لزوم هوشیاری در برابر ماجرای های ساختگی بازیگران آشوب ساز درعراق
در خصوص رخدادهای اخیر عراق ، ایران و امریکا با اتخاذ موضع مشابه اعلام کرده اند که قصد حمله به اهداف یکدیگر را در این کشور ندارند مگر اینکه طرف مقابله حمله را شروع کند که دراین صورت پاسخ محکم و قاطع دریافت خواهد کرد.
در چنین وضعیتی نقش طرف های ثالث در الزام و پایبندی هر دو کشور به مواضع اعلامی خود و یا برهم زدن اوضاع و تغییر قواعد بازی نقش تعیین کننده ای دارند. این طرف ها برای ایران گروه های موسوم به حشد الشعبی یا بسیج مردمی هستند که در عین کثرت تشکیلاتی از نوعی وحدت فرماندهی نظامی و معنوی در بین خود برخوردارند ضمن آنکه بخشی از ساختار رسمی دفاعی عراق محسوب می شوند و لذا امکان اینکه این گروه ها بازی را به هم بزنند بعید است مگر آن که طرف یا طرف های مقابل بنام این گروه ها دست به عملیاتی بزنند و سپس آن را به بهانه ای برای پاسخ فراگیر قرار دهند.
سه طرف برهم زننده در این زمینه قابل شناسایی و تشخیص اند. نخست جناح افراطی حاکم بر رژیم صهیونیستی است که از سیاست های افراطی و هرج و مرج طلبانه خود طی سال های گذشته نتیجه عکس گرفته و برخلاف آنچه که تصور می کرد با رفتن رژیم صدام عراق تجزیه می شود و در گرداب درگیری های داخلی فرو می رود و یا به تبع آن سوریه در سایه پروژه تروریسم تکفیری به چندین واحد سیاسی کوچک تجزیه می شود و بخش هایی از آن در امتداد جولان به زیر اشغال مجدد این رژیم می رود، اما اکنون متوجه شده است که در عراق نظام سیاسی جدید با اکثریت دوستان ایران شکل گرفته و در سوریه نیز دولت مرکزی این کشور حفظ شده و همه مناطق را یکی پس از دیگری از دست تکفیری ها خارج می کند و تمامیت ارضی و حاکمیت ملی خود را باز می یابد و از همه مهم تر اینکه در هر دو کشور گروه های بسیج مردمی ضد اشغال شکل گرفته و در حال تقویت هستند.
از این رو از آنجا که رژیم صهیونیستی به تنهایی قدرت مقابله با این گروه ها را ندارد لذا با استفاده ازبقایای عوامل نفوذی خود در داخل دولت ترامپ همچون پمپئو وزیر امورخارجه امریکا وبرایان هوک مسئول تحریم های ایران در این وزارتخانه در تلاش برای فریب مجدد دولت و شخص ترامپ است و وسوسه این رژیم و شخص نتانیاهو پس از آن تقویت شد که ترامپ را در ماجرای ترور ناجوانمردانه حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی مهندس و همراهانشان آن هم در جریان یک سفر رسمی و دیپلماتیک فریب داد و بدون پرداخت هیچ هزینه ای از معرکه گریخت.
بنابراین می توان از عوامل نفوذی صهیونیستی در داخل دولت ترامپ و اوانجلیست های حاکم به عنوان دومین طرفی یاد کرد که قصد و انگیزه دولت و شخص ترامپ برای ایجاد درگیری با ایران در عراق ولو با توسل به یک ماجرای ساختگی دارند و در واقع روزنامه امریکایی نیویورک تایمز که همانند واشنگتن تایمز به عنوان تریبون حزب رقیب دموکرات شناخته می شود در افشاگری اخیر خود که خبرساز شد روی ماجراجویی و فتنه انگیزی همین گروه انگشت گذاشته بود که قصد فریب مجدد ترامپ را داشتند.
و اما طرف سومی که قصد و انگیزه لازم و کافی را برای فریب دولت و شخص ترامپ و انداختن آن به یک دردسر جدید در عراق دارد شخص محمد بن سلمان است که باکودتای سفید و با حمایت موساد و سیا قدرت را درعربستان در قبضه خود گرفته و با توجه به اینکه وی نیز همانند راستگرایان اسرائیلی بازی را در برابر مقاومت مردمی یمن باخته و جنگی که بنا بود ظرف یک هفته به حیات انصارالله پایان دهد اکنون وارد ششمین سال خود آن هم به ضرر عربستان و شخص محمد بن سلمان پیش رفته است لذا وی نیز همانند نتانیاهو تنها راه نجات خود را در وارد کردن ترامپ به یک دردسر جدید در عراق می بیند تا بلکه از فضای ناشی از آن راهی برای نجات خود پیدا کند.
بنابراین مشخص می شود که دستکم سه جناح افراطی در داخل امریکا، فلسطین اشغالی و عربستان قصد فریب مجدد ترامپ در عراق دارند و چه بسا امکان دارد برای ایجاد درگیری به ماجراهای ساختگی هم متوسل شوند که این بیش از پیش هوشیاری طرف های مقابل را می طلبد و البته بخش عمده ای از این مسئولیت متوجه دولت و شخص ترامپ است که فریب طرف های برهم زننده و آشوبگر را نخورد بخصوص آنکه امکان دارد این طرف ها امکان دارد کمافی السابق به ترامپ آدرس غلط بدهند و مدعی شوند ایجاد درگیری نظامی در عراق می تواند به فرافکنی بحران بینجامد و اذهان را از بحران عظیم ناشی از کرونا منحرف کند که به پاشنه آشیل ترامپ در سال انتخابات تبدیل شده است.
-------------------------------------------
احمد کاظم زاده