پخش زنده
امروز: -
انقلاب اسلامی ایران، نقطه آغاز تحول در جامعه ایران بود و هرگز نقطه پایان ان نیست و نخواهد بود.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما؛ این انقلاب ابتدای مسیر برای تحقق جامعه طیبه است که خوشبختانه روز بروز بر عظمت آن افزوده میشود.
گاهی عظمت یک پدیده با خود آن قابل ارزیابی است و گاهی نیز با گستردگی رقیب و عظمت دشمنی ها.
این انقلاب در ادامه با دشمنانی به وسعت جنگ جهانی تمام عیار روبرو شد، اما شکست نخورد بلکه گنجینهای به نام دفاع مقدس را تقدیم این ملت و امت و همه آزادیخواهان جهانی کرده است.
جبهه جهانی مقاومت فقط یک دستاورد دفاع مقدس است.
همه انقلابها از پیدایش انگیزه تا شکل گیری خود و در مسیر ادامه حیات؛ معمولا با فراز و فرودهایی مواجه میشوند که در دو قالب سخت و نرم قابل ردیابی است.
انقلاب اسلامی ایران استثنائیترین نهضت اجتماعی و مردمی است که بر انباشت تاریخی، اعتقادی، ایمانی، دینی و مذهبی مردم به بلندای ۱۴ قران تکیه زده است و بلندای تاریخی آن یعنی عقلانیت تمدنی و مردمی و انسانی به تمامیت تاریخ میرسد.
البته این نهضت مانند دیگر همتایان خود هم با آسیبهایی روبروست و باید همواره در پی آسیب زدایی باشد و مدل ساز در همه عرصهها نیاز پایدار ماست.
یکی از زیربناییترین آسیبهایی که ممکن است بدترین خطر را فراهم اورد فقر هستی شناسی و نوزایی ایدئولوژیک نظام جمهوری اسلامی ایران در ترجمان مبانی دیرین و نوین خود به عرصههای کارآمدی است.
باید تئوری سازی، روش شناسی، پیش بینی و پاسخ گویی به نیازهای جامعه ایران اسلامی در عرصههای فردی، جمعی، محلی، ملی و فراملی (منطقهای، جهانی، بین المللی) بر اساس مبانی دینی و اسلامی صورت بگیرد و ساختارهای قرآنی، سنت (اهل بیت ع) اجتهاد و عقلانیت دینی در کنار تجارب بشری و علومی جهانی در ارکان نظام نهادینه شود.
خوشبختانه در جمهوری اسلامی ایران ما نیازی نداریم که به دنبال ساخت مبانی سخت و نرم اندیشه ورزی برویم بلکه این مبانی را با غنیترین زیربناها و روبناها داریم.
البته برخیها از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی میگفتند که دین اسلام نظام اجرایی ندارد و البته که ۴۰ سال پیروزی نشان داد که " فیه تبیان لکل شیء ".
رسالت اندیشمندان ایران زمین و دلسوزان و روشنفکران متعهد باید این باشد که تئوریهای کارامدسازی را از این مبانی استخراج و به نظام اجرایی و حاکمیت معرفی کنند.
متاسفانه در این عرصهها مقدار زیادی عقب مانده ایم و به همین خاطر است که در مواردی حیات اجتماعی و اقتصادی و سیاسی ما به آزمایشگاهی برای تئوریهای باطل شده و شیطنتهای دشمنان تبدیل میشود که نمونههای ان زیاد است (بخشهایی از چند برنامه توسعه پنجساله).
این در حالی است که اگر تنها "اصل جمهوری اسلامی " قانون اساسی به طور کامل یا شبه کامل نهادینه شود به خیلی از انتطارات جامعه تا آیندههای زیاد پاسخ اطمینان بخش داده میشود.
امروزه وقتی وارد بازارهای عرضه و تقاضای رشتههای علوم انسانی در دانشگاهها و کشور و مبانی برنامه ریزیهای اقتصادی و اجتماعی حتی برخی مواد درسی مدارس میشویم یعنی مطالبی که به عنوان درس ارائه میشود و نتایجی که انتظار داریم و هدفگذاری کرده ایم؛ بیشترین همگرایی را با روش شناسی و روشهای تحقیق و پژوهش غربی دارد و مبانی انها نیز ابطال پذیر کردن اندیشه هاست که البته در آن جوامع قابل دفاع است، اما برای جامعه ایرانی - اسلامی جایی برای دفاع ندارد.
باید از تمامیت ۴ دهه قبل و حتی از تمامیت حوادث ۱۴ قرن هجری و همینطور از تاریخ بشریت درسهای تازه بگیریم و با آسیب شناسی همه جوانب و شناخت موارد قوت و ضعف؛ "طرحی نو برای ((فردا))" بیندازیم.
باید بصیرتهای دینی را در عرصههای اقتصادی تقویت کنیم تا بسترهای لازم برای خلق حماسه اقتصادی فراهم شود.
برای نمونه به عدالت اقتصادی در دین اسلام باید توجه کنیم و به تاکیدها و رهنمودهای مقام معظم رهبری در دهه پیشرفت توام با عدالت جامه عمل بپوشانیم.
اقتصادی میخواهیم که هم ملت ساز و هم تمدن ساز و هم قویترین در منطقه باشد و هم اینکه تمام مزیتهای نسبی و مطلق اقتصاد ایران اسلامی را احیا و فعال کند.
وقتی میگوییم «الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت» ایرانیت آن به این معناست که این ذهن و تفکر ایرانی است که الگوی یاد شده را ارائه داده است.
الگوی پیشرفتی که ممکن است در عراق ارائه دهیم با الگوی پیشرفتی که در پاکستان یا لبنان ارائه میدهیم، متفاوت باشد؛ بنابراین الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت، یعنی آن الگوی پیشرفت اسلامی که با شرایط اقلیمی و فرهنگی ایران تطبیق داده شده است.
هر الگوی منطقی باید ۱- وضعیت موجود را درست تحلیل کند، ۲- وضعیت مطلوبی را ترسیم نماید ۳- راهبرد حرکت را مشخص کند ۴ - خود ارزیاب ؤ آسیب شناس باشد.
آسیبشناسی همان بررسی و تحلیل فاصله ما با وضع مطلوب است.
مبانی معرفتشناسی هم مهم است، ما در مبانی معرفت شناسی با غرب متفاوت هستیم.
آنها بر اساس دادههای تجربی و حسی مساله را تحلیل میکنند و ابعاد مجرد را در قضایا دخیل نمیدانند.
اسلام این دلایل مادی را در علل پیدایی فقر میپذیرد؛ اما در کنار آنها به عوامل معنویای که در واقع ربطی به این عوامل مادی ندارند، توجه نشان میدهد. در قرآن داریم آمده است: "هر کسی تقوای خداوند را پیشه کند، خداوند برای مشکلات وی راههای خروج ایجاد میکند و از جاهایی که خودش حساب نمیکند، روزی وی را میرساند. " البته این در زندگی فردی است. زیرا در زندگی اجتماعی هم داریم که خداوند میفرماید "اگر مردم تقوا پیشه کنند و ایمان بیاورند، ما برکات آسمان و زمین را بر آنها نازل میکنیم. "قد تبین الرشدمن الغی".
اسماعیل محمدی
دبیر خبر خبرگزاری صدا و سیما