پخش زنده
امروز: -
دبیر کل حزب الله لبنان گفت: بر اساس تحولات میدانی به کسانی که فکر می کنند می توانند نظام سوریه را سرنگون کنند، می گویم که این عده قادر نیستند دمشق را سرنگون کنند و هرگز نظام سوریه با گزینه نظامی سرنگون نخواهد شد. نبرد طولانی است. ما هیچ روزی از نظام سوریه نیز نخواسته بودیم با گزینه نظامی به نبرد پایان دهد.
به گزارش واحد مرکزی خبر به نقل از شبکه تلویزیونی المنار ، دبیر کل حزب الله لبنان با تشریح اوضاع جاری در سوریه و تاکید بر این که راه حل سیاسی تنها راه برای پایان دادن به بحران جاری در این کشور است، خاطر نشان کرد نظام سوریه را نمی توان سرنگون کرد.
به گزارش مونیتورینگ اخبار خارجی واحد مرکزی خبر، سید حسن نصرالله در ادامه سخنان خود گفت: موضوع دیگر در سخنان امشب من درباره تحولات سوریه است. تحولات سوریه بسیار حساس و خطرناک است و تحولات این کشور نه تنها برای سوریه بلکه برای لبنان،فلسطین و همه دولت ها و ملت های منطقه حساس است. درباره تحولات سوریه مسائلی وجود دارد که یکی پس از دیگری به آن اشاره می کنم. نخست قبل از این که به دیدگاه عمومی درباره تحولات و جزئیات آن اشاره کنم که به صورت مستقیم تاثیراتی بر لبنان دارد به بررسی ادعاهایی می پردازم که در چند هفته گذشته به صورت گسترده در محافل سیاسی و رسانه ای علیه حزب الله مطرح شده است.
مسئله نخست این است که دیگران در هفته های گذشته هر چه توانستند گفتند و نوشتند. همه این نوشته ها و اظهارات که در برخی از موارد لحن بسیار تندی داشت مواضع، جایگاه، رفتار، اراده، هوشیاری و احساسات حزب الله را هدف قرار داده ولی همه این تلاش ها به شکست انجامیده است. برای اولین بار نیست که با چنین نوع از جنگ روانی در مسئله سوریه روبرو می شویم. در سی سال گذشته در دل جنگ های روانی و امنیتی قرار داریم و هر از گاهی نیز رویارویی های نظامی رخ می دهد. یکی از این نوشته ها و اظهارات دروغ دیگران درباره کاروان و شمار شهدای حزب الله (در سوریه) بوده است. در هفته های اخیر برخی از رسانه های لبنانی و عربی یک مزایده به راه انداختند. برخی گفتند حزب الله پنجاه شهید داده است و برخی از رقم یکصد و چند صد نفر خبر دادند. دیروز شبکه تلویزیونی العربیه به نقل از منابع ویژه خود چنین رقم هایی را اعلام کرد. دو شبکه تلویزیونی الجزیره و العربیه در چند ماه گذشته آمارهایی از شهدای حزب الله می دانند که تا کنون شمار این شهدا به یک هزار نفر رسیده است. لبنان کشور کوچکی است و هیچ مسئله پنهانی وجود ندارد و رسانه ها حضور فعالی دارند و هیچ کس نمی تواند وضع پنجاه شهید را از ملت لبنان پنهان کند.
ما هیچ روزی تشییع جنازه شهدای خود را پنهان نکرده ایم. هر برادر حزب الله در هر نقطه ای شهید شود، خانواده این شهید مطلع و سپس تشییع جنازه این شهید برگزار می شود و در برخی از موارد خانواده این شهید قبل از مسئولان حزب الله درباره شهادت این فرد مطلع می شود. این دروغپردازی های رسانه ای علیه حزب الله بسیار زشت و بخشی از جنگ روانی است. همه کسانی که درباره شهدای حزب الله سخن می گویند هیچ اطلاع و آگاهی ندارند.
به نظر می رسد اصول برخی از شبکه های تلویزیونی در این زمینه بر اساس این اصل است که آنقدر می خواهند دروغ بگویند تا در نهایت این دروغ ها برای برخی از مردم باورپذیر باشد هر چند طرفداران و خانواده های حزب الله چنین دروغ هایی را باور نمی کنند و به این دروغ ها در این سالهای طولانی عادت کرده اند.
هر کس از حزب الله به شهادت برسد وی را به صورت علنی تشییع می کنیم. ما به شهدای خود افتخار می کنیم همان طور که خانواده های شهدا به آنان می بالند. من از این خانواده ها به خاطر موضع،بصیرت ،صبر و هوشیاری تاریخی قدردانی می کنم. اظهارات مادران و پدران شهدا باعث تقویت عزم و اراده ما برای ادامه راه ما خواهد شد.
وی افزود: مسئله دوم نگاه کلی ما به تحولات سوریه در طول دو سال گذشته و بررسی مواضع آمریکا،اروپا،اسرائیل، قدرت های منطقه ای، مخالفان نظام سوریه و گروه های مختلف درگیر در این کشور است و هر فردی به این نتیجه گیری قاطع می رسد که هدف تحولات سوریه تنها برای خارج کردن این کشور از محور مقاومت و کشمکش عربی-اسرائیلی و گرفتن قدرت با هر بهایی از رژیم کنونی سوریه نبوده بلکه بزرگ تر از این است. هدف اساسی حامیان جنگ در سوریه ویران کردن دولت،سرزمین،جامعه و ارتش این کشور است.
حامیان این جنگ قطع نظر از نتیجه میدانی نمی خواهند یک دولت مرکزی و ارتش قویی در سوریه وجود داشته باشد تا سوریه از دولت شکست خورده و ناتوان برخوردار باشد و حتی این کشور نتواند به صورت مستقل درباره امور نفتی،گاز،دریایی،مرزی و سواحل خود تصمیم گیری کند همان وضعی که امروز در برخی از کشورهای به اصطلاح بهار عربی در جریان است. هدف اساسی چنین جنگ هایی این است که گروه های مسلح در کشورها وجود داشته باشند و هر یک از این گروه ها بخشی از خاک را در اختیار داشته باشند و دولت ضعیفی در این کشورها وجود داشته باشد و این گروه های مسلح نیز به یک سازمان اطلاعاتی غربی و عربی مرتبط هستند. این گروه ها سرنوشت و منابع نفتی،گازی و منافع این کشورها را در اختیار می گیرند و ملت این کشورها وارد درگیری و دشمنی می شوند و هیچ ثبات امنیتی نیز در آنها وجود نخواهد داشت. سوری ها باید بدانند که نمی خواهند کشور سوریه در آینده از دولت مرکزی قوی برخوردار باشد. فرقی نمی کند نظام کنونی باشد یا نباشد. ویران کردن سوریه برای این که از معادلات منطقه ای خارج شود از اهداف این تحولات است.
سید حسن نصرالله ادامه داد: برخی از کشورهای عربی همیشه سوریه را متهم می کنند که نقش منطقه ای بزرگتری از حجم طبیعی خود دارد که این ادعا درست نیست. همان طور که گفته می شود هدف این تحولات این است که سوریه تاثیری بر منطقه نداشته باشد. این کشور به هر نوعی در تحولات لبنان،فلسطین،عراق و دیگر منطقه ای تاثیرگذار بوده است. امروز حامیان جنگ در سوریه می خواهند سوریه ضعیف،گرسنه، ویران و جنگ زده باشد تا وقت و زمان آن را نداشته باشد به تحولات منطقه فکر کند.
بسیاری از مخالفان نظام سوریه به این مسئله واقف هستند و بسیاری از این مخالفان نیز با این هدف به صورت دانسته یا ندانسته حرکت می کنند. همچنین تحولات سوریه خطرات،چالش ها، تهدیدات و آزارهای متعددی را علیه سوریه، مسئله فلسطین ایجاد کرده است. امروز به دلیل مبهم بودن اوضاع آینده برای فلسطینیان، تجاوزگری اسرائیل و بازگشت قدرتمندانه آمریکا به منطقه به دلیل فتنه برخی ها شاهد آن هستیم که مسئله فلسطینیان با خطرات واقعی روبروست. تاثیر تحولات سوریه بر لبنان،اردن،عراق،ترکیه و کل منطقه بر هیچ کس پوشیده نیست. این در حالی است که اسرائیل بر قدرت خود می افزاید و منتظر آن است ابتکار عمل را در اختیار بگیرد.
مسئله سوم در تحولات سوریه این است که دوستان و طرفداران نظام و گروه های مخالف نظام این کشور در دو مسیر حرکت می کردند. رویکرد نخست درباره سرنگون کردن نظام سوریه بوده است و در این زمینه از گزینه نظامی استفاده شد و امید زیادی به این گزینه وجود داشت. در این گزینه شمار زیادی از شهروندان سوری کشته شدند و زشت ترین نوع درگیر ها از گردن زدن و از بام منازل به پایین انداختن صورت گرفت و حتی برخی از مخالفان نظام سوریه خواهان مداخله خارجی در این کشور شدند. بازی با استفاده از سلاح شیمیایی تلاشی جدید برای مداخله خارجی در سوریه بوده است تا این نیروهای خارجی وارد سوریه شوند و بیشتر این کشور را تخریب کنند.
برخی از علما از گزینه جنگ در سوریه حمایت می کنند و برخی از این علما فتاوای شدیداللحنی صادر کردند. همچنان این فتواها در شبکه های تلویزیونی و پایگاه های اینترنتی مطرح می شود. حتی برخی از علما که از میانه روها توصیف شده اند، فتاوای عجیبی را مطرح کرده اند. از یکی از این علمای بزرگ پرسیده شده است که آیا جایز است حامیان نظام سوریه و حتی همه نظامیان این کشور را هدف قرار دهیم و این روحانی جواب داد باید با کسانی که با نظام سوریه همکاری کنند از نظامیان،غیرنظامیان، علما و نادانان جنگید.
ما در دو سال گذشته با سیلی از این فتاوی و اعلامیه های جهاد در سوریه روبرو بودیم. در لبنان نیز چنین فتاوایی صادر شده است و این مسئله موضوع جدیدی نیست. از ابتدای تحولات سوریه چنین فتاوایی صادر شده است. امروز کارکنان دولت سوریه به دلیل این فتاوا و حتی کارکنان اداره برق که خطوط برق را به دلیل قطع شدن برق در استان ها ترمیم می کنند کشته می شوند. در صورتی که کارگر خدمات شهرداری، خیابانی را پاک کند کشته می شود چرا که بر اساس این فتوا همکار نظام سوریه است. در صورتی که فردی در بیمارستانی مشغول به کار بوده یا مهندس باشد باید بر اساس این فتاوا کشته شود. این وضع به تخریب بیشتر سوریه منجر می شود.
رویکرد دوم که ما نیز از حامیان آن هستیم این است که از روز نخست درباره خطرناک بودن تحولات سوریه بر ملت، طوایف، مسلمانان و مسیحیان این کشور،لبنان،اردن،عراق،ترکیه و کشورهای منطقه هشدار دادیم و همیشه بر راه حل سیاسی این بحران تاکید می کنیم. در این رویکرد هیچ عالم و روحانی شیعه،سنی و مسیحی وجود ندارد که فتوایی در کشتار مخالفان نظام سوریه و حامیان آنان صادر کرده باشد چرا که این فتاوا به دین، فقه و شریعت و منافع امت اسلامی هیچ ارتباطی ندارد. این رویکرد دوم همیشه بر راه حل سیاسی و گفتگو تاکید دارد.
دبیر کل حزب الله لبنان تاکید کرد: طرفداران رویکرد نخست همیشه گفتگو و راه حل سیاسی را رد می کنند و بر مسئله سرنگون کردن نظام سوریه اصرار دارند که این محاسبه اشتباه است. در این رویکرد برخی از کشورها خود را دوستان ملت سوریه نامیده اند و حمایت های مالی و تسلیحاتی خود را در اختیار مخالفان قرار داده اند و خواهان مداخله نظامی در سوریه شده اند و حتی اگر یکی از مخالفان نظام سوریه درباره گفتگوی سیاسی با نظام بیاندیشد سرکوب می شود. در یکی از مراحل هیچ یک از مخالفان نظام سوریه به ویژه از نوع خارج نشین خود جرات بیان گفتگوی سیاسی را نداشت چرا که از کشور حامی جنگ و گروه های مسلح می ترسید. نوع دومی از دوستان ملت سوریه نظیر ایران،روسیه،چین و کشورهای عضو بریکس وجود دارند که از روز اول بر گفتگو تاکید کرده اند.
مسئله چهارم درباره تحولات سوریه این است که در امور نظامی و میدانی بحران سوریه محاسبات اشتباهی صورت گرفته است. مقامات کشورهای مختلف که از جنگ در سوریه حمایت می کنند اینجا و آنجا می گفتند که نظام این کشور تا دو ماه دیگر سرنگون خواهد شد و سپس دو ماه دو ماه این اظهارات خود را تمدید کردند. هر روز جمعه نیز برخی از شبکه های تلویزیونی عربی به نبرد به اصطلاح نهایی در دمشق می پردازند ولی اوضاع واقعی میدانی در سوریه این گونه نیست. دو سال از جنگ و درگیری های خونین در این کشور می گذرد. برخی می گویند تا زمان برگزاری نشست آینده پوتین و اوباما بدترین وضع بر ملت سوریه تحمیل می شود.
بر اساس تحولات میدانی به کسانی که فکر می کنند می توانند نظام سوریه را سرنگون کنند، می گویم که این عده قادر نیستند دمشق را سرنگون کنند و هرگز نظام سوریه با گزینه نظامی سرنگون نخواهد شد. نبرد طولانی است. ما هیچ روزی از نظام سوریه نیز نخواسته بودیم با گزینه نظامی به نبرد پایان دهد. همچنان مخالفان نظام سوریه با ارتش و نیروهای مردمی طرفدار نظام این کشور می جنگند. تاکنون هیچ نیروی ایرانی در سوریه وجود ندارد و تنها برخی از شبکه های تلویزیونی ادعاهایی در این زمینه مطرح کرده اند.
در صورتی که آمریکا،انگلیس و فرانسه مدارکی در این زمینه داشتند به شدت در این زمینه غوغا به پا می کردند. همه می دانند نیروی ایرانی در سوریه وجود ندارد. ممکن است تعداد اندکی از کارشناسان ایرانی در سوریه وجود داشته باشد و چندین سال است که این کارشناسان قبل از تحولات سوریه در این کشور حضور دارند. اظهاراتی که درباره نیروهای ایرانی، در سوریه گفته می شود بی پایه و اساس یا اغراق آمیز است. در صورتی که اوضاع میدانی در سوریه بدین گونه است، اگر اوضاع در این کشور بدتر شود چه رخ خواهد و برخی از نیروهای مقاوم مجبور شوند وارد درگیری های میدانی در سوریه شوند.
تاکید من این است که سوریه در منطقه و جهان دوستان واقعی دارد که هرگز اجازه نمی دهند سوریه به دست آمریکا،اسرائیل و گروه های تکفیری بیافتد و به جزئیات این مسئله بعدا اشاره خواهد شد.
این موضع گیری بر اساس پیش بینی،تحلیل و امید نبوده بلکه بر اساس اطلاعات موجود است.
وی ادامه داد: بار دیگر خطاب به کشورهای عربی،اسلامی و همه شهروندان سوری می گویم کسی که به دنبال نجات سوریه است، کسی که ادعا می کند دلش به حال ملت سوریه می سوزد ، برای خون هایی که در این کشور بر زمینه ریخته می شود اندوهگین است، هر کس که می خواهد مصیبت های آوارگان سوری در کشورهای همسایه پایان یابد، هر کس که دین،منطقه و اخلاق دارد، هر کس که نمی خواهد مسئله فلسطین در سازش های جدید از بین نرود و کسی که به دنبال حفظ منافع ملت های لبنان،عراق،اردن،ترکیه و کشورهای منطقه است، باید تلاش کند تا بحران سوریه از طریق راه حل سیاسی و گفتگو پایان یابد. راه حل سیاسی تنها راه حل است.
یکی از پیامدهای بحران سوریه افزایش سیل آوارگان این کشور به لبنان و اردن بوده است. کشورهای مختلف وعده های زیادی درباره کمک به آوارگان سوری داده بودند ولی این وعده ها محقق نشده است. بازگشت آوارگان سوری به کشور خود مهم ترین راه حل است.
وظیفه شرعی،قومی،سیاسی، ملی و اخلاقی همه این است که تلاش کنیم بحران سوریه به صورت سیاسی حل و فصل شود. اما اصرار بر گزینه نظامی به معنای ماجراجویی بزرگ است و هیچ نتیجه ای ندارد و باعث کشته شدن بیشتر مردم منطقه می شود و به منافع امت اسلامی و مسیحیان آسیب می زند.
وی افزود: کسانی که به منافع مسلمانان،مسیحیان فکر می کنند باید تلاش کنند که بحران سوریه به صورت سیاسی در سریعترین زمان ممکن حل و فصل شود. از سوی دیگر نظام سوریه از مدتی طولانی آمادگی خود را برای راه حل سیاسی اعلام کرد و به مقامات روسی نیز اسامی هیئت نظام سوریه در این گفتگو اعلام شده است ولی گروه های مخالف همچنان با گفتگو و راه حل سیاسی مخالفت، شروط غیرقابل اجرایی را مطرح می کنند و زمینه را برای رویارویی بزرگ و مداخله نظامی بین المللی می کشاند.
رئیس مستعفی ائتلاف ملی سوریه زمانی که آمادگی خود را برای گفتگو با نظام سوریه اعلام کرد با حملات شدید رسانه ای و سیاسی روبرو شد. راه حل سیاسی تنها راه حلی است که منافع ملت سوریه،ارتش و آینده این کشور و منافع ملت های منطقه را تامین می کند. اصرار داشتن بر راه حل سیاسی و گفتگو هیچ سودی نخواهد داشت. دیدگاه عمومی ما درباره تحولات سوریه بدین گونه است.
سید حسن نصرالله در بخش دیگری از سخنان خود گفت: تحولات اطراف شهر القصیر سوریه از جزئیات بحران سوریه و مطالبی است که درباره نقش حزب الله در برخی از رسانه ها سخن گفته شده است. پیش از این درباره این مسئله سخن گفته بودیم. بیش از سی هزار لبنانی ها در شماری از روستاهای این منطقه زندگی می کنند و در میان آنان مسیحیان نیز زندگی می کنند. گفته بودیم که منازل برخی از لبنانی ها در این منطقه به آتش کشیده شد، برخی کشته و ربوده شدند و به آنان اجازه داده نشد به فعالیت های اقتصادی و کشاورزی خود مشغول شوند. جنگ روانی علیه ساکنان این منطقه از طریق ابزارهای مختلف ارتباطی و اینترنتی در جریان است. در نتیجه تحولات میدانی، ارتش سوریه مجبور شد برخی از نیروهای خود را از این منطقه خارج کند و این افراد در برابر گروه های مسلح قرار گرفتند. ما همیشه از ساکنان این روستاها خواسته بودیم با طرف های همسایه خود آتش بس داشته باشند و اگر آتش بسی رخ می داد از آن حمایت می کردیم ولی گروه های مسلح هر گونه توافق آتش بس و آشتی را از بین بردند. در ماه های اخیر حملات به این روستاها افزایش یافت و اطلاعات دقیقی وجود دارد که نشان می دهد برخی از شهروندان لبنانی در این حملات نقش دارند و این که قرار است بر اساس طرحی شمار زیادی از مبارزان مسلح بر این روستاها مستقر شوند.
طبیعی است که ارتش سوریه و نیروهای مردمی و ساکنان این منطقه با این تهدیدات مقابله کنند. در هفته های گذشته درگیری های متعددی در حومه شهر القصیر رخ داد و همچنان ادامه دارد. گروه های مسلح به حملات خود به روستاهای این منطقه ادامه می دهند ولی نتوانسته اند تا کنون به اهداف خود برسند.
وی خاطرنشان کرد: در دو سال گذشته هر کسی که می توانست فتوایی صادر کرد و سلاح و پول و عناصر مسلح از طریق اراضی لبنان،اردن،ترکیه و عراق به سوریه ارسال کرد. دولت لبنان در تعامل با بحران سوریه اعلام موضع بی طرفی اتخاذ کرده است ولی دولت لبنان مسئول است که از شهروندان خود دفاع کند. این پرسش مطرح است که آیا دولت لبنان قادر است نیروهای خود را به روستاهایی در سوریه ارسال کند که در آن شهروندان لبنانی زندگی می کنند؟ پاسخ به این پرسش به دلیل ماهیت دولت لبنان منفی است.
نهایت تلاش دولت لبنان این بوده که در اتحادیه عرب اعتراض کرده این در حالی است که همین اتحادیه جنگ تحمیلی بر سوریه را مدیریت و از گروه های مسلح حمایت مالی و تسلیحاتی می کند. آیا دولت لبنان به جلاد متوسل شده است؟
همان طور که در گذشته گفتیم این لبنانی ها حق دارند از خود دفاع کنند تا بقای آنان در روستاهای خود تضمین شده باشد و از کمک های مناسب برخودار شوند. حمایت از این لبنانی یک مسئله اخلاقی و انسانی است. ما درباره لبنانی ها از یک طایفه مشخص سخن نمی گوییم بلکه از طوایف مختلفی سخن می گوییم که در شهرک ها و روستاهای حومه شهر القصیر زندگی می کنند.
ما به روشنی می گوییم که لبنانی ها را در این منطقه در برابر حملات گروه های مسلح تنها نمی گذاریم و هر نوع کمک و حمایت خود را برای بقا و مقاومت در اختیار آنان قرار می دهیم.
مسئله دیگری که در رسانه ها به آن پرداخته شده درباره منطقه زینبیه دمشق بوده است. صدها سال است که مرقد حضرت زینب(س) فرزند حضرت علی(ع) در این منطقه وجود دارد. گروه های مسلح در ماه های گذشته توانستند بر برخی از روستاها در حومه غربی شهر دمشق و اطراف زینبیه سیطره یابند. فاصله برخی از گروه های مسلح با این منطقه چند صد متر است. این مسئله بسیار حساس است. این گروه های مسلح به ویژه تکفیری ها تهدید کرده بودند در صورتی که بر زینبیه سیطره یابند مرقد حضرت زینب(س) را ویران خواهند کرد. اقدامات وهابی ها و تکفیری ها در مالی،لیبی،تونس،مصر و سومالی مشخص است. زمانی که این عده به این کشورها می روند قبل از این که به دنبال حفظ صلح،امنیت و بهبود اوضاع معیشتی و کرامت انسانی مردم باشند به مقابر و مراقد دینی حمله می کنند و آنان را بتهایی توصیف می کنند که باید منهدم شوند و این اقدامات پیامدهای خطرناکی به همراه دارد. تکفیری ها در گذشته دو مرقد حرمین عسکریین(ع) را در شهر سامرا تخریب کردند. تخریب این مرقدها پیامدهای خطرناکی در عراق و لبنان داشت و در صورتی که تلاش های روحانیان شیعه و سنی و سیاستمداران برای مهار این تنش نبود باید شاهد پیامدهای خطرناک آن می شدیم.
اقدام گروه های تکفیری در منفجر و ویران کردن مرقد حضرت زینب(س) پیامدهای بسیاری خطرناکی به همراه خواهد داشت و اوضاع از کنترل همه خارج خواهد شد و هیچ کس نمی تواند کاری انجام دهد. در این زمینه طرف های مختلفی مسئولیت دارند. کافی نیست که ائتلاف ملی یا دیگر گروه های مخالف نظام سوریه با صدور بیانیه هایی حمله به این مرقد و دیگر مقدسات را در این کشور محکوم کنند و این بیانیه ها سودی ندارد. گروه های مسلح در سوریه توجهی به این گروه های سیاسی موجود در خارج از سوریه ندارند.
کشورهایی که از گروه های تکفیری حمایت مالی و تسلیحاتی می کنند در این زمینه مسئول هستند و باید مانع از اقدامات خطرناک این گروه ها شوند. همچنین برخی از این مرقد شریف دفاع می کند و در دفاع از این مرقد به شهادت رسیدند و با دفاع و شهادت خود مانع از فتنه مذهبی شده اند. این مرقد شریف برای همه مسلمانان شیعی و سنی است. ما هیچ گاه سنی ها را متهم نمی کنیم. در حادثه انفجار حرمین عسکریین(ع) تظاهرات بزرگی را در لبنان برگزار و من سخنرانی کردم و به شیعیان در لبنان و جهان گفتم که مشکلی با سنی نداریم چرا که سنی ها در صدها سال گذشته از حرمین عسکریین و مرقد حضرت زینب (س) دفاع می کنند و تنها مشکل ما با گروه های تکفیری است که مراقد شیعیان و سنی ها را تخریب می کنند. ایستادگی سیاسی،مذهبی و علمی در برابر این تکفیری ها مانع از آن می شود که شیعیان و سنی ها وارد فتنه و درگیری نشوند. باید مجاهدان شریف اجازه ندهند مرقد حضرت زینب(س) در سیطره تکفیری ها قرار گیرد. در صورتی که تکفیری ها این مرقد را تخریب کنند پیامدهای خطرناکی به همراه خواهد داشت.
همچنین در برخی از شبکه های تلویزیونی درلبنان مشاهده کردم که می گویند که مرقد حضرت زینب(س) در مصر مدفون است. در حال حاضر زمان برای مطرح کردن این نظرات مناسب نیست و چیزی را در تحولات میدانی تغییر نمی دهد.
صدها میلیون مسلمان در جهان این مرقد را شریف،مبارک و مقدس می دانند. از کشورهایی که از گروه های تکفیری حمایت مالی و تسلیحاتی می کنند باید خواست تا مانع از اقدام تکفیری ها علیه مرقد حضرت زینب(س) شوند. همچنین باید در نبرد میدانی نیز با این تکفیری ها مقابله کرد. این نبرد باعث فتنه مذهبی نمی شود بلکه همه را از شر فتنه مذهبی نجات می دهد. در صورتی که اقدامی انجام ندهیم و به بیانیه بسنده کنیم باید شاهد فتنه مذهبی باشیم.
درباره افراد ربوده شده منطقه اعزاز نیز باید بگویم که ادامه وضع این افراد بسیار دردآور است. زنان و کودکان لبنانی افراد ربوده شده تحصن های مختلفی برگزار کردند که این وضع دردآور است. تلاش های دولت نیز تا کنون نتیجه ای نداشته است. کسانی که این افراد را ربودند به دنبال هدف مشخصی نیستند. هنوز در لبنان درباره هدف ربایندگان نظر مشخصی وجود ندارد. مشخص نیست به دنبال پول،مبادله زندانیان در سوریه یا فشار سیاسی هستند. اگر قرار است با ربودن این افراد به دنبال فشار سیاسی باشند این هدف از روز نخست خود به شکست انجامید. نگاه ما به تحولات سوریه بر اساس دیدگاه ملی،قومی،اسلامی و راهبردی است و هیچ کس نمی تواند با این اقدامات غیر انسانی بر ما اعمال فشار کند. مشخص نیست این ربایندگان به دنبال چه هدفی هستند.
تحصن خانواده های افراد ربوده شده و مذاکرات دولت لبنان با مقامات قطری،ترکیه و عربستان سعودی نیز هیچ نتیجه ای نداشته است. برخی می گویند که حامیان ربایندگان نمی خواهند خواسته ای را در برابر آزادی این افراد مطرح کنند و همچنین برخی از حامیان ربایندگان نمی خواهند افراد ربوده شده لبنانی آزاد شوند و منتظر زمان سیاسی مناسبی هستند. این وضع زشت است. باید لبنانی های ربوده شده آزاد شوند و نباید این حادثه ارتباطی با بحران سوریه داشته باشد. این زائران لبنانی هیچ گناهی ندارند. اگر قرار است گروه های مسلح با ما بجنگند به این جنگ ادامه دهند ولی این زائران هیچ گناهی ندارند. باید بحران افراد ربوده شده لبنانی و سوریه پایان یابد.
حزب الله در پایان خاطرنشان کرد: نمی خواهیم مشکلی در لبنان ایجاد شود و درگیری های سوریه از این کشور به لبنان سرایت کند. ما به اسامی گروه های لبنانی واقف هستیم که به شهروندان لبنانی در حومه شهر القصیر حمله کردند. از ابتدای بحران سوریه بر این مسئله پایبند بودیم که نباید لبنان وارد رویارویی با سوریه شود و این موضع گیری بر اساس وظیفه ملی،شرعی و اخلاقی است. به همه می گویم تحولات سوریه به همه طرف ها مرتبط است. گروه های سیاسی لبنانی که ارتباطاتی با کشورهای خارجی دارند، تلاش کنند تا جنگ در سوریه متوقف شود.
باید در عقل و دین کسانی که می خواهند سوریه و منطقه را به ویرانی بکشانند شک و تردید کرد. بار دیگر تاکید می کنم که هیچ امیدی به گزینه نظامی و میدانی برای حل بحران سوریه وجود ندارد و پیامدهای خطرناک این گزینه محدود به اراضی سوریه نیست. کسانی که بر حفظ جان،دارایی مردم و منافع قومی و ملی تاکید دارند باید تلاش کنند بحران سوریه به صورت سیاسی حل و فصل شود و چنین راه حلی به سود همه ملت های منطقه است.
دبیر کل حزب الله لبنان با مطرح کردن فرضیات مختلف درباره اعزام هواپیمای بدون سرنشین ادعایی به حریم هوایی فلسطین اشغالی تاکید کرد گروه های مقاومت لبنان در رویارویی با دشمن صهیونیستی در بالاترین آمادگی خود قرار دارند.سید حسن نصرالله در ابتدای سخنان خود گفت: در ابتدا به همه به مناسب سالگرد میلاد فاطمه زهرا(س) دخت پیامبر بزرگوار اسلام(ص) و سید زنان دو جهان تبریک می گویم. همچنین به کارگران در لبنان و کشورهای جهان به مناسبت روز کارگر و تلاش و جهاد تبریک می گویم. امروز در فرصتی که دارم نمی توانیم به موضوعات متعدد و حساس بپردازم و به برخی از این موضوعات امشب و در روزهای آینده خواهم پرداخت. موضوعات متعدد حساس داخلی و منطقه ای وجود دارد که به سرنوشت همه ما مرتبط است. در موضوع نخست به اسرائیل می پردازم. چند روز پیش اسرائیلی ها ادعا کرده بودند یک هواپیمای بدون سرنشین را سرنگون و ادعا کردند این هواپیما از حریم هوایی لبنان وارد حریم فلسطین اشغالی و در نزدیکی شهر حیفا سرنگون شد. رسانه های اسرائیلی و کارشناسان این رژیم به صورت مستقیم حزب الله را به ارسال این هواپیما متهم کردند.
هر چند اعزام این هواپیما می تواند افتخاری برای ما باشد ولی از روز حادثه تا کنون مقامات اسرائیلی به صورت رسمی حزب الله را متهم نکردند و تنها در دقایق نخست این حادثه معاون وزیر جنگ سابق اسرائیلی اتهامی را شتابزده مطرح کرد ولی این موضع گیری بعدا تکرار نشد. همچنین برخی از گروه های لبنانی حزب الله را به اعزام این هواپیمای بدون سرنشین متهم کردند. نخست این که حزب الله چنین هواپیمایی را اعزام نکرده است. دوم این که به دلیل حساس بودن اوضاع منطقه، حزب الله با صدور بیانیه ای اعزام هواپیمای بدون سرنشین به حریم هوایی فلسطین اشغالی را تکذیب کرد. پس از صدور بیانیه حزب الله این سوال بزرگ مطرح شد در صورتی که حزب الله چنین هواپیمایی را اعزام نکرده پس چه طرفی اعزام کرده است. تا کنون مقامات اسرائیلی فیلمی را درباره سرنگون کردن این هواپیمایی ادعایی پخش نکردند و هنوز در رسانه ها این مسئله به طور جدی مطرح نشده است که آیا لاشه این هواپیمای ادعایی پیدا شده است یا خیر.
باید تاکید کنم حزب الله این شجاعت را دارد که در اقدامات خود مسئول باشد و هر اقدامی را انجام دهد مسئولیت آن را بپذیرد به ویژه آنکه اگر این اقدام علیه دشمن اسرائیلی باشد. ما از این شجاعت برخورداریم و به اقدام شجاعانه خود از این نوع افتخار می کنیم و اتهامات مختلف علیه حزب الله باعث نگرانی و ناراحتی ما نمی شود.
وی افزود: در طول تاریخ مبارزه حزب الله با دشمن اسرائیلی، موردی وجود ندارد که حزب الله عملی را علیه این دشمن انجام داده باشد و سپس آن را تکذیب کند و تاریخ مبارزه ما گواهی بر این مسئله می دهد. سی و یک سال از طول تاریخ نبرد ما با دشمن اسرائیلی می گذرد و هر آنچه را انجام دادیم به آن اعتراف و افتخار می کنیم و هرگز انکار نمی کنیم و هر کس هم می خواهد باور کند یا نکند و برای ما مهم نیست که برخی نمی خواهند این موضع حزب الله را باور کنند.
من دوست دارم به شهروندان لبنانی و افکار عمومی بگویم که تا کنون هیچ سند و مدرکی وجود ندارد که چنین حادثه ای (اعزام هواپیمای بدون سرنشین به فلسطین اشغالی) را اثبات کند. من رخ دادن این حادثه را تکذیب نمی کنم و نمی گویم هواپیمای بدون سرنشینی به فلسطین اشغالی وارد نشده است ولی مسئله قطعی وجود ندارد که چنین هواپیمایی وارد شمال فلسطین اشغالی شده باشد. تا کنون اسرائیلی ها دلیلی ارائه نکردند، وضع لاشه این هواپیما مشخص نشده است و حتی نیروهای یونیفل نیز اعلام کردند این حادثه برای این نیرو اثبات نشده است، دستگاه های امنیتی دولتی لبنان نیز بر این مسئله تاکید می کنند.
در حال حاضر این فرضیه مهم وجود دارد که همه موضوعاتی که تا کنون درباره این هواپیما گفته شده ساختگی و بی پایه و اساس است. ما تا کنون دلیلی برای اثبات این فرضیه نداریم ولی تا کنون مدرکی نیز ارائه نشده است تا این فرضیه را رد کند.
سید حسن نصرالله در ادامه گفت: اگر اصل این حادثه را بپذیریم و این که هواپیمایی بدون سرنشین از اراضی لبنان وارد اسرائیل شده است- اسرائیلی ها می گویند هدف این هواپیما برای جمع آوری اطلاعات بوده، برخی می گویند برای نقض حریم هوایی و برخی نیز می گویند این هواپیما مسلح بوده است- مقامات اسرائیلی که از سامانه های راداری پیشرفته ای برخوردارند و از حمایت سازمان های اطلاعاتی کشورهای مختلف برخوردارند و نیروهای زیادی در دریای مدیترانه دارند، تا کنون نتوانستند مشخص کنند این هواپیما از چه نقطه ای پرواز کرده و مسیر پروازی آن چگونه بوده است و این وضع اسرائیل عجیب و شگفت آور است.
تا کنون به نظر نمی رسد اتهامات رسمی اسرائیل مطرح شده باشد. در شبکه های تلویزیونی، مطبوعات و کارشناسان این رژیم درباره فرضیاتی سخن می گویند. این حادثه حساس است و پیامدهایی دارد و می توانیم برای این حادثه فرضیات مختلفی را مطرح کنیم. فرضیه نخستی که کارشناسان اسرائیلی مطرح کردند این است که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران این هواپیما را اعزام کرده باشد ولی می گویم این فرضیه درست و واقعی نیست. فرضیه دوم این است که یک طرف دوست فلسطینی و لبنانی در این کشور از توانایی اعزام این هواپیمای کوچک به حریم هوایی فلسطین اشغالی برخوردار شده باشد ولی ما در این فرضیه اطلاعاتی نداریم و به دنبال آن هستیم که این طرف اگر می تواند دوست ما در لبنان باشد بیابیم تا با آن همکاری کنیم.
فرضیه سوم این است که یک طرف غیر دوست و غیر اسرائیلی بدون اطلاعات حزب الله، اسرائیل و دولت لبنان چنین هواپیمایی را از طریق اراضی لبنان و اراضی کشورهای دیگر به فلسطین اشغالی اعزام کرده باشد تا اسرائیل شتابزده حزب الله را متهم کند و در نهایت اسرائیل حمله نظامی مستقیمی به حزب الله داشته باشد و حزب الله نیز به دفاع مشغول شود. در این زمان، اوضاع در منطقه متشنج است و این احتمال را برخی مطرح می کنند که حزب اللهِ مشغول اوضاع سوریه،نگران و آشفته است و اراده رویارویی با اسرائیلی ندارد و با ارسال این هواپیما، حزب الله و اسرائیل وارد جنگ می شوند. این فرضیه وجود دارد ولی تا کنون دلیلی در این زمینه وجود ندارد. فرضیه چهارم این است که اسرائیل خود این هواپیمای کوچک را به حریم هوایی لبنان اعزام و سپس آن را به فلسطین اشغالی اعزام و سرنگون کرده باشد. هدف این فرضیه نیز مطرح شدن تهدیدات مشخص و تلاش برای محقق کردن اهداف روانی،سیاسی و رسانه ای برای این رژیم است. اسرائیل به راحتی می تواند از طریق حریم هوایی و دریایی لبنان چنین کاری کرده باشد چرا که شبکه های اسرائیل در لبنان و سواحل این کشور فعال هستند. لبنانی ها باید باید درباره این فرضیات بیاندیشند. برخی از مردم خیال خود را راحت کردند چرا که فکر می کنند حزب الله این هواپیما را ارسال کرده است و نیازی نمی بینند که درباره این مسئله بحث کنند ولی این نظر اشتباه است.
دبیر کل حزب الله لبنان تاکید کرد: از مقامات دولتی، سازمان های امنیتی لبنان و نیروهای سیاسی این کشور به ویژه گروه های رقیب می خواهم که موضوعاتی که درباره اسرائیل مطرح است وارد مسائل سیاسی داخلی لبنان نکنند. ما امیدواریم گروه های لبنانی توجه بیشتری به این فرضیات داشته باشند. ما نیز به پیگیری های خود ادامه خواهیم داد. نشانه های نگران کننده ای در منطقه وجود دارد. مسائلی درباره شمال لبنان مطرح است و سخنگوی ارتش اسرائیل درباره این مسائل سخن گفته بود. برآورد ما همچنان این گونه است و این که این حوادث بیشتر به تحولات سوریه مرتبط است تا لبنان . نشانه های نگران کننده ای درباره تهدیدات اسرائیل علیه غزه وجود دارد و به این مسئله در رسانه ها پرداخته شده است. تلاش های جدید آمریکا و رژیم های عرب خلیج فارس برای سازش در مسئله فلسطین و تحمیل شروط جدید بر فلسطینیان به این نگرانی ها دامن زده است. همیشه اگر قرار است نوعی سازش و شروط سیاسی جدیدی بر فلسطینیان تحمیل شد قبل از این مسئله اسرائیلی نوعی تهدید و تجاوز به فلسطینیان را ایجاد می کنند تا اراده و شجاعت فلسطینیان را تضعیف و در نهایت شروط خود را بر آنان تحمیل کنند. من از موضع برادری و وحدت با گروه های مقاومت فلسطین به ویژه در غزه از آنان می خواهم درباره تهدیدات اسرائیل هوشیار باشند.
قسمت پایانی سخنان من درباره اسرائیل این است در صورتی که طرفی در منطقه، لبنان و جهان فکر کند که مقاومت در لبنان در شرایط کنونی به دلیل تحولات سوریه،عراق و لبنان و فلسطین، منطقه و فشارهایی که علیه جمهوری اسلامی ایران وجود دارد مقاومت در لبنان ممکن است در وضع آشفته،سستی، ضعف و مبهمی قرار داشته باشد بسیار اشتباه می کنند و من به دشمن اسرائیلی و حامیان این دشمن درباره ارتکاب هر نوع حماقت در لبنان هشدار می دهم چرا که مقاومت در لبنان با وجود آنچه که درباره دلمشغولی آن گفته می شود بیدار،هوشیار و دست آن بر ماشه و از اراده قوی برای دفاع از دولت،سرزمین و ملت لبنان برخوردار است و آماده است از تمامی دستاوردها و پیروزی های ملت ،مقاومت و ارتش لبنان در طول سی سال گذشته در رویارویی با دشمن اسرائیلی شجاعانه و با قدرت دفاع کند. ما هر نوع تجاوز رژیم صهیونیستی را با قوی ترین واکنشی که هیچ طرفی نمی تواند آن را تصور کند پاسخ خواهیم داد و در هر رویارویی آینده پیروز خواهیم بود. بنابراین من از همه می خواهم هیچ کس محاسبه اشتباهی در این زمینه نداشته باشد.