آن سوی تبلیغات و جنگ روانی گسترده درباره زدن اهداف ایرانی در سوریه

یکی از محورهای تبلیغاتی که طی چند هفته گذشته در دستور کار رسانه های صهیونیستی قرار داشته و به کرات در برخی از رسانه های غربی و عربی هم بازتاب یافته طرح این ادعاست که این رژیم مرتب اهداف ایرانی را در سوریه مورد هدف قرار می دهد اما هیچ پاسخی از سوی ایران دریافت نمی کند. 
اما یافته های موجود نشان می دهد مراکزی که این رژیم ادعا می کند آنها را هدف قرار داده در بسیاری از موارد فاقد ارزش نظامی بوده و البته در موارد معدودی هم که این رژیم دست از پا خطا کرده و به اهداف ایرانی حمله کرده بلافاصله با پاسخ شدید و کوبنده مواجه شده که نمونه آن نابودی کامل و صددرصد پایگاه نظامی این رژیم در بلندی های اشغالی جولان بوده است که هیچ اثری از آن باقی نماند. 
بر این اساس کاملا مشخص است که اگر ایران پاسخی نداده به این دلیل بوده است که اولا ادعاهای این رژیم صحت نداشته و دوم اینکه ایران همواره با تدبیر و سنجیده عمل کرده و نمی خواهد با واکنش نابجا,  این رژیم و بخصوص نتانیاهو به اهداف تبلیغاتی و سیاسی خود دست یابد. 
حال سوالی که پیش می آید این است که این رژیم و شخص نتانیاهو از به راه انداختن این تبلیغات به دنبال چیست و چه اهدافی را دنبال می کند. از چند منظر می توان به این سوال پاسخ داد:
به لحاظ شخصی نتانیاهو علاوه بر اینکه در یکسال و نیم گذشته درگیر رقابت انتخاباتی داخلی برای سه انتخابات زودهنگام و بی حاصل بوده، با پرونده فساد متعددی روبرو است و اکنون در یک قدمی محاکمه قرار دارد و لذا همواره یکی از اهداف وی این بوده است که توجهات را از داخل به خارج معطوف کند ولذا هدف فرافکنی بحران را از این تبلیغات و جنگ روانی در سرداشته است. 
دوم اینکه این رژیم و نتانیاهو همواره دولت ترامپ را دست نشانده خود در کاخ سفید می داند و لذا از زمان به قدرت رسیدن وی تلاش کرده است در راستای استراتژی احاله مسئولیت، امریکا و بخصوص دولت ترامپ را به عامل و مجری سیاست های خود تبدیل کند تا مسئولیت های این سیاست ها را به گردن آن بیندازد که نمود آن را می توان  در مواردی همچون انتقال پایتخت امریکا از تل آویو به بیت المقدس یا ترور سردار قاسم سلیمانی بدست امریکا مشاهده کرد و در این راستا به نظر می رسد رژیم صهیونیستی و شخص نتانیاهو در تلاش است با این تبلیغات ایران را به عکس العمل وادار کند و با بهانه قرار دادن آن دوباره دولت ترامپ را به برخورد با ایران تحریک کند. 
سوم اینکه رژیم صهیونیستی و جناح حاکم اکنون مدتی است که باب عادی سازی روابط با عربستان و دست نشاندگان آن همچون بحرین، امارات، و سودان گشوده است و می خواهد آن را به عنوان مهمترین دستاورد خود در کارنامه سیاسی اش ثبت کند. 
اما با توجه به اینکه یکی از دلایل اصلی نزدیکی جناح کودتاگر در عربستان به سرکردگی محمد بن سلمان به رژیم صهیونیستی مقابله با آنچه که تهدید ایران خوانده می شود است و یا حداقل در تبلیغات برای فریب افکار عمومی و در توجیه عادی سازی روابط چنین ادعایی مطرح می شود، لذا به نظر می رسد رژیم صهیونیستی و شخص نتانیاهو با دامن زدن به تبلیغات در خصوص زدن اهداف ایرانی در سوریه و بزرگنمایی آن می خواهد طرف سعودی را به خود راغب کند و این پیام را به آنها بدهد که اگر سایر قدرت ها حتی امریکا قدرت و جسارت رویارویی با ایران را ندارند اما این رژیم چنین جسارتی را در خود می بیند که البته به اعتقاد اغلب کارشناسان حتی صهیونیستی چنین اقدامی ولو تبلیغاتی بازی با آتش است کما اینکه این رژیم با این تبلیغات دست ایران را برای تلافی باز گذاشته است.  
---------------------------------------------------
احمد کاظم زاده