وب گردي
چند درس کاربردی درباره "فراموشی"
وقتی اطلاعاتی وارد "حافظه بلندمدت" ما میشود، هیچگاه از بین نمیرود و فراموش نمیشود.
به گزارش
خبرگزاري صدا وسيما، هر چند "فراموشی" اصطلاح پرکاربردی است، ولی واقعیت این است که وقتی اطلاعاتی وارد "حافظه بلندمدت" ما میشود، هیچگاه از بین نمیرود و فراموش نمیشود؛ مشکل این است که نمیتوانیم آنها را "بازیابی" کنیم. با این حال، مسامحتاً از همان تعبیر متعارف "فراموشی"استفاده میکنیم.
چند نکته را درباره فراموشی مطرح میکنیم که جمله کلیدی اش این است:
به حافظه اعتماد مطلق نکنید، چه حافظه خودتان و چه حافظه دیگران.همه ما به دلایلی دچار انواعی از "فراموشی" میشویم. در اینجا سه مورد که در زندگی به دردمان میخورد را مختصراً معرفی میکنیم:
۱ - فراموشی کاملمعنای مصطلحی که از فراموشی داریم: چیزی را کلاً به یاد نمیآوریم (بازیابی نمیکنیم).
۲ - تغییر شکل حافظهگاهی اطلاعاتی که وارد مغز ما میشوند در گذر زمان دچار تغییر شکل میشوند. مثلاً مطمئن هستیم خودرویی که از صحنه تصادف گریخت آبی نفتی بود و حتی حاضریم قسم هم بخوریم، ولی بعداً مشخص میشود که سبز انگوری بوده است.
بعضی اوقات نیز اطلاعات فرد دیگری چنان در مغز ما رسوخ میکند که بعد از مدتی میپنداریم خود شاهد آن بوده ایم یا جایی خودمان خوانده ایم.
ژان پیاژه - روان شناس - یکی از خاطراتش را این گونه تعریف میکند:
"۲ ساله بودم که دزدی خواست مرا از درون کالسکه ام برباید. پرستارم، اما با شجاعت با دزد گلاویز شد و صورتش نیز زخم برداشت. سپس مرد پلیسی با شنل کوتاه و باتوم سفید از راه رسید و دزد در رفت. این حادثه که به صورت مبهم در خاطرم مانده نزدیک ایستگاه مترو رخ داد.
من تا ۱۵ سالگی این خاطره را برای همه تعریف میکردم، ولی در ۱۵ سالگی ام اتفاق عجیبی افتاد. پرستارم که سالها پیش از خانه ما رفته بود، نامهای نوشت و در آن اعتراف کرد که هیچگاه چنان اتفاقی نیفتاده و آن زخمها را نیز خودش ایجاد کرده بود تا نظر پدر و مادرم را جلب کند. پرستار دوران کودکی ام حتی ساعتی را که پدرم به عنوان قدردانی به او هدیه داده بود را بازگردانده بود. "
آنچه در مغز پیاژه رخ داده بود، تبدیل نقل قول غلیظ یک فرد به اطلاعات دیداری بود و حال آن که پیاژه کوچک هرگز چنان صحنهای را شاهد نبوده است.
۳ - تداخل اطلاعاتگاهی اوقات اطلاعات متنوعی که کسب میکنید، در فرایندهای مغزی با یکدیگر تداخل میکنند. شما در یک مهمانی با آدمهای مختلفی حرف میزنید و بعداً حرفهای مختلفی که از افراد متعدد شنیده اید را به یک نفر نسبت میدهید یا وقتی دو زبان را همزمان یاد میگیرید ممکن است کلمات یکی را جایگزین زبان دیگری به کار بگیرید.
در مواجه با "فراموشي "چه کنیم؟الف) با توجه به این فعل و انفعالات مغزی اتکاء صرف به حافظه را از زندگی تان حذف یا بسیار کم رنگ کنید.
ب) به آنچه با اتکاء بر حافظه میگویید با اطمینان صد در صدی تأکید نکنید، چون ممکن است بعداً که واقعیت معلوم شد، تصور کنند شما دروغ گفته اید حال آن که قصد دروغ نداشته اید و فقط بر حافظهای که دچار تغییر شکل یا تداخل شده تکیه کرده بودید.
ج) به گفتههای بدون سندی که صرفاً بر حافطه افراد متکی اند استناد نکنید، چون ممکن است فرد حتی قسم بخورد که راست میگوید و واقعاً هم فکر میکند راست میگوید، ولی در تله تداخل یا تغییر شکل حافظه گیر افتاده است و خود نمیداند. به چنین افرادی فوراً برچشب دروغگو نزنید.
د) به ویژه درباره کودکان حواس تان به این باشد که تخیلات خود را به عنوان اطلاعات واقعی تحویل تان ندهد.