مجموعه تلویزیونی «زیرخاکی» از اول بنا بود در دو فصل روی آنتن برود و از همان ابتدا در خبرها آمد که آقای جلیل سامان تصمیم دارد مجموعه ای مفرح بسازد.
کارگردانی که پیش از این از او سه مجموعه تلویزیونی اجتماعی - سیاسی با موضوع تاریخ انقلاب اسلامی ایران دیده بودیم.
مجموعه های تلویزیونی «ارمغان تاریکی» ، «پروانه» و «نفس» که هر سه جزو پر مخاطب ترین های رسانه ملی در زمان نمایش خود شدند.
عکس آزمایش گریم بازیگران که بیرون آمد مشخص بود که مجموعه تلویزیونی جدید آقای جلیل سامان باز به همان دهه های 50 و 60 برمی گردد.
با وجود بازیگران قوی که اغلب تئاتری بودند حدس زده می شد در این مجموعه تلویزیونی شاهد بازی های درخشان باشیم.
رفته رفته در خبرهای منتشر شده از روند تولید این مجموعه تلویزیونی در خلاصه داستان آن آمده است که: این مجموعه تلویزیونی درباره مردی است که دنبال «زیرخاکی» است و برای یافتن گنج درگیر ماجراهای خنده داری می شود!
شیوع ویروس کرونا و تغییر جدول پخش شبکه های مختلف رسانه ملی سبب شد تا این مجموعه به عنوان مجموعه تلویزیونی رمضانی شبکه یک سیما انتخاب شود. البته انتشار فیلم خصوصی خانم گوهر خیراندیش یکی از بازیگران اصلی این مجموعه تلویزیونی فرصتی را برای برخی که به دنبال حاشیه سازی هستند فراهم کرد اما مدیران رسانه ملی در اقدامی درست و حرفه ای جلوی روی آنتن رفتن این مجموعه را نگرفتند.
از همان قسمت اول و حتی سکانس های ابتدایی بازی درخشان آقای پژمان جمشیدی در نقش فریبرز به چشم می آمد. تصویر برداری حرفه ای و موسیقی متن خوب هم سبب شد از همان سکانس ابتدایی مخاطب بفهمد با یک تیپ کمتر دیده شده در قاب سینما و تلویزیون رو به رو هستیم. «فریبرز» انسان ساده و صادقی که به دنبال زیر خاکی است.
رفته رفته در همان قسمت اول با سکانس جا به جایی ساک فریبرز متوجه شدیم آقای جلیل سامان در این اثر هم به دنبال روایت تاریخ پیروزی انقلاب اسلامی با زبان طنز است.
هر چه داستان پیش رفت برای مخاطب جذاب تر شد. از موقعیت های کمدی که بین فریبرز و همسرش با بازی خوب خانم ژاله صامتی به وجود می آمد تا لحظات نابی که با بازی خوب آقای هادی حجازی فر در نقش برادر و پدر فریبرز خلق می شد به دل می نشست. بازیگر نقش «کاوه» هم که شیرینی خاصی به قصه می داد.
اما با باز شدن پای خانم گوهر خیر اندیش، قصه رنگ دیگری به خود گرفت. شخصیت «توران خانم» با ویژگی های ظاهری، لهجه شیرین شیرازی که به درستی ادا شده و پیشینه ای که در گفتارش به مخاطب ارائه می دهد (آشنایی و ازدواج با سلطون علی ) خود به تنهایی می توانست بر غنای یک اثر کمدی بیافزاید حالا که در کنار شخصیت فریبرز، پریچهر و کاوه قرار گرفته دیگر مخاطب را میخکوب اثر می کند.
جدا از بازی خوب و یکدست بازیگران ،کارگردانی بی عیب و نقص و توجه به جزئیات لباس صحنه و گریم و بازسازی دقیق آنچه در دهه 50 بوده، آنچه سبب شده زیر خاکی در روزگار قحطی کمدی سالم و فاخر خوش بدرخشد فیلمنامه قوی و ساختارمندش است.
مخاطب با شخصیت فریبرز یک انسان ساده و به دور از سیاست و فضای سیاسی و اعضای خانواده اش همراه می شود، با موقعیت های کمدی مجموعه تلویزیونی می خندد اما متوجه نکاتی هم می شود. می فهمد که در واپسین روز های حکومت پهلوی چه فضایی در کشور حاکم بوده و ساواک با منتقدان حکومت چه می کرده است.
از آنجایی که یک فرد عادی و ساده شخصیت اصلی داستان است مردم از هر قشر و سنی با آن همراه می شوند و در عین حال اطلاعات تاریخی سیاسی مهمی دریافت می کنند. حضور مستشاران و نظامیهای آمریکایی در ایران ،فعالیت گروهک ها، مبارزان و یا سیاستمداران و بیان واقعیت ها درباره دستگاه امنیتی رژیم پهلوی از جمله بخش هایی است که در قالب طنز و در کنار قصه ای از دل مردم و پر از موقعیت های کمدی به تصویر کشیده شده است.
در کل می توان گفت «زیر خاکی» نمایانگر پختگی آقای جلیل سامان پس از 10 سال مستمر مجموعه سازی در گونه های مختلف است. مجموعه تلویزیونی که هم با موقعیت های کمدی مخاطب را می خنداند، هم فضای گرم خانواده ها و روابط ساده و صمیمی همسایه ها در دهه 50 را به تصویر می کشد، هم به نوعی با روایت قصه توران خانم و سلطان علی همچنین پریچهر و فریبرز عشق و وفاداری ایرانی را به نمایش می گذارد و هم فضای خفقان دوران پهلوی را روایت می کند. شاید رسالت اصلی کمدی همین باشد، بیان واقعیت ها در قابی طنز برای جذب و همراهی بیشتر مخاطب.