داستان حذف صفرها اینبار تاحدودی جدیتر شد.
نمایندگان مجلس لایحه تبدیل واحد پول کشور از ریال به تومان را تصویب کردند.با تصویب ماده واحده لایحه اصلاح قانون پولی و بانکی کشور هر تومان برابر ده هزار ریال جاری و معادل یکصد قران خواهد بود.
اما از جمله مهمترین دلایلی که همواره برای حذف صفر از پول ملی عنوان میشود برطرف کردن مشکلات ناشی از کاربرد اعداد بزرگ در صورتحسابهای مالی، بازگرداندن اعتماد به پول ملی، بستر سازی برای کاهش نرخ تورم، کاستن از مخاطرات نقل و انتقال اسکناس، کاهش سرانه اسکناس در گردش، کاهش انتطارات تورمی در جامعه و اشغال فضای کمتر آمار و اطلاعات مالی در حافظه رایانهها است.
اما آیا همه این اهداف با حذف چهار صفر محقق میشود؟
ساختار اقتصادی کشور، کسری بودجه دولت، رشد نقدینگی، عدم تعادل بین عرضه و تقاضا، کاهش بهره وری و ... از جمله موارد موثر بر تورم هستند. تورمی که امروز به بیش از ۴۰ درصد رسیده است. وقتی سطح عمومی قیمتها هزار برابر شود، اسکناس هم به عنوان وسیله معاملات اقتصادی باید به همان میزان رشد کند و تغییر شکل اسکناس، اثری بر وضع موجود نخواهد داشت. پس برنامه ریزیها باید برای جلوگیری از تولید صفرها باشد وگرنه حذف صفر به نوعی پاک کردن صورت مسئلهای است که راه حل آن را نمیدانیم.
رئیس کل بانک مرکزی میگوید: ما ۸ میلیارد اسکناس در گردش داریم که ۵ میلیارد از آن کمتر از ۲ هزار تومان است و با این تغییر سکههای یک و دو تومانی را به جریان میاندازیم؛ در حال حاضر سالانه یک میلیارد اسکناس امحا میکنیم که هزینه سالیانه آن ۴۰۰ میلیارد تومان است.
آسانتر شدن حمل اسکناس و کاهش هزینه چاپ اسکناس با حذف صفرها دست یافتنی خواهد بود، گرچه اجرای این طرح، عملیات پرداختها و حسابداری را هم تسهیل میکند.
اما برخی کارشناسان بر این عقیده اند، در وضعیتی که حجم نقدینگی در کشور بیش از ۲۲۰۰ هزار میلیارد تومان است عملا دولت باید در سال پایانی خدمت خود همه توان خود را برای کنترل این نقدینگی صرف کند، وضعیت تولید را سرو سامان دهد، قوانین دست و پاگیر و موانع پیش روی حرکت بنگاههای اقتصادی را بر طرف کند، ضمن اینکه در حال حاضر عمده معاملات مردم از طریق درگاههای الکترونیکی و کارتهای اعتباری انجام میشود و عملا نقش اسکناس کمرنگتر از گذشته شده است.
در این باره تجربه کشورهای دیگر وجود دارد و باید برای الگوبرداری از دیگران هم به شکل و شمایل اقتصاد آن کشورهای نگاه کنیم و هم اقتصاد خودمان را ببینیم.
برزیل در سه مقطع اقدام به حذف سه صفر از پول ملی کرد که در ابتدا هیچ توفیقی در کنترل تورم نداشت.
هلند در دهه ۶۰ با تورم بیش از ۱۰۰ درصدی مواجه شد و با سیاستهای شدید انقباضی و حذف چهار صفر توانست بر تورم موجود غلبه کند.
ترکیه در سال ۲۰۰۵ کشوری که به یکباره شش صفر را از پول ملی خود حذف کرد و به عنوان یک نمونه موفق معرفی شد. البته گفته میشود ترکیه پیش از آنکه اقدام به حذف صفرها کند تورم را مهار کرده بود و در کنار حذف صفر، دیگر اصلاحات اقتصادی از جمله تغییر در قوانین جذب سرمایهگذاری خارجی و توسعه فضاهای گردشگری را در دستور کار قرار داد که برای این کشور موفقیت آمیز بود.
دولت زیمبابوه در سال ۲۰۰۳ که تورمش هزار درصدی بود اقدام به حذف ۳ صفر کرد. اما هیچ سیاستی برای مهار تورم نداشت و صرفاً به وجه روانی حذف صفرها اتکا کرد و سرانجام اقتصاد این کشور را ویران کرد.
حذف چهار صفر از پول ملی از نظر روانی، ذهن مردم را تا مدتی درگیر خواهد کرد، اما اگر فکری برای اصلاح ساختار نظام بانکی، رشد نقدینگی و کلا تدبیری برای اقتصاد کشور و رکود تورمی موجود، نداشته باشیم به سرعت، صفرها به پول ملی بازخواهد گشت و هیچ اثری در سفره و زندگی مردم نداشته و نخواهد داشت.