یادداشت روز؛
آیا جوانترین سناتور؛ پیرترین رئیس جمهور میشود؟!
سیاستمدار آمریکایی که سال ۱۹۷۲ با ورود به سنا، به یکی از جوانترین سناتورهای تاریخ آمریکا تبدیل شد؛ اکنون پا به عرصه انتخاباتی نفسگیر گذاشته که ممکن است پس از پیروزی به پیرترین رئیس جمهور این کشور تبدیل شود.
سودای ریاست جمهوری
جو بایدن ۷۸ ساله؛ متولد ۲۰ نوامبر ۱۹۴۲ در پنسیلوانیا؛ که از چند دهه قبل سودای ریاست جمهوری در سر داشته، رسما نامزدی خود را به نمایندگی از حزب دموکرات اعلام کرده است و در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ که آبان ماه امسال برگزار خواهد شد رقیب دموکرات دونالد ترامپ جمهوریخواه خواهد بود. بایدن نخستین بار بیش از سه دهه قبل یعنی در سال ۱۹۸۸ برای تصاحب پست ریاست جمهوری خیز برداشت، او سپس در سال ۲۰۰۸ برای این سمت به رقابت پرداخت و اکنون نیز قصد دارد در انتخابات پیش رو بخت خود را محک بزند. او در صورت پیروزی در این انتخابات، به پیرترین رئیس جمهور تاریخ آمریکا تبدیل خواهد شد.
بایدن از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۷، چهل و هفتمین معاون رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا و همچنین از سال ۱۹۷۳ تا ۲۰۰۹ به مدت ۳۶ سال عضو سنای آمریکا بود و در این مدت حدود چهار سال به عنوان رئیس کمیته روابط خارجی و هشت سال به عنوان رئیس کمیته قضایی سنا ایفای نقش کرد.
جنگ بیرحمانه قدرت
رقابت بر سر قدرت در آمریکا این بار نیز همچون دورههای قبل، چهره زشت و فاسد سردمداران این رژیم را هر روز بیشتر نمایان میکند. رقبای اصلی برای کنار زدن یکدیگر، به افشاگری درباره پیشینه طرف مقابل و تمسخر همدیگر متوسل میشوند. ترامپ، بایدن را «جو خواب آلود» مینامد و میگوید او وسط سخنرانی خوابش میبرد، ترامپ میگوید بایدن آلزایمر دارد و اخیرا هم گفته قبل از هرگونه مناظره باید آزمایش مواد مخدر بدهد.
بایدن نیز میگوید ترامپ رئیس جمهوری است که هیچ مسئولیتی قبول نمیکند، از هدایت کشور شانه خالی میکند، دیگران را مقصر میشناسد، با دیکتاتورها گرم میگیرد و به آتش نفرت و تفرقه دامن میزند. اگر چهار سال دیگر هم به او بدهیم، همان کاری را خواهد کرد که در چهار سال گذشته کرده است. "
اینها همه جنگ کثیف قدرت در داخل آمریکاست، اما بطور کلی باید گفت هر کسی سُکان هدایت این دولت را به دست بگیرد، تغییری در چهره آن به وجود نخواهد آمد و سیاستهای کلی آن همان چیزی خواهد بود که در دوران روسای جمهور قبلی نیز وجود داشته است؛ تنها چیزی که ممکن است متفاوت به نظر برسد، روشها در پیشبرد این سیاستها است. نمونه بارز آن فشارهایی است که همواره در دوران روسای جمهور مختلف آمریکا ازجمله جرج بوش پدر، بیل کلینتون، جرج بوش پسر، باراک اوباما، دونالد ترامپ و دیگر روسای جمهور این کشور وجود داشته است. هر کدام از آنها با روش و چهرهای خاص برای ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی و مردم ایران وارد عمل شدند؛ برخی دایه مهربانتر از مادر شدند و به زعم خودشان ژست دلسوزی برای مردم ایران را به خود گرفتند، برخی با ادعای حمایت ایران از تروریسم اقدامات ضد ایرانی خود را پیش بردند، برخی نیز ادعای تلاش ایران را برای دستیابی به تسلیحات هستهای دستاویز قرار دارند..
مذاکره با ایران ابزاری فریبنده
اکنون نیز دو رقیب اصلی یعنی ترامپ و بایدن هر کدام تلاش میکنند از حربه «مذاکره با ایران برای دستیابی به توافق»، از یکسو برای جلب حمایت رای دهندگان و از سوی دیگر برای ادامه فشارها بر ایران از طریق تروریسم اقتصادی استفاده کنند.
در این میان تکلیف ترامپ که روشن است؛ او نه تنها به هیچ مذاکره و توافقی پایبند نبوده است و نیست بلکه از بسیاری از پیمانهای بین المللی که آمریکا آنها را امضا کرده و عضوی از آنها بوده، بدون هیچ توجیهی خارج شده است. ترامپ سال ۲۰۱۸ از برجام خارج شد و با اعمال فشار حداکثری همواره در تلاش برای بازگرداندن ایران به میز مذاکره و وادار کردن تهران به امضا توافقی جدید بوده است. اکنون نیز در اقدامی کاملا غیرقانونی و مغایر با قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد به دنبال بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل علیه ایران است. مخالفتهای اعضای دائم و غیر دائم شورای امنیت نیز نتوانسته از سرکشی او جلوگیری کند و کارش به جایی رسیده که همه اعضاء را تهدید میکند اگر از اقدامات غیرقانونی او حمایت نکنند، آنها را نیز تحریم خواهد کرد.
اما بایدن؛ او در تشریح سیاست خارجی خود اعلام کرده خواستار بازگشت به برجام و گسترش آن به حوزههای دیگر به منظور جلوگیری از چیزی است که آمریکاییها همواره آن را فعالیتهای بی ثبات کننده ایران مینامند. برجام همان موافقتنامهای است که در دوران هشت سال ریاست جمهوری باراک اوباما یعنی رئیس جمهوری که بایدن معاون او بود، امضا شد و نه تنها فشاری از ایران در نتیجه آن کاسته نشد بلکه همواره از آن به عنوان ابزاری برای ایجاد محدودیتهای جدید و بیشتر بر ایران استفاده شده است. بایدن اگرچه پس از خارج شدن یکجانبه ترامپ از برجام، به انتقاد از این اقدام رئیس جمهور آمریکا پرداخت و از برجام حمایت کرد، اما این نکته را نباید نادیده گرفت، در آن هشت سالی که بایدن معاون رئیس جمهور آمریکا بود نیز این موافقتنامه فقط هموارکننده مسیر فشارها بر ایران بود و اگرهم به ظاهر کاهش برخی تحریمها را درپی داشت، برای کوتاه مدت بود.
رای مثبت برای حمله به عراق
جو بایدن در زمان حضور خود در سنای آمریکا، به عنوان سناتور به حمله آمریکا به عراق رأی مثبت داد. او در سال ۲۰۰۶ یعنی زمانی که مسئولیت کمیته روابط خارجی سنا را برعهده داشت، پس از افزایش خشونتها در عراق، طرحی را درخصوص فدرال کردن عراق و تقسیم آن به سه بخش کردنشین، شیعهنشین و سنی نشین مطرح کرد. این طرح مورد حمایت رژیم صهیونیستی قرار گرفت و پس از آن کاندولیزا رایس وزیر امور خارجه وقت آمریکا از طرحی به نام «خاورمیانه جدید» خبر داد؛ طرحی که هدف از آن ایجاد نا آرامی و بی ثباتیهایی بود که از لبنان، فلسطین و سوریه شروع میشد و به سمت عراق، خلیج فارس، ایران و مرزهای ناتو در افغانستان گسترش مییافت.
این بی ثباتیها شرایط را برای رژیم صهیونیستی و آمریکا فراهم میکرد تا در فرصتی مناسب از وضع ایجاد شده بهره برداری لازم را بکنند و نقشه خاورمیانه را براساس نیازها و اهداف خود دوباره ترسیم کنند.
بایدن همچنین از حامیان مداخله آمریکا و ناتو در جنگ بوسنی و بمباران صربستان در سال ۱۹۹۹ بود.
تمرکز بر این موضوع که پیروزی بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، ممکن است از فشارهای واشنگتن بر ایران بکاهد، فقط یک توهم است چرا که تجربه سالهای گذشته ثابت کرده که تغییر رئیس جمهور در آمریکا به معنی تغییر سیاستهای خارجی این کشور نیست بلکه تنها روشها در پیشبرد چنین سیاستهایی تغییر میکند.
نکته مهی که باید مورد توجه قرار گیرد، غیر قابل اعتماد بودن سیاستمداران و مقامات آمریکایی است و اینکه ذرهای نباید به وعدههای تو خالی و دروغین آنها فکر کرد چرا که در نهایت جز خیانت، بدعهدی و فشار، نتیجهای را شاهد نخواهیم بود. این گرگ که برای پیشبرد اهداف استعماری خود و همچنین فشار بر کشورها هرازگاهی در لباس میش ظاهر میشود، از هر ابزار و حربهای برای ضربه زدن به ملتها استفاده میکند.
علی ربیعی فراهانی
کارشناس مسائل آمریکا