سالروز شهادت خلبان غفور جدی؛
خلبانی که پرچم ایران را کفن شهادت قرار داد + گزارش
رشادتها و دلاوریهای حماسهسازان و قهرمانان حماسه همیشه ماندگار هشت سال دفاع مقدس زینت بخش هر روز همه ایرانیان است.
مردی از جنس مردان حماسه هشت سال دفاع مقدس که عاشقانه از کیان این سرزمین مقدس و آرمانهای این انقلاب شکوهمند صیانت کرد و پس از رشادتها و مجاهدتهای بی شمار که برای همیشه در تاریخ این مرز و بوم ماندگار خواهد ماند، به بالاترین مقام انسانیت یعنی شهادت نائل شد و پرچم مقدس و سه رنگ جمهوری اسلامی را کفنش قرار داد و به لقاالله پیوست.
غفور جدی اردبیلی سومین فرزند خانواده بود که در سال ۱۳۲۴ در شهر اردبیل قدم به عرصه گیتی نهاد.
پدرش فردی زحمتکش و از بانیان برگزاری مراسم عزاداری اباعبدالله الحسین بود.
غفور پس از قبولی در آزمون ورودی، به دانشکده خلبانی نیروی هوایی ارتش راه پیدا میکند و پس از گذراندن دوره مقدماتی پرواز در اواخر سال ۱۳۴۸ برای طی دوره تکمیلی به ایالات متحده فرستاده میشود.
پس از پایان امتحانات وینگ خلبانی به جدی اعطا میشود؛ از طرف نماینده نیروی هوایی ایالات متحده تماسی با خانواده شهید برقرار میشود مبنی بر اینکه آمریکاییها برای جذب ستوان دوم خلبان غفور جدی رضایت نیروی هوایی ایران را جلب کرده و فقط رضایت خانواده وی باقی میماند. پدر شهید در یک جمله به نماینده آمریکاییها میگوید: من فرزندم را برای میهنم پرورش داده ام!
جدی در آمریکا نمیماند و در سال ۱۳۵۰ به کشور باز میگردد و طبق امریه ستاد فرماندهی نیروی هوایی به پایگاه هفتم شکاری شیراز منتقل میشود. در روز ۲۳ اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۲ کار عملیاتی غفور آغاز میشود.
جدی در ادامه برای انجام وظیفه به پایگاه سوم شکاری همدان منتقل و سپس در شهریور ۱۳۵۵ برای طی دوره امنیت پرواز از آذر مرداد ۵۵ تا مرداد ۵۶ دوباره به ایالات متحده سفر میکند. پس از مراجعت، به پایگاه ششم شکاری بوشهر باز میگردد. این پایگاه آخرین پایگاه خدمتی شهید خلبان جدی بود. با شروع جنگ تحمیلی در حالی که سمت فرماندهی بازرسی و امنیت پرواز پایگاه را به عهده داشت فعالانه وارد صحنه نبرد دفاع مقدس میشود.
در نیمهها آبان ماه ۱۳۵۹ مادر شهید جدی ماهها بود که فرزند خود را ندیده بود؛ از طرفی حجم عملیاتهای محوله به پایگاه بوشهر به حدی بود که غفور صلاح نمیدید همرزمان خود را برای مدت طولانی تنها بگذارد؛ بنابراین قرار شد که مادرش به تهران بیاید و غفور نیز به وی بپیوندد. برگه مرخصی برای روز ۱۷ آبان صادر شده بود و غفور از شب قبل وسایل سفر خود را مهیا نموده بود. طبق برنامه قرار بود ۲ نوبت عملیات جنگی با حضور جدی انجام گردد و سپس به مرخصی برود.
دو نوبت پرواز با موفقیت انجام شد و خلبان غفور جدی از کمک خود سروان خلبان خلج به قصد ترک پایگاه خداحافظی کرد. به محض اینکه آنها از هم جدا شدند دوباره ماموریتی به غفور ابلاغ گردید که شهید جدی بلافاصله به خلج میگوید: آماده شو برویم. وی حتی در اقدامی که تا آن زمان بی سابقه بود ساعت و گردنبند الله خود را به سرباز خود تقدیم میکند. شاید غفور میدانست که دیگر بازگشتی در کار نیست.
وظیفه سومین پرواز عملیاتی سرهنگ ۲ خلبان غفور جدی و سروان خلبان خلج بمباران کاروان توپهای توپخانه سنگین دشمن در اطراف بصره بود. فانتوم با قدرت به دشمن هجوم میبرد. ماموریت به خوبی انجام میشود. غفور راه وطن را در پیش میگیرد. در همین لحظه ناگهان موشک زمین به هوا به جنگنده برخورد میکند؛ اما غفور جدی خلبانی نبود که بگذارد حتی لاشه جنگنده اش در خاک عراق بماند. هواپیمای وی پس از طی ۵۰ کیلومتر در خاک ایران سقوط کرد و غفور به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
میگویند زمانی که شهید خلبان غفور جدی در آمریکا دوره خلبانی را میگذراند، در پاسخ به یکی از استادانش که از او خواست شهروندی آمریکا را بپذیرد و در نیروی هوایی امریکا خدمت کند، پاسخ داده بود: "دوست دارم کفن ام پرچم ایران باشد... "
پیکر پاک شهید جدی به تهران و از آنجا به وسیله یک فروند هواپیمای C-۱۳۰ به پایگاه دوم شکاری منتقل میشود. مردم شهید پرور و انقلابی اردبیل با شنیدن خبر شهادت غفور جدی با پای پیاده عازم تبریز میشوند و تقریباً نیمی از جاده را میپیمایند تا اینکه جنازه شهید به وسیله آمبولانس به غسالخانه اردبیل انتقال مییابد. امام جمعه وقت اردبیل با اینکه از نظر شرعی نیازی به غسل شهید نیست، خود شخصاً این کار را انجام میدهد و بر پیکر پاک شهید نماز میگذارد.
عمده سرشناسی او سوابق پروازی و مهارت وی در مدیریت گردان جنگنده اف -۴ فانتوم ۲، حضور فعال ۴۵ روزه در جنگ ایران و عراق با ثبت ۸۰ پرواز و همچنین نحوه درگذشت اوست.
پیام تسلیت امام خمینی و سرتیپ خلبان جواد فکوری
امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی و سرتیپ ستاد، ولی الله فلاحی جانشین وقت ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران، به خط خود و در لوحهای جداگانهای به خانواده شهید تسلیت گفتند.
شهید خلبان غفور جدی خودش رفت، اما نامش ماندگار ماند.