز: -
در برخورد با فردی که حدود و اختیارات شما را نادیده میگیرد و مدام با اصرار و یا امر بی جای خود، میخواهد نظر شما را تغییر دهد، قاطعیت لازم است.
به گزارش گروه وب گردی خبرگزاری صدا و سیما؛ وقتی که تصمیم خود را برای انجام عملی گرفته اید و برای انجام آن کار دلائل و شواهد بسیاری دارید، گاهی ممکن است برخی به جهاتی نامعقول، مانع کار شما شوند و بخواهند بر تصمیم شما اثرگذار شوند. در چنین موقعیتی چه باید کرد؟ با دو تکنیک مهم و کاربردی در راستای افزایش قاطعیت خود آشنا شوید.
تکنیک بی توجهی انتخابی [۱]
با یادگیری این تکنیک میتوانید آن را در چند موقعیت مهم زندگی خود به کار ببندید:
موقعیت اصرار نابجا
برای آن که بتوانید طبق تصمیمی که برای اتخاذ آن شواهد و مدارک کافی دارید، عمل کنید و کسی مزاحم شما نشود، کافی است تا به حرفها و گفتههای مخاطب هیچ توجهی نکرده و به کار عادی خود بپردازید.
البته در ابتدای کار اگر احساس میکنید که او اطلاعات خوب، مهم و یا جدیدی برای شما دارد، به گفتههای او توجه کرده و با او به تبادل نظر بپردازید. اما اگر مطمئن شدید که حرف نادرستی میزند و اصرار نابجا میکند، فقط به همان کاری که مشغول بودید ادامه داده و او را نادیده بگیرید. انسانها از این که به آنها توجه نشود و نادیده گرفته شوند، احساس خوبی نداشته و ارتباط خود را با چنین کسی قطع میکنند؛ لذا پس از زمان اندکی، دست از سر شما خواهد برداشت.
موقعیت توهین
وقتی کسی به شما توهین میکند، نباید از کنار این عمل او به راحتی گذشته و حتما باید با توجه به موقعیت، ابراز وجود کنید. به خصوص وقتی که این شخص یکی از نزدیکان شما باشد که مجبورید با او ارتباط گستردهای داشته و این عمل او ناراحتی زیادی را برای شما به وجود خواهد آورد.
بهترین کاری که شما در این موقعیت باید انجام دهید این است که پس از ابراز وجود در برابر توهین او و تذکر کار غلطش، به او یادآور شوید که تا زمانی که به عمل خود ادامه دهد، به او توجه نخواهید کرد. البته اگر دست از توهین برداشته و طرز بیان خود را عوض کرد، به او توجه نمائید و با او صحبت کنید. اما مجددا در صورت تکرار توهین، شما بر حرف خود قاطع بوده و به حرفها و کارهای او بی توجه باشید. مسلما وقتی او این قاطعیت را در شما نسبت به رفتارش مشاهده نماید، از کار خود دست برخواهد داشت.
به عنوان مثال؛ نادر به جهت لاغر بودن، گاهی مورد تمسخر برادرش امید قرار میگیرد. یک روز که دو برادر درحال آماده شدن برای رفتن به سینما بودند، امید به نادر گفت: «زود باش نی قلیون! دیر شد».
نادر در پاسخ گفت: «وقتی به من میگویی نی قلیون عصبانی میشوم. پس هر وقت من را این طور صدا بزنی با تو حرف نمیزنم».
امید: «خب باشه نی قلیون. حالا فهمیدیم ناراحت شدی! باشه زود باش حاضر شو».
نادر سکوت کرده و جواب او را نمیدهد و به او توجه نمیکند.
امید: «من برای خودت میگم آخه چند وقته خورد و خوراکت خیلی کمتر شده میخوام مشکلی برات پیش نیاد».
نادر عبارت خود را تکرار میکند. امید سکوت کرده و نادر صحبت را عوض میکند.
اگر روز بعد نیز مجددا امید رفتار خود را تکرار کرد، نادر مجددا به همان روش خود ادامه داده تا قاطعانه سبب اصلاح برخورد برادرش شود.
تکنیک صفحه خط افتاده [۲]
شاید برایتان اتفاق افتاده باشد که سی دی و یا دی وی دی شما خط بیفتد. برخی خطها سبب میشود تا وقتی لنز به محل خط رسید، مدام یک عبارت تکرار شود. در مورد صفحات گرامافونهای قدیمی نیز همین حالت صادق است.
در برخورد با فردی که حدود و اختیارات شما را نادیده میگیرد و مدام با اصرار و یا امر بی جای خود، میخواهد نظر شما را تغییر دهد، همین طور باید برخورد کرد و بر خواسته خود پافشاری نمود.
منطق این فن، خودداری از بحث و جدلهای بی ثمر است. وقتی که اطمینان دارید در مورد مسئلهای حق با شماست، نباید بحثهای بیهوده و دلیل تراشیها سبب شود تا از حق خود دست کشیده و کنار بکشید. بلکه باید با پافشاری و استوار ماندن بر خواسته خود، حق خود را کسب کنید.
امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: «لا یُدرک الحقُ الا بالجِد» [۳]حق؛ جز با تلاش و کوشش به دست نمیآید.
فراموش نکنید فردی که قصد سلطه گری دارد، با هدف تاثیر بر نظر شما ممکن است که با اصرار، شما را وارد بحث و گفتگو کند تا بتواند نظر شما را تغییر دهد. در نظر داشته باشید که پایان چنین بحثهایی معمولا معلوم است. زیرا یا به مشاجره انجامیده و یا شما را مجبور میکنند تا بر خلاف میلتان عمل کنید؛ لذا بهتر است از همان ابتدا بر خواسته خود اصرار ورزیده و جمله و واژهای را مدام تکرار کنید و به حرفهای آنها توجه نکنید [۴].
پیامبر اکرم صلی الله و علیه و آله فرمودند: «لَا یَسْتَکْمِلُ عَبْدٌ حَقِیقَةَ الْإِیمَانِ حَتَّى یَدَعَ الْمِرَاءَ وَ إِنْ کَانَ مُحِقّا» [۵]ایمان کسی کامل نمیگردد مگر آن که مراء و جدل را ترک کند. گرچه حق با او باشد.
به عنوان مثال، گفتگوی آقای محمدی با یک فروشنده مترو را ملاحظه بفرمائید:
فروشنده: آقا سلام؛ عسلهای خوبی دارم. میخواهید بدم خدمتتان؟
آقای محمدی: خیر نیاز ندارم.
فروشنده: اصلِ اصل است. طبیعی و ارگانیک، خیالتون راحت باشه.
آقای محمدی: نه نیازی ندارم.
فروشنده: میخواهید تست کنید؟ کمی برای تست بخورید.
آقای محمدی: نه نیازی ندارم.
فروشنده: بچه دارید؟ برای هوش و رشد بچتون مفیده.
آقای محمدی: نه نیازی ندارم.
فروشنده: میدونم. فقط بچه دارید یا نه؟
آقای محمدی: نه نیازی ندارم.
فروشنده: نه؛ مثل اینکه با شما نمیشه معامله کرد.
پی نوشت
[۱]Selective inattention
[۲]Broken record
[۳]محدبن حسین شریف رضی، نهج البلاغه، مححقق: صبحی صالح، قم: هجرت، ۱۴۱۴ ق ص ۷۳.
[۴]رک: علی محمد صالحی، خودی نشان دهید، قم: موسسه امام خمینی، ۱۳۹۳، ص ۵۴.
[۵]محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، بیروت: دار احیاء التراث العربی، ج ۲، ص ۱۳۸.
منابع
مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت: دار احیاء التراث العربی، ج ۲، ۱۴۰۳ ق.
شریف رضی، محدبن حسین، نهج البلاغه، مححقق: صبحی صالح، قم: هجرت، ۱۴۱۴ ق.
صالحی، علی محمد، خودی نشان دهید، قم: موسسه امام خمینی، ۱۳۹۳.
بابت مطالب مهم و به روزتان سپاس گزاریم
فکر می کنیم این تغییر کوچک در مثال دوم بهتر باشد...
...آقای محمدی : خیلی ممنون ، نیازی ندارم
...آقای محمدی : متشکرم ، نیازی ندارم
آقای محمدی : ممنون از لطف تون ، نه ، نیازی ندارم.
... آقای محمدی : ان شاءالله که فروش خوبی داشته باشید...نه نیازی ندارم...متشکرم .
فکر نمی کنیم این نوع بیان با قاطعیت منافاتی داشته باشد درست است ؟!
اگر درست نیست لطفا اصلاح بفرمایید .
باتشکر .