علم در مورد "تکنیک گوشه نشانی" چه نظری دارد؟
تکنیک گوشه نشانی فلسفه علمی قدرتمندی به همراه دارد که می تواند به خوبی پاسخگوی نگرانی های معمول والدین برای استناد به این روش باشد.
به گزارش گروه وب گردی
خبرگزاری صدا و سیما؛ برای قرن ها استفاده از انواع روش های تنبیه بدنی، ابزار اصلی و البته راحت ترین روش والدین برای تربیت کودکان بوده است.اما با توجه به آثار مخرب این نوع تنبیه بر روان و جسم کودک، محققان از دهه 1960 به دنبال راه جدیدی برای اصلاح خطاهای رفتاری و یا گفتاری کودکان توانستند "تکنیک گوشه نشانی" (نشاندن در یک گوشه و محروم کردن موقت از محیط یا بازی مورد علاقه) را معرفی کنند.
گوشه نشانی به "جدا کردن موقتی کودک از محیطی که در آن مرتکب اشتباه شده است"، گفته می شود. این دو مثال کاملاً مشخص می کند که منظور از گوشه نشانی چیست:
- علی! این کارت/حرفت/رفتارت خیلی بد بود. برو تو اون اتاق و تا نگفتم بیرون نیا.
- لیلا! به خاطر این کار/حرف/رفتار بدی که داشتی، تا وقتی نگفتم، حق نداری با عروسک هات بازی کنی.
هرچند که ممکن است در برخی از موارد این تکنیک بسیار بحث برانگیز شود، اما امروزه در رده توصیه های انضباطی اصلی برای کودکان دسته بندی می شود.
خبر خوب این است که تکنیک گوشه نشانی فلسفه علمی قدرتمندی به همراه دارد که می تواند به خوبی پاسخگوی نگرانی های معمول والدین برای استناد به این روش باشد.
تابلوی گوشه نشانی؛ اثر کارل لارسون
مارک رابرتز استاد روانشناسی بالینی دانشگاه ایالتی آیداهو که مطالعاتی گسترده پیرامون اصول تکنیک گوشه نشانی داشته است، در این خصوص می گوید: "گوشه نشانی" یک روند تنبیهی نسبتا مدرن است که تنها هدف آن سرکوب رفتارهای نامناسب به شمار می رود و در واقع بخشی از یک بسته تربیتی بزرگ تر است.
تقریبا تمام روانشناسان، روانپزشکان و دیگر متخصصین تربیتی کودک بر این موضوع اتفاق نظر دارند که گوشه نشانی تکنیکی به مراتب سالم تر از روش های قدیمی تنبیه کودکان به خصوص برخورد فیزیکی محسوب می شود.
مطالعات مختلف نشان داده اند که تنبیه فیزیکی می تواند عوارض جدی دراز مدت بر سلامت روانی کودکان به همراه داشته باشد و ریشه یابی مشکلات رفتاری کودکان را وارد چرخه ای باطل و بدون نتیجه کند. هرچند که این کودکان در کوتاه مدت شخصیتی منضبط تر را به نمایش می گذارند، اما در دراز مدت به سمت رفتارهای پرخاشگرایانه متمایل می شوند.
مطالعه ای در سال 1990 در کتاب "راه و بی راهه از دوران کودکی تا بزرگسالی" به چاپ رسید که تاثیر تنبیه فیزیکی در سنین کودکی بر آمار بزهکاری و رفتارهای تهاجمی در بزرگسالی را بررسی کرده بود. طبق این مطالعه کودکانی که توسط والدین خود محکوم به برخورد فیزیکی شده بودند، در بزرگسالی نیز درصد بالاتری از بزهکاری را نشان دادند. این در حالی است که زندگی در محله های با احتمال وقوع بالای جرم، تاثیر کمتری بر بزهکاری کودک در آینده داشته است.
Ennio Cipani از روانشناسان بالینی کالیفرنیا و نویسنده کتاب Punishment on Trial، تکنیک گوشه نشانی را روشی کاملا عملی و تاثیرگذار معرفی کرده است. گفتنی است که بیشتر تحقیقات انجام شده در مورد مبانی تکنیک گوشه نشانی، به دهه 1960 و 1980 باز می گردد. در واقع شواهد به دست آمده از همان تعداد مطالعات آنقدر قوی و کافی بوده اند که مجلات علمی به آن بسنده کنند و نیازی به اجرای بررسی های جدید نباشد.
در سال 2010 مطالعه ای در مجله آموزش و درمان کودکان به چاپ رسید که حاصل تقریبا 30 سال پژوهش در زمینه استفاده از تکنیک گوشه نشانی است. نتایج این تحقیق نشان داد که گوشه نشانی هم محیط خانه و هم مدرسه جز موثرترین متدهای تربیتی است که می تواند برای القای انضباط در هر کودکی چه با شرایط معمولی و چه شرایط خاص مفید واقع شود.
با وجود تمام یافته های مذکور، بحث تکنیک گوشه نشانی همچنان موضوعی چالش برانگیز است و مخالفان خاص خود را دارد. بعضی از منتقدان آن را روشی غیر ضروری و سخت گیرانه می دانند و اعتقاد دارند که "والدین مثبت" بدون استفاده از این تکنیک قادر به منضبط سازی و تربیت کودکان خود خواهند بود. در واقع آنها پدر و مادری را حرفه ای و به اصطلاح "مثبت" می دانند که کمتر به سراغ تکنیک گوشه نشانی برود و از طریق مسیرهای دوستانه تری اهداف خود را پیش ببرد.
آتش مخالفت ها با این تکنیک به واسطه انتشار مطالعه ای در هفته نامه خبری تایم در سال 2014 با عنوان "گوشه نشانی به کودک شما آسیب می زند" برافروخته شد.
در این مطالعه Daniel Siegel روانپزشک، جداسازی کودک از محیطی که در آن مرتکب خطا شده است را گونه ای از "درد اجتماعی" به شمار می آورد و معتقد است که این وضعیت منجر به فعال شدن بخش هایی از مغز خواهد شد که در درد فیزیکی نیز نقش دارند.
وی اضافه می کند که هرچند تکنیک گوشه نشانی اصولی در بسیاری از موارد کارایی قابل قبولی دارد، اما در زندگی واقعی بیشتر رویکردی نامناسب است.
شاید در نگاه اول به نظر برسد که نتایج مطالعه نام برده در تضاد کامل با پژوهش های قبلی است اما اگر کمی دقیق تر شویم، همه مطالعات به لزوم استفاده صحیح و همراه با آگاهی از تکنیک گوشه نشانی تاکید داشته اند. بدین ترتیب می توان گفت که والدین در برخی از موارد دچار اشتباهات متعددی در جهت استناد به این تکنیک می شوند. یکی از مهم ترین مشکلات، "عدم مشخص سازی رفتار نادرست کودک" است؛ مثلاً والدین باید هدف خود از گوشه نشانی را با زبانی ساده به کودک توضیح دهند و اشاره کنند که این شیوه تنبیهی نتیجه دقیق کدامیک از رفتارهای اشتباه وی بوده است.
اما شاید اصلی ترین نکته در اجرای تکنیک گوشه نشانی به شیوه ای کاملا صحیح، رابطه صمیمانه والدین با یکدیگر و همچنین با کودک باشد.
گوشه نشانی واقعا به چه معناست؟ در یک عبارت "بازدارندگی مثبت"؛ یعنی شما به فرزند خود از حضور در "محیط مورد علاقه وی" یا "انجام کاری که دوست دارد"، یک مرخصی موقتی می دهید. بدین ترتیب اگر کودک متحمل بد رفتاری و یا بی توجهی والدین در آن محیط شده باشد، بازدارندگی مثبتی نیز در کار نخواهد بود چون اساساً کودک به آن محیط علاقه مند نیست.
برای مثال تحقیقی در سال 2012 در مجله روانشناسی بالینی کودک و خانواده به چاپ رسید که چکیده ای از 41 مطالعه مستقل دیگر مربوط به دهه 1970 به شمار می رود و در آن تاثیر روش های تربیتی بررسی شده است. در این تحقیق مشخص شد که استفاده از تکینک گوشه نشانی در صورت فراهم بودن بستر مناسب آن، هماهنگی بیشتر کودکان با چارچوب های انضباطی مد نظر والدین را به همراه داشته است.
در مقابل استفاده از استراتژی های تربیتی مثبت (فاقد گوشه نشانی)، نتایج متفاوتی را ثبت کرده است. استراتژی های تربیتی مثبت به طور میانگین در 56 درصد از موارد توانسته اند تمرکز کودکان بر انجام یک فعالیت خاص را حفظ کنند. این در حالی است که استراتژی های همراه با پیامدهای ناخوشایند مانند به کار گیری تکنیک گوشه نشانی، این آمار را به 72 رسانده اند.
قانون مهم دیگر در خصوص اجرای تکنیک گوشه نشانی، استفاده تخصصی و دقیق از آن است. برای مثال در گام نخست باید بدانیم که این روش بیشتر برای کودکان 2 الی 6 ساله مناسب است و برای فرزندان بزرگ تر تمرکز بر عواقب طبیعی رفتارهای نادرست مانند حذف موقتی یک سری از "امکانات" بهتر خواهد بود.
حال اگر کودک شما در این بازه سنی قرار دارد، باید دقیقا مشخص کنید که چه رفتارهایی منجر به گوشه نشانی می شوند و هیچ تخفیفی نیز قائل نخواهید شد.
علاوه بر این نباید به مقاومت کودک حین استفاده از تکنیک گوشه نشانی بها داده شود. کودکان به طور غریزی برای آن که خود را از وضعیت ناخواسته پیش آمده رها کنند، راه زور و اجبار و داد و فریاد را پیش می گیرند. اگر در این مسیر سستی نشان دهید، درست مانند آن است که کارایی تکنیک "گوشه نشانی" را با دستان خودتان از بین برده باشید.