خوزستان؛
تاسوعا روز اعلام وفاداری
تاسوعا روز اعلام وفاداری و نه گفتن به دشمن است و به همین دلیل هم طراز عاشورا میشود.
به گزارش
خبرگزاری صداوسیما مرکز خوزستان ،
محمدرضا سنگری عاشورا پژوه خوزستانی با طرح این پرسش که چرا روز تاسوعا تا این اندازه مهم است، گفت : تاسوعا روز اعلام وفاداری و نه گفتن به دشمن است، به همین دلیل است که همطراز عاشورا میشود.
مؤلف کتاب «آینهداران آفتاب»، در برنامه دیگری از سلسله جلسات «بر مدار حسین (ع)»افزود : در روز تاسوعا، تا صبح نزدیک به ۲۹ هزار نفر نیرو در کربلا در مقابل حداکثر ۱۵۰ نفر یاران حضرت اباعبدالله (ع) جمع شدند. غروب روز تاسوعا شمر بن ذیالجوشن به کربلا وارد میشود، او که نماد سنگدلی، بیرحمی و پستی است با ۴ هزار نفر به کربلا آمد و مجموعه یاران عمر سعد به ۳۳ هزار نفر رسید.
وی ادامه داد: شمر با دو مسئله وارد کربلا شد؛ مسئله اول این که اگر عمر سعد نپذیرد که با اباعبدالله (ع) بجنگد، عمر سعد را به قتل برساند، سرش را برای عبیدالله بفرستد و خود فرماندهی سپاه را به عهده بگیرد و با اباعبدالله بجنگند. مسئله دوم این که او اماننامه آورده بود تا بتواند فرماندهان و به خصوص حضرت ابوالفضل العباس (ع) و برادرانش را را از میدان بیرون کند.
وقتی وارد کربلا شد صدا زد: «خواهرزادگان من کجا هستند»؟ حضرت ابوالفضل و برادرانش وارد خیمه شدند. امام حسین (ع) فرمودند: «پاسخش را بدهید هر چند فاسق باشد». حضرت ابوالفضل (ع) درخواست او را رد کرد و به او گفت: ما کجا برویم بی حسین (ع)؟
سنگری افزود: این اعلام وفاداری حضرت ابوالفضل (ع) جایگاه تاسوعا را رفیع و والا میکند البته گفتهاند برای حضرت علیاکبر (ع) هم اماننامه آورده بودند. او فرزند رشید و دلاور حضرت اباعبدالله (ع) است. کوشش کردند آنها را از میدان دور کنند و این شیوهای بود که در عصر امام مجتبی (ع) به کار برده و موفق شده بودند امام را تنها کنند و حال میخواستند همین شیوه را مجدد اجرا کنند.
وی اظهار کرد: نکته دیگر درباره روز تاسوعا اعلام وفاداری از طرف حضرت زینب کبری (س) و تمام زنان و خیمهنشینان است که راه امام حسین (ع) را بعد از ایشان ادامه دهند. وقتی ناله زنان و گریه حضرت زینب (س) بلند شد، امام فرمود: «خواهرم صبور باش. سختیهای بزرگتری در راه است» و زنان اعلام وفاداری کردند. تاسوعا روز اعلام وفاداری و نه گفتن به دشمن است و همین است که تاسوعا همطراز عاشورا میشود.
سنگری در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه آنهایی که حسین (ع) را دوست دارند، باید خود را به رنگ او درآورند، بیان کرد: کدام عاشق است که خود را به رنگ معشوق در نمیآورد؟ عاشق با آنچه معشوق دوست دارد همراه میشود. پرسش بزرگ ما این است که امام حسین (ع) که محبوب دلهاست چه چیزی را دوست میداشت؟
وی اظهار کرد: بگذارید حادثهای را بیان کنیم که در روز تاسوعا اتفاق میافتد و برای ما آنچه را محبوب امام حسین (ع) است، ترسیم میکند. روز تاسوعا وقتی هیاهو در کربلا برخاست امام جلوی خیمهها نشسته و سر بر نیزه گذاشته بودند. خواب آرامی چشمان امام را در بر گرفته بود.
در این موقع سر و صدای اسبهایی که به خیمهها نزدیک میشدند حضرت زینب (س) را از خیمه بیرون کشید. حضرت خود را به برادرش نزدیک کرد و گفت: «برادر، دشمن دارد به خیمهها نزدیک میشود. امام سر برداشت وقتی این هیاهو را احساس کرد، حضرت ابوالفضل العباس (ع) را که پدر همه فضیلتها، بزرگیها و زیباییها در کربلا است، صدا کرد و گفت: جانم به فدایت برادر، سوار شو، به نزد آنها برو و وقتی به آنها رسیدی بگو انگیزه شما چیست؟ چه میخواهید؟» ببینید چقدر سخن گفتن امام با برادر زیبا و دلپذیر است.
حضرت ابوالفضل (ع) آنچه برادر گفت با گوش جان شنید و سوار بر اسب شد و به طرف دشمن رفت و سخن امام را باز گفت. دشمن گفت: هیچ راهی برای شما نمانده است یا تسلیم میشوید یا مرگ را میپذیرید. یا بپذیرید که شما را نزد عبیداللهبن زیاد امیر کوفه ببریم یا آماده برای شمشیر باشید. حضرت ابوالفضل (ع) برگشت و آنچه گفته بودند با برادر در میان گذاشت. حضرت فرمود: برگرد و به آنها بگو که امشب را به ما امان دهید. به آنها بگو من چیزهایی را دوست دارم و امام حسین (ع) فهرستی از محبوبهای خود را مطرح کردند.
سنگری تصریح کرد: اولین چیزی که امام مطرح کردند نماز بود: «انی احب الصلاة» به آنها بگو من نماز را دوست دارم و هر کس حسین را دوست دارد عاشقانه نماز برگزار میکند. اگر محبوب ما حسین (ع) است، ما باید محبوبهای حسین را بشناسیم و دوست بداریم. شما میدانید امام برای نماز چقدر هزینه کردند، حتی تعدادی از یارانشان شهید نماز شدند. در نمازی که در ظهر عاشورا برگزار کردند بسیاری از یاران امام تیر خوردند و چشمههای خون برای برپایی نماز در کربلا سرازیر شد.
وی افزود: وقتی به حضرت اباعبدالله (ع) سلام میدهیم میگوییم: «أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلَاةَ» نماز فهرست همه خوبیها و زیباییهاست و آنگونه که شیخ جعفر شوشتری درباره اباعبدالله (ع) مطرح میکند حضرت روح نماز را در کربلا حفظ کرد. کسی که دوستدار حسینبن علی (ع) است هرگز نمازش را سهل انگارانه نمیخواند یا خدای نخواسته ترک نمیکند.
سنگری ادامه داد: دومین چیزی که امام به عنوان محبوب خود ذکر میکنند تلاوت قرآن است: «من تلاوت قرآن را دوست دارم» شب عاشورا زمزمه تلاوت امام حسین (ع) در کربلا پیچیده بود. این شبها انس با قرآن را فراموش نکنید و قرآن را درنگگاه و تکیهگاه زندگی خود قرار دهید.
وی در پایان اظهار کرد: سومین چیزی که امام دوست دارند بسیار دعا کردن است. دعاهای حضرت اباعبدالله (ع) را مرور کنیم: «اللَهُمَّ أَنْتَ ثِقَتِی فِی کُلِّ کَرْبٍ، وَأَنْتَ رَجَآئِی فِی کُلِّ شِدَّة» اینها درسها و آموزههای زیبای حضرت اباعبدالله (ع) هستند و آخرین محبوبی که امام ذکر میکنند استغفار است: «من استغفار را دوست دارم» استعفار یعنی اینکه گناهت را به یاد بیاوری و تصمیم بگیری و عهد ببندی که گناه را ترک کنی.
اینها محبوبهای حسین (ع) است که از زبان رسای حضرت ابوالفضل العباس (ع) در کربلا پیشاروی سپاه دشمن مطرح میشود. این چهار محبوب را فراموش نکنیم.