دبیرکل حزب الله لبنان در بخش دیگری از سخنرانی خود گفت: هنگامی که بحرانهای اقتصادی، معیشتی، مالی و پولی و مسائل مشابه که مردم لبنان را به خود مشغول کرده است بررسی میکنیم، با دو مرحله مواجه میشویم. طبیعتا برخی موضوعات وجود دارند که باید مطرح شوند تا مردم با آن همراهی کنند و همه ما باید با این چالشها و خطرات و تهدیدات مقابله کنیم و آنگونه که لبنانیها دارای فرهنگ و آگاهی سیاسی هستند، بسیاری از آنها آگاهی و فرهنگ اقتصادی نیز دارند، ولی باید این فرهنگ تعمیم داده شود تا همگان با هم همراه شوند و هر یک مسئولت خود را به عهده بگیریم.
سید مقاومت در ادامه افزود: مرحله نخست، خارج کردن لبنان از بحران اقتصادی و رسیدن به مرحله سلامت و ثبات اقتصادی است. این یک سرفصل و نقطه آغاز بسیار بزرگ است، زیرا ما ۸۰ تا ۱۰۰ میلیارد دلار بدهی داریم و با بحرانهای عمیق اقتصادی مواجه هستیم و در مورد سیاستهای اقتصادی قدیم و کنونی مناقشه وجود دارد. طبیعتا در این مرحله به حضور دولت و همه نهادهای دولتی و کل جامعه و حتی کمک خارجی نیاز است.
وی افزود: مرحله دوم این است که خطراتی در خصوص فروپاشی اقتصادی و مالی و همچنین گرسنگی وجود دارد و اینکه ما چگونه باید از آن جلوگیری کنیم. مسئله دیگر اینکه فروپاشی اقتصادی و مالی و گرسنگی چه پیامدهای اجتماعی و امنیتی بر مردم لبنان و ساکنان لبنان به دنبال دارد. این سرفصل باید هدف گذاری شود و همه باید در کنار هم برای محقق شدن آن تلاش کنیم.
دبیر کل حزب الله لبنان خاطر نشان کرد: اگر بخواهیم این هدف را محقق سازیم باید کشور، دولت و حکومت، نهادهای دولتی، ارتش، ملت لبنان و نیروهای امنیتی مقاومت کنند و میتوانند با تکیه بر این مقاومت و تجربههای کسب شده، مسیر را به سوی معالجه مرحله اول یعنی خروج کلی از بحران اقتصادی تکمیل کنند.
وی افزود: در شرایط فعلی نخستین چیزی که خواستار آن هستیم این است که لازم نیست همه ما تنها یک راه واحد انتخاب کنیم و در مورد آن به توافق برسیم. مثلا از آغاز بحران اخیر برخیها آمدند و گفتند سراغ صندوق بین المللی پول برویم. ما گفتیم مشکلی نیست و لبنانیها با این صندوق مذاکره کنند. اما هم زمان با این پیشنهاد، راه دوم و سوم و چهارم و پنجم را بررسی نکردیم و به دنبال راه حلهای دیگر نبودیم و منتظر نتایج مذاکره با صندوق بین الملی پول باقی ماندیم.
سید حسن نصرالله گفت: به فرض اگر پس از شش ماه و یکسال مذاکرات شکست بخورد و دولت لبنان اعلام کند شرایط این صندوق مناسب نیست و اجرای آن غیرممکن است؛ آیا پس از یک سال باید به دنبال راه حلهای دیگر باشیم؟ صحیح این است که مسیر مذاکره با صندوق بین المللی پول را متوقف و تعطیل نکنیم، ولی همزمان همه مسیرهای ممکن را برای جلوگیری از فروپاشی و سقوط اقتصادی و گرسنگی باز نگه داریم. بر این اساس، ما مجموعهای از نظرات و دیدگاهها را مطرح کردیم و یکی از آنها موضوع نگاه به شرق بود.
دبیر کل حزب الله لبنان همچنین افزود: نکته دیگر اینکه لازم نیست لبنانیها به حالتی از تسلیم شدن و ناامیدی دچار شوند و بگویند آمریکا فشار آورده و حلقه را تنگ و انجام هر کاری را ممنوع کرده است. خیر؛ همچنین جایز نیست گرفتار انتظار منفی شویم و منتظر بمانیم ببینیم صندوق بین المللی پول چه تصمیمی میگیرد یا آیا آمریکا لبنان را از تحریمها معاف میکند یا خیر؟ یا تحولات در منطقه به کدام سو میرود در حالی که خود در آن تأثیری نداشته باشیم. این مسیر اشتباهی است.
وی تصریح کرد: لازم است دولت و ملت لبنان هر دو فعال و تأثیر گذار باشند. همه باید فعال و در تحرک باشند و هر مسیری را که ممکن است یا احتمال دارد ما را به نتیجه برساند، آزمایش کنیم تا به نتیجه مورد نظر برسیم. در حال حاضر مردم لبنان با تهدید فروپاشی و سقوط و گرسنگی زندگی میکنند و این خطرناکترین تهدیدی است که یک مردم و دولت با آن مواجه میشوند. در شرایط فعلی سؤال این است آیا باید تسلیم تهدید شویم یا باید تهدید را به فرصت تبدیل کنیم؟
سید مقاومت تاکید کرد: من به همه مردم لبنان میگویم ما دولت و مردم لبنان میتوانیم تهدید را به فرصت تبدیل کنیم. بلکه برعکس، این تهدید میتواند به عاملی برای برداشتن گامهای بسیار مهم نه فقط برای نجات لبنان بلکه قرار دادن آن در مسیر صحیح به سوی ثبات و قدرت و ثبات اقتصادی و خروج از تراکم سیاستهای اشتباه گذشته منجر شود. از این رو با ذهنیت امیدوارانه و اعتمادمان به توان برخاستن و قدرت تبدیل تهدید به فرصت باید با مشکلات تعامل کنیم.
وی افزود: نباید از موضع یأس، تسلیم شدن و ناتوانی و ضعف با مسائل مواجه شویم. ما میتوانیم خیلی کارها انجام دهیم. هنگامی که از برخی گزینهها برای مقابله با مشکلات سخن میگوییم، چارچوب کلی این است که چرخ اقتصاد را به حرکت درآوریم. سپس به موضع تولید و تولید کشاورزی و صنعتی میرسیم و من میخواهم در سخنان خود به این دو بخش توجه ویژهای نشان دهم. مثلا هنگامی که در مورد چین سخن میگوییم؛ چین به ما و دولت لبنان گفته است شرکتهای بزرگ این کشور حاضرند بیایند و میلیاردها دلار در لبنان سرمایه گذاری کنند. خیلی طبیعی است که دولت لبنان در این زمینه پیش قدم شود، چرا که ما در دایره تهدید و خطر هستیم و دولت باید به عنوان مسئول با طرف چینی وارد مذاکره شود که این کشور چه امکاناتی در اختیار دارد و چه شرایط و منافعی دارد و ما نیز چه منافعی داریم.
وی در ادامه گفت: از طرف دیگر، برخی طرفهای لبنانی دچار شک و تردید شده اند و معتقدند چین اصلا آمادگی و تمایل کمک ندارد و نمیخواهد در لبنان سرمایه گذاری کند و از لبنان دست کشیده است و به خاطر لبنان با آمریکا وارد اختلاف نمیشود. ما میگوییم اجازه دهید طرف لبنانی با طرف چینی وارد مذاکره شود و از این طریق شک را به یقین تبدیل کنیم. ما نمیگوییم نیروهای سیاسی و حزب الله و فلان حزب و جریان و جنبش با چین وارد مذاکره شوند، بلکه دولت لبنان و متخصصان در این خصوص باید وارد مذاکره شوند.
سید حسن نصرالله افزود: در مورد طرح مذاکره با چین برای اینکه میزان کارآمدی این طرح را بسنجید، به واکنش خشمیگن آمریکا دقت کنید. از پمپئو گرفته تا دیوید شنکر و برخی دستیاران وزارت امور خارجه آمریکا و حتی سفیر آمریکا در لبنان در مورد شرکتهای چینی و چین و در مورد میزان تکنولوژی و تکنیک شرکتهای چینی صحبت کردند و اینکه شرکتهای چینی اگر به لبنان بیایند باید از لبنان جاسوسی کنند و اگر اختلالی در تعهدات مالی به وجود بیاید، چین منابع دولتی را مصادره خواهد کرد و هراس افکنیهای مشابه. این موضع گیری آمریکا بیانگر این است که این گزینه، گزینه مفید و خوبی است. پس از مطرح شدن این گزینه، آمریکا نه از طریق دست نشاندهها و متحدان و دوستان خود در لبنان بلکه به صورت مستقیم با این طرح مخالفت کرد و لبنان را از ارتباط با چین ترساند. این یعنی ارتباط با چین دروازهای است که لبنان را از محاصره و حلقه تنگ آمریکا خارج میکند.
سید حسن نصر الله افزود: نکته دیگر، طرح استفاده از عراق برای رهایی از محاصره و تنگنای اقتصادی لبنان است. ما از برادران عراقی تشکر میکنیم، زیرا برخی وزرای عراقی به لبنان آمدند و با مسئولان لبنانی و نخست وزیر و مسئولان مربوطه دیدار کردند و فضای مثبتی بر این دیدارها حاکم بود که در رسانهها منعکس شد.
وی افزود: من بار دیگر تأکید میکنم عراق فرصت بسیار بزرگی برای لبنان است. عراق کشوری باز و در عین حال دوست است و روابط بین دولت و ملت لبنان و عراق در سطح عالی است و عراق به لحاظ اقتصادی کشور بسیار مقتدری است. در بخشهای بازار و تولیدات کشاورزی و صنعتی و گردشگری پزشکی و دینی میتوان به طور متقابل زمینه سازی نمود و منابع مالی را برای کشور جلب و فرصتهای شغلی ایجاد کرد و بخشهای اقتصادی را احیا کرد. با این وجود، برخیها همچنان منتظر هستند و میگویند این مسئله ممکن است مناسب نباشد چرا که اگر آمریکا به دولت عراق فشار آورد، همه چیز به هم میخورد. نه، مطلوب این است آنگونه که هیئت عراقی به لبنان آمد، دولت لبنان نیز یک هیئت تشکیل دهد و این مذاکرات را تکمیل کند تا به نتیجه برسد.
نکته سومی که مطرح کردیم این بود که بانک مرکزی مجبور است میلیاردها دلار برای تأمین نیازمندهای لبنان در زمینه فرآوردههای نفتی پرداخت کند. اما اگر به برادران خود در ایران بگوییم بنزین، نفت، گاز، مازوت و مشتقات نفتی را با لیره لبنانی به ما بفروشید، این اقدام باعث تأمین ارز برای بانک مرکزی و تحرک خوب اقتصادی میشود. این مبلغ اگر در بانک مرکزی اندوخته شود، میتواند در اختیار بانکها قرار گیرد و مشکلات سپرده گذاران را حل کند. این طرح نتایج و برکتهای زیادی در پی دارد.
سید مقاومت خاطر نشان کرد: من نمیخواهم در مورد پاسخ برادران ایرانی پیش داوری کنم چرا که آنها در لحظه مناسب موضع رسمی خود را اعلام خواهند کرد. اما میتوانم به مردم لبنان بگویم من نتیجه بخش بودن این طرح را برای شما ضمانت میکنم. به هر حال، مذاکره در این خصوص را با مسئولان دولت لبنان در آرامش آغاز کرده ایم تا به دور از رسانهها و هیاهوی رسانهای این گزینه را بررسی کنند. ما معتقدیم این گزینه دارای فوائد بسیاری است، از جمله تأثیر مثبت بر داراییهای بانک مرکزی و بانک ها، سپرده گذاران، بخش کشاورزی و صنعت و کارخانههای برق و ارزش پول ملی. در این طرح نیز برخی شک و تردید و هراس افکنی میکنند، ولی این باعث نمیشود ما متوقف شویم. نتیجه چه خواهد بود، ما نمیدانیم، ولی ما باید تلاش کنیم تا وجدان مان آسوده باشد. حتی در مورد سوریه و قانون سزار نیز جایز نیست کشور تسلیم این قانون شود. بلکه استثناهایی وجود دارد و نباید تسلیم این قانون شد.
وی گفت: به هر حال نتیجه کلی این رویکرد، مقابله با گرسنگی و فروپاشی اقتصادی است و به لبنانیها امیدواری میبخشد که همه ما عاجز و تسلیم نیستیم. این رویکرد پیام قوی برای آمریکا و غیر آمریکا ارسال میکند مبنی برا اینکه ما به کسی که میخواهد لبنان را محاصره کند، میگوییم خیر. لبنان گزینهها و مسیرها و دروازههای دیگری در اختیار دارد و شما نخواهید توانست لبنان را محاصره یا خفه یا گرسنه کرده و ساقطش کنید.
سید حسن نصر الله در ادامه سخنانش گفت: سیاستهای اقتصادی لبنان در طول چند دهه، بر بخش بانکی و تقویت آن و بخش گردشگری و توسعه فرودگاه ها، بنادر و بزرگراهها و بزرگراه عربی، هتلها و در مجموع بخشهای خدماتی متمرکز بوده است. این سیاست عملا در چارچوب یک رویکرد و دیدگاه بوده است و ما در مورد درستی و نادرستی آن اظهار نظر نمیکنیم. اما نتیجه این سیاست چه بوده است؟ نتیجه این بوده است که دو بخش کشاورزی و صنایع ضربات و خسارتهای زیادی متحمل شده اند و هر دو بخش با وجود همه شرایط لبنان در دوران پیش از جنگ داخلی و همزمان با آن و پس از تجاوز سال ۱۹۸۲ اسرائیل و در دهه ۹۰ و پس از آن هر دو بخش مقاومت کرده اند. حال اینکه سیاستهای اقتصادی به دلایل مختلف به فروپاشی این دو بخش منجر شده است. از جمله اینکه در بخش کشاورزی، هیچ حمایتی وجود نداشته و از کشاورزان پشتیبانی نشده است. بودجه وزرات کشاورزی مبلغ اندکی بوده و حمایت مالی از طرحها و سرمایه گذاریهای کشاورزی وجود نداشته است و این مسئله هزینه تولید را افزایش داده و کمک به کشاورزان هزینه تولید را برای آنان کاهش نداده است. با افزایش هزینه تولید، هیچ امکانی برای وارد کردن تولیدات کشاورزی به بازار لبنان و بازارهای خارجی وجود نداشته است. به همین خاطر، کشاورزان -آنگونه که در سالهای اخیر شاهد بوده ایم- تولیدات و میوههای خود را به نشانه اعتراض به خیابانها میریزند. با این اوصاف میتوان گفت لبنان کشور کاملا مصرف کنندهای است که حتی مواد غذایی و سادهترین مصنوعات خود را از خارج وارد میکند. اما ما باید در این شرایط تهدید را به فرصت تبدیل کنیم و این مشکل را حل کنیم. چرا که این مشکل، همه مردم لبنان را تحت فشار قرار داده است و همه از فروپاشی و سقوط و گرسنگی هراس دارند. اما چاره چیست؟ چاره این است که به یک کشور تولید کننده تبدیل شویم. اوضاع اقتصادی بین المللی و منطقه ای، ارزش پولهای ملی، حتی اوضاع اقتصادی آمریکا، اوضاع سیاسی بین المللی و منطقهای و تحولات مربوط به جنگ و صلح و تنش و آرامش هر چه باشد، از شروط زندگی شرافتمندانه و عزتمندانه برای هر ملتی این است که ملتی تولید کنندهای باشد. این مسئله از جمله بدیهیات است. آیا کسی میتواند بدون اکسیژن و آب زندگی کند؟ دو بخش کشاورزی و صنایع برای هر ملتی مثل اکسیژن و آب است. اگر از باب تشبیه بخواهم سخن بگوییم ما در سیاستهای قدیم خود با اکسیژن و آب وارداتی زندگی میکردیم. ما دو بخش کشاورزی و صنایع خود را کنار گذاشته ایم و هر آنچه را میپوشیم و استفاده میکنیم و میخوریم و مینوشیم باید از خارج وارد شود. ما میخواهیم این معادله را تغییر دهیم و این مهم، با پیش رفتن به سوی کشوری تولید کننده محقق میشود. در این خصوص مسئولیت به عهده دولت لبنان و پارلمان و رؤسا و ملت است. دولت لبنان باید برای احیای دو بخش کشاورزی و صنایع عملا وارد میدان شود و از شعار دادن و سخنرانی و رؤیا پردازی دست بردارد. لازم است همه نیروهای سیاسی، فراکسیونهای پارلمانی، دولت و مسئولان همه با هم برای احیای این دو بخش مسئولیت خود را به عهده بگیرند. ملت لبنان نیز در این خصوص مسئولیت دارد بلکه بخشی بزرگ و عامل اساسی در این نبرد است. ما چارهای نداریم جز اینکه کشاورزی کنیم و در بخش صنعت سازندگی کنیم. ما شاء الله، ما به نسبت زمینهای کشاورزی گستردهای داریم و آب و هوا و طبیعت لبنان مناسب است و بارندگی در سالهای اخیر فراوران بوده است. از این رو فقط به تصمیم گیری و اراده و تلاش و کار نیاز داریم. در بخش صنایع نیز به همان ترتیب به هدایت و راهنمایی کردن مردم و حمایت از آنان نیاز داریم. من میخواهم امروز به اسم حزب الله و نه به اسم دولت لبنان یا هر طرف دیگری از مردم لبنان بخواهم به میدان نبرد احیای دو بخش کشاورزی و صنایع وارد شوند. ما از آنان میخواهیم نهضت کشاورزی و صنعتی را به عنوان شرط ضروری برای مقاومت و مقابله با گرسنگی و باقی ماندن در حیاتِ با عزت آغاز کنند. در مرحله بعد باید بگویم ما به عنوان حزب الله تصمیم گرفته ایم و اعلام میکنیم همانگونه که مقاومت نظامی برای آزادسازی خاک و مقابله با تروریستهای تکفیری، نبرد مشترک لبنان و مردم لبنان بود و برخیها از آن شانه خالی کردند، مقابله با فروپاشی و گرسنگی نیز نبرد مشترک لبنان و مردم لبنان و همه ساکنان خاک لبنان است و جایز نیست کسی از آن شانه خالی کند و بر این اساس، ما دقیقا مثل گذشته و با تمام توان و امکانات انسانی و مادی و روابط خود، در قلب این نبرد و چالش خواهیم بود. ما خواهان همکاری با همه طرفها هستیم. در دوران کرونا هنگامی که همه لبنانیها همکاری کردند، ما نیز با قدرت حضور داشتیم و شاهد بودیم اوضاع کشورمان تا حدودی معقول بود. در این چارچوب، به همه مردم لبنان و به ویژه به هواداران مقاومت میگویم ما در طول همه سالها و دهههای گذشته یک شعار داشته ایم و همیشه گفته ایم در هر جایی که باید حضور داشته باشیم، حضور خواهیم داشت و در هر جایی که واجب بوده حضور داشته باشیم، حضور داشته ایم و دستاورد کسب کرده ایم و پیروز شده و دست بالا را داشته ایم. در نبرد مقاومت و آزادسازی و در مقابله با همه موجهای تروریستی- تکفیری و در مقابله با طرحهایی که خواسته اند بر منطقه ما تحمیل کنند از جمله طرح خاورمیانه جدید و سایر توطئهها نیز این گونه بوده است. هنگامی که تعیین کرده ایم در میدان مشخصی باید حضور داشته باشیم، حضور داشته ایم و پیروز شده ایم. من امروز میخواهم به برادران و خواهرانم به مردان و زنان و خردسالان و بزرگسالان بگویم ما در میدان نبرد در دو بخش کشاورزی و صنعت در هر جایی که لازم باشد حضور داشته باشیم، حضور خواهیم داشت و باید در این میدان مبارزه جدید حضور داشته باشیم. به این معنی که همه ما باید در چارچوب امکانات فراهم شده به کشاورز و صنعت کار تبدیل شویم. باید بدانیم که کشاورزی کردن عیب و عار نیست و اگر بزرگ و کوچک ما در زمینهای کشاورزی کار کنند عیب و عار نیست بلکه افتخار است و بسیاری از انبیا و پیامبران در طول تاریخ کشاورز و چوپان بوده اند. حزب الله دغدغه همه مردم لبنان و همه مناطق لبنان را دارد و اصول و موازین انسانی و اخلاقی حکم میکند ما چنین موضعی داشته باشیم. ما در این خصوص تصور و دیدگاه تکامل یافتهای داریم و دست مان برای همکاری به سوی همه طرفها دراز است.
دبیر کل حزب الله لبنان با بیان اینکه تاریخ ۷/ ۷/ ۲۰۲۰ را تقریبا به صورت عمدی انتخاب کرده است تا موضوع مهم و سرنوشت سازی را در آن اعلام کند که در یادها ماندگار باشد، گفت: ما در این روز اعلام میکنیم -هر چند این اعلامی رسمی نیست و فقط در چارچوب مقاومت مردمی قرار دارد دقیقا همان گونه مقاومت در لبنان در سال ۱۹۸۲ با تصمیم گیری رسمی و دولتی آغاز نشد و بلکه تصمیمی مردمی بود- باید به سوی جهاد کشاورزی و صنعتی و مقاومت کشاورزی و صنعتی و نهضت کشاورزی و صنعتی پیش برویم. ما از این تاریخ به بعد باید برای پیش رفتن در این مسیر، فکر و برنامه ریزی کنیم. باید تلاشهای مردمی و دولتی در این زمینه یکدیگر را تکمیل کنند تا از مرحله گرسنگی و سقوط و ترس و نگرانی عبور کنیم و وارد مرحله خروج راهبردی از بحران اقتصادی شویم.
سید حسن نصرالله در ادامه سخنرانی خود ضمن آنکه دولت آمریکا را ظالم ترین، تروریست ترین و وحشی ترین دولت روی زمین خواند از اقدام قاضی لبنانی به واکنش در برابر مداخله های بی شرمانه سفیر آمریکا در امور داخلی لبنان قدردانی و تجمید و این سؤال را مطرح کرد اگر سفیر لبنان در آمریکا به برخوردهای دولت آمریکا با تظاهر کنندگان سیاه پوست و سفید پوست واکنش نشان می داد و اظهار نظر می کرد با او چه می کردند؟
دبیر کل حزب الله لبنان در ادامه گفت «در زمینه مسائل سیاسی، درباره موضوعی سخن می گوییم که به مداخلات آمریکا در لبنان، عملکرد واضح و علنی تر وزارت خارجه آمریکا در لبنان به ویژه سفیر این کشور در بیروت مرتبط است. طی ماه های گذشته وقتی که سفیر جدید آمریکا در لبنان فعالیت های خود را آغاز کرد، به جای اینکه به توافق های بین المللی و نقش سفرا پایبند باشد، در قبال لبنان به گونه ای رفتار کرد که گویی فرمانده نظامی و نماینده والامقامی است یا از قدرت روحی برخوردار است و همگان باید از وی بترسند، به وی گوش فرا دهند و موافقت وی را کسب کنند. وی مداخلات خود را آغاز کرد و آمار مداخلات وی وجود دارد، زیرا تحرکات وی بسیار علنی بود. برای مثال، نصب و عزل های مالی چه ارتباطی به سفیر آمریکا دارد که می آید و می گوید فلانی باید روی کار بیاید و فلانی نباید در فلان سمت فعالیت کند. این اتفاق افتاد. وی در خصوص بسیاری از مسئولان سخن گفت و بسیاری از مسئولان را تهدید کرد. وی گفت فلانی باید نایب رئیس بانک لبنان باشد و نام وی را ذکر کرد و در ادامه گفت اگر فلانی نایب رئیس بانک نشود، باید رئیس کمیته نظارت بر بانک ها باشد. ممکن است یکی بگوید این چیز جدیدی نیست. قسمت جدید این موضوع آن است که این اقدامات به شکل علنی انجام شد و همه مردم لبنان از این موضوع آگاه شدند. از مسئولان لبنانی بپرسید که سفیر لبنان نزد آنها نام فلان شخص را برده و گفته است که وی را در سمت نیابت رئیس بانک لبنان قرار دهید. اگر نایب رئیس بانک نشود، در سمت ریاست کمیته نظارت بر بانک ها قرار بگیرد. بدتر از آن، وی گفته است اگر فلانی را در این سمت قرار ندهید، وای بر شما! این سفیر است؟ این چه رفتاری است؟ در کشور گفته می شود و معلوم است که اگر فلانی بر سر کار نیاید، پولی در کار نخواهد بود. این کشور دوست لبنان است یا کشور استعمارگر؟ کشورهای استعمارگر هستند که به این روش رفتار می کنند.
موضوع دیگر اینکه طی روزهای گذشته اتفاقی روی داد که شاید یکی از عللی است که این تصور ایجاد شد که تغییرات دولتی روی می دهد. برخی از اصحاب فرهنگ به الهی بودن آمریکا متعقد هستند؛ یعنی اگر آمریکا چیزی بگوید، عملی می شود. خب طرف های متعددی این موضوع را از سفیر آمریکا نقل کردند که کار این دولت پایان یافته است و باید سرنگون شود. این ملت و مجلس لبنان است که تعیین می کند دولت لبنان بماند یا نماند؛ نه سفیر یا وزارت خارجه آمریکا. با این حال وی در این مسائل مداخله می کند. فراتر از این موضوع، می گوید بیایید در خصوص ماهیت و ساختار دولت احتمالی آینده لبنان بحث و گفتگو کنیم. این سخنان به معنای مداخله آشکار و علنی در مسائل لبنان نیست؟ من می گویم پس از این اقدامات خطرناک تر و بدتری روی خواهد داد. وقتی که سفیر آمریکا در کانال های تلویزیونی لبنانی و غیر لبنانی، به یکی از گروه های مهم لبنان حمله می کند. نمی خواهم حزب الله را بستایم و از جایگاه مردمی، سیاسی و پارلمانی و تاثیرگذاری آن در کشور و منطقه سخن بگویم. غیر از من باید در خصوص این موضوع سخن بگویند. اما در هر صورت حزب الله حزب لبنانی است که از محبوبیت زیادی برخوردار است. نمایندگانی در پارلمان دارد و در حیات سیاسی لبنان مشارکت می کنند. سفیر آمریکا در لبنان هر روز به این حزب حمله می کند و آن را با بدترین صفات مانند تروریست، دزد و تاجر مواد مخدر با گروهک های مختلف توصیف می کند. این در حالی است که دولت لبنان در این خصوص سکوت اختیار کرده است. هیچ کلامی بر زبان نمی آورد. برخی از اصحاب رسانه، سیاستمداران و گروه های سیاسی این موضوع را دنبال می کنند و به وی پاسخ می دهند. اما وی به راحتی کار خود را انجام می دهد. هر روز با حمله به این حزب، توهین می کند. خطرناک تر از این موضوع، اقدام وی در تحریک برخی از لبنانی ها علیه یکدیگر است. سفیر آمریکا نزد رهبران سیاسی در لبنان می رود و آنها را علیه حزب الله و متحدان مقاوت تحریک می کند. عرصه داخلی لبنان را به سمت درگیری، فتنه و جنگ داخلی سوق می دهد. آیا در قبال این رفتارها می توان سکوت کرد؟ همچنین باید نقش سفارت آمریکا به سیاست های تحریم ها، تهدید و جلوگیری از ورود دلار به لبنان، جلوگیری از سرمایه گذاری در لبنان، ارعاب کشورها، شرکت ها، دولت و مسئولان لبنان را به این اقدامات بیافزاییم. این موضوع کاملا رد می شود. امروز از جانب ملت لبنان، همه گروه های سیاسی، دولت و حکومت لبنان و همچنین از جانب گروه هایی که می گویند گروه های حاکمیتی هستند این اقدامات را محکوم می کنم. در لبنان سفیری وجود دارد که در عزل و نصب ها، دولت و اوضاع اقتصادی مداخله، به لبنانی ها حمله و آنها را به درگیری و فتنه تحریک می کند. در این میان، یک قاضی شریف و ملی گرا آمد که در قبال تحرکات سفیر آمریکا در لبنان و رفتار رسانه ها حکم صادر کرد. کاری ندارم که این اقدام قانونی یا غیر قانونی است؛ اما اینکه یک قاضی لبنانی چنین کاری انجام می دهد، نشان می دهد که در لبنان قضات شریف، شجاع و ملی گرایی وجود دارد. اما سفارت و سفیر آمریکا آزرده خاطر شدند و دولت لبنان عذرخواهی کرد. کاری به این موضوع ندارم که در رسانه ها مطرح می شود مبنی بر اینکه اگر سفیر لبنان در آمریکا در خصوص اتفاقاتی که اکنون در این کشور روی می دهد، عملکرد دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در کنترل ویروس کرونا و اقدامات وی در قبال سیاه پوستان و سفیدپوستان و نژادپرستی وی سخن می گفت، در آمریکا با وی چه کاری می کردند. نمی خواهیم در خصوص این موضوع سخن بگوییم. اما بسیاری از مردم از آزادی رسانه ها در لبنان و حاکمیت لبنان سخن گفتند و از آن دفاع کردند. چطور آزادی و بردگی با هم قرین می شوند؟ دست برداشتن از حاکمیت، به منزله بردگی است. این دو موضوع با یکدیگر سازگار نیستند و در کنار هم نمی آیند. این موضوع را می خواستم بیان کنم. محمد مازح قاضی لبنانی از سر ملی گرایی، هوشیاری، مسئولیت پذیری و درک خود برمی خیزد و در قبال سفیری که تحریک، متهم و توهین می کند و به سمت فتنه پیش می رود و به ملت لبنان تجاوزگری می کند، واکنش نشان می دهد. از آنجا که نخستین بار است که در خصوص این موضوع سخن می گویم، شخصا به این قاضی و مانند وی و همه افراد ملی گرا، شریف و شجاع افتخار می کنم که در این برهه دشوار مقابل سیاست های آمریکا و دولت های این کشور می ایستند؛ زیرا بهترین جهاد سخن حقی است که در برابر حاکم ظالم بیان شود. اکنون ظالم ترین، تروریست ترین، وحشی ترین حاکم روی زمین دولت آمریکا است. امیدواریم که دستگاه قضائی لبنان در واکنش به رفتار این قاضی تجدید نظر کند و در قبال وی با همان ملی گرایی، شرافت، شجاعت و احترام این قاضی، رفتار کند. »
دبیرکل حزب الله لبنان در ادامه سخنانش با هشدار به سفیر آمریکا در بیروت درباره دخالت در مسائل داخلی لبنان گفت دست آمریکا برای کشورهای منطقه رو شده است.
سید حسن نصرالله گفت: ”در این زمینه (مسئله دخالت سفیر آمریکا در لبنان) اینطور گفته شد که برای جلوگیری از تحرکات سفیر آمریکا باید از راههای قانونی پیروی کرد. بسیار خوب، قبول! ان شاء الله نمایندگان ما در فراکسیون وفاداری به مقاومت (در پارلمان لبنان) ـ البته از نمایندگان دیگر (احزاب) درخواست نخواهیم کرد و به هیج وجه نمیخواهیم کسی را در معذوریت قرار دهیم ـ که نمایندگان منتخب مردم لبنان هستند دادخواستی تهیه و از راههای قانونی آن را به وزارت امور خارجه لبنان ارائه خواهند کرد که در آن از وزارت امور خارجه لبنان میخواهیم سفیر آمریکا در بیروت را احضار کند و از او بخواهد به پیمان وین (درباره روابط سیاسی) و توافقنامهها و قوانین بین المللی پایبند باشد. این یک راه (برای اعتراض به سفیر آمریکا) است. اما کافی نیست. مردم در لبنان مسئولیت دارند. (این مسئولیت شامل) سیاستمداران، گروههای سیاسی، مردم لبنان، نخبه ها، روزنامه نگاران و بزرگ و کوچک میشود. باید به سبب این مسئله فریاد اعتراض بلند شود ـ البته نه برای دفاع از حزب الله ـ به خدا قسم نمیخواهیم کسی از ما دفاع کند، اما باید (این فریاد) برای دفاع از لبنان باشد. باید (این فریاد) برای گرسنگی لبنان، محاصره لبنان و اعتراض به سوق دادن لبنانیها به جنگ و (اعتراض به) دخالت متکبرانه (یک کشور) برای تحمیل گزینهها یا دولتها بر مردم لبنان باشد، در حالیکه این مسئله هیچ ارتباطی به آن (کشور) ندارد. (این فریاد اعتراض) باید برای دفاع از خودتان (مردم لبنان) باشد، در غیر این صورت (سفیر آمریکا) را رها کنید تا هر کاری خواست انجام دهد. در این زمینه (دخالت سفیر آمریکا) میخواهم بگویم که من امیدوارم ـ البته من امروز تلاش میکنم تا چارچوب مناسب سخنرانی را حفظ کنم ـ سفیر آمریکا در تلویزیونها (شبکه های) مختلف برای ما و مردم لبنان درباره آزادی، حاکمیت و حقوق بشر سخنی نگوید. لطفا این گونه نباشد. چون تو (سفیر آمریکا) نماینده کشوری هستی که در آن جنگهایی که به پا کردید، میلیونها نفری که کشتید، میلیونها نفری که آواره کردید، داراییهای هنگفت و منابع طبیعی فراوانی که غارت کردید و همچنان در حال غارت آن هستید، جنگهایی که همچنان آغاز میکنید و قتلهایی که همچنان در سراسر جهان مرتکب آن میشوید و همچنین رویدادهایی که در آمریکا روی میدهد و رفتار غیرانسانی که در قبال مردم خود دارید و تبعیض نژادی و ... برای منطقه و جهان آشکار شده است. از این رو تو به هیچ وجه حق نداری که در جایگاه معلم، استاد یا نصیحت کننده باشی. تو در جایگاهی نیستی که در لبنان درباره حقوق بشر سخن بگویی. تو، کشورت و دولت تو (آمریکا) ارتباطی با حقوق بشر دارید؟! اگر نخواهیم درباره اقدامات کشورت در منطقه سخن بگوییم و فقط درباره این اقدامات در لبنان سخن بگوییم شامل اینها میشود: جنگهای اسرائیل علیه لبنان که قبل از سال ۸۲ (میلادی) آغاز شد، حمله سال ۸۲ (به لبنان) و دهها هزار نفر از مردمی که کشته یا زخمی شدند و خانههایی که ویران شد. آیا شما هیچ ارتباطی به این جنگها نداشتید؟ این شما بودید که از (این جنگها و اسرائیل) حمایت و به آن کمک میکردید. (شما از) همه جنگهای اسرائیل علیه لبنان حمایت میکردید. ما اکنون در ماه تموز (ژوئیه) هستیم که مصادف است با جنگ تموز (جنگ ۳۳ روزه) که تصمیم گیرنده و اداره کننده این جنگ، آمریکا بود. همه مردان، زنان و کودکانی که در این جنگ کشته شدند و همه ویرانیها در جنگ تموز با تمایل کشور جنایت کار و قاتل تو صورت گرفت، کشوری که از اسرائیل حمایت و از آن دفاع میکند و اسرائیل را تحریک میکند. اینها نیازی به ادله ندارد. مگر مردم لبنان اینها را نمیدانند که بخواهیم درباره این موضوع بحث کنیم؟ حتی درباره گروههای تروریستی و تکفیری، ترامپ رئیس جمهور تو اذعان کرد که دولت سابق تو (دولت آمریکا) داعش و این گروههای تروریستی را در منطقه به وجود آورد و او (ترامپ) کلینتون را متهم کرد. آیا (هیلاری) کلینتون لبنانی است یا اینکه باراک اوباما، سوری یا فلسطینی است؟ هر دو آنها آمریکایی هستند و رئیس جمهور و وزیر امور خارجه بودند. این شما بودید که تروریسم تکفیری را آوردید و از تروریسم اسرائیل حمایت میکنید. شما امروز (با ظلم به) فلسطینیان به اسرائیل، قدرت و توانایی میبخشید و اراضی باقی مانده آنها را در کرانه باختری رود اردن غصب میکنید. از اینرو این مسئله به تو هیچ ارتباطی ندارد، به خودت احترام بگذار و حرمت خود را حفظ کن و تا همین جا دست نگه دار. دست آمریکا برای کشورهای منطقه رو شده است. البته این سخنان را به او (سفیر آمریکا) میگویم، چون او نماینده کشورش است و این مسائل (که به آن اشاره کردم) شامل وزارت امور خارجه و همه دولت آمریکا میشود و خدا را شکر همه آنها سر و ته یک کرباس هستند. “
دبیرکل حزب الله لبنان در ادامه گفت: نصیحتی برای دولت آمریکا و سفیرش در بیروت دارم؛ شما جنگی ضد لبنان به راه انداخته اید و از انباشت مشکلات اقتصادی سی یا چهل سال گذشته که لبنان را به این وضع کشانده است، بهره برداری میکنید. علت مشکلات اقتصادی، مالی، پولی و معیشتی در لبنان، سیاستهای اشتباه پی در پی، فساد، هدر دادن اموال، سرقت، اختلاس، بی مسئولیتی، شرایط داخلی و منطقه ای، مهاجرت، جنگها و مسائل دیگر است. اینکه مسئولیت همه این ناکامیها بر عهده حزب الله قرار داده شود، غیرقابل قبول است و مردم لبنان هم آن را نمیپذیرند. امروز ملت لبنان با بحران اقتصادی مواجه شده است و شما (آمریکا) از این موضوع سوءاستفاده و لبنان را محاصره کرده اید تا خواستههای خود را بر آن تحمیل کنید. مهمترین هدف شما، منزوی کردن حزب الله و تضعیف آن و پایان دادن به مقاومت در لبنان با تحمیل گرسنگی به مردم و شوراندن آنها ضد مقاومت و سرخورده کردن حامیان مقاومت است. جنگ ها، ترورها، اقدامات اسرائیل و تکفیریها و در یک کلام همه تلاشهای شما ناکام مانده و این آخرین سلاح در دست شماست. من میخواهم شما را نصیحت کنم.
اول اینکه این گزینه هم به نتیجه نخواهد رسید. حزب الله و مقاومت در لبنان تسلم نمیشوند. نکته دوم را با تحلیلی علمی بیان میکنم، شعار نمیدهم. سیاستی که شما در قبال لبنان در پیش گرفته اید، مثل همه آنچه در قبال منطقه انجام میدهید یعنی سیاست در تنگنا قرار دادن و محاصره و تحریم، مطمئن باشید که حزب الله را نه تنها تضعیف نمیکند بلکه بر قدرت آن میافزاید. حتی بر عکس، متحدان شما را ضعیف خواهد کرد و از نفوذ شما خواهد کاست. سیاست اعمال شده شما باعث شورش پایگاه اجتماعی مقاومت علیه آن نخواهد شد بلکه همبستگی آنها را به مقاومت افزایش خواهد داد. در برابر سیاستی که شما ضد مردم لبنان در پیش گرفته اید، در نهایت اگر کشور را به سوی فروپاشی و گرسنگی ببرد، هیچ پناهی جز مقاومت و متحدان داخلی و منطقهای آن وجود نخواهد داشت. شما با این سیاست باعث میشوید که لبنان به طور کامل به دامان محور مقاومت و حزب الله وارد شود. این سخن را بشنوید و به خوبی آن را تحلیل کنید. به همین علت من از شما میخواهم که دست از این سیاست بردارید و ملت لبنان را آزار ندهید. مردم لبنان را به رنجی که نتیجهای برایتان ندارد وارد نکنید. شما نه براساس قانون بین المللی و نه براساس هیچ قانون دیگری اجازه ندارید گروه و جامعهای را مجازات کنید یا بر آنها فشار وارد کنید یا یک ملت را اذیت کنید و آن را تحت محاصره قرار دهید. همانطور که با سوریه، عراق، ایران، ونزوئلا، کره شمالی و کوبا انجام داده اید و همچنان انجام میدهید. این سیاست ثمرهای نخواهد داشت.
جملهای هم در مورد اوضاع منطقه میگویم. از اینکه سخنانم طولانی شد از شما عذرخواهی میکنم، اما موضوع، موضوع مهمی بود.
خطرناکترین مسئلهای که امروز در حال انجام شدن است، صرف نظر از اینکه موفقیت آمیز باشد یا خیر، الحاق بخشهایی از کرانه باختری و دره اردن به رژیم غاصب صهیونیستی است. ملت فلسطین در این مبارزه تنهاست. ما با رهبران فلسطینی و گروههای فلسطینی در ارتباط هستیم. دیروز نامهای از اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس دریافت کردم. ما لبنانیها نباید مشغول بودن مان به وضعیت اقتصادی و معیشتی باعث فراموشی این موضوع شود. دولت، مقاومت و مردم باید با هم، کنار ملت فلسطین باشیم. دولت و مردم و احزاب سیاسی لبنان با همه توان در برابر این توطئه خطرناک میایستند، زیرا پیامدهای این توطئه فقط به فلسطینیان محدود نمیشود بلکه بدترین آثار آن برای لبنانیها خواهد بود. کشورهای منطقه باید صدایشان را بلند و موضع مقتدارنه خود را بیان کنند. برقراری ارتباط با رهبران و گروههای فلسطینی باید ادامه یابد تا همکاری در همه زمینهها عملی شود. این گونه میتوانیم با توطئهای که به اوج خود رسیده است مقابله کنیم. اکنون ما در لحظهای حساس، تاریخی و سرنوشت ساز قرار داریم.