یادداشت روز
چین و روابط یورو آتلانتیکی در بستر بحران کرونا
به گزارش سرویس بین الملل
خبرگزاری صدا و سیما، چین در روزهای مواجهه جهان با بحران کرونا، کنشگری فعال، در عرصه ژئوپلیتیک بوده است. در این چارچوب به نظر میرسد، تأثیر بحران کنونی بر چشمانداز روابط چین و اتحادیه اروپا؛ تأثیر واکنشهای متفاوت در درون اروپا و همچنین اروپا و آمریکا به کنشهای اخیر چین در بستر بحران کرونا؛ تأثیر نبرد روایتها و تأثیر این بحران بر اتحادها و یا ائتلافهای ژئوپلیتیکی مهمترین حوزههای تاثیر چین بر روابط یورو آتلانتیکی خواهند بود.
به نظر میرسد هرگونه تغییر و یا تحولی در روابط اروپا و چین بر روابط یورو آتلانتیکی تاثیر گذار خواهد بود، اما پرسش اینجاست که بحران کرونا تا چه میزان بر این روابط اثر خواهد گذاشت.
به نظر میرسد پاسخ به این پرسش به دلیل واکنشهای متفاوت و گاهی متضادی که کشورهای اروپایی به کنشهای اخیر چین نشان دادهاند با پیچیدگی عجین است. مثلاً درحالی که در بریتانیا و فرانسه سطوحی قابلتأمل از روایت سازی ضد چینی مشاهده میشود، اما در کشورهای، چون ایتالیا و اسپانیا وزن نگاه ستایشآمیز به چین بیشتر است و در ضمن هنوز نشانهای آشکار از تهاجمیتر شدن موضع آلمان در مقابل چین بروز نکرده است.
در بریتانیا، عصبانیت از نقش حکومت چین در مخفی نگاه داشتن مراحل نخست بحران، موجب شکلگیری مخالفتهای گسترده درون حزب محافظهکار علیه برنامه بوریس جانسون برای دادن نقش به شرکت هواوی در شبکه ۵G این کشور و همچنین ایجاد "گروه تحقیقاتی چین" از سوی نمایندگان محافظهکار مجلس عوام شد که در تلاش برای سوق دادن دولت به سیاست تهاجمیتر علیه چین هستند. با این وجود آلمان همچنان چین را بهعنوان "موتور اقتصادی" و مکانی حیاتی برای تولید و تحقیقات صنعتی آلمان میبیند.
در ضمن گرچه آلمان اعلام کرده است که این کشور به دنبال استقلال بیشتر در زمینه تولید تجهیزات پزشکی است، درعین حال تصریح کرده است که هیچ برنامهای برای تجدیدنظر در سایر زنجیرههای تأمین یا همراهی با سیاستهای مشارکت گریزانه دولت ترامپ وجود ندارد.
درحالی که در بریتانیا و فرانسه سطوحی قابلتأمل از روایت سازی ضد چینی مشاهده میشود، اما در کشورهای، چون ایتالیا و اسپانیا وزن نگاه ستایشآمیز به چین بیشتر است .
نبردی بین روایتهای اروپایی، آمریکایی و چینی از بحران کرونا در جریان است که نتیجه آن بر روابط یورو آتلانتیکی نیز اثر خواهد گذارد. روایت چینی بر مؤلفههایی، چون قهرمان کمک بودن و الگوی موفق مدیریت بحران چینی استوار است و از طریق شبکههای دیپلماتیک و شبکههای اجتماعی منتقل میشود.
یکی دیگر از ابعاد این روایت سازی نیز ظاهراً ناکارآمد نشان دادن مدیریت مشترک بحران توسط نهادهای یورو آتلانتیکی و همچنین بیاعتبار کردن ایالات متحده به عنوان قدرت اصلی در بحرانهای جهانی بوده است.
از سوی دیگر در هفتههای اخیر شاهد شکلگیری روایتی به ویژه در کشورهایی، چون آمریکا و بریتانیا و نهادهایی، چون ناتو هستیم که بر تهدید پنداری چین، چینی قلمداد کردن بحران کرونا؛ ابعاد منفی مدل حکمرانی غیر شفاف چین و تلاش چین برای نفوذ و تضعیف نهادها و ائتلاف یورو آتلانتیکی استوار است.
به عنوان مثال برخی از کشورهای اروپایی و آمریکا از جنگ هیبریدی کشوری، چون چین سخن به میان آوردهاند. برخی دیپلماتهای ارشد اتحادیه اروپا نیز نسبت به تلاش چین برای نفوذ ژئوپلیتیکی در پی این همهگیری هشدار دادند و خواستار همبستگی اتحادیه اروپا در مقابل چین شدند.
یک نگرانی عمده دیگر برای علاقهمندان به روابط یورو آتلانتیکی آن است که در خصوص موضعِ مقابل چین پس از بحران، هم در درون اتحادیه اروپا و هم بین اروپا و آمریکا اختلاف ایجاد شود. پیش از همه گیر شدن کرونا نیز شاهد اجماع بسیار شکنندهای در خصوص ادراک تهدید کشورهای عضو ناتو اتحادیه اروپا و نحوه پاسخگویی به تهدیدات بودیم.
با این وجود به نظر میرسد، اختلافات درون کشورهای اروپایی و یا با آمریکا در خصوص روابط آینده خود با چین عامل دیگری برای اختلافات اروپایی و یورو آتلانتیکی خواهد بود.
در واقع در حالی که چین احتمالاً در اهداف استراتژیک بلندمدت خود تجدیدنظر نخواهد کرد، در صورت عدم ایفای نقش رهبریِ معتبر از سوی آمریکا در موقعیت بحرانی جاری، تعدادی از متحدان اروپایی ناتو ممکن است وسوسه شوند که بیشتر به پکن و تا حدودی کمتری به واشنگتن نظر افکنند.
یک فرضیه و سناریو هم آن است که چین با توجه به توانایی اقتصادی و شکنندگی اقتصادی روسیه، و با استفاده از نیازمندیهای افزونشده اقتصادی کشورهای حوزه بالکان بهویژه کشوری، چون صربستان، بهعنوان برادر بزرگتر جای روسیه را بگیرد.
پرسش اینجاست که پاسخ روسیه به این افزایش نفوذ چه خواهد بود. یک سناریوی باورپذیر آن است که در بستر روابط اقتصادی چین و روسیه؛ برخی همگراییهای سیاسی و مواجهه مشترک با فشار غرب، شاهد پذیرش نقش چین از جانب روسیه و تلاش برای ایجاد یک کنسرت و یا ائتلاف اوراسیایی (با مشارکت احتمالی کشورهایی، چون ترکیه و برخی کشورهای حوزه بالکان) در مقابل اتحاد یورو آتلانتیکی باشیم.
تعدادی از متحدان اروپایی ناتو ممکن است وسوسه شوند که بیشتر به پکن و تا حدودی کمتری به واشنگتن نظر افکنند.
بدیهی است یکی از پیشرانهای مهم تحقق این سناریو، استمرار و تشدید بیتمایلی آمریکا در ایفای نقش رهبری در ائتلاف یورو آتلانتیکی خواهد بود.
خلاصه آنکه سطح تأثیر ژئوپلیتیکی کنشها و سیاستهای چین بر روابط یورو آتلانتیکی به پیشرانهای متعددی وابسته خواهد بود. ازجمله میزان توفیق اروپا یا چین در تثبیت روایت خود از این بحران؛ سطح تغییرات در روابط اروپا و چین پس از بحران؛ میزان موفقیت اتحادیه اروپا و ناتو بهعنوان مهمترین نهادهای یورو آتلانتیکی در مدیریت و یا مواجهه مشترک با بحران و همچنین توقف؛ استمرار و یا تشدید بیتمایلی آمریکا در ایفای نقش رهبری در ائتلاف یورو آتلانتیکی.
نویسنده: حسین مفیدی احمدی
پژوهشگر مسائل اروپا