جنبش ضد نژادپرستی در آمریکا
قتل جورج فلوید بحران هویتی در جامعه آمریکا را آشکار کرد
ماجرای کشته شدن جرج فلوید، بحران هویتی در جامعه آمریکا و شکاف طبقاتی در این کشور را برملا کرد.
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا و سیما به نقل از المیادین، درباره دلایل ادامه اعتراضات مردمی در آمریکا گفت: دونالد ترامپ در واقع عضو فعال حزب جمهوریخواه نبود، اما به علت آنکه جامعه آمریکا با بحران واقعی روبروست، توانست در حزب جمهوریخواه نفوذ کند.
به قدرت رسیدن ترامپ، یکی از نتایج این بحران بود. ترامپ برای پنهان کردن ابعاد بحران در جامعه آمریکا تلاش کرد. رواج رویکرد فاشیستی در جامعه آمریکا به علت بحران هویتی است که این کشور با آن روبروست. بحران مالی سال ۲۰۰۸ نزدیک بود باعث فروپاشی کامل اقتصاد آمریکا شود. پس اندازها و سرمایه گذاریهای همه مردم آمریکا در آن زمان از بین رفت و جنبش تصرف وال استریت به راه افتاد و چند ماه ادامه پیدا کرد.
خبرنگار این شبکه افزود: بنابر این آمریکا از بحران زیرساختی و واقعی رنج میبرد. در ظاهر نوعی رفاه و آسایش اقتصادی در آمریکا وجود دارد، اما شکافهای طبقاتی همچنان در حال گسترش است. شیوع ویروس کرونا و پیامدهای اقتصادی آن، واقعیتها را به صورت گسترده آشکار کرد. اعتراضات مردمی میتواند فرصتی برای اصلاح اوضاع آمریکا فراتر از مسئله نژادپرستی باشد. رواج نژادپرستی در آمریکا، نتیجه ماهیت نظام این کشور است و زیرساختهای نظام باید تغییر کند تا عدالت بیشتری در آن برقرار شود؛ و اقتصاد فرصتهایی برای همه ایجاد کند. شرکتهای داروسازی آمریکا برای به دست آوردن سود بیشتر، قیمت تولیدات خودشان را هر طور که میخواهند تعیین میکنند. به همین علت شرکتهای داروسازی و بیمه در آمریکا همواره سودهای سرشاری به دست میآورند. کشته شدن جورج فلوید، احساسات مردم آمریکا را برانگیخت. اما این احساسات در واقع به صورت پنهان وجود داشت. به همین علت شاهد ادامه اعتراضات هستیم.
وی خاطر نشان کرد: آمریکا همواره تلاش میکند اینطور جلوه دهد که به علت برتری قدرت نظامی و فناوری خود میتواند بحرانهایی را که با آنها روبرو میشود، حل و فصل کند. ترامپ حق دارد که هزینه سنگین انسانی و اقتصادی که آمریکا در جنگ افروزی برای سلطه بر جهان متحمل آنها شده است، پیامدهایی به همراه داشته است. با حرص و طمع نظام سرمایه داری، آمریکا از یک اقتصاد تولیدکننده به اقتصاد کاغذی تبدیل شده است که در آن ارزش شرکتها در بورس و به صورت فرضی مشخص میشود. بیشتر شرکتهای آمریکایی برای اینکه سود بیشتری به دست آورند، کارخانههای خودشان را به خارج آمریکا منتقل کردند.