شورای اتلانتیک/ انتظاراتی که بایدن میتواند از ایران داشته باشد
این ارزیابی واقعبینانه است و میتواند چراغ راه دولت بایدن قرار بگیرد.
پس از امضاء برجام از جانب ایران و پنج به علاوه یک طبیعی بود که دولت آمریکا تصور کند هر آنچه سبب شده جمهوری اسلامی ایران تن به توافق هستهای بدهد؛ میتواند منجر به تن دادن تهران به توافق دیگری در زمینههای فعالیتهای منطقه و موشکی هم بشود. به همین علت در دولت اوباما بلافاصله پس از برجام - و پیش از تکیه زدن ترامپ بر کرسی ریاست جمهوری آمریکا - دور تازه تحریمهای اقتصادی بر ضد ایران اعمال گردید.
ظاهرا ایستادگی جمهوری اسلامی ایران در برابر سیاست فشار حداکثری دولت ترامپ سبب شده این تصور از بین برود و آمریکا از دستیابی به توافقهای جدید درباره برنامه موشکی و فعالیتهای منطقهای ایران مایوس شود و به حفظ همان برجام اکتفاء کند.
شورای آتلانتیک در پایگاه اینترنتی خود در تحلیلی با عنوان "خطر یک توافق خیلی جامع با ایران" به چشم انداز مناسبات ایران و آمریکا در دولت بایدن پرداخته و در مورد انتظاراتی که این دولت میتواند از جمهوری اسلامی ایران داشته باشد ارزیابی واقع بینانه ای ارائه کرده است که به نظر میرسد چراغ راه دولت بایدن قرار خواهد گرفت.
این گزارش از برنامه ریزی دولت آینده آمریکا برای بازگشت به برجام و از سر گیری مذاکرات با ایران برای دست یابی به توافقی بهتر در زمینه فعالیتهای موشکی، منطقه ای و حقوق بشری ایران سخن گفته است، اما در نهایت با اشاره به اولویت برنامه هستهای ایران بر سیاستهای منطقهای آن، توافقی را امکان پذیر میداند که آمریکا از تهران انتظارات محدود منطقهای داشته باشد.
در این گزارش اهداف اقدامات ایران در خلیج فارس اینگونه تبیین میشود: "اقدامات نظامی ایران در خلیج فارس با چند هدف دنبال می شد. تحمیل هزینه به آمریکا و متحدانش به منظور نشان دادن توانایی های ایران برای تلافی تحریم های آمریکا، برهم زدن جریان انتقال نفت در خلیج فارس به تلافی کاهش فروش نفت ایران و به دست آوردن اهرم چانه زنی برای استفاده در مذاکرات آتی بین ایران و غرب. از طرف دیگر صرف نظر از سیاست های آمریکا یا اوضاع اقتصادی در ایران، در چهار دهه اخیر بلندپروازی های منطقه ای، بخش مهمی از راهبرد ایران و امنیت ملی این کشور را تشکیل داده است. در واقع همانگونه که آریان طباطبایی در کتاب اخیر خود بیان کرده است، سیاست های منطقه ای جمهوری اسلامی تا حد زیادی به واسطه تجارب تاریخی این کشور و تلاشهای آن برای رسیدن به امنیت و قدرت شکل گرفته است، صرف نظر از ماهیت انقلابی حکومت ایران، اهداف کلیدی منطقه ای آن مشابه اهدافی است که شاه دنبال می کرد."
اما شورای آتلانتیک در ادامه نتیجه میگیرد: "در حالی که می توان با دستیابی به تفهم در زمینه تنش زدایی بین ایران و آمریکا در منطقه، حملات ایران به زیرساخت های نفتی و حیاتی و فعالیت های دریایی تحریک آمیز این کشور را کاهش داد، اما بعید است که تهران از بلندپروازی های تاریخی خود که هدف آنها مقابله با رقبا و افزایش نفوذ در منطقه است، دست بردارد. آنچه گفته شد به این معنی نیست که فعالیت های مخرب منطقه ای ایران را نمی توان یا نباید مهار کرد. ثابت شده است که با اقدامات نظامی اسرائیل ضد اهداف ایرانی در سوریه و همچنین اقدامات آمریکا ضد مداخله ایران در عراق می توان با ایران مقابله و تا حدودی آن را مهار کرد."
این بدان معنا است که آمریکا راهی جز بازگشت به برجام ندارد و تنها انتظاری که میتواند از تهران داشته باشد مهار آن بخش از اقدامات منطقهای ایران است که واکنشی به سیاست فشار حداکثری دولت ترامپ بوده است.
این پایگاه اینترنتی در ادامه مجددا تصریح کرد: هرگونه تلاش در زمینه ایجاد محدودیت برای فعالیت های منطقه ای ایران در چارچوب یک برجام جدید و جامع تر احتمالا با چند چالش جدی مواجه خواهد شد. نخست آنکه مجبور کردن ایران به پذیرش محدودیت در زمینه موضوعاتی که منافع اصلی خود می داند، بسیار دشوار است. به عنوان مثال درخواست از ایران برای محدود کردن حمایتش از حزب الله، گروه های شبه نظامی فلسطینی یا شبه نظامیان عراقی احتمالا با مخالفت تهران مواجه خواهد شد. دوم آنکه امکان محدود کردن فعالیت های منطقه ای ایران و ایجاد اطمینان در این زمینه کاملا محدود است، به ویژه با توجه به اتکای سنتی ایران به سازمان های نیابتی و شرکای منطقه ای برای افزایش نفوذ خود. درحالیکه به عنوان مثال دخالت مستقیم ایران در تحویل دادن سلاح به عراق، یمن یا سوریه را می توان به راحتی ردگیری و شناسایی کرد اما حملاتی که تحت فرمان تهران ضد آمریکا و شرکای منطقه ای آن انجام می شود را نمی توان به راحتی به ایران نسبت داد. برخلاف برجام که تمرکز آن بر جنبه های فنی برنامه هسته ای ایران است و در نتیجه نظارت بر اجرا و راستی آزمایی آن نسبتا آسان است، تضمین اجرای تعهدات ایران به هر توافق دیگر که در رابطه با فعالیت های خرابکارنه و حمایتش از تروریسم باشد، بسیار دشوار خواهد بود. سوم آنکه حتی اگر بتوان به یک برجام ارتقا یافته که فعالیت های منطقه ای ایران را نیز دربر می گیرد، دست یافت، بسیار بعید است که جامعه بین المللی و آمریکا بخواهد این توافق را با اجرای بندهای منطقه ای به خطر اندازد زیرا فعالیت های منطقه ای در اولویت پایین تری نسبت به برنامه هسته ای قرار دارند."
-------------------------------------------------------------------------------
عبدالرضا خلیلی