به گزارش
خبرگزاری صدا و سیما مرکز آذربایجان شرقی، برای او که همپای این درختها و جنگل ها قد کشیده، سوختنش آن هم مقابل چشمانش، دردی جانکاه است.
33 سال دارد، مسئولان محلی می گویند، از اعضای جوامع محلی است، دلش می سوزد اما دستش بند است، در اینکه بتواند جرعه ای آب، برای دل داغ دیده ی، قره داغ بپاشد.
در این هوا، لختی نفس عمیق بکش، شش هایت هوا را پس می دهد؛ اینجا شش های جهان، نفس کم آورده است.
اینجا خشک و تر با هم می سوزنداینجا خشک و تر با هم می سوزند؛ آب نوشدارویی است که همیشه بعد از مرگ سهراب و سیاه پوش شدن سرزمین دستان، دستانش را می گیرد.
اینجا دیگر سوختن و ساختن، هم ردیف نمی آیند؛ سوختن یعنی مرگ، و ساختنی اگر باشد، سالها طول می کشد.
درد امروزش نیست، همین سال قبل هم دامنش آتش گرفت به وسعت 630 هکتار؛ و خبرهایش تلخ تر از آن بود که بتوان از سوز و گداز آن چشم پوشید . اما دودش به چشم هیچ کس نرفت، در قبال این همه حبس شدن نفس هایش؛ فقط دو نفر حبس می کشند.
درد را از هر کجا بنویسی درد است، پیش از این هم رد پای سوداگران چوب را بر پیکره اش احساس کرده بود؛ آنها که تبر به دست، کمر به قلع و قمعش بسته بودند و ناموسش را بر پشت کامیون ها آن هم، شبانه تاراج می کردند.
اینجا ارسباران است؛ در انتظار ثبت جهانی یونسکویکی از بینظیرترین مناطق ایران، منطقهای در شمال آذربایجان شرقی با 12 هزار کیلومتر وسعت؛ بازمانده جنگل های میلیون ساله هیرکانی از دوره سوم زمینشناسی.
تنوع حیات وحش این منطقه آنقدر زیاد است که به آن موزه حیات وحش ایران میگویند، و جنگلهای هیرکانی آن، همچنان در انتظار ثبت جهانی در یونسکو به سر می برد.
جوامع محلی با نام "قره داغ" پژواک صدایشان را در دامن آن می شنوند؛ و شاید هیچ کس باور نمی کرد که روزی به چنین روز سیاهی بنشیند.
مرگ دردناک درختان؛ تراژدی ناتمام این روزهای ارسبارانمرگ دردناک درختان با آتشی که به جانشان می افتد و جست و خیز حیوانات بی پناهی که بی پناه تر از قبل می شوند تراژدی ناتمام این روزهای جنگل های ارسباران است.
حوالی ساعت 4 بعد از ظهر 17 تیر ماه بود که آتش غفلت در نیستان سرزمین های سرسبز شمالی آذربایجان افتاد، آنهم در سه نقطه شهرستان خداآفرین؛ "وینق"، "قلی بیگلو" و "قره تیکانلو".
بلافاصله نیروهای یگان حفاظت منابع طبیعی، سپاه، محیط زیست، هلال احمر، مرزبانی و منطقه آزاد، پای کار آمدند و ساعت 19 شعله های آتش در 2 نقطه "وینق" و "قلی بیگلو" کوتاه آمدند.
در منطقه "قره تیکانلو" اما قصه کمی فرق می کرد؛ صعب العبور بودن مسیر، راه را برای باز شدن پای نیروهای امدادی به منطقه کند کرد؛ تا اینکه ساعت 12 ظهر چهارشنبه؛ آتش مهار شد.
یک ساعت از این شادی نگذشته بود که این بار آتش زیر خاکستر، در "قره تیکانلو"، "مسجدلو" و "کلاله علیا" البته با شدت بیشتری نسبت به روز گذشته، گر گرفت.
جدال نابرابر چوب و آتش و دودی که از کنده بلند می شودبا دوربین های شکاری، جدال نابرابر چوب و آتش و دودی که از کنده بلند می شود را می بینم؛ بالاتر از سیاهی رنگی نیست؛ مقابل چشمانم خیلی دور، خیلی نزدیک.
45 نفر از گروههای جهادی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ناحیه خدافرین نیز همپای نیروهای منابع طبیعی، دستی در خاموش کردن آتش دارند؛ پیشروی در منطقه، بسیار دشوار تر از آن است که گمان می کنی.
وسعت آتش و زبانه های آن به قدری بالا رفته که نیاز به اعزام بالگرد به منطقه احساس می شود؛ تا اینکه عصر روز دوم، صدای چرخش پره های هلی بورد هلال احمر از آسمان منطقه به گوش رسید.
امیری راد فرماندار شهرستان خداآفرین می گوید: حضور همین بالگرد، باری سنگین از دوش 150 نیروی امدادی که به 4 اکیب تقسیم شده اند برداشت، نیروهایی کیفی و متخصص که در مناطق صعب العبور و کوهستانی جنگل، دل به دریای آتش زده اند.
او می گوید: برای خاموش کردن این آتش در این موقعیت جغرافیایی، نمی توان از فراخوان عمومی استفاده کرد، نیروهای حاضر از نیروهای ویژه هلال احمر، آتش نشانی تبریز، مرزبانی، سپاه و منطقه آزاد دعوت شده اند.
اما این همه برای سرد شدن داغ ارسباران کافی نیست؛ خورشید روز سوم حادثه، از پشت تپه های گُر گرفته ارسباران، بالا می آید؛ اما رو سیاه تر از آن است که خودنمایی کند.
هر گونه ای که می سوزد؛ سالها طول می کشد تا به وضعیت فعلی برسددرختان "زبان گنجشک" زبان باز کرده اند و برای این هم آغوشی با آتش، مرثیه می سرایند.
زبان گنجشک ها تنها نیستند، گونه های بلوط، قره تیکان، بنه یا پسته وحشی، سیب وحشی و زالزالک و تمشک هم، آتش را به جان خریده اند.
مهردادی مدیر کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان می گوید: هر گونه ای که می سوزد سالها طول می کشد تا به وضعیت فعلی برسد، شاید سن ما به قد کشیدن دوباره آنها، نرسد.
حوالی ساعت 10:30 صبح پنجشنبه، بالگرد بسکت دار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بر فراز آسمان منطقه رخ می نماید و آب سردی است بر دل آنها که دست خالی ایستاده و نظاره گر جان دادن درختانِ ایستاده هستند.
از لحظه ورود این بالگرد، عملیات آبپاشی ادامه دارد تا اینکه ظهر روز پنجشنبه، 60 درصد از عملیات اطفاء حریق توسط نیروهای سپاه، مرزبانی، آتشنشانی، تبریز، تیم امداد کوهستان، هلال احمر، منابع طبیعی، محیط زیست انجام می شود.
همسایگی آتش و درخت در هیچ افسانه ای نیامده است، ولی اینجا واقعیت دارد، از فراز کوهها هجوم بی رحمانه شعله های آتش بر پیکره این درختان را نظاره می کنی، آتشی که اجازه نفس کشیدن را از درختان می گیرد و رفته رفته رخت سبز را از تن کوهستان بیرون آورده و رخت سیاه بر تن آن می کند.
بادهای محلی، آتش بیار معرکه می شوندهنربر مدیر کل مدیریت بحران استانداری می گوید: این وسط بادهای محلی آتش بیار معرکه می شوند؛ همین که بارقه های امید برای خاموش کردن کامل حریق در دل گروههای امدادی روشن می شود؛ وزش بادهای محلی دوباره آتش را شعله ور می کنند.
او راست می گوید. در دو مرحله، مهار آتش تا 90 درصد پیشرفت داشت، اما برخاستن بادهای خاص منطقه، تمام رشته ها را پنبه می کرد.
از سویی دیگر، خبرهای خوشی از هواشناسی استان به گوش نمی رسد؛ پیش بینی های هواشناسی حاکی از وزش تندبادهای لحظه ای است، این یعنی قدرت مانور بالگردهای اعزامی به منطقه کم می شود و آتش فرصتی برای طغیان بیشتر پیدا می کند.
کاپیتان هلی بورد هلال احمر از آن بالا، لکه های آتش سوزی در سخت گذر ترین مناطق را بر اساس نقشه های هوایی که سپاه لحظه به لحظه در اختیار آنها قرار می دهد؛ آبپاشی می کند.
این هفتمین سورتی پرواز است که بر فراز ارسبارن به پرواز درآمده است؛ می گوید: "تنها کاری است که برای نجات جنگل از دستم برمی آید؛ جنگل متعلق به فردای فرزندان این آب و خاک است".
خطای انسانی، آتش به پا کرده!اینکه این آتش را چه کسی به پا کرده بود، باز صحبت از خطای انسانی است؛ هنر بر می گوید: در 90 درصد آتش سوزی های جنگلی، نوک اتهامات متوجه خطای انسانی است.
همین خطای انسانی، با کوتاهی برخی مسئولان دست در دست هم می دهد تا هر سال شاهد پنجه در پنجه شدن این منطقه، با آتش باشیم.
دومینوی آتش، تکراری ترین خبر روزهای گرم سال در قلب جنگل های ایران است.
همین خرداد امسال، جولان بی امان آتش در کهگیلویه و بویراحمد، افزون بر 300 هکتار از جنگل ها و مراتع شهرستان گچساران و بیش از 200 هکتار از جنگل های خائیز در کهگیلویه را به تلی از خاکستر مبدل کرد و زبانه کشان جنگل خسرج در خوزستان، مراتع روستای پنبه کار و پاچک لرستان، مراتع شهرستان های دشتستان و تنگستان بوشهر و طبیعت فارس در شهرستان کازرون را با سیلی خود سرخ کرد و دست آخر به روز سیاه نشاند.
جرقه این آتش های بزرگ و گسترده با یک سهل انگاری ساده زده می شود؛ به سادگی وقتی که گردشگر یا جوامع محلی با کوچکترین سهل انگاری در شرایط گرم هوا؛ آتشی در دل طبعیت روشن می کنند یا شیشه و بطری آب معدنی را در عرصه های منابع طبیعی و باغ ها و اراضی کشاورزی رها می کنند.
در همه این اتفاقات چند وجه مشترک وجود دارد گرمای هوا، سهل انگاری برخی طبیعتگردان و ناکافی بودن امکانات پایش آتش سوزی؛ منجر به آتش سوزیهای مهیب شده است، و آبی که قرار بوده با بالگرد برسد، اما نرسیده یا دیر رسیده؛ این زخم بر چهره سبز طبیعت را عمیق تر و ماندگار می کند.
از جنس زخم هایی پی در پی، بر پیکره ارسباران؛ که روز به روز، از دلفریبی چهره این عروس زیبا می کاهد.
بالگردها همیشه تاخیر دارندساعت 20 عصر روز پنجشنبه، آب ها از آسیاب افتاده، شعله ها کوتاه می آیند و لکه گیری ها تا ظهر جمعه ادامه می یابد.
معاون محیط طبیعی اداره کل حفاظت محیط زیست در همان برآورد های اولیه می گوید: این بار نیز زخمی به وسعت 7 هکتار در جنگل و 73 هکتار در مرتع و 16 هکتار در مرتع مشجر بر پیکره 164 هزار هکتاری جنگل های ارسباران نشسته است، زخمی که از نظر سطح آتش سوزی و پیشرفت آن، یک چهارم آتش سوزی سال گذشته است.
غنی پور می گوید: همین میزان هم، ما را سالیان سال، در تنوع گونه های جانوری، زیست گاه گونه های جانوری و کریدورهای این زیستگاه، آسیب پذیر می کند.
یکی از امدادگران حاضر در محل که به قول خودش 3 شبانه روز است در منطقه است و نمی دانم عرق شرم است که بر چهره اش نشسته یا داغ آتش قره داغ، می گوید: خیلی وقت است خواسته ما بر روی کاغذ مانده و پیگیری هایمان به جایی نرسیده است.
او می گوید: به لحاظ بالا بودن عمق آتش، کوهستانی و سخت گذر بودن جنگل، مهار صددرصد حریق بلافاصله محقق نشد و لازمه آن توجه به موضوع، در دورهمی های هیات وزیران و هیات دولت است.
اینکه در مهار آتش جنگل ها، بالگردها همیشه تاخیر دارند، قصه ای تکراری است که روایتی صریح از آن را در جلسه مدیریت بحران استانداری در شهریور سال گذشته و در گرما گرم آتش سوزی ارسباران از استاندار شنیدیم.
پورمحمدی در این جلسه و در حضور رئیس سازمان مدیریت بحران با ابراز تاسف از تعلل 72 ساعته در اعزام هلی بورد و پشتیبانی هوایی آب پاشیدن در منطقه صعب العبور، یادآور شد: "نیروهای انسانی دست خالی نمی توانند در مهار آتش، کارساز باشند و ما با وجود پیگیریها، از بالگرد محروم مانده ایم".
تا پایِ بند و تبصره ها در میان باشد؛ کار لنگ می مانداینکه کدام سازمان ها مسئول خاموش کردن آتش از دامن جنگل ها هستند؛ موضوعی است که هنربر مدیر کل مدیریت بحران استانداری توضیح می دهد:
بعد از ابلاغ قانون جدید مدیریت بحران کشور در تاریخ 4 شهریور 98 و براساس بند "ج" ماده 14 قانون مدیریت بحران کشور مسئولیت اطفا حریق در جنگل ها و مراتع بر عهده سازمان مراتع و جنگل های کشور است.
به گفته وی علاوه بر این ابلاغیه رسمی، تقسیم کاری دیگری نیز به دستور استاندار صورت گرفته است.
او می گوید: براساس این تقسیم کار، حفاظت از جنگل های ارسباران در گستره ی 3 شهرستان خدافرین، کلیبر، هوراند به منابع طبیعی و در شهرستان های ورزقان، جلفا و اهر فرماندهی میدان به محیط زیست واگذار شده و در مابقی شهرستان ها براساس همان قانون بر عهده منابع طبیعی است.
وی پایِ بند و تبصره دیگری را نیز به موضوع باز می کند؛ تصریح بند «ز» ماده 14 قانون جدید مدیریت بحران مبنی بر تکلیف نیروهای مسلح برای اطفای حریق هوایی، که می تواند بخش مهمی از مشکلات ناشی از آتش سوزی در جنگل ها و مراتع را برطرف کند.
عمدی یا غیر عمدی؛ تعلل ها به ضرر جنگل تمام می شودعلی عباسنژاد، فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری میگوید: این درد منحصرا به ارسباران محدود نمی شود، «تعداد زیاد موارد آتشسوزی باعث شده نیروها در استانهای مختلف 24 ساعته درگیر آتش باشند.»
آنچه غیر قابل انکار است، این است که در مناطق صخرهای و کوهستانی، اطفای حریق هوایی همیشه پای وزارت دفاع و سازمانهای جنگلها و حفاظت محیط زیست را به میان میکشد؛ اما فرمانده یگان معتقد است نبود این تجهیزات ناشی از کمکاری سازمان برنامه و بودجه است.
او توضیح میدهد که «وزارت دفاع بالگرد ندارد و برای همین با سپاه، نیروی انتظامی و هوانیروز قرارداد میبندد تا بالگرد برای اطفای حریق در اختیار بگذارند. این ارگانها هم هزینه سوختشان را مطالبه دارند که بهحق است. با وجود این دستوبال وزارت دفاع هم بسته است و کاری نمیتوانیم انجام دهیم.»
براساس اظهارات این مقام ارشد در حفاظت از جنگل ها مهر سال 98 هیأتوزیران بودجه 20 میلیارد تومانی را به تصویب رساند اما سازمان برنامه و بودجه از پرداخت معوقات خودداری میکند.
عباسنژاد می گوید: «نمیدانم در این پرداختنشدنها عمدی وجود دارد یا دلیل دیگری، اما منابع طبیعی پیش چشممان میسوزد و نمیتوانیم نجاتش دهیم. سازمان برنامه و بودجه اگر مطالبات را پرداخت کرده بود، این مشکلات را نداشتیم».
ورود شخص رئیس جمهور، به پرواز بالگردهاهنربر می گوید: اینکه سازمان برنامه و بودجه و وزارت دفاع، آب شان در یک جوی نمی رود، از نبود مواد قانونی برای تعیین تکلیف نهادهای مزبور است که با ابلاغ قانون جدید، تاکنون 20 میلیارد تومان از بدهی های وزارت دفاع پرداخت شده و 15 میلیارد تومان نیز قرار است به عنوان تنخواه در اختیار استان ها قرار داده شود.
به گفته وی، آذربایجان شرقی، مناطق شمالی و حاشیه های زاگرس جزو استان های دارای اولویت تخصیص این بودجه اعلام شده اند.
البته شنیده ها حاکی است، سال گذشته برخی از نمایندگان منطقه و استاندار با وزیر سابق صمت، صحبت هایی داشتند و قول گرفتند که یک فروند بالگرد از محل منابع وزارت صمت خریداری و در اختیار استان و در منطقه ارسباران مستقر شود که علی رغم 3 بار پیگیری با امضای استاندار؛ متاسفانه تا این لحظه آب از آب تکان نخورده است.
شاید ورود شخص رئیس جمهوری به مساله بالگردها نقطه عطفی در به پرواز درآمدن بالگرد برفراز جنگل های سوخته در آتش باشد؛ چرا که در آخرین جلسه مدیریت بحران کشور که به صورت ویدئو کنفرانس برگزار شد، رئیس جمهور به مجهز شدن استان های دارای جنگل و مناطق حفاظت شده به بالگرد بسکت دار تاکید کرده است.
ارسباران، گارد جنگلی را باختهدر اجرای همه برنامه های صیانتی از جنگل های استان، مناطق جنگلی استان به مناطق بحرانی، نیمه بحرانی و مناطق عادی بر روی نقشه تفکیک شده اند و اولویت اول 6 شهرستان جنگل های ارسباران است که با عنوان مناطق بحرانی شناسایی شده اند.
مدیر کل آبخیزداری و مراتع استان اما به سنگی دیگر در پای صیانت از جنگل های استان اشاره می کند؛ آن هم کمبود نیرو.
آنچه مشخص است صرفا جنگل های شمال، نیروهای حفاظتی ویژه حفاظت از جنگل ها مستقر در جنگل دارند؛ و جای خالی نیروهای حفاظتی جنگل، که قبلا گارد جنگل اطلاق می شدند در استان احساس می شود.
هم اکنون رفع این مشکل، اصلی ترین مطالبه اداره کل آبخیزداری و مراتع و مجموعه جهاد کشاورزی استان است، چرا که حتی در استان چارت تشکیلاتی و محل استقرار این گارد نیز وجود ندارد.
او می گوید: فعلا برای جبران کمبود نیرو، با سازمان بسیج سازندگی قراردای منعقد شده است که براساس آن 70 نفر در 6 شهرستان حوزه جنگل های ارسباران دیده بانی می دهند.
روند وعده ها برای مدیریت صیانت از ارسباران را که مرور می کنم، به وعده "خرید بسکت بالگرد از شهرداری تبریز" می رسم، وعده ای که تاکنون به سرمنزل مقصود نرسیده است.
براساس استناد ارائه شده در جلسه ستاد بحران استان با موضوع مدیریت آتش سوزی در جنگل های قره داغ که یک شهریور سال گذشته، به ریاست استاندار و با حضور نجار رئیس سازمان مدیریت بحران کشور و نمایندگان برگزار شده بود، کمبود امکانات در این جلسه طرح و بررسی شد که یکی از آنها خرید بسکت بود.
هنربر مدیر کل مدیریت بحران استانداری می گوید: در کنار مشکل دسترسی نداشتن به بالگرد در منطقه، شهرداری قول خرید یک دستگاه بسکت داد که با گذشت حدود 11 ماه، برای تحقق یافتن این وعده، سه بار پیگیری کرده ایم.
می گویم: این پیگیری به کجا رسیده و هنربر پاسخ می دهد: "شهرداری گفته سرم برود، قولم نمی رود".
می پرسم: خوب حرکتی هم دیده اید؟
می گوید: مصوبه شهردار است و موافقت شورا را گرفته و به مدیر عامل آتش نشانی ابلاغ شده است؛ منتها نواسانات بازار، کار را به درازا کشانده است.
آخرین پیگیری ها، حاکی از آن است که هفته گذشته مدیر عامل آتشنشانی تبریز با وزارت دفاع صحبتهای نهایی را کرده است و به عبارتی هفت خوان رستم را طی کرده و هفته آینده بسکت بالگرد، خریداری می شود.
هنربر یادآور می شود علاوه بر این، یک دستگاه بسکت نیز، وزارت دفاع به استان هایی که جنگل هایی با وسعت زیادی دارند خریداری می کند و استان ما نیز یکی از آنها محسوب می شود.
صیانت از ارسباران، باشد وقتی دیگردر سال 1348 اولین طرحی که برای ارسباران نوشته شد با عنوان طرح "مشه پارا" توسط منابع طبیعی وقت کشور برای زغال گیری انجام شده بود که تا پایان سال 53 پایدار ماند، سال 53 با ورود یونسکو و معرفی جنگل های ارسباران بعنوان یکی از 9 ذخیره گاه بیوسفر جهان، موضوع بهره برداری از جنگل ممنوع شد.
سال 65 اولین طرح حفاظت از ارسباران نوشته شده و تا سال 83 این طرح حفاظت بدون بهره برداری رسمی پا برجا بود، تا اینکه از سال 83 تا به امروز طرح صیانت از ارسباران قانون قابل استناد است.
این طرح تا سال 84 استانی بود از 84 تا امروز ملی شده و اوج پولی که داده اند سال 92 و مبلغ 2 میلیارد تومان بود؛ در حالی که سال 98 این رقم به 250 میلیون تومان کاهش یافته بود.
می توان گفت: اعتبارات قطره چکانی مثل همان روش آبپاشی قطره ای، دردی از این جنگل ها دوا نمی کند و تا زمانی که طرح صیانت از ارسباران جای خود را مثل دهه 80 نگرفته باشد؛ تقریبا در مباحث مربوط با جنگل با مشکل مواجه می شویم.
چشم هیچ کس آب نمی خورد اگر ...تا وقتی که طرح صیانت از ارسباران مثل دهه 80 چفت و بسته نداشته و با تزریق های مالی به موقع و در خور، حامی نداشته باشد؛ نه تنها جنگل دوستان، و متولیان جنگل ها و مراتع استان که حتی جوامع محلی نیز چشم شان آب نمی خورد، بندها و تبصره اجازه دهند، آب خوش از گلوی، گونه های گیاهی و جانوری جنگل های قره داغ پایین برود.
جنگل های قره داغ با 164 هکتار وسعت دارای بیش از 130 گونه ی درختی و 785 گونه ی بوته ای و علفی، 215 گونه پرنده، 29 گونه خزنده، 5 گونه دوزیست، 48 گونه پستاندار و 17 گونه ماهی، تنوع زیست محیطی بالایی دارد و نباید این سرمایه ملی تبدیل به یک مشت خاکستر شود.
حالا باید دست به آسمان بود، تا زمان برپایی پایگاه هوایی اطفای حریق و استقرار گارد حفاظتی جنگل در ارسباران، آتشی دیگر برپا نشود، چرا که ریه های قره داغ، تاب این حجم از دود و خاکستر را ندارند.
قبل از اینکه میراث داری یک مشت خاکستر را به فرزندان مان بسپاریم، بهتر است، آبی بر آتش این بی تدبیری ها و تعلل ها در پیکره جنگل ها بریزیم.
گزارش مکتوب از : اعظم قربانی