به گزارش سرویس بین الملل
خبرگزاری صدا و سیما، به نقل از سردبیر رای الیوم، جنگجویان سوری مزدور ترکیه، که بیش از نه سال تلاش کردند علیه دولت سوریه شورش کنند، اکنون اسیر نیروهای ژنرال حفتر در لیبی شده اند و به بدترین شکل به آنان اهانت میشود.
عبدالباری عطوان افزود این روزها شبکههای اجتماعی پر شده است از فیلمهای شوک کننده جنگجویان سوری که مقامات ترکیه آنها را برای جنگیدن در کنار نیروهای دولت وفاق ملی لیبی، به این کشور فرستادند، اما اسیر نیروهای وابسته به ژنرال خلیفه حفتری شدند که از حمایت امارات، مصر، روسیه، عربستان، آمریکا و فرانسه برخوردار است.
چرا میگوییم این تصاویر و ویدئوها شوکه کننده است؟ زیرا جنگجویان سوری به شکلی اهانت آمیز دیده میشوند و زندانبانان آنان سنگدلانه با آنها رفتار میکنند. همچنین وقتی نام خود را میگویند و محل تولدشان را مانند حمص، حماه و حلب ذکر میکنند، از پشیمانی خود میگویند و اعتراف میکنند که به طمع مسائل مالی به لیبی آمده اند، که مهمترین آنها، دریافت ماهانه ۲ هزار دلار است و از طرف دیگر به آنها وعده داده شده است در آینده یعنی پس از پیروزی در نبرد لیبی، اگر زنده مانند که بسیار بعید به نظر میرسد، خود و خانواده هایشان شناسنامه ترکیهای دریافت خواهند کرد.
به خوبی میدانیم این ویدئوها در وهله اول تبلیغاتی و بخشی از جنگ روانی این جنگ داخلی سختی است که در خاک لیبی جریان دارد و دو طرف آن و کشورهای حامی دو طرف، مزدورانی را برای جنگیدن در جبهههای نبرد اجیر کرده اند، به گونهای که افرادی سودانی و چادی و روسی در صف نیروهای ژنرال حفتر و افرادی سوری و چچنی و ترکمنستانی و قفقازی در صف نیروهای دولت وفاق میجنگند. همه اینها، مزدورانی هستند که انگیزه آنها بدون استثنا پول است، در حالی که قربانی اصلی این داستان، مردم لیبی هستند که نیمی از آنان به دور از خانههای خود و در شرایطی سخت زندگی میکنند و نه دموکراسی بدست آوردند و نه نظامی دیکتاتوری دارند، بلکه تنها گرسنگی و فقر و خونریزی بیشتر و همچنین کرونا و آیندهای نامعلوم برای آنها داشت.
به مناسبت ورود بحران سوریه به دهمین سال خود، درباره این جوانان سوری صحبت میکنیم که شمار آنان به بیش از ۵ هزار نفر میرسد و از طریق دفاتری ویژه در استانبول بوسیله دولت ترکیه برای این هدف اجیر شدند، در حالی که به اصطلاح «انقلاب» آنان از اهداف خود منحرف شد و برخی از گروههای مسلح آن به ابزارهایی در دست حامیان خود برای تحقق اهداف آنان تبدیل شدند. در اینجا از حامی اصلی آنها یعنی ترکیه صحبت میکنیم که از همپیمانان و شرکای خود یعنی آمریکا و فرانسه و عربستان و قطر و امارات، صرف نظر کرد و به تنهایی در میدان باقی ماند؛ جالب آنکه بیشتر این همپیمانان اکنون در کنار ژنرال حفتر و علیه دولت وفاق در طرابلس که ترکیه از آن حمایت میکند و برای جلوگیری از سرنگونی آن، جنگجویان و خودروهای نظامی و پهپادهایی را به کمکش میفرستد، میجنگند.
دولت ترکیه این سوریها را برای حمایت از انقلابی مردمی که خواستار سرنگونی نظام دیکتاتوری مستبد و تحقق عدالت اجتماعی است، به لیبی نمیفرستد، بلکه هدفش در وهله اول، منافع اقتصادی است که مهمترین آنها، امضای قراردادهایی با دولت وفاق است که بر اساس آن، به شرکتهای ترکیه ای، امتیاز استخراج نفت و گاز و سهمی در قراردادهای پروژههای زیربنایی به ارزش نزدیک به ۳۰ میلیارد دلار داده شد و سرنگونی دولت وفاق، به منزله از دست رفتن همه چیز برای ترکیه خواهد بود.
از طرف دیگر، ژنرال حفتر که به حمایت آمریکا از خود و روابط محکمش با سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا و حمایتهایش از خود و آموزش دادن به نیروهایش در تلاش برای سرنگون کردن نظام معمر قذافی افتخار میکند، در توطئه غربیها برای سرنگونی نظام قذافی از طریق حملات هوایی ناتو، شریک بود و دوشادوش آقای السراج و گروههای مسلح اسلامی و غیر اسلامی در طرابلس و مصراته ایستاد و جالب آنکه، ترکیه به عنوان یکی از کشورهای عضو ناتو، در آن جنگ در کنار دشمنان کنونی خود در لیبی، جنگید.
این جنگ، برای دستیابی به منافع اقتصادی و تسلط بر قدرت حاکم در لیبی است و هیچ ارتباطی به ارزشها و اخلاق و دموکراسی ندارد و لیبیاییها قربانیان اول این جنگ هستند و قربانیان بعدی، جوانان سوری هستند که با بزرگترین نیرنگ در تاریخ معاصر روبرو شدند، اولا هنگامی که علیه ارتش کشورشان دست به سلاح بردند، آن هم در خدمت نقشههای آمریکایی غربی در دشمنی با عربها و مسلمانان و انتقام از دولتهایی، چون سوریه که در چهار جنگ علیه اسرائیل شرکت کردند و ثانیا هنگامی که مزدور کشورهایی شدند که دولتهایشان بر سر نفت لیبی میجنگند.
نمیدانیم احساس واقعی این جنگجویان مزدور سوری چیست در حالی که خود را در حال جنگیدن در سرزمینی به فاصله بیش از سه هزار کیلومتر از حلب و حمص و دمشق یافتند، آن هم فقط برای پول؛ این سوالی است که از آنها میپرسیم و نه از مزدوران روسی که شرکت نظامی واگنر به ریاست یوگنی پریگوژین آنها را استخدام کرد، زیرا مزدوران روس در این کار حرفهای شده اند و کسی آنها را با فتوا و شعارهایی تحت عنوان دموکراسی و عدالت اجتماعی و تغییر نظامی دیکتاتوری، فریب نمیدهد و به جنگی برای نابود کردن کشورها نمیفرستد.
عطوان در پایان مقاله خود نوشت: هنگامی که نشانههای توطئه علیه لیبی در فوریه سال ۲۰۱۱ روشن شد و هواپیماهای ناتو به بهانه محافظت از انقلاب، شروع به بمباران طرابلس کردند، در یکی از روزنامههایی که سردبیر آن بودم، مقالهای با عنوان «لیبی، مقدمه است و هدف اصلی سوریه است» نوشتم، اما هرگز به ذهنم خطور نمیکرد که انقلابیون سوری را ببینم که برای جنگیدن در نبردی که هیچ ربطی به آنان ندارد، به لیبی فرستاده شوند.
توطئه، به سوریه منتقل شد و همین سناریو ممکن بود در الجزایر و شاید کشورهای عربی دیگر نیز تکرار شود، زیرا اتاقهای سیاه و دربسته آماده بوده و همچنان آماده است، اما اراده شرافتمندان مومن این امت و اعتقاداتشان تا این لحظه برتر و قویتر بوده است.