پخش زنده
امروز: -
خبری که دریاقلی برای مدافعان شهر آورد به اندازه پیروزی در نبرد ذوالفقاری ارزشمند بود.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما مرکز آبادان، پیش از انقلاب در آبادان کمتر کسی به اندازه دریاقلی در بین مردم عامه معروف بود، البته این شهرت به این خاطر نبود که او فردی استثنایی و خاص بود بلکه شهرت وی بیشتر مرهون شغلش بود؛ هر وقت کسی ماشینش خراب می شد و یا اگر خودرویی تصادف می کرد که تعمیرش به صرفه نبود، حتما جمله معروف "ببر پیشِ دریاقلی" به او گفته می شد.
خلاصه اینکه دریاقلیِ اوراقچی را که در انتهای محله ذوالفقاری به شغل اوراق فروشی مشغول بود، خیلی ها می شناختند.
اما شروع جنگ برای او سرنوشت دیگری را رقم زد، دست تقدیر بر آن بود تا دریاقلی را نه آبادانی ها که همه ایران بشناسند، اما نه به خاطر شغلش بلکه به خاطر حماسه ای که از خود بجای گذاشت و خدمت بزرگی که به این مرز و بوم کرد.
جنگ تحمیلی برای خیلی ها آغاز هزاران حادثه و رخداد بود، رخدادهای تلخ و شیرینی که سرنوشت بسیاری را تغییر داد و البته برای دریاقلی هم سرنوشتی بزرگ را رقم زد سرنوشتی که تا آبادان هست و تا ایران هست نام او را جاودانه نگاه خواهد داشت؛ نام دریاقلی سورانی تا ابد در تاریخ ایران با نبرد و حماسه ذوالفقاری گره خورده است.
واقعه ۹ آبان سال ۵۹ در منطقه ذوالفقاری چه بود که دریاقلی را جاودان و آبادان را سرافراز کرد؟
آغاز جنگ تحمیلی
ارتش حزب بعث با آغاز جنگ تحمیلی در ۳۱ شهریور سال ۵۹ به سرعت در خاک کشورمان پیشروی کرد و پس از برخورد با دیوار مستحکم خرمشهر پس از ۳۵ روز مقاومت جانانه مردم، موفق به تصرف این شهر شد، اما دیوار مستحکم دیگری در برابر پیشروی ارتش بعثی در جنوب وجود داشت و آن شهر آبادان بود.
نیروهای حزب بعث برای پیشروی در جنوب می بایست آبادان را تصرف کنند تا بتوانند با تثبیت عقبه و ایجاد امنیت در پشت نیروهای خود، پیشروی به سمت شهرستانهای شادگان، بندر امام خمینی و بندر ماهشهر را آغاز کنند، اما آبادان مستحکم تر از آن چیزی بود که تصور می کردند. لذا پس از دور زدن و محاصره این شهر با طرحی بسیار حساب شده در صدد اشغال آن بر آمدند .
جغرافیای شهر آبادان
شهر آبادان در درون جزیره ای به همین نام در جنوب غربی ترین نقطه کشورمان قرار گرفته است. این جزیره از سه طرف به رودخانه های اروند، بهمنشیر و کارون و از سوی دیگر به خلیج فارس محدود است .
جزیره آبادان بصورت دلتا تشکیل شده که راس آن بطرف خلیج فارس و قائم آن به طرف خرمشهر قراردارد، جزیره آبادان جزیره ای کشیده که از خرمشهر تا خلیج فارس به طول ۷۰ کیلومتر است که در برخی نقاط بسیار کم عرض و در برخی نقاط عرض بیشتری دارد. (دانشنامه ایران، اول، تهران، دائرۀ المعارف بزرگ اسلامی ۱۳۸۴ )
موقعیت جغرافیایی جزیره آبادان موقعیت نظامی آن را نیز بسیار حساس کرده است و از نظر نظامی منطقه ای سوق الجیشی در معادلات جنگ محسوب می شود.
اهمیت منطقه ذوالفقاری برای دشمن
حال این سوال مطرح است که چرا بعثی منطقه ذو الفقاری را برای ورود به جزیره آبادان انتخاب کردند؟ در بازدید میدانی از منطقه بخوبی متوجه می شویم که چرا نیروهای بعثی این منطقه را برای ورود به جزیره آبادان انتخاب کرده بودند.
*نخست اینکه آنها سعی داشتند با استفاده از پوشش نخلستان ها از دید رزمندگان اسلام دور مانده و به راحتی وارد شهر شوند،
*دوم اینکه در آنموقع این منطقه از ذوالفقاری انتهای شهر بود و آنها سعی داشتند از این نقطه کور برای ورود و اشغال شهر و جزیره آبادان استفاده کنند .
*سومین و مهمترین علت این بود که منطقه ای که نیروهای عراقی انتخاب کردند یکی از کم عرض ترین مناطق جزیره آبادان است زیرا عرض جزیره آبادان در منطقه ذوالفقاری حدود سه کیلومتر است و اگر نیروهای بعثی در ورود به جزیره آبادان به مانعی برخورد نمی کردند میتوانستند براحتی عرض جزیره آبادان را طی کرده و این جزیره را به دو نیم تقسیم و ارتباط نیمه شمالی و جنوبی آنرا از یکدیگر قطع کنند که این امر اشغال شهر و جزیره آبادان را بسیار تسهیل می کرد .
*چهارم اینکه عبور از رودخانه بهمن شیر آسان تر از عبور از رودخانه کارون در جنوب خرمشهر بود.
چشم بیدار مردی در ذوالفقاری
ارتش حزب بعث در بامداد نهم آبان سال 59 و در تاریکی شب، ساخت پل روی رودخانه بهمن شیر را آغاز کرد، اما در آن منطقه چشمی بیدار و گوشی شنوا بود که تحرکات دشمن بعثی را متوجه شود.
عباس سورانی پسر عمو و داماد دریاقلی سورانی می گوید: دریاقلی در همان شب به همراه پسرش رضا که سه یا چهار سال بیشتر نداشت در اوراق فروشی خود بود که صدای ادوات مهندسی دشمن را شنید، او پسرش را که در خواب بود تنها گذاشت و به سمت رودخانه بهمن شیر رفت و در تاریکی شب نیروهای بعثی را دید که در نخلستانهای همجوار در حال ساخت پل متحرک روی رودخانه بهمن شیر هستند.
آقای سورانی می افزاید: دریاقلی بلافاصله فرزندش را در تاریکی شب در اوراق فروشی رها کرد و با دوچرخه به سرعت به سمت نزدیکترین پایگاه بسیج می رود و به آنها اطلاع می دهد که نیروهای بعثی در حال عبور از رودخانه بهمن شیر و ورود به شهر هستند، البته او به این امر اکتفا نمی کند و سپس به مقر فرماندهی سپاه و نیز دفتر امام جمعه رفته و به مرحوم حجت الاسلام جمی هم این خبر را اطلاع می دهد.
عباس سورانی می گوید: دریاقلی پس از آن ، به محله های نزدیک منطقه ذوالفقاری رفته و با بوق و فریاد به مردم هشدار می دهد که بعثی ها در حال ورود به شهر هستند.
دریاقلی با این فداکاری همه نیروهای مردمی، سپاهی و بسیجی شهر را مطلع می کند به طوری که تعداد زیادی از نیروها با حداقل امکانات نظامی به سمت منطقه ذوالفقاری می روند و با نیروهای بعثی درگیر می شوند.
در آرشیو صدا و سیمای مرکز آبادان مصاحبه ای کوتاه از شهید دریاقلی سورانی وجود دارد این شهید بزرگوار در این مصاحبه می گوید: من دریاقلی سورانی اوراق فروش محل هستم، ساعتی که اینها مشغول سنگر چینی شده بودند، ما شبانه رفتیم به پادگان خبر دادیم که بعثیها در حال ورود به شهرند.
و بدین ترتیب است که مردم برای دفاع از شهر در کوی ذوالفقاری آبادان مقابل نیروهای بعثی صف آرایی می کنند.
نبرد ذوالفقاری، نخستین شکست دشمن در دوران دفاع مقدس
ناخدا یکم تکاور اسماعیل بنیادی در این زمینه می گوید: نیروهای دشمن براي اين عمليات، تيپ شش از لشكر سه زرهي به همراه واحدهايي از تيپ 33 نيروي مخصوص را وارد عمل کرده بودند، نحوه عمليات از رودخانه بهمنشير مانند عبور از رودخانه كارون طراحي شد. نیروهای بعثی در شب نهم آبان سال 1359، پنج روز پس از سقوط خرمشهر، پل شناور روي بهمنشير زدند و به سوي كوي ذوالفقاري سرازير شدند.
و آنطور که حسن بنادری از فرماندهان مدافع شهر بیان می کند: وقتي درياقلي به مقر سپاه رسيد مرا از ورود نیروهای دشمن آگاه كرد، ما هم به نيروهاي موجود در شهر آمدن بعثی ها را خبر دادیم، نيروهاي مدافع وقتي به ذوالفقاري رسيدند كه بعثی ها تا پاسگاه جاده خسروآباد پیشروی کرده بودند،
عباس سورانی هم به عنوان شاهد عینی نبرد ذوالفقاری از حضور سپاه و نیروهای مردمی در کنار هم در کوی ذوالفقاری یاد می کند و ادامه می دهد: نیروهای ما در تجهیزات و مهمات کاستی داشتند، خیلیها حتی اسلحه هم نداشتند، برخلاف نیروهای دشمن که فوق العاده مجهز بود.
جنگ نابرابر در منطقه کوی ذوالفقاری
سرانجام جنگ نابرابر در منطقه کوی ذوالفقاری آغاز شد، نیروهای مدافع شهر همانجا خط پدافندي تشكيل دادند و از پيشروي عراقيها جلوگيري كردند. درگیری سختی بین نیروهای خودی با حداقل امکانات و نیروهای بعثی مجهز به سلاحهای پیشرفته رخ داد و مدافعان موفق شدند تا غروب همان روز نیروهای عراقی را شکست داده و شهر و جزیره آبادان را از یک خطر حتمی نجات دهند، نیروی هوایی هم موفق شد پلی را که عراقی ها بر روی بهمن شیر زده بودند منهدم کند.
اگر نیروهای دشمن موفق به اشغال جزیره آبادان می شدند سرنوشت جنگ برای ایران بسیار پیچیده تر می شد و دشمن با فتح شهر و پالایشگاه آبادان که بزرگترین پالایشگاه خاورمیانه است می توانست موج تبلیغاتی وسیعی را ضد ایران راه اندازی کند اما هوشیاری مردی از این دیار و نیز فداکاری مدافعان شهر، ایران را از یک بحران جدی در دوران دفاع مقدس نجات داد و این مدافعان نخستین شکست را برای دشمن در دوران جنگ تحمیلی رقم زدند.
حماسه ای از جنس مردم
حماسه ذوالفقاری را باید نبرد نیروهای مردمی با ارتش مجهز عراق دانست، نبرد نابرابری که در یک سوی آن ارتشی مجهز، کارآزموده و کلاسیک و در سوی دیگر آن مردمی ثابت قدم و با اراده بودند که کمبود تجهیزات آنان موجب شده بود که برخی از آنان چوبدستی به دست بگیرند.
درياقلي این قهرمان ملی هم آن قدر زنده نماند كه شكست حصر آبادان را ببيند، او چند روز پس از واقعه كوي ذوالفقاري بر اثر انفجار گلوله خمپاره، پاي راستش را از دست داد و سرانجام بر اثر جراحات وارده به شهادت رسید. روحش شاد و یادش گرامی...
نویسنده: شاپور زبردست