یاداشت روز
کالبدشکافی افراط گرایی هندوئیسم علیه مسلمانان در حزب و دولت بی چی پی
از آذرماه گذشته با تصویب متمم قانون شهروندی در مجلس هندوستان، موجی از اعتراضها در کشور به راه افتاده است؛ قانونی که به شهروندان هندوی سه کشور همجوار هند اجازه میدهد تابعیت هندوستان را دریافت کنند. ایالتهای شمال شرقی هند به دلایل متعدد با این قانون مخالفاند و مهمترین آنها، برهم خوردن نظم سیاسی (مبتنی بر سکولار) حاکم بر جمهوری هندوستان است؛ نظمی که هندوستان جدید پس از استقلال بر پایه آن بنا نهاده شده است. بر اساس لایحه جدید قانونی که به سی آی آی (CAA) معروف است، اتباع غیرمسلمان سه کشور افغانستان، پاکستان و بنگلادش قادرند تابعیت هندی دریافت کنند. مسلمانان در هندوستان بهویژه ایالات همجوار نظیر آسام معتقدند این کار بهتدریج بافت جمعیتی منطقه را برهم زده و مسلمانان را تضعیف خواهدکرد. به دنبال این، کاپیل مینترا رهبر حزب بی جی پی هند طی سخنرانی به پلیس دهلی اتمامِحجت دادو گفت:" یا این معترضان را جمع کند یا مسیرها را ببندد یا او و طرفداران حزب بی جی پی خودشان این کار را خواهند کرد". نیویورکتایمز در گزارشی نوشته ظرف چند ساعت بعد بدترین درگیری میان هندوها و مسلمانان در هند در سالهای اخیر اتفاق افتاد. گروههای هندو با قمه و شمشیر به جان مسلمان افتادند، مغازههای مسلمانان را به آتش کشیدند. این برخورد، به کشته شدن ۴۲ تن و زخمی شدن ۲۰۰ تن دیگر در دهلی نو منجر شد.
کرونا بهانهای جدید برای مسلمان آزاری
هندوها به این بهانه که مسلمانان مقررات قرنطینه را نادیده میگیرند آنها را در سراسر این کشور مورد ضرب و شتم قرار میدهند. یک شهروند مسلمان در ایالت هاریانا به این اتهام که به دستور دولت این کشور مبنی بر خودداری از خاموش کردن چراغ خانه خود به نشانه حمایت از تلاشهای دولت در مبارزه با کرونا، خودداری کرده است از سوی چند هندو با چاقو مورد حمله قرار گرفت و زخمی شد. دولت هند از شهروندان این کشور خواسته بود روز پنجم ماه آوریل در اقدامی نمادین برای مبارزه با کرونا چراغهای خانه خود را خاموش و به مدت ۹ دقیقه شمع یا چراغ تلفن همراه خود را روشن کنند. این فرد مسلمان و اعضای خانواده اش با اشتیاق این مقررات را رعایت کرد و همگی شمع روشن کرده و چراغ تلفنهای همراه خود را روش نیز روشن کرده بودند، اما در اطاق نشیمن آنها یک لامپ روشن بود و همین مساله باعث شد تا مورد حمله همسایگان هندوی خود قرار گیرند و چهار عضو خانواده زخمی شوند. موج تازه حملات علیه مسلمان در واقع در اعترض به همایش اعضای یک گروه از مسلمانان به نام جماعت تبلیغی در اواسط ماه مارس در مرکز تبلیغاتی نظام الدین در دهلی نو بود که بر خلاف مقررات قرنطینه برگزار شد. هزارو چهارصد نفر از شرکت کنندگان در این همایش به کرونا مبتلا شدند و مقامات دولتی برگزار کنندگان این همایش را به ایجاد اختلال در تلاشهای دولت برای مقابله با شیوع کرونا متهم کردند.
همین همایش بهانهای به دست ملی گرایان هندو و سیاستمداران و رسانههای اسلام ستیز داد تا علیه مسلمانان تبلیغ و مبارزه کنند. رسانه ها، برگزار کنندگان این همایش را به تلاش برای به راه انداختن جهاد شیمیایی متهم و مسلمانان را بمب انسانی معرفی کردند و از دولت خواستند تا با کسانی که مقررات قرنطینه را رعایت نمیکنند همانند افراد تروریست برخورد کنند. برخی از هندوهای افراطی منتسب به دولت، خواستار تحریم ۲۰۰ میلیون شهروند مسلمان هند شده اند. مسلمانان از سوی هندوهای افراطی به تلاش برای شیوع عمدی ویروس کرونا متهم کرده اند.
پیشینه
آیین هندو نزدیک به ۸۰۰ میلیون نفر در جهان پیرو دارد و طبق آمار سال ۱۹۹۹، تعداد هندوان ۷۶۷۴۲۴۰۰۰ نفر بوده است. این آیین طی قرون ۱۹ و ۲۰ دستخوش تغییر و تحولاتی بوده است. جنبشهای مذهبی بسیاری به وجود آمده که یا خواهان اصلاحات در سنّت هندویی بودند و یا از احیا گری سخن میگفتند و یا ترکیبی از هر دو را مدنظر داشتند. به طور خلاصه در تاریخ هند جدید، سه جریان کلیدی وجود دارد:
۱- غلبه انگلیس بر حاکمان مسلمان و به دستگیری حکومت هند در قرون هجدهم و نوزدهم
در ۱۶۰۰ م. کمپانی هند شرقی در سه شهر مهم هند یعنی کلکته، بمبئی و مدرس تأسیس شد. از آن دوره، در راستای دستیابی به همه نقاط شبهقاره، حضور خود را پررنگتر نمود و درنهایت در ۱۸۵۷ موفّق شد حکومت رسمی هند را تحت سلطه خوددر آورد؛
۲- شکلگیری هند سکولار و مستقل
تلاشهای آزادیخواهانهی رهبران هند ازجمله جواهر لعل نهرو و گاندی سرانجام به نتیجه رسید و هند در ۱۹۴۷ استقلال خود را باز یافت. البته پس از روی کار آمدن حکومت هندی، نوع حکومت رسماً سکولار اعلام شد؛
۳- ظهور ناسیونالیسم هندو. ناسیونالیسم هندو در اواخر دهه ۸۰ قرن بیستم، بخصوص با تخریب مسجد “آیودهیه” به اوج خود رسید و هنوز این جریان بحثانگیزترین مسائل را در خصوص نحوه ارتباطش با سنّت هندویی و ادیان دیگر موجود در هند به خود اختصاص داده است.
هندوئیسم
هندوئیسم، شکل تحولیافته از آئین برهمایی است که بهتدریج طی قرون متمادی بهصورت کنونی درآمده است. حدود ۸۰ درصد از جمعیت هند، هندو و معتقد به کتابهای باستانی و سنتهای دینی برهمان دوران قدیم هستند. اما در سالهای اخیر شاهد رشد و گسترش برخی جریانهای افراطی در هندوستان هستیم که به شعلهور شدن اختلافات دینی، نژادی و مذهبی منجر شده است. مسلمانان و مسیحیان هند که قرنها با پیروان سایر ادیان و مذاهب زندگی مسالمتآمیزی داشتهاند، با افراطگرایانی مواجه شدند که درصدد تحمیل آئین هندو به آنان هستند.
مبانی و گستره افراط گرایی در هند و دولت بی جی پی
افراطگرایان، گروهها یا سازمانهایی هستند که به بهانههای ایدئولوژیک، خشونت را ابزار اصلی خود قرار دادهاند. خشونت نزد آنها، تاکتیکی است که از انگیزههای قومی، ملی و مذهبی برخاسته و باقدرت حکومتها، یا مردم علیه اقلیتها اعمال میگردد. هدف اصلی آنها در عرصه مبارزات سیاسی و اجتماعی تحت تأثیر قرار دادن افکار عمومی و وادار کردن مخالفان به عقبنشینی و همچنین پایمال کردن قانون و ایجاد ترس و وحشت است. تعصب به رأی خود و نپذیرفتن رأی دیگران، جمود و پافشاری بر درک خویش و عدم گفتگو، سختگیریهای غیر مشروع، خشونت در رفتار و اجبار در تغییر دین از نشانههای افراطگرایی است.
افراطگرایی در هند، مسلک، مذهب، منطقه و کشور نمیشناسد و از تندروهای افراطی بودائی میانمار تا هندوهای ناسیونالیست تندرو را در برگرفته است. عمدهترین جریانهای فکری شبهقاره هند شامل اسلام، هندوئیسم، بودائیسم، سیکیسم و مسیحیت میشود. براین اساس ناسیونالیستهای هندو پیوستن مسلمانان و مسیحیان به هندوئیسم را نه “تغییر مذهب” بلکه نوعی “بازگشت به اصل” میدانند. ازنظر آنها، مسلمانان و مسیحیان، هندوهایی بودند که پس از حمله مسلمانان بهاجبار به اسلام گرویده و یا فریب میسیونرهای مسیحی را خورده و مسیحیت را انتخاب کرده و حال میخواهند به مذهب اصلی خود بازگردند. جنبش شبهنظامیان داوطلب بهعنوان یکی از جریانهای افراطی، نسبت به “انقراض خزنده” هندوها در این کشور هشدار میدهد. ازنظر آنان هند یک کشور هندو است و مسلمان و مسیحیان نمیتوانند هندیهای کامل بهحساب آیند. “وینایاک دامودار سوارکار” رئیس ایدئولوگهای ناسیونالیستهای هندو در کتاب “چه کسی هندو است؟ ” سال ۱۹۲۱ آورده: “حتی اگر آنها (مسلمانان و مسیحیان) بهمانند هر هندی دیگری هند را سرزمین پدری خود بدانند، اما بازهم قداستی برای این کشور قائل نیستند؛ زیرا سرزمینهای مقدس آنها در عربستان و فلسطین است. آنها روحانیت و خدای خود را دارند و آرمانها و قهرمانانشان فرزند زمین به شمار نمیآیند. حتی نامهای آنها و جهانبینیشان خاستگاهی بیگانه دارد”. “جوالکار” دومین رهبرآر. اس. اس (RSS) برای مسلمانان و مسیحیان هیچ جایگاهی در هند قائل نبوده و معتقد است که آنان یا باید تغییر مذهب دهند یا کاملاً تحت انقیاد هندوها قرار بگیرند. جوالکار در سال ۱۹۳۹ اعلام کرد که رفتار آلمان نازی با یهودیان باید الگوی رفتار با اقلیتها در هند باشد: “نژادهای بیگانه در هندوستان یا باید زبان و فرهنگ هندو را آموخته و به آن تن داده و آن را مورداحترام و توجه قرار دهند و یا اگر خواهان ماندن در هند هستند باید کاملاً مطیع بوده و هیچ انتظاری نداشته و از هیچ امتیازی برخوردار نباشند. آنها از هیچ حق شهروندی نباید برخوردار باشند”. امروزه رهبران این طیف بر این باورند که:"هند باید تا سال ۲۰۲۱ به یک کشور کاملاً هندو تبدیل شود. مسلمانان و مسیحیان هیچ حقی برای ماندن در هند ندارند. آنها یا باید به هندوئیسم تغییر مذهب بدهند و یا از این کشور حتی بهاجبار خارج شوند. {در این صورت} تا سال ۲۰۲۱ هیچ مسلمان و مسیحی در هند نخواهیم داشت.
ناسیونالیستهای هندو، طی دهههای گذشته موجب رشد جریان افراطی در این منطقه شدهاند که از آن با عنوان “بازگشت به اصل” یاد میکنند. آنها با برگزاری یک سلسله مراسم و جشنهای عمومی در مناطق فقیرنشین مسلمان و مسیحی، گروههای بزرگی از آنها را مجبور به تغییر مذهب و گرویدن به مذهب هندو کردهاند، اما ازنظر مسلمانان و مسیحیان، تغییر مذهب از روی فشار و اجبار” باطل است. مباحث زیادی در مورد مشروعیت و قانونی بودن این تغییر مذهبهای گروهی جریان دارد که آغاز آن به مراسمی بازمیگردد که دریکی از محلههای فقیرنشین شمال آگرا برگزار شد. ساکنان این محله، مهاجرین مسلمانی هستند که از شرق بنگلادش به اینجا کوچ کردهاند. احزاب ناسیونالیست هندو ازجمله ویشوا هندو پاریشاد و دهارام جاگاران سامیتی در پشت پرده این اقدامات، حضوری آشکار دارند، اما برخی معتقدند که این افراد از روی اجبار و یا با وعده پول و امکانات تن به تغییر مذهب میدهند.
دولت و نخستوزیر هند “نارندا مودی” توجهی به مخالفتها و تغییر مذهبهای اجباری مسلمانان و مسیحیان که بهصورت مستمر در هند انجام میشود، ندارد. اگرچه احزاب VHP و DJS احزابی مستقل از حزب حاکم BJP به شمار میآیند، اما اعضای اصلی این سه حزب ناسیونالیست هندو جزء مجموعهای به نام “سنگ پریوار” به شمار میروند که مرکز جنبش شبهنظامیان داوطلب است. این جنبش، ساختاری نظامی دارد و ستون فقرات احزابی مانند VHP، DJS و یا BJP به شمار میآید که در دهه پنجاه تأسیس شدند. این سه حزب دارای یک ایدئولوژی مشترک بوده و بخش اصلی کادر رهبری آنها سابقه فعالیت در RSS را دارند. نخستوزیر فعلی هند، “مودی” از اعضای فعال این جنبش شبهنظامی بوده است.
نتیجه گیری
منازعات جریانهای افراط گرای هند مثل بی جی پی بر روی دو گسل مذهب و قومیت قرار دارد. برای جلوگیری از تداوم خشونت ناسیونالیستهای تندروی هندی علیه مسلمانان (که زمینه را برای افراطی گری از طرف مقابل فراهم میکند و در عین حال پای افراطیون مسلمان را از دیگر نقاط به هند میکشاند) دولتمردان باید مقابل خشونت علیه مسلمانان بایستند و با شناسایی حقوق قربانیان، از بحرانیتر شدن اوضاع جلوگیری نمایند کسانی نباید این حق را داشته باشد که باورهای مذهبی و اعتقادات فردی شهروندان را مورد پرسش و تفتیش قرار دهد. بنابراین، در پی قدرت گیری حزب “بی جی پی” و احزاب بنیادگرای “آر. اس. اس” و “هندوتوا”، فضای تساهل و همزیستی مسالمتآمیز ادیان در هند در حال تغییر است و این احزاب در پی تقویت هویت هندو و نادیده گرفتن ساختار سیاسی و همزیستی مسالمت آمیز حاکم بر هند هستند. پدید آمدن بنیادگرایی و ناسیونالیست جریان¬های بنیادگرای هندو تهدیدی عظیم برای شهروندی و حقوق آنان است، که اگر بخواهند آیندهای خشونتآمیز وجود نداشته باشد، باید از طریق آموزش با آن مواجه شوندو در این راستا لازم است برنامههای درسی برای مقابله با افراطی گری هندی تغییر یابد.
نویسنده: دکتر سروش امیری استاد دانشگاه