پخش زنده
امروز: -
شاید باورتان نشود، اما فرزند شما که هنوز قادر به راه رفتن یا کامل صحبت کردن نیست، سرگرم شناختن خطوط قرمز و نقاط ضعف و قوت شما است تا در لحظه مناسب بتواند حرفش را به کرسی بنشاند.
به گزارش گروه وب گردی خبرگزاری صدا و سیما؛ بچههای خردسال گاهی با مخالفت و اصرار در "نه" گفتن، مادران و البته پدرها را کلافه می کنند. اگر شما هم کودک خردسال دارید با صحنههایی مواجه شده اید که بچهها در مقابل خواست شما به غذاخوردن، تعویض لباس، حمام کردن، خوابیدن یا بازی با وسایل منزل پا سفت کرده اند و شما حریف شان نشده اید تا بالاخره یا کوتاه میآیید یا با گریه و زاری کودکتان به خواسته خود میرسد.
اما دلیل این همه مخالفت چیست؟
شاید باورتان نشود، اما فرزند شما که هنوز قادر به راه رفتن یا صحبت کردن کامل نیست سرگرم شناختن خطوط قرمز و نقاط ضعف و قوت شما است تا در لحظه مناسب بتواند حرفش را به کرسی بنشاند.
بر اساس مطالعه مرکز ملی اطلاعات زیست فناوری، کودکان نوپا از نظر ویژگیهای شخصیتی شدیدا سرسخت هستند. بچهها از یک تا سه سالگی پس از شناخت مفهوم "خواسته" درمییابند که بین خواست آنها با انتظارات والدین تفاوت وجود دارد. بدین ترتیب کودکان برای دست یابی به امیال خود حد مقاومت والدین خود را کشف میکنند تا بتوانند بر آن فایق آیند.
در این مسیر است که بچههای خردسال شروع به مخالفت و نه گفتن میکنند تا بتوانند نقاط ضعف والدین خود را شناسایی کنند و در زمان مناسب از آن به نفع امیال خود بهره بگیرند. نکته تربیتی این مخالفخوانی در بچهها این است که اکثرا کودکان سرسخت در آینده به بزرگسالانی موفق تبدیل میشوند.
چرا کودکان عاشق "نه"گفتن هستند؟
شاید متعجب شوید، اما طبق پژوهشهای مختلفی که به تاییدانجمن روانشناسی آمریکا رسیده اند، کودکان با استفاده از این مخالفت و "نه" گفتن، میزان صبر والدین خود را میسنجند و امتحان میکنند. کودکان با آغاز شناخت محیط و عناصر اطرافشان و بر اساس "میل" با مفهوم "خواسته" آشنا میشوند و به زودی در مییابند که امیال و خواستههای آنها در اکثر موارد با آنچه که والدینشان انتظار دارند، تفاوت دارد. بدین ترتیب ذهن نوپای کودکان به صورت خودکار میآموزد که برای دست یابی به امیال شخصی باید حد مقاومت والدین را مورد سنجش و آزمون قرار دهند. از این مرحله کودک شروع به شناسایی نقاط ضعف بالقوه مادر و پدر خود میکند تا بتوان در زمان مناسب به نفع خود از آنها بهره بگیرد. مهمترین تاکتیک در این آزمون و سنجش، ابراز مخالفت و "نه" گفتن است.
دکتر Thomas Berry Brazelton در کتاب "کودکان نوپا و والدین" مسئله مخالفخوانی کودکان خردسال را تشریح میکند: کودکان خردسال در یک دوره مشخص که عمدتا از یک سالگی شروع شده و تا سه سالگی ادامه دارد، مشغول تجزیه و تحلیل ماهرانه محدودیتهای عملکردی، قوانین سفت و سخت و خطوط قرمز والدین خود هستند تا در آینده بتوانند به بهترین نحو ممکن از آنها استفاده کنند. فرزندان در ابتدا با توجه به خطوط قرمز والدین و حد عقب نشینی آنها، مرزهای استقلالشان را مشخص کرده و در ادامه با تکیه بر استراتژی مخالفخوانی سعی میکنند این مرزبندیها را توسعه دهند.
با مخالفخوانی بچهها چه کنیم؟
متد "نه" گفتن به عنوان واکنش روانی خودکار برای دست یابی به خواستههای درونی، نوعی اعلام استقلال از طرف کودک به خانواده است که متاسفانه اغلب پاسخ درستی به آن داده نمیشود و این خود منجر به تشدید رفتارهای "نه- محور" کودکان میشود.
به نظر دکتر Brazelton این که مادران و پدران چگونه به نه گفتنهای مکرر کودکان واکنش نشان دهند، اهمیت بسیار زیادی دارد و میتواند تکامل ذهنی و همینطور احساسات بنیادین فرزند شما را تحت تاثیر قرار دهد.
کودک دائما از واکنشهای دیگران و به ویژه اعضای خانواده میآموزد که چگونه باید رفتارهای خود را تنظیم کند.
نپرسید: "چه میخواهی"، بگویید: "کدام را میخواهی"؛ وقتی شما از کودکتان میپرسید که چه لباسی می خواهی بپوشی یا چه غذایی میخواهی بخوری، بچههای شما احساس میکنند که میتوانند تا حدی اوضاع و شرایط را کنترل کنند.
پس از پرسیدن سؤالاتی مانند:"می خواهی چه کاری انجام دهی، چه چیزی بخوری، چه لباسیب پوشی و ... " اجتناب کنید. به جای این نوع پرسش، گزینههای محدودی را به بچهها ارائه کنید. مثلاً پیراهن زردت را می پوشی یا قرمز را؟؛ ماکارونی می خوری یا سوپ؟؛ توپ بازی میکنی یا نقاشی؟؛ قصه برات بگم یا ترانه برات بخونم.
ارائه گزینههای محدود باعث میشود که کودک کمتر به سمت استفاده از استراتژی مخالفخوانی حرکت کند.
وارد معامله نشوید؛ کودکی که ساز مخالف میزند و راه کج خلقی پیش گرفته، در انتظار فرصتی است تا بتواند شما را برای مذاکره متقاعد کند و بدین ترتیب اطمینان یابد که بهترین روش پیروزی همین نه گفتن است.
از این رو انجام کاری را منوط به کار دیگری نکنید؛ بنابراین به جای گفتن "اگرغذا تو کامل بخوری میتونی کارتون ببینی"، بگویید "به محض اینکه غذاتو خوردی، میتونی کارتون تماشا کنی" یا به جای "اگه می خوای ببرمت پارک باید بخوابی" بگویید"از خواب که بیدار بشی میریم پارک". این تغییر جزئی در پیام میتواند کودک شما را به سمت انجام کار بکشاند.
در برابر مخالفخوانی تسلیم نشوید؛ در برابر مخالفخوانی کودکتان باید روش "نادیده گرفتن استراتژیک" را در پیش بگیرید. یعنی اساسا مخالفت فرزندتان را به رسمیت نشناسید تا مجبور به واکنش در برابر آن و احتمالا کوتاه آمدن شوید.
در این روش کودک اجازه دارد تا هر زمانی که میخواهد لجاجت و بد خلقی را ادامه دهد تا به تدریج دریابد که با چنین رویکردی به نتیجه مورد انتظار نخواهد رسید. هیچ شکی وجود ندارد که این استراتژی جواب خواهد داد، البته باید آماده باشید که با نگاههای منفی اطرافیان، اتهام بی توجهی به فرزند و همچنین عذاب وجدان و عواطف روبرو خود شوید.
در هر حال اگر به دنبال تثبیت فرهنگ مثبت نگری و استفاده بیشتر از واژه بله به جای نه هستید، بهتر است استوار باقی بمانید.
"بله" گفتن کودکتان را تشویق کنید؛ به مرور که روشهای سه گانه را اجرا میکنید از مخالفخوانی کودکتان کم میشود. بسیار اهمیت دارد که پذیرش و بله گفتن بچه هایتان را به موقع متوجه شوید و بلافاصله با تشویق کلامی ان را تثبیت کنید.
مثلا وقتی از میخواهید کنترل تلویزیون را به شما بدهد و او میدهد بلافاصله بگویید: "ممنون عزیزم که تا خواستم کنترل رو به بابا دادی". این تشویق باعث میشود کودک تفاوت واکنش رفتار شما را به "نه" و "بله" گفتن خود دریابد و به دلیل خوشایندی تشویق و تمجید به سمت پذیرش و دست برداشتن از مخالفخوانی حرکت کند.