گزارش مکتوب ...
جاجیم در شهر عقابها اوج میگیرد /صنعت آلاشت جان دوباره میگیرد
جاجیم بافی در شهر ملی جاجیم ایران ، شهر آشیانه عقاب ها (آلاشت) به روزهای طلایی رونق نزدیک میشود.
به گزارش
خبرگزاری صدا و سیما مرکز مازندران ؛ برای دیدن آخرین بازمانده جاجیم مازندران شهر آلاشت میروم ، صبح چهل و پنجمین روز پاییز است و برای رفتن به خانه قدیمی ننه حوریه از ساری شال و کلاه میکنم و راهی شهر عقابها ، آلاشت میشوم. برای رسیدن به این شهر حدود ۱۰۳ کیلومتر از پیچ و خمهای جاده جنگلی که درختان انبوهش حالا بعد از گذر تابستان لباس هزار رنگ پاییز را به تن کرده اند گذشتم.
بعد از یک ساعت و 48 دقیقه خودرو متوقف شد و راننده گفت ؛ رسیدید . پیاده میشوم، از مردی که کنار خیابان ایستاده و گویی تنها بازمانده این شهر است آدرس کارگاه جاجیم بافی را میپرسم ، با نگاهی سرد راهنماییم میکند.
پس از قدم زدن بر روی سنگفرش کوچههای باریک و پیچ در پیچ آلاشت و گذر از خانههای خشتی به کارگاه کوچک و ساده ننه حوریه میرسم، پنجره کارگاه برای ورود خنکای هوا در این روزهایی کرونایی، باز است و گوشههای دار جاجیم، از قاب پنجره پیداست؛ و سوسو میزند، صدای شانه (تخته) چوبی که پودهای رنگارنگ را بر جان تارهای سپید مینشاند، از داخل کوچه هم شنیده میشود. با ننه حوریه با لهجه شیرین آلاشتی چاق سلامتی میکنم و وارد کارگاه میشوم .
حدود چهار زن هم سن و سال ننه حوریه و چهار خانم جوانانتر که هنوز گرد پیری بر صورتشان ننشسته ، بر پشت دارهای جاجیم نشسته اند و راهراههای رنگارنگ افقی ، لوزیهای کوچک و بزرگ و رنگ در رنگ ، نقش ذهنی خود را با رفت وآمد سریع ماکوها از میان تارها و ضربههای شانه چوبی شکل میدهند.
ننه حوریه که از جاجیمبافان قدیمی آلاشت است میگوید : این هنر سنتی را از مادر بزرگم و مادر بزرگم از مادر مادرش آموخته است و حالا دو دخترم دو عروسم این هنر را فرار گرفته اند.
او میگوید: تمامی طرحهای که بر روی جاجیم بافته شده نقش میبندد ، همه از ذهن بافنده نشات گرفته است و هیچ طرحی بر روی کاغذ موجود نیست.
صحبتهای ننه حوریه مرا به شهر ننه زمرد ، کلاردشت، شهر بافتههای ذهنی فرش هم برد. انگار هنر در این خطه سرسبز هر روز بیشتر از دیروز رو به فراموشی میرود.
بافنده دیگری که اندکی جوانتر است میگوید : به خاطر مشکلات در آن دوره ترک تحصیلکردهام و به بافت مشغول شدم در یک دوره، حدود سالهای دهه هفتاد ، کار بسیار خوب بوده و بازار و درآمد مناسب وجود داشته است، اما اکنون دیگر اینگونه نیست.
او میگوید: از خرید نخ گرفته تا فروش آن بر عهده خودمان است و کار را بهصورت شخصی انجام میدهیم.
گلناز ،بافنده دیگر جاجیم ،با حسرت میگوید : ۳۴ سال است که جاجیم میبافم و هر طرحی که در اینجا و درباره جاجیم باشد را میتوانم ببافم.
او میگوید : تاکنون کارهای زیادی بافته و هزینه کردهام ، اما هنوز به فروش نرفته و برایم ایجاد درآمد نکرده است و با این شیوه، گذران زندگی سخت میشود.
این بافنده معتقد است که دیدار از کارگاه توسط گردشگران و مسافران و دیدن کار بافت بهطور زنده، جاذبهای برای خرید در میان مسافران ایجاد میکند و نوعی تبلیغات برای فروش محسوب میشود، اما در حال حاضر این امکان وجود ندارد.
نخ مصنوعی و نایلونی سدی بر صادرات
کارشناس صنایع دستی آلاشت در باره وجود صادرات در سالهای دور و محقق نشدن آن تا امروز میگوید؛ درگذشته، برای بافت از نخ پشمی استفاده میشد، اما اکنون بیشتر از نخهای مصنوعی و نایلون استفاده میشود و ازاینرو، اکنون امکان صادرات با این نوع نخها وجود ندارد.
امیری میگوید: استفاده نکردن از نخهای پشمی طبیعی ، علت اصلی گرانی قیمت جاجیم آلاشت است.
او میگوید: قیمت تمامشده کار با نخ پشم چندین برابر نخهای مصنوعی و برای ما که خرید مواد اولیه و فروش کاربر عهده خودمان است، بهصرفه و در توان ما نیست و اکنون نیز به همین مقدار، با حمایت رئیس میراث فرهنگی شهرستان و شهردار در اینجا کار میکنیم.
امیری به تغییر اندازه و کاربری جاجیم آلاشت اشاره کرده و میگوید: مهمترین مصرف جاجیم در گذشته، به عنوان رو کرسی، چشم روشنی و جهیزیه عروس بود، ولی امروزه از جاجیم علاوه بر روکرسی برای تهیه انواع پشتی، کیف، ساک، کوسن، رومبلی و کفش نیز استفاده میشود.
اختصاص اعتبار ویژه برای احیای جاجیم بافی در آلاشت
معاون صنایع دستی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری مازندران میگوید: ۱۰۰ نفر از بانوان بافنده در منطقه آلاشت سوادکوه پس از سالها دوباره اقدام به جاجیم بافی کرده اند.
حسین ایزدی میگوید: اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان در قالب کارگاههای مختلف خانگی برای این بافندگان مجوز صادر کرده است.
او با بیان اینکه آلاشت ، به عنوان شهر ملی جاجیم معرفی شده است، گفت: اعتبار ویژهای برای احیای جاجیم بافی آلاشت اختصاص یافت تا صنعگران این حرفه دیگر دغدغه فروش نداشته باشند.
امروزه هرکسی توان رقابت با هجوم تبلیغات انبوه و کارشناسی شده، برای ایجاد تمایل به خرید تولیدات مدرن را ندارد؛ بهویژه هنرمندان مناطق کمتر توسعه یافته که هنوز به سنتیترین شیوه ممکن، هنر دست خود را تولید و به فروش میرسانند.
شاید عدهای بر این عقیده باشند که؛ تاریخمصرف این دست هنرهای سنتی و محصولات آن، گذشته است، اما پژوهشگران بر این عقیدهاند که؛ بخش زیادی از ذائقه و نوع مصرف مردم امروز بر مبنای تبلیغات، شکل میگیرد.
درنتیجه، تبلیغات مناسب درزمینهٔ صنایعدستی، هم کمک به تولیدکنندگان هنر و هم احیاگر فرهنگ بومی این سرزمین خواهد بود؛ ازاینرو، یکی از مهمترین حمایتها برای تولیدات صنایعدستی، تبلیغات و بازاریابی مناسب است.
نویسنده : آتنا رستمی، خبرنگار سرویس علمی _ فرهنگی خبرگزاری صداوسیما
جاجیم در شهر عقابها اوج میگیرد