نقش فریبکارانه عربستان در توطئه عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی
یک استاد دانشگاه بابیان اینکه عربستان سعودی مدعی است موفق شده امتیازاتی برای فلسطینیها بگیرد، اما این امتیازها شاید در عمل هیچگاه محقق نشوند، گفت: قطعاً عادیسازی روابط رژیمهای عربی با رژیم صهیونیستی منجر به صلح ثبات دائمی نخواهد شد، چراکه فلسطین صرفاً بدل به یک زمین امتیاز گیری برای دیگر بازیگران شده و مسئله آنان نادیده انگاشته شده است.
دکتر حسین ابراهیمنیا در گفتگو با سایت شورای راهبردی روابط خارجی با اشاره به اظهارات وزیر امور خارجه عربستان سعودی در رابطه با اینکه عادی سازی روابط با اسرائیل درنهایت رخ خواهد داد، خاطرنشان کرد: جهان بینالملل امروز در نقطهای ایستاده که معانی گذشته روابط میان بازیگران اعم از دولتی و غیردولتی در حال دگرگونی است؛ معمای امنیت که همواره در منطقه خاورمیانه میان بازیگران آن جریان داشت به لحاظ ماهیت در حال تغییر است و از نزاع عربی و عبری در حال تبدیلشدن به منازعههای دیگری است که ازجمله آنها میتوان به نزاع عربی – ترکی و عربی – ایرانی و… اشاره کرد.
علل نزدیکی عربستان و رژیم صهیونیستی
وی بابیان اینکه پیچیدگیهای شکلگرفته، خصوصاً از 2011 به این سمت، سبب شده که رفتار دولتها دچار تغییر شود و ماهیت چندمرکزی به خود بگیرد، سه عامل مرتبط به یکدیگر را سبب ایجاد ارتباطات سیاسی و امنیتی میان عربستان و رژیم صهیونیستی و شتاب گرفتن آن در یک سال گذشته دانست و در تشریح این عوامل توضیح داد: نخست؛ مسئله ایران است که تمرکز بر مسئله برجام سبب شده نهتنها سطح تنشها کاهش نیابد بلکه هرروز بر دامنه آن نیز افزوده شود.
این کارشناس مسائل خاورمیانه و شمال آفریقا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و احتمال پیروزی نامزد حزب دموکرات را عامل دیگر نزدیکی عربستان و اسرائیل عنوان کرد و گفت: عربستان و رژیم صهیونیستی هر دو بر این گمانه هستند که باقدرت گیری حزب دموکرات، مجدداً مانند دوره ریاست جمهوری اوباما، خاورمیانه از اولویت دستگاه دیپلماسی آن کشور خارج خواهد شد، بنابراین تلاش دارند تا قبل از خروج جمهوری خواهان از کاخ سفید سطح روابط خود را ارتقاء دهند تا در مقابل مسائل آینده بهنوعی ائتلاف برسند.
ابراهیم نیا ادامه داد: مسئله سوم، موضوع نوعثمانی گرایی اردوغان در ترکیه است که روندی پرشتاب خصوصاً در حوزه مدیترانه به خود گرفته است، موضوعی که خوشایند عربستان سعودی خصوصاً با طرحهای توسعه آیندهنگرانهاش نیست و سبب شده در این زمینه به رژیم صهیونیستی نزدیک شود.
وی اضافه کرد: تکثر متغیرها بدل به زمینهای شده که فرایندهای سیاسی در فراسوی مرزهای جغرافیایی درهمتنیده شوند و ماهیت چند کارکردی آن بر تصمیمات بازیگران در حوزه سیاست خارجی اثرگذار شود و ازآنجاییکه در سیاست خارجی گفتمان نخست حفظ منافع ملی است و عربستان سعودی آینده خود را در ارتقای ارتباطات فرامرزی و نقشآفرینی شبکهای نامتمرکز با ویژگی الگوهای داوطلبانه، متقابل مبادله و ماهیت متنوع و پیچیده ارتباطات در سطح جهانی تعریف کرده است؛ بنابراین ضرورت امروز خود میبیند که سطح ارتباطات خود را با رژیم صهیونیستی از حالت انفعال خارج کند و به سطحفعال تا مرز ائتلاف در آینده ارتقا دهد.
این استاد دانشگاه در خصوص ایدههای احتمالی عربستان در این رابطه، گفت: این کشور در پنج سال گذشته تلاش داشته چهره جدیدی از خود به نمایش بگذارد؛ بنابراین با مطرح کردن پروژههای آیندهنگرانه مانند طرحهای توسعه دهگانه، طرح نئوم، طرح 2030 و طرح هاب کشاورزی منطقه به نام اُآکسیس (تبدیل زمینهای بیابانی به کشاورزی هیدروپونیک) و… به دنبال فرصتهای دیگری برای بهرهبرداری از ظرفیتهای خود است.
ابراهیم نیا تأکید کرد: در حقیقت عربستان سعودی برای تحقق ایدههای خود نیازمند ارتقاء سطح تعاملات منطقهای خود خصوصاً در مقابله با محورهای ایرانی و ترکی بهعنوان رقیب است؛ بنابراین عربستان در حال گذار، اکنون برای کانون قدرت خود در حوزه سیاست خارجی حالتی چندوجهی تعریف کرده است تا با شکلدهی به هر یک از اضلاع سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی به اهداف آیندهنگرانه خود برسد.
تلاش عربستان برای دور کردن سیاست،اقتصاد و فرهنگ از اسلام
وی ادامه داد: عربستان تلاش دارد مهمترین ایده خود در این راستا را عملیاتی کند و هر یک از ضلعها را تا جای ممکن از اسلامگرایی دور کرده و مرکزیت و اولویت را ورای مسائل دنیای اسلام تعریف کند؛ گرچه در مسیر پیادهسازی ایدهها، این کشور بسیار محافظهکارانه گام برمیدارد که این نکته خاصیت ذاتی دستگاه دیپلماسی این کشور از ابتدا بوده است.
تبعات اقدامات عربستان و برقراری احتمالی رابطه با رژیم صهیونیستی
این تحلیلگر مسائل خاورمیانه و شمال آفریقا در خصوص تبعات این اقدام عربستان اظهار داشت: بیشک مسیر عادیسازی و توافق با رژیم صهیونیستی برای این کشور ساده نخواهد بود چراکه مرکز ثقل ذاتی و دینی جهان اسلام بودن آن را در معرض حملات افراطگرایانه از سوی جریانهای سنی افراطی در سراسر جهان و همچنین گروههای شیعی، قرار میدهد. اما فارغ از این حملات در کوتاهمدت، در بلندمدت نیز جهان اسلام را تقسیم به سه جبهه میکند.
ابراهیم نیا توضیح داد: جبهه اول موافق با اقدام عربستان سعودی، که شامل کشورهای توافق کننده با رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای منفعل جهان اسلام خواهد شد؛ جبهه دوم به رهبری ترکیه اردوغانی که فاقد انسجام کافی برای مقابله با عربستان خواهد بود و جبهه سوم ایران بهعنوان کانون ذاتی اسلام شیعی و تنها جبهه مخالف و منسجم در این مسیر خواهد بود.
این استاد دانشگاه ادامه داد: بنابراین قطعاً تقسیم جهان اسلام به سه جبهه، نهتنها در آینده بر عربستان و منطقه تأثیر منفی خواهد گذاشت؛ بلکه شرایط پیچیدهای در منطقه ایجاد خواهد کرد که بر ابهامهای ذاتی محیط خاورمیانه میافزاید، سطح رقابتهای قهرآمیز و اشکال آن تغییر کرده و برخی از موضوعات میان این سه جبهه جنبه و اهمیت حیاتی و ایدئولوژیک مییابد و بازی با حاصل جمع صفر افزایش مییابد.
وی همچنین با اشاره به اظهارات مقامات عربستان در رابطه با لزوم تحقق صلح و ثبات دائمی در قضیه فلسطین و کمک به آن از طریق برقراری روابط با اسرائیل، گفت: سعودیهای گرچه در سیاست خارجی و مسئله فلسطین بسیار محتاطانه عمل میکنند و همواره این استدلال را دارند که توافق با رژیم صهیونیستی سبب خواهد شد که مسئله به سمت صلح و ثبات حرکت کند؛ چراکه بر این اعتقادند که از دیدگاه اسرائیل برقراری رابطه با عربستان سعودی یعنی عادی شدن روابطشان با جهان اسلام و منطقه خواهد بود.
ابراهیم نیا افزود: سعودیها خود را در موضع بالا میبینند که در این خصوص اسرائیل باید به آنها نیز امتیاز مدنظر در خصوص موضوع فلسطین را بدهد؛ بر همین اساس سعودیها خواستار آن شدهاند که اسرائیل با انتخاب آزادانه رهبر جدیدی برای فلسطین مشکلی نداشته باشد تا قادر به اتخاذ تصمیمات سرنوشت سازی باشد.
سعودیهای فارغ از حل مسئله فلسطین، به دنبال منافع ملی خود هستند
وی بابیان اینکه آنها به این شکل تلاش دارند به مسیر سعودی – اسرائیلی مشروعیت دهند، اضافه کرد: پایه استدلالیشان این است که همانطور که رهبری عرفات، به موافقتنامه «اسلو» مشروعیت بخشید و روند مذاکره، به تشکیل یک دولت خودگردان برای فلسطین، در کرانه باختری و غزه منتهی شد. آنها میخواهند با این مسیر به این شکل از توافق مشروعیت بخشند؛ در حقیقت سعودیهای فارغ از حل مسئله فلسطین، به دنبال منافع ملی خود بوده و صرفاً از موضوع به این جهت بهره میبرند که نشان دهند این اقدام نشانه ضعف آنها نبوده بلکه بیانگر قدرتشان است.
ابراهیم نیا گفت: آنها مدعیاند موفق شدهاند امتیازاتی برای فلسطینیها بگیرند، امتیازهایی که در عمل شاید هیچگاه عملی نشود. لذا قطعاً این مسئله منجر به صلح ثبات دائمی نخواهد شد، چراکه فلسطینیها که بحث اصلی بر روی آنها هست صرفاً بدل به یک زمین امتیاز گیری برای دیگر بازیگران شدهاند و مسئله آنان در این میان نادیده انگاشته شده است.
دکتر حسین ابراهیمنیا