درس هایی از قرآن
معیارهای باطل، چگونه موجب اشتباه افراد میشود؟
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان محور اصلی این سوره را انذار و هشدار به انسان میداند.
به گزارش گروه وب گردی
خبرگزاری صدا و سیما، سوره زُخْرُف چهل و سومین سوره و از سورههای مکی قرآن است که در جزء ۲۵ جای دارد. نام این سوره از واژه زخرف به معنای زر و زیور در آیه ۳۵ گرفته شده است. این سوره درباره اهمیت قرآن و نبوت پیامبر (ص)، برخی دلایل توحید و مبارزه با شِرک سخن میگوید و سرگذشت برخی از پیامبران پیشین و اقوام آنان را بیان میکند. بنابر برخی کتابهای تفسیری، محور اصلی این سوره، انذار و هشدار به انسان است.
محتوای سوره زخرف
بنابر تفسیر نمونه مباحث سوره زخرف را میتوان در هفت بخش خلاصه کرد:
اهمیت قرآن و نبوت پیامبر (ص).
برخی دلایل توحید در «آفاق» و یادآوری نعمتهای گوناگون خداوند بر انسانها.
مبارزه با شِرک و نفی نسبتهای ناروا به خداوند و رد تقلیدهای کورکورانه.
ذکر سرگذشت انبیای پیشین و اقوام آنان.
معاد و پاداش مؤمنان و سرنوشت کفار و هشدار به مجرمان.
معیارهای باطل افراد بیایمان که موجب اشتباه آنان میشود.
اندرز و نصیحت.
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان محور اصلی این سوره را انذار و هشدار به انسان میداند و مینویسد در این سوره تأکید شده است سنت الهی، فرستادن پیامبران و هشدار به انسانها بوده و تکذیبکنندگان و مسخرهکنندگانِ آنان هلاک شدهاند. در این سوره برای این موضوع مثالهایی از اقوام حضرت ابراهیم (ع)، حضرت موسی (ع) و حضرت عیسی (ع) ذکر شده است.
متن و ترجمه سوره زخرف
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
حم ﴿۱﴾
حاء میم (۱)
وَالْکِتَابِ الْمُبِینِ ﴿۲﴾
سوگند به کتاب روشنگر (۲)
إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِیًّا لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ ﴿۳﴾
ما آن را قرآنى عربى قرار دادیم باشد که بیندیشید (۳)
وَإِنَّهُ فِی أُمِّ الْکِتَابِ لَدَیْنَا لَعَلِیٌّ حَکِیمٌ ﴿۴﴾
و همانا که آن در کتاب اصلى [=لوح محفوظ]به نزد ما سخت والا و پر حکمت است (۴)
أَفَنَضْرِبُ عَنْکُمُ الذِّکْرَ صَفْحًا أَنْ کُنْتُمْ قَوْمًا مُسْرِفِینَ ﴿۵﴾
آیا به [صرف]اینکه شما قومى منحرفید [باید]قرآن را از شما باز داریم (۵)
وَکَمْ أَرْسَلْنَا مِنْ نَبِیٍّ فِی الْأَوَّلِینَ ﴿۶﴾
و چه بسا پیامبرانى که در [میان]گذشتگان روانه کردیم (۶)
وَمَا یَأْتِیهِمْ مِنْ نَبِیٍّ إِلَّا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ ﴿۷﴾
و هیچ پیامبرى به سوى ایشان نیامد مگر اینکه او را به ریشخند مى گرفتند (۷)
فَأَهْلَکْنَا أَشَدَّ مِنْهُمْ بَطْشًا وَمَضَى مَثَلُ الْأَوَّلِینَ ﴿۸﴾
و نیرومندتر از آنان را به هلاکت رسانیدیم و سنت پیشینیان تکرار شد (۸)
وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَیَقُولُنَّ خَلَقَهُنَّ الْعَزِیزُ الْعَلِیمُ﴿۹﴾
و اگر از آنان بپرسى آسمانها و زمین را چه کسى آفریده قطعا خواهند گفت آنها را همان قادر دانا آفریده است (۹)
الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ مَهْدًا وَجَعَلَ لَکُمْ فِیهَا سُبُلًا لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ﴿۱۰﴾
همان کسى که این زمین را براى شما گهواره اى گردانید و براى شما در آن راهها نهاد باشد که راه یابید (۱۰)
وَالَّذِی نَزَّلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ فَأَنْشَرْنَا بِهِ بَلْدَةً مَیْتًا کَذَلِکَ تُخْرَجُونَ﴿۱۱﴾
و آن کس که آبى به اندازه از آسمان فرود آورد پس به وسیله آن سرزمینى مرده را زنده گردانیدیم همین گونه [از گورها]بیرون آورده مى شوید (۱۱)
وَالَّذِی خَلَقَ الْأَزْوَاجَ کُلَّهَا وَجَعَلَ لَکُمْ مِنَ الْفُلْکِ وَالْأَنْعَامِ مَا تَرْکَبُونَ﴿۱۲﴾
و همان کسى که جفتها را یکسره آفرید و براى شما از کشتیها و دامها [وسیله اى که]سوار شوید قرار داد (۱۲)
لِتَسْتَوُوا عَلَى ظُهُورِهِ ثُمَّ تَذْکُرُوا نِعْمَةَ رَبِّکُمْ إِذَا اسْتَوَیْتُمْ عَلَیْهِ وَتَقُولُوا سُبْحَانَ الَّذِی سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَمَا کُنَّا لَهُ مُقْرِنِینَ ﴿۱۳﴾
تا بر پشت آن [ها]قرار گیرید پس، چون بر آن [ها]برنشستید نعمت پروردگار خود را یاد کنید و بگویید پاک است کسى که این را براى ما رام کرد و [گرنه]ما را یاراى [رامساختن]آنها نبود (۱۳)
وَإِنَّا إِلَى رَبِّنَا لَمُنْقَلِبُونَ ﴿۱۴﴾
و به راستى که ما به سوى پروردگارمان بازخواهیم گشت (۱۴)
وَجَعَلُوا لَهُ مِنْ عِبَادِهِ جُزْءًا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَکَفُورٌ مُبِینٌ ﴿۱۵﴾
و براى او بعضى از بندگان [خدا]را جزئى [چون فرزند و شریک]قرار دادندبه راستى که انسان بس ناسپاس آشکار است (۱۵)
أَمِ اتَّخَذَ مِمَّا یَخْلُقُ بَنَاتٍ وَأَصْفَاکُمْ بِالْبَنِینَ ﴿۱۶﴾
آیا از آنچه مى آفریند خود دخترانى برگرفته و به شما پسران را اختصاص داده است (۱۶)
وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِمَا ضَرَبَ لِلرَّحْمَنِ مَثَلًا ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ کَظِیمٌ﴿۱۷﴾
و، چون یکى از آنان را به آنچه به [خداى]رحمان نسبت مى دهد خبر دهند چهره او سیاه مى گردد در حالى که خشم و تاسف خود را فرو مى خورد (۱۷)
أَوَمَنْ یُنَشَّأُ فِی الْحِلْیَةِ وَهُوَ فِی الْخِصَامِ غَیْرُ مُبِینٍ ﴿۱۸﴾
آیا کسى [را شریک خدا مى کنند]که در زر و زیور پرورش یافته و در [هنگام]مجادله بیانش غیر روشن است (۱۸)
وَجَعَلُوا الْمَلَائِکَةَ الَّذِینَ هُمْ عِبَادُ الرَّحْمَنِ إِنَاثًا أَشَهِدُوا خَلْقَهُمْ سَتُکْتَبُ شَهَادَتُهُمْ وَیُسْأَلُونَ ﴿۱۹﴾
و فرشتگانى را که خود بندگان رحمانند مادینه [و دختران او]پنداشتند آیا در خلقت آنان حضور داشتند گواهى ایشان به زودى نوشته مى شود و [از آن]پرسیده خواهند شد (۱۹)
وَقَالُوا لَوْ شَاءَ الرَّحْمَنُ مَا عَبَدْنَاهُمْ مَا لَهُمْ بِذَلِکَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلَّا یَخْرُصُونَ ﴿۲۰﴾
و مى گویند اگر [خداى]رحمان مى خواست آنها را نمى پرستیدیم آنان به این [دعوى]دانشى ندارند [و]جز حدس نمى زنند (۲۰)
أَمْ آتَیْنَاهُمْ کِتَابًا مِنْ قَبْلِهِ فَهُمْ بِهِ مُسْتَمْسِکُونَ ﴿۲۱﴾
آیا به آنان پیش از آن [قرآن]کتابى داده ایم که بدان تمسک مى جویند (۲۱)
بَلْ قَالُوا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِمْ مُهْتَدُونَ ﴿۲۲﴾
[نه]بلکه گفتند ما پدران خود را بر آیینى یافتیم و ما [هم با]پى گیرى از آنان راه یافتگانیم (۲۲)
وَکَذَلِکَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ فِی قَرْیَةٍ مِنْ نَذِیرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِمْ مُقْتَدُونَ ﴿۲۳﴾
و بدین گونه در هیچ شهرى پیش از تو هشداردهنده اى نفرستادیم مگر آنکه خوشگذرانان آن گفتند ما پدران خود را بر آیینى [و راهى]یافته ایم و ما از پى ایشان راهسپریم (۲۳)
قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُکُمْ بِأَهْدَى مِمَّا وَجَدْتُمْ عَلَیْهِ آبَاءَکُمْ قَالُوا إِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ کَافِرُونَ ﴿۲۴﴾
گفت هر چند هدایت کنندهتر از آنچه پدران خود را بر آن یافته اید براى شما بیاورم گفتند ما [نسبت]به آنچه بدان فرستاده شده اید کافریم (۲۴)
فَانْتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَانْظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ ﴿۲۵﴾
پس از آنان انتقام گرفتیم پس بنگر فرجام تکذیب کنندگان چگونه بوده است (۲۵)
وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ لِأَبِیهِ وَقَوْمِهِ إِنَّنِی بَرَاءٌ مِمَّا تَعْبُدُونَ ﴿۲۶﴾
و، چون ابراهیم به [نا]پدرى خود و قومش گفت من واقعا از آنچه مى پرستید بیزارم (۲۶)
إِلَّا الَّذِی فَطَرَنِی فَإِنَّهُ سَیَهْدِینِ ﴿۲۷﴾
مگر [از]آن کس که مرا پدید آورد و البته او مرا راهنمایى خواهد کرد (۲۷)
وَجَعَلَهَا کَلِمَةً بَاقِیَةً فِی عَقِبِهِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ ﴿۲۸﴾
و او آن را در پى خود سخنى جاویدان کرد باشد که آنان [به توحید]بازگردند (۲۸)
بَلْ مَتَّعْتُ هَؤُلَاءِ وَآبَاءَهُمْ حَتَّى جَاءَهُمُ الْحَقُّ وَرَسُولٌ مُبِینٌ ﴿۲۹﴾
بلکه اینان و پدرانشان را برخودارى دادم تا حقیقت و فرستاده اى آشکار به سویشان آمد (۲۹)
وَلَمَّا جَاءَهُمُ الْحَقُّ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ وَإِنَّا بِهِ کَافِرُونَ ﴿۳۰﴾
و، چون حقیقت به سویشان آمد گفتند این افسونى است و ما منکر آنیم (۳۰)
وَقَالُوا لَوْلَا نُزِّلَ هَذَا الْقُرْآنُ عَلَى رَجُلٍ مِنَ الْقَرْیَتَیْنِ عَظِیمٍ ﴿۳۱﴾
و گفتند چرا این قرآن بر مردى بزرگ از [آن]دو شهر فرود نیامده است (۳۱)
أَهُمْ یَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّکَ نَحْنُ قَسَمْنَا بَیْنَهُمْ مَعِیشَتَهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِیَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضًا سُخْرِیًّا وَرَحْمَتُ رَبِّکَ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ ﴿۳۲﴾
آیا آنانند که رحمت پروردگارت را تقسیم مى کنند ما [وسایل]معاش آنان را در زندگى دنیا میانشان تقسیم کرده ایم و برخى از آنان را از [نظر]درجات بالاتر از بعضى [دیگر]قرار داده ایم تا بعضى از آنها بعضى [دیگر]را در خدمت گیرند و رحمت پروردگار تو از آنچه آنان مى اندوزند بهتر است (۳۲)
وَلَوْلَا أَنْ یَکُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَجَعَلْنَا لِمَنْ یَکْفُرُ بِالرَّحْمَنِ لِبُیُوتِهِمْ سُقُفًا مِنْ فِضَّةٍ وَمَعَارِجَ عَلَیْهَا یَظْهَرُونَ ﴿۳۳﴾
و اگر نه آن بود که [همه]مردم [در انکار خدا]امتى واحد گردند قطعا براى خانه هاى آنان که به [خداى]رحمان کفر مى ورزیدند سقفها و نردبانهایى از نقره که بر آنها بالا روند قرار مى دادیم (۳۳)
وَلِبُیُوتِهِمْ أَبْوَابًا وَسُرُرًا عَلَیْهَا یَتَّکِئُونَ ﴿۳۴﴾
و براى خانه هایشان نیز درها و تختهایى که بر آنها تکیه زنند (۳۴)
وَزُخْرُفًا وَإِنْ کُلُّ ذَلِکَ لَمَّا مَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَالْآخِرَةُ عِنْدَ رَبِّکَ لِلْمُتَّقِینَ﴿۳۵﴾
و زر و زیورهاى [دیگر نیز]و همه اینها جز متاع زندگى دنیا نیست و آخرت پیش پروردگار تو براى پرهیزگاران است (۳۵)
وَمَنْ یَعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمَنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ ﴿۳۶﴾
و هر کس از یاد [خداى]رحمان دل بگرداند بر او شیطانى مى گماریم تا براى وى دمسازى باشد (۳۶)
وَإِنَّهُمْ لَیَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِیلِ وَیَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ ﴿۳۷﴾
و مسلما آنها ایشان را از راه باز مى دارند و [آنها]مى پندارند که راه یافتگانند (۳۷)
حَتَّى إِذَا جَاءَنَا قَالَ یَا لَیْتَ بَیْنِی وَبَیْنَکَ بُعْدَ الْمَشْرِقَیْنِ فَبِئْسَ الْقَرِینُ﴿۳۸﴾
تا آنگاه که او [با دمسازش]به حضور ما آید [خطاب به شیطان]گوید اى کاش میان من و تو فاصله خاور و باختر بود که چه بد دمسازى هستى (۳۸)
وَلَنْ یَنْفَعَکُمُ الْیَوْمَ إِذْ ظَلَمْتُمْ أَنَّکُمْ فِی الْعَذَابِ مُشْتَرِکُونَ ﴿۳۹﴾
و امروز هرگز [پشیمانى]براى شما سود نمى بخشد، چون ستم کردید در حقیقت شما در عذاب مشترک خواهید بود (۳۹)
أَفَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ أَوْ تَهْدِی الْعُمْیَ وَمَنْ کَانَ فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ ﴿۴۰﴾
پس آیا تو مى توانى کران را شنوا کنى یا نابینایان و کسى را که همواره در گمراهى آشکارى است راه نمایى (۴۰)
فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِکَ فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ ﴿۴۱﴾
پس اگر ما تو را [از دنیا]ببریم قطعا از آنان انتقام مى کشیم (۴۱)
أَوْ نُرِیَنَّکَ الَّذِی وَعَدْنَاهُمْ فَإِنَّا عَلَیْهِمْ مُقْتَدِرُونَ ﴿۴۲﴾
یا [اگر]آنچه را به آنان وعده داده ایم به تو نشان دهیم حتما ما بر آنان قدرت داریم (۴۲)
فَاسْتَمْسِکْ بِالَّذِی أُوحِیَ إِلَیْکَ إِنَّکَ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ ﴿۴۳﴾
پس به آنچه به سوى تو وحى شده است چنگ د رز ن که تو بر راهى راست قرار دارى (۴۳)
وَإِنَّهُ لَذِکْرٌ لَکَ وَلِقَوْمِکَ وَسَوْفَ تُسْأَلُونَ ﴿۴۴﴾
و به راستى که [قرآن]براى تو و براى قوم تو [مایه]تذکرى است و به زودى [در مورد آن]پرسیده خواهید شد (۴۴)
وَاسْأَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رُسُلِنَا أَجَعَلْنَا مِنْ دُونِ الرَّحْمَنِ آلِهَةً یُعْبَدُونَ ﴿۴۵﴾
و از رسولان ما که پیش از تو گسیل داشتیم جویا شو آیا در برابر [خداى]رحمان خدایانى که مورد پرستش قرار گیرند مقرر داشته ایم (۴۵)
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآیَاتِنَا إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَقَالَ إِنِّی رَسُولُ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۴۶﴾
و همانا موسى را با نشانه هاى خویش به سوى فرعون و سران [قوم]او روانه کردیم پس گفت من فرستاده پروردگار جهانیانم (۴۶)
فَلَمَّا جَاءَهُمْ بِآیَاتِنَا إِذَا هُمْ مِنْهَا یَضْحَکُونَ ﴿۴۷﴾
پس، چون آیات ما را براى آنان آورد ناگهان ایشان بر آنها خنده زدند (۴۷)
وَمَا نُرِیهِمْ مِنْ آیَةٍ إِلَّا هِیَ أَکْبَرُ مِنْ أُخْتِهَا وَأَخَذْنَاهُمْ بِالْعَذَابِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ ﴿۴۸﴾
و [ما]نشانه اى به ایشان نمى نمودیم مگر اینکه آن از نظیر [و مشابه]آن بزرگتر بود و به عذاب گرفتارشان کردیم تا مگر به راه آیند (۴۸)
وَقَالُوا یَا أَیُّهَ السَّاحِرُ ادْعُ لَنَا رَبَّکَ بِمَا عَهِدَ عِنْدَکَ إِنَّنَا لَمُهْتَدُونَ ﴿۴۹﴾
و گفتند اى فسونگر پروردگارت را به [پاس]آنچه با تو عهد کرده براى ما بخوان که ما واقعا به راه درست درآمده ایم (۴۹)
فَلَمَّا کَشَفْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِذَا هُمْ یَنْکُثُونَ ﴿۵۰﴾
و، چون عذاب را از آنها برداشتیم بناگاه آنان پیمان شکستند (۵۰)
وَنَادَى فِرْعَوْنُ فِی قَوْمِهِ قَالَ یَا قَوْمِ أَلَیْسَ لِی مُلْکُ مِصْرَ وَهَذِهِ الْأَنْهَارُ تَجْرِی مِنْ تَحْتِی أَفَلَا تُبْصِرُونَ ﴿۵۱﴾
و فرعون در [میان]قوم خود ندا درداد [و]گفت اى مردم [کشور]من آیا پادشاهى مصر و این نهرها که از زیر [کاخهاى]من روان است از آن من نیست پس مگر نمى بینید (۵۱)
أَمْ أَنَا خَیْرٌ مِنْ هَذَا الَّذِی هُوَ مَهِینٌ وَلَا یَکَادُ یُبِینُ ﴿۵۲﴾
آیا [نه]من از این کس که خود بى مقدار است و نمى تواند درست بیان کند بهترم (۵۲)
فَلَوْلَا أُلْقِیَ عَلَیْهِ أَسْوِرَةٌ مِنْ ذَهَبٍ أَوْ جَاءَ مَعَهُ الْمَلَائِکَةُ مُقْتَرِنِینَ﴿۵۳﴾
پس چرا بر او دستبندهایى زرین آویخته نشده یا با او فرشتگانى همراه نیامده اند (۵۳)
فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ إِنَّهُمْ کَانُوا قَوْمًا فَاسِقِینَ ﴿۵۴﴾
پس قوم خود را سبک مغز یافت [و آنان را فریفت]و اطاعتش کردند چرا که آنها مردمى منحرف بودند (۵۴)
فَلَمَّا آسَفُونَا انْتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ أَجْمَعِینَ ﴿۵۵﴾
و، چون ما را به خشم درآوردند از آنان انتقام گرفتیم و همه آنان را غرق کردیم (۵۵)
فَجَعَلْنَاهُمْ سَلَفًا وَمَثَلًا لِلْآخِرِینَ ﴿۵۶﴾
و آنان را پیشینه اى [بد]و عبرتى براى آیندگان گردانیدیم (۵۶)
وَلَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْیَمَ مَثَلًا إِذَا قَوْمُکَ مِنْهُ یَصِدُّونَ ﴿۵۷﴾
و هنگامى که [در مورد]پسر مریم مثالى آورده شد بناگاه قوم تو از آن [سخن]هلهله درانداختند [و اعراض کردند](۵۷)
وَقَالُوا أَآلِهَتُنَا خَیْرٌ أَمْ هُوَ مَا ضَرَبُوهُ لَکَ إِلَّا جَدَلًا بَلْ هُمْ قَوْمٌ خَصِمُونَ﴿۵۸﴾
و گفتند آیا معبودان ما بهترند یا او آن [مثال]را جز از راه جدل براى تو نزدند بلکه آنان مردمى جدل پیشه اند (۵۸)
إِنْ هُوَ إِلَّا عَبْدٌ أَنْعَمْنَا عَلَیْهِ وَجَعَلْنَاهُ مَثَلًا لِبَنِی إِسْرَائِیلَ ﴿۵۹﴾
[عیسى]جز بنده اى که بر وى منت نهاده و او را براى فرزندان اسرائیل سرمشق [و آیتى]گردانیده ایم نیست (۵۹)
وَلَوْ نَشَاءُ لَجَعَلْنَا مِنْکُمْ مَلَائِکَةً فِی الْأَرْضِ یَخْلُفُونَ ﴿۶۰﴾
و اگر بخواهیم قطعا به جاى شما فرشتگانى که در [روى]زمین جانشین [شما]گردند قرار دهیم (۶۰)
وَإِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ فَلَا تَمْتَرُنَّ بِهَا وَاتَّبِعُونِ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ ﴿۶۱﴾
و همانا آن نشانه اى براى [فهم]رستاخیز است پس زنهار در آن تردید مکن و از من پیروى کنید این است راه راست (۶۱)
وَلَا یَصُدَّنَّکُمُ الشَّیْطَانُ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ ﴿۶۲﴾
و مبادا شیطان شما را از راه به در برد زیرا او براى شما دشمنى آشکار است (۶۲)
وَلَمَّا جَاءَ عِیسَى بِالْبَیِّنَاتِ قَالَ قَدْ جِئْتُکُمْ بِالْحِکْمَةِ وَلِأُبَیِّنَ لَکُمْ بَعْضَ الَّذِی تَخْتَلِفُونَ فِیهِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿۶۳﴾
و، چون عیسى دلایل آشکار آورد گفت به راستى براى شما حکمت آوردم و تا در باره بعضى از آنچه در آن اختلاف میکردید برایتان توضیح دهم پس از خدا بترسید و فرمانم ببرید (۶۳)
إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّی وَرَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ ﴿۶۴﴾
در حقیقت خداست که خود پروردگار من و پروردگار شماست پس او را بپرستید این است راه راست (۶۴)
فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِنْ بَیْنِهِمْ فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْ عَذَابِ یَوْمٍ أَلِیمٍ﴿۶۵﴾
تا [آنکه]از میانشان احزاب دست به اختلاف زدند پس واى بر کسانى که ستم کردند از عذاب روزى دردناک (۶۵)
هَلْ یَنْظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِیَهُمْ بَغْتَةً وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ ﴿۶۶﴾
آیا جز [این]انتظار مى برند که رستاخیز در حالى که حدس نمى زنند ناگهان بر آنان در رسد (۶۶)
الْأَخِلَّاءُ یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِینَ ﴿۶۷﴾
در آن روز یاران جز پرهیزگاران بعضیشان دشمن بعضى دیگرند (۶۷)
یَا عِبَادِ لَا خَوْفٌ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ وَلَا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ ﴿۶۸﴾
اى بندگان من امروز بر شما بیمى نیست و غمگین نخواهید شد (۶۸)
الَّذِینَ آمَنُوا بِآیَاتِنَا وَکَانُوا مُسْلِمِینَ ﴿۶۹﴾
همان کسانى که به آیات ما ایمان آورده و تسلیم بودند (۶۹)
ادْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنْتُمْ وَأَزْوَاجُکُمْ تُحْبَرُونَ ﴿۷۰﴾
شما با همسرانتان شادمانه داخل بهشت شوید (۷۰)
یُطَافُ عَلَیْهِمْ بِصِحَافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَأَکْوَابٍ وَفِیهَا مَا تَشْتَهِیهِ الْأَنْفُسُ وَتَلَذُّ الْأَعْیُنُ وَأَنْتُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ﴿۷۱﴾
سینیهایى از طلا و جامهایى در برابر آنان مى گردانند و در آنجا آنچه دلها آن را بخواهند و دیدگان را خوش آید [هست]و شما در آن جاودانید (۷۱)
وَتِلْکَ الْجَنَّةُ الَّتِی أُورِثْتُمُوهَا بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۷۲﴾
و این است همان بهشتى که به [پاداش]آنچه میکردید میراث یافتید (۷۲)
لَکُمْ فِیهَا فَاکِهَةٌ کَثِیرَةٌ مِنْهَا تَأْکُلُونَ ﴿۷۳﴾
در آنجا براى شما میوه هایى فراوان خواهد بود که از آنها مى خورید (۷۳)
إِنَّ الْمُجْرِمِینَ فِی عَذَابِ جَهَنَّمَ خَالِدُونَ ﴿۷۴﴾
بى گمان مجرمان در عذاب جهنم ماندگارند (۷۴)
لَا یُفَتَّرُ عَنْهُمْ وَهُمْ فِیهِ مُبْلِسُونَ ﴿۷۵﴾
[عذاب]از آنان تخفیف نمى یابد و آنها در آنجا نومیدند (۷۵)
وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَکِنْ کَانُوا هُمُ الظَّالِمِینَ ﴿۷۶﴾
و ما بر ایشان ستم نکردیم بلکه خود ستمکار بودند (۷۶)
وَنَادَوْا یَا مَالِکُ لِیَقْضِ عَلَیْنَا رَبُّکَ قَالَ إِنَّکُمْ مَاکِثُونَ ﴿۷۷﴾
و فریاد کشند اى مالک [بگو]پروردگارت جان ما را بستاند پاسخ دهد شما ماندگارید (۷۷)
لَقَدْ جِئْنَاکُمْ بِالْحَقِّ وَلَکِنَّ أَکْثَرَکُمْ لِلْحَقِّ کَارِهُونَ ﴿۷۸﴾
قطعا حقیقت را برایتان آوردیم لیکن بیشتر شما حقیقت را خوش نداشتید (۷۸)
أَمْ أَبْرَمُوا أَمْرًا فَإِنَّا مُبْرِمُونَ ﴿۷۹﴾
یا در کارى ابرام ورزیده اند ما [نیز]ابرام مى ورزیم (۷۹)
أَمْ یَحْسَبُونَ أَنَّا لَا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَنَجْوَاهُمْ بَلَى وَرُسُلُنَا لَدَیْهِمْ یَکْتُبُونَ﴿۸۰﴾
آیا مى پندارند که ما راز آنها و نجوایشان را نمى شنویم چرا و فرشتگان ما پیش آنان [حاضرند و]ثبت مى کنند (۸۰)
قُلْ إِنْ کَانَ لِلرَّحْمَنِ وَلَدٌ فَأَنَا أَوَّلُ الْعَابِدِینَ ﴿۸۱﴾
بگو اگر براى [خداى]رحمان فرزندى بود خود من نخستین پرستندگان بودم (۸۱)
سُبْحَانَ رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا یَصِفُونَ ﴿۸۲﴾
پروردگار آسمانها و زمین [و]پروردگار عرش از آنچه وصف مى کنند منزه است (۸۲)
فَذَرْهُمْ یَخُوضُوا وَیَلْعَبُوا حَتَّى یُلَاقُوا یَوْمَهُمُ الَّذِی یُوعَدُونَ ﴿۸۳﴾
پس آنان را رها کن تا در یاوه گویى خود فرو روند و بازى کنند تا آن روزى را که بدان وعده داده مى شوند دیدار کنند (۸۳)
وَهُوَ الَّذِی فِی السَّمَاءِ إِلَهٌ وَفِی الْأَرْضِ إِلَهٌ وَهُوَ الْحَکِیمُ الْعَلِیمُ ﴿۸۴﴾
و اوست که در آسمان خداست و در زمین خداست و هموست سنجیده کار دانا (۸۴)
وَتَبَارَکَ الَّذِی لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا وَعِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ﴿۸۵﴾
و خجسته است کسى که فرمانروایى آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو است از آن اوست و علم قیامت پیش اوست و به سوى او برگردانیده مى شوید (۸۵)
وَلَا یَمْلِکُ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الشَّفَاعَةَ إِلَّا مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِّ وَهُمْ یَعْلَمُونَ ﴿۸۶﴾
و کسانى که به جاى او مى خوانند [و مى پرستند]اختیار شفاعت ندارند مگر آن کسانى که آگاهانه به حق گواهى داده باشند (۸۶)
وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى یُؤْفَکُونَ ﴿۸۷﴾
و اگر از آنان بپرسى چه کسى آنان را خلق کرده مسلما خواهند گفت خدا پس چگونه [از حقیقت]بازگردانیده مى شوند (۸۷)
وَقِیلِهِ یَا رَبِّ إِنَّ هَؤُلَاءِ قَوْمٌ لَا یُؤْمِنُونَ ﴿۸۸﴾
و گوید اى پروردگار من اینها جماعتى اند که ایمان نخواهند آورد (۸۸)
فَاصْفَحْ عَنْهُمْ وَقُلْ سَلَامٌ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ ﴿۸۹﴾
[و خدا فرمود]از ایشان روى برتاب و بگو به سلامت پس زودا که بدانند (۸۹)
نامگذاری سوره زخرف
زُخرُف به معنی زر و زیور است که در آیه ۳۵ به کار رفته است و بهدلیل اشاره به بیارزشی کالاها و زیور دنیایی در آیات ۳۳ تا ۳۵، این سوره به زخرف نامگذاری شده است.محل و ترتیب نزول
سوره زخرف جزو سورههای مکی و در ترتیب نزول، شصت و سومین سورهای است که بر پیامبر (ص) نازل شده است. این سوره در چینش کنونی مُصحَف، چهل و سومین سوره است و در جزء ۲۵ قرآن جای دارد.
تعداد آیات و دیگر ویژگیها
این سوره ۸۹ آیه، ۸۳۸ کلمه و ۳۶۰۹ حرف دارد و از لحاظ حجم جزو سورههای مَثانی است. سوره زخرف از آن رو که با «حم» آغاز میشود، جزو هفت سوره حامیمات محسوب میشود و چهارمین سورهای است که با سوگند آغاز میشود.
از آیات مشهور این سوره آیه چهارم و هفتاد و چهارم است که اولی درباره امالکتاب و لوح محفوظ سخن میگوید و دومی درباره خلود اهل جهنم. ایمنی از عذاب قبر و ورود به بهشت از جمله فضایل قرائت این سوره در روایات است.
داستانها و روایتهای تاریخی در سوره زخرف
برائت ابراهیم از بتپرستی (آیههای ۲۶-۲۸).
دعوت موسی فرعون را، خودبرتربینی فرعون، اطاعت مردم از فرعون، عذاب آنان (آیههای ۴۶- ۵۶).
جدال مردم با عیسی بن مریم، آوردن دلایل آشکار از سوی عیسی، دعوت به توحید، اختلاف احزاب (آیه ۵۶-۶۵).
فضیلت و برکات سوره زخرف
از امام باقر (ع) نقل شده است هر کس بر خواندن سورۀ «حم زخرف» مداومت کند، خداوند او را در قبر از حشرات زمین و از فشار قبر ایمن میدارد، تا آنگاه که در پیشگاه خداوند بزرگ قرار میگیرد، آن سوره میآید و او را به فرمان خداوند وارد بهشت میکند. [۱۶]همچنین از پیامبر اسلام (ص) نقل شده است اگر کسی سورۀ زخرف را تلاوت کند، از کسانی خواهد بود که روز قیامت به آنان گفته میشود:ای بندگان من! امروز نه ترسی بر شماست و نه غمی؛ بدون حساب وارد بهشت شوید.
تلاوت سوره زخرف با صدای استاد