چرا ترامپ قطعنامه کاهش اختیارات جنگی اش را وتوکرد؟
اگر ترامپ مصوبه کنگره در خصوص کاهش اختیارات اقدامات جنگی علیه ایران را وتو نمی کرد خودش نیز به نداشتن صلاحیت در این باره اعتراف کرده بود.
سنای امریکا روز پنجشنبه موفق به لغو وتوی ترامپ علیه کاهش اختیارات جنگی رئیس جمهور نشد. قطعنامه شکستن وتوی ترامپ نیازمند حمایت دو سوم از اعضای سنای آمریکا یعنی ۶۷ نماینده بود اما ۴۹ نفر از جمله 7 نماینده جمهروی خواه به آن رأی مثبت دادند.
ترامپ روز چهارشنبه قطعنامه «محدودسازی اختیارات جنگی علیه ایران» را وتو کرد. این قطعنامه، محصول تلاش مشترک سناتورهایی از هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه آمریکا بود که با هدف کنترل و مهار قدرت و اختیارات رئیس جمهور آمریکا در زمینه بکارگیری نیروی نظامی علیه ایران بدون کسب مجوز از کنگره، تدوین شده بود.
تصویب این قطعنامه که نخستین بار از سوی سناتور «تیم کاین» دموکرات از ایالت ویرجینیا و متعاقب دستور ترامپ برای حمله تروریستی به خودروی حامل سردار «قاسم سلیمانی» و ابومهدی المهندس در ماه ژانویه ارائه شد، نشاندهنده این است که کنگره ترامپ را فاقد صلاحیت در خصوص استفاده از اختیارات جنگی می داند.
اما با این حال در خصوص تلاش برای محدود کردن اختیارات جنگی ترامپ دو سوال مطرح است نخست اینکه آیا امریکا در شرایطی است که علیه ایران وارد جنگ شود؟ دوم اگر امریکا توانایی آغاز جنگ علیه ایران را ندارد چرا ترامپ این نقطه ضعف را در پوشش رای کنگره وسنا به کاهش اختیارات جنگی اش پنهان نکرد؟
در پاسخ به سوال اول به نظر می رسد بر اساس بسیاری از نشانه ها و واقعیت های میدانی می توان اقدام جنگی امریکا علیه ایران را بعید دانست که به برخی از این نشانه ها اشاره می شود:
نخست اینکه در دولشکر کشی قبلی امریکا به افغانستان وعراق, این کشور به جز هزینه های چند تریلیون دلاری دستاوردی نداشته و حضور نظامی اش در این دو کشور به شکل گیری جبهه ضد اشغالگری تبدیل شده است.
دوم اینکه امریکا بدون هیچ ائتلاف بین المللی وارد جنگ نمی شود در حالیکه سیاست های ترامپ و تاکید او بر اول امریکا سبب شده است تا شکاف جدی میان این کشور با متحدانش ایجاد شود ضمن اینکه نقاط ضعف این کشور در مدیریت برخی بحران ها از جمله شیوع ویروس کرونا و همچنین نقش آفرینی برخی قدرت های دیگرنظیر روسیه, سبب شده است که نقش رهبری امریکا به شدت مخدوش شود.
سوم, اینکه شیوع ویروس کرونا به شدت اقتصاد امریکا را تحت تاثیر قرار داده بطوریکه در حال حاضر بیش از 33 میلیون نفر بیکار شده اند و نیاز به دریافت بیمه بیکاری دارند. ترامپ برای مقابله با این بحران تقاضای بودجه دو و نیم تریلیون دلاری کرده است. از سویی معلوم نیست تبعات این ویروس تا کجا ادامه داشته باشد. ارتش امریکا نیز درگیر این ویروس شده است بر اساس آمار رسمی بیش از 7 هزار نظامی امریکایی به کرونا مبتلا شده اند و چندین ناو امریکایی به دلیل ابتلای خدمه آنها به کرونا غیر فعال شده اند. احتمال پنهانکاری در ارائه آمار واقعی نیز وجود دارد.
چهارم, قدرت ایران افزایش یافته است بطوریکه اکنون تهران ماهواره نظامی به فضا ارسال کرده است, محور مقاومت هم در عراق, یمن, لبنان وسوریه قوی شده اندو هرگونه ماجراجویی علیه ایران به معنای ماجراجویی علیه محور مقاومت است.
پنجم آمادگی پاسخگویی و حجم و شدت پاسخ ایران به حماقت احتمالی ترامپ نیز یکی دیگر از مولفه هایی است که احتمال اقدام نظامی علیه ایران را منتفی می کند در این خصوص می توان به پاسخ موشکی ایران به اقدام تروریستی امریکا در به شهادت رساندن سردار سلیمانی اشاره کرد که اکنون بسیاری از تحلیلگران اذعان می کنند که این اقدام یکی از اشتباهات ترامپ بود.
ششم اینکه در دکترین امنیت ملی امریکا از چین و روسیه به عنوان تهدید اصلی نام برده شده است و در بحران کرونا نیز مدیریت چین در مهار این ویروس نشان داد که علاوه بر اینکه این کشور در حال تبدیل شدن به قدرت اول اقتصادی جهان است در حال تسخیر جایگاه امریکاست بنابر این درگیری با ایران آن هم بدون هیچ مشروعیت بین المللی و دلیل محکمه پسند به معنای تضعیف و تقویت چین است.
در این خصوص می توان به دیپلماسی کمک های پزشکی چین به کشورهای درگیر ویروس کرونا و همچنین اقبال بسیاری از متحدان امریکا به افزایش همکاری با چین اشاره کرد بطوریکه هشدار مقام های امریکایی را به دنبال داشته است.
هم زمان با افزایش تنشها میان چین و آمریکا در پی شیوع کرونا، دیوید شنکر، مشاور وزیر امور خارجه آمریکا در امور خاورنزدیک گفت: کشورهای حاشیه خلیج فارس باید ارزش شراکت با آمریکا را بسنجند. ما از شرکای خود میخواهیم که این روابط را به خوبی ارزیابی کنند.
در پاسخ به سوال دوم به نظر می رسد ترامپ چاره ای جز وتوی قطعنامه محدودسازی اختیارات جنگی اش نداشت. این قطعنامه هم از سوی دموکرات ها و هم هم حزبی هایش یعنی جمهوری خواهان به تصویب رسیده بود و تصویب این قطعنامه به این معنی بود که ترامپ صلاحیت اعلام جنگ علیه ایران را ندارد که در جای خود تحقیر بزرگ او بود بنابر این اگر ترامپ این قطعنامه را وتو نمی کرد یعنی اینکه اعتراف کرده بود که او فاقد صلاحیت است. آن هم در حالیکه او در حال آماده شدن برای رقابت های انتخابات ریاست جمهوری است.
دوم اینکه ترامپ در داخل با فشار برخی گروههای افراطی و لابی صهیونیستی آیپک روبروست و برای حفظ حمایت این لابی ها از خود در انتخابات آتی چاره ای جز وتوی قطعنامه کنگره نداشت.
سوم اینکه پس از ناکارآمدی فشار حداکثری تحریم ها, ترامپ به زعم خود سعی داشت وانمود کند اهرم فشار نظامی کارآیی خود را از دست نداده در حالیکه بر اساس نشانه های یادشده گفته شد که این اهرم نیز کارآیی خود را از دست داده است.
--------------------------------------------------
رضا محمدمراد