پخش زنده
امروز: -
سنن النبی کتابی است که علامه طباطبایی برای عمل شخصی خویش گرد آوری کرده بودند و مکرّر این کتاب را به دوستان و آشنایان هدیه می دادند.
سنن النبی کتابی است که علامه طباطبایی برای عمل شخصی خویش گرد آوری کرده بودند و در زمان حیات شان با نظر خود علامه به چاپ رسید. علامه مکرّر این کتاب را به دوستان و آشنایان هدیه می دادند.
فرازی از کتاب:
«خود را از سه چیز به سختی دور می داشت؛ جدال و کشمکش، پرحرفی و ذکر مطالب بی فایده. نسبت به مردم نیز از سه چیز پرهیز داشت؛ کسی را نکوهش و سرزنش نمی کرد، لغزشهای کسی را جستجو نمی نمود و عیب کسی را پی نمی گرفت. سخن نمی گفت مگر در جایی که امید ثواب در آن می داشت. هنگام سخن گفتن چنان اهل مجلس را جذب می کرد که همه سر به زیر افکنده، گویی پرنده بر سرشان نشسته، آرام و بی حرکت می ماندند، و چون ساکت می شد آنان سخن می گفتند و نزد آن حضرت بر سر سخنی نزاع نمی کردند. هر که سخن می گفت همه ساکت به سخنانش گوش می دادند تا سخنش پایان یابد. و در محضر حضرتش به نوبت سخن می گفتند.»
علامه در دست نوشته هایش از سنّت نبوی این روایت را یادداشت کرده بود که پیامبر(ص) «حق هر یک از اهل مجلس را ادا می کرد و کسی از آنان نمی پنداشت که دیگری نزد آن حضرت از او گرامی تر است.»
این تشبّه به سنن النّبی(ص) موردی و محدود یا مقطعی و تصادفی نبود. از همان ابتدای ایام طلبگی اهتمام ویژهای به سنن و آداب معاشرت نبی مکرّم اسلام(ص) داشت، به همین جهت به مطالعهی بیش از ۶۰ کتاب حدیثی، از آثار بیش از ۴۰ تن از دانشمندان اسلامی پرداخت. آن زمان ها بیشتر کتاب ها نسخه خطی و چاپ سنگی بودند. کتب روایی را زیر و رو کرد تا توانست با گرد آوری بالغ بر ۴۰۰ روایت، ریز به ریز سنن و سیره پیامبر(ص) را یادداشت نموده و به آن ها عمل کند.
چرا که قرآن کریم پیامبر(ص) را اسوه حسنه معرفی نموده است.
فرزند ایشان نقل میکند؛ علامه کتاب «سنن النبی» را خودش مو به مو در کل عمر انجام میداد. علامه طباطبایی در روایتی که در مقدّمه سنن النبی در مورد سبب نگارش کتاب آورده است، می نویسد: امام صادق(ع) میفرماید «من دوست ندارم که مسلمانی بمیرد، مگر اینکه تمام آداب و سنن آن حضرت را و لو یک بار هم که شده، انجام دهد.»
مرحوم علامه بیان می کنند، که اسوه بودن ایشان و دعوت به تبعیت از ایشان به صورت مطلق آمده است و لذا اسوه بودن ایشان در همه رفتار و آداب و سنن زندگی ایشان به صورت ثابت و همیشگی است. چرا که هر عملی که نبی مکرم اسلام(ص) انجام میدادند، با هدایت الهی بوده و خداوند نیز ما را به اقتدای به ایشان فرمان داده است: «أُولَئِک الَّذِینَ هَدَی اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ». همچنین در روایتی از امیرالمؤمنین آمده است که «فاقتدوا بهدی رسول اللَّه ص فإنّه أفضل الهدی، و استنّوا بسنّته فإنّها أشرف السنن»؛ به این معنا که از روش رسول خداص پیروی کنید که بهترین روشهاست، سنت او را بکار گیرید که شریفترین سنتهاست. در نتیجه، بهترین الگو رسول الله است و هر کاری که از این الگو پیروی کند با هدایت الهی انجام شده است.
این تبعیّت زمانی تام می شود، که محبّت پیامبر(ص) مبنای تبعیّت قرار گیرد، و انسان خود را سایه معشوق خویش که وجود پیامبر(ص) است بیابد و آنچه را او برای خود و تابعانش می پسندیده است، برای خود بپسندد. چنین تبعیّتی منجر به جاری شدن فعل و سنّت ایشان در وجود انسان و ملحق شدن عمل ما به عمل ایشان می شود و از این طریق انسان ارده پیامبر(ص) را در وجود خود جاری کرده است و از این طریق زمینه شفاعت و معیّت با ایشان را برای خود فراهم می سازد.
شاید به همین دلیل و برای جلب این محبّت و انس به وجود نبی اکرم(ص) است که علامه طباطبایی سنن النبی را با روایاتی در باب شمایل و اوصاف ظاهری ایشان آغاز می کنند و به لطافت های ظاهری و روحی ایشان توجّه خاص می کنند تا با ایجاد انس بیشتر با ایشان زمینه محبّت و تبعیّت را فراهم آورند. روشن است که روایات جزئی از آداب ظاهری تا آداب نشستن و برخواستن و پوشش و خواب و خوراک و... که در این کتاب گرد آوری شده است، تنها به چشم محبّ و عاشقی که به دنبال مشاهده جمال محبوب خویش است، از میان روایات سنت نبوی قابل احصاء و نگارش است و چنین شخصیتی است که در مقابل محبوب برای خود چیزی قائل نیست و به دنبال تشبّه و تقرّب تام و همه جانبه به معشوق خویش در مسیر وصال اوست.