توقف همکاری های امنیتی با رژیم صهیونیستی لازم اما ناکافی
رئیس تشکیلات خود گردان فلسطین بلاخره در برابر اقدامات توسعه طلبانه روز افزون رزیم صهیونیستی در سرزمین های اشغالی و حمایت های بی وقفه دولت ترامپ از آن واکنش نشان داد و همکاری های امنیتی خود را با سیا و همچنین رژیم صهیونیستی متوقف کرد.
محمود عباس این تصمیم را بعد از آن اتخاذ کرد که به جدیت نتانیاهو در تحقق وعده انتخاباتی خود مبنی بر الحاق شهرک های صهیونیست نشین واقع در کرانه باختری به اراضی اشغالی سال 1948 موسوم به اسرائیل پی برد. دستکم دو نشانه قوی در این زمینه وجود دارد: نخست اینکه دولت عمیق رژیم صهیونیستی به خلاء و بلاتکلیفی سیاسی که در طول یک سال و نیم گذشته برای این رژیم مستولی شده بود پایان داد و بعد از برگزاری سه انتخابات بی نتیجه در نهایت روی تشکیل دولت به اصطلاح وحدت ملی توافق و تفاهم حاصل شد که در طول تاریخ این رژیم بی سابقه و در واقع تلاش شده است که همه احزاب و گروه های سیاسی صهیونیستی علیرغم اختلافات داخلی که با یکدیگر دارند اما در خصوص طرح الحاق مشارکت کنند و به اصطلاح این طرح را یک طرح ملی برای خود بدانند و نه طرح جناح حاکم به رهبری نتانیاهو.
دوم اینکه جناح راستگرای حاکم بر رژیم صهیونیستی به رهبری نتانیاهو تاکنون اهداف و سیاست های یکجانبه و افراطی خود را با حمایت مستقیم راستگرایان حاکم بر کاخ سفید به رهبری دونالد ترامپ پیش برده و در بسیاری از موارد کوشیده بود هزینه های اجرای این طرح ها را بر گردن امریکا و دولت ترامپ بیندازد اما اکنون از این ترس و وحشت دارد که به سبب گرفتارهای بی سابقه دولت ترامپ در بحران کرونا که تاکنون دستکم 4 تریلیون دلار هزینه و میلیون ها بیکار بر دوش دولت ترامپ گذاشته است با هزینه های سیاسی سنگین همراه شود و زمینه شکست وی را در انتخابات ریاست جمهوری آبان ماه فراهم کند و لذا این رژیم مهمترین تکیه گاه خود را برای پیشبرد طرح های یکجانبه خود از دست بدهد.
لذا نتانیاهو به توصیه سفیر امریکا در فلسطین اشغالی تصمیم گرفته است تا دیر نشده طرح الحاق شهرک های صهیونیست نشین واقع در کرانه باختری را عملی و اجرایی کند. اگر چنین اتفاقی روی داد در حکم تیرخلاص به طرح تشکیل دودولت و پایانی بر رویایی خواهد بود که مذاکرات سازش بر اساس آن آغاز شد و قرار بود در پایان این مذاکرات فلسطینی ها دستکم در کرانه باختری و نوار غزه صاحب دولت شوند و تشکیلات خودگردان در حد و قواره یک دولت ظاهر شود. اما با توجه به اینکه این شهرک ها به گونه ای ساخته شده اند که کرانه باختری را به جزایر جدا از هم تبدیل کرده اند لذا الحاق این شهرک ها به فلسطین اشغالی به این مفهوم خواهد بود که امکان تشکیل دولت محدود و کوچک فلسطینی نیز در کرانه باختری و نوار غزه برای همیشه از بین خواهد رفت و علاوه بر این فلسطینی های ساکن نیز بتدریج برای ترک این اراضی تحت فشار قرار خواهند گرفت و مجبور خواهند بود همانند جنگ سال 1948 به سایر کشورها از جمله اردن مهاجرت کنند و به همین دلیل پیش از محمودعباس، پادشاه اردن نیزنسبت به عواقب اجرای طرح الحاق هشدار داد و این نشان می دهد که این طرح بیشتر سازشکاران را مورد هدف قرار می دهد و درعین حال می تواند درسی برای تازه به دوران رسیده های سعودی، اماراتی و بحرینی باشد که راه نجات خود را درعادی سازی رابطه با این رژیم جستجو می کنند.
با این حال نباید از این واقعیت غافل شد که عواقب اجرای طرح الحاق تنها به تشکیلات خودگردان و یا اردن محدود نخواهدشد و چه بسا همانند جنگ 1948 کل منطقه و چه بسا جهان را درگیر خواهد کرد و لذا می توان گفت که تنها با توقف همکاری امنیتی نمی توان به مقابله با این طرح برخاست و این گام مستلزم اتخاذ گام های دیگری است که یکی از آنها می تواند تشکیل جبهه پایداری و یا دولت فراگیر با حضور همه طرف های فلسطینی باشد کما اینکه صهیونیست ها نیز برای اولین بار اختلافات داخلی خود را تاکتیکی هم که شده باشد برای مدتی کنار گذاشته و روی تشکیل دولت وحدت ملی برای اجرای طرح الحاق به تفاهم رسیده اند.
---------------------------------------------
احمد کاظم زاده