امروز: -
از روزگاران دور آئین تعزیه از شیوه‌های اجرایی داستان‌های کربلا بوده است و هر شب داستان یکی از این افراد به مناسبت اربعین حسینی؛ در باغ دلگشا شیراز که به عنوان خاستگاه تعزیه در ایران بوده برگزار می‌شود.
عکاس :علی محمدی راد
تاریخ : ۱۳۹۹/۰۷/۱۶ - ۱۰:۴۶

 

به گزارش گروه عکس خبرگزاری صدا و سیما؛ ظهر عاشورا وقتی که آتش جنگ بالا می‌گیرد، عابس بن شبیب شاکری یکی از یاران امام حسین رو به شوذب، غلام خودش می‌کند و از او می‌پرسد میخواهد چه کند... شوذب که شهید می‌شود، نزد امام حسین (ع) می‌رود و می‌گوید «یا ابا عبدالله (ع) به خدا سوگند روی زمین چه دور و چه نزدیک کسی نزد من عزیزتر و محبوبتر از شما نیست، اگر قدرت داشتم که ظلم را از شما به چیزی که عزیزتر از جان و خونم باشد دور کنم حتماً چنین می‌کردم.» عابس که میدان جنگ می‌رود کسی حاضر نمی‌شود پا در میدان بگذارد، او هم زره را از تن و کلاه‌خود را از سر برمی‌دارد و به سپاه عمربن‌سعد حمله می‌کند. به دستور عمربن‌سعد او را سنگباران و سپس سر از تنش جدا می‌کنند.» اینجا روایتی کوتاه از سرگذشت یکی از یاران امام حسین (ع) را خواندید، ولی با اینهمه داستان عابس از آن‌هایی است که کمتر شنیده‌ایم.
 
نظر شما
تعداد کارکتر های مجاز ( 700 )
* کد کپچا:
captcha