در هر دهه از زندگي
درسنین مختلف چه تغییراتی در اشتهای ما رخ میدهد؟
انسان همیشه رابطهی پیچیدهای با مواد غذایی داشته. ما همیشه به خاطر احساس گرسنگی غذا نمیخوریم و گاهی این کار را تحت تأثیر آگهیهای تبلیغاتی انجام میدهیم.
علاوه بر این، اشتهای ما تحت تأثیر عوامل زیاد دیگری قرار دارد که هیچ ارتباطی با گرسنگی ندارند و مصرف بیشتر غذا و در نتیجه بالا رفتن وزن، روی سلامت ما تأثیر میگذارد. تحقیقات نشان داده اشتهای ما در طول زندگی دستخوش تغییراتی میشود. دانستن مراحل مختلف این تغییر به ما کمک میکند رژیم غذایی بهتری داشته باشیم و از پس مشکلاتی مثل اضافه وزن بربیاییم.
در ادامه میخواهیم ببینیم در هر دهه از زندگی چه تغییراتی در اشتهای ما رخ میدهد.
دههی اول زندگی: ۰ تا ۱۰ سالگی
عادتهای غذاییای که در کودکی به وجود میآیند میتوانند تا دوران بزرگسالی ادامه داشته باشند. یک کودک چاق، اگر پدر و مادرش هیچ اقدام پیشگیرانهای انجام ندهند، احتمالاً به یک فرد بزرگسال چاق تبدیل خواهد شد. بسیار مهم است که کودکان به امتحان کردن مواد غذاییای با طعم ها، بافتها و رنگهای مختلف عادت کنند تا بعداً ترسی از خوردن بعضی مواد غذایی نداشته باشند.
طبق تحقیقات، کودکان همان رفتارهای غذایی پدر و مادرشان را دارند، به همین دلیل محیط رشد آنها باید مثبت، متعادل و مملوء از مواد غذایی سالم مثل سبزیجات باشد. به علاوه خوب است که بچهها تا حدودی روی مقدار غذای خود کنترل داشته باشند. مجبور کردن آنها به خوردن هر چه که در بشقاب شان وجود دارد میتواند توانایی آنها در درک نشانههای گرسنگی و اشتها را کاهش دهد، مسألهای که به چاقی آنها منجر میشود.
دههی دوم زندگی: ۱۰ تا ۲۰ سالگی
در دوران بلوغ و نوجوانی، تغییرات هورمونی باعث افزایش اشتها میشود. در این مرحله رابطهی فرد با غذا روی سلامت و رشد کنونی او تأثیر میگذارد. این دوره اهمیت زیادی در تعیین عادتهای غذایی فرد در آینده دارد.
بدون راهنمایی مناسب، افراد در این بازهی سنی اغلب مواد غذایی ناسالم را ترجیح میدهند که مصرف آنها پیامدهایی دارد که تا دوران بزرگسالی ادامه پیدا میکند. دانشمندان متوجه شدند احتمال ابتلا به کمبودهای غذایی در زنان جوان بیشتر است، چون در این دوران است که آنها توانایی باروری پیدا میکنند.
دههی سوم زندگی: ۲۰ تا ۳۰ سالگی
تغییر در سبک زندگی، به عنوان یک فرد بزرگسال میتواند باعث افزایش وزن شود؛ و وقتی هم که وزن بالا رود، پایین آوردنش کار راحتی نیست. در این مرحله بدن سیگنالهای قدرتمندی میفرستد تا زمانی که احساس گرسنگی میکند غذا به او برسد، اما سیگنالهایی که بدن در هنگام سیری برای پس زدن غذا میفرستد بسیار ضعیف هستند. تحقیقات نشان داده این اتفاق به این دلیل رخ میدهد که عوامل فیزیکی و روانی زیادی روی اشتها تأثیر میگذارد، عواملی که فرد را تشویق میکند حتی وقتهایی هم که گرسنه نیست به خوردن ادامه دهد.
در این مرحله بسیار مهم است که یاد بگیرید احساس سیری را در خود به وجود آورید، وقتهایی که بدن دیگر احساس گرسنگی نمیکند به حرفش گوش دهید و بنابراین از پرخوری پرهیز کنید. این مهم با انتخاب مواد غذایی سرشار از فیبر و پروتئین میسر میشود، دو مادهای که برخلاف محصولات دارای قند و چربی، به شما کمک میکنند مدت زمان طولانی تری «سیر» باقی بمانید.
دههی چهارم زندگی: ۳۰ تا ۴۰ سالگی
در این مرحله از زندگی آثار اضطراب رفته رفته بروز پیدا میکند. تحقیقات نشان داده مشکلات دوران بزررگسالی منجر به تغییراتی در برنامه غذایی روزانه و اشتهای فرد میشود: در این میان ممکن است فرد اشتهایی سیری ناپذیر پیدا کند یا برعکس، اشتهای خود را به کلی از دست دهد.
برخی ویژگیهای شخصیتی مثل کمال گرایی روی رفتارهای غذایی فرد تأثیر میگذارند، چون چنین ویژگیهایی اغلب باعث اضطراب میشوند. تغییر همهی رفتارهای بد غذایی در این مرحله امری است لازم، چه این رفتارها مربوط به خانه باشد و چه مربوط به سرکار؛ مثل خودداری از مصرف تنقلات ناسالم در محل کار و جایگزین کردن مواد غذایی پرکالری با مواد غذایی سالم و تازه.
شناسایی موقعیتهای اضطراب آور و به حداقل رساندن آنها هم به افزایش میل شما برای سالم خوری کمک میکند.
دههی پنجم زندگی: ۴۰ تا ۵۰ سالگی
در این دوره، تغییر عادتهایی که قبلاً تغییر نکرده اند بسیار دشوار است. ذهنتان به شما میگوید که به یک رژیم غذایی متعادل و ورزش نیاز دارید، اما در واقعیت خورد و خوراک شما بسیار کم یا بسیار زیاد است.
طبق اعلام سازمان جهانی بهداشت، در این مرحله است که مشکلاتی که ریشه در عادتهای بد غذایی دارند، بروز پیدا میکنند، مثل فشار خون بالا، کلسترول بالا و دیابت. قبل از شدت پیدا کردن مشکلات و جبران ناپذیر شدن آنها باید ارتقاء سلامت تان را به هدف خود تبدیل کنید.
دههی ششم زندگی: ۵۰ تا ۶۰ سالگی
از سن ۵۰ سالگی به بعد، تودهی عضلانی بدن به تدریج و به طور پیوسته کاهش پیدا میکند. دانشمندان به این مسأله سارکوپنیا یا کم ماهیچگی میگویند. مصرف مواد مغذی کمتر از مقدار مورد نیاز، نداشتن فعالیت فیزیکی و یائسگی میتواند به این فرآیند سرعت دهد.
در این مرحله، فرد باید یک رژیم غذایی سالم و پروتئین بالا داشته باشد. با این حال، اغلب به جای غذاهای ساده، غذاهایی مصرف میشوند که نیازهای غذایی افرادی که در این مرحله هستند را برطرف نمیکنند. علت این مسأله هم کمبود وقت یا نداشتن اشتها است.
دههی هفتم زندگی: ۶۰ تا ۷۰ سالگی
در دوران پیری، بدن آسیب پذیر میشود و ناخواسته وزن از دست میدهد، چون هم اشتها و هم احساس گرسنگی از بین میرود. تحقیقات نشان داده در این مرحله غذا خوردن برای فرد بیشتر از هر چیز یک تجربهی اجتماعی محسوب میشود.
از دست دادن همسر، نداشتن مصاحبت در فضای خانه و کمبود منابع مالی، مانع از لذت بردن از مواد غذایی میشود. دیگر عوامل مثل سخت شدن جویدن و دیگر بیماریها به این مسأله دامن میزند. در این مرحله، در پیش گرفتن یک رژیم غذایی مناسببه توصیهی پزشک برای طولانیتر شدن عمر ضروری است.