به گزارش خبرگزاری صدا و سیما به نقل از دفاع پرس؛ تک قرارگاه «فتح» در ساعت مقرر آغاز شد و تا ساعت هشت صبح همان روز، تیپ ۵۵ هوابرد و تیپ ۸ نجف اشرف موفق شدند اولین ژنرال ارتش عراق را به اسارت درآورند.
عملیات «فتحالمبین» ساعت ۳۰ دقیقه بامداد دوم فروردین سال ۱۳۶۰، با رمز مبارک «یا زهرا (س)» آغاز شد. هدف از برگزاری این عملیات «آزادسازی بخش وسیعی از مناطق اشغال شده، همچون سایت چهار و پنج رادار و دهها روستای منطقه»، «انهدام دو لشکر عراق (۱۰ زرهی و یک مکانیزه)»، «دستیابی به خطوط پدافندی مناسب و استفاده از حداقل نیروهای خودی در آن خطوط»، «خارج کردن شهرهای شوش، اندیمشک و دزفول از تیررس آتش توپخانه دشمن» و «دور کردن آتش موثر دشمن از جاده اهواز – اندیمشک» بود.
قرارگاه مرکزی «کربلا» با فرماندهی مشترک نیروی زمینی ارتش و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، هدایت کلی عملیات «فتحالمبین» را بر عهده داشت که چهار قرارگاه فرعی «قدس»، «نصر»، «فجر» و «فتح» نیز تحت امر آن بودند.
مرحله اول عملیات
در ساعت ۳۰ دقیقه بامداد روز دوم فروردین، قرارگاههای «قدس» و «نصر» با غافلگیری کامل تک خود را آغاز، دشمن را مورد هجوم قرار داده و به سمت هدفهای از پیش تعیینشده حرکت کردند.
در این راستا، قرارگاه «قدس» موفق شد پل «چیخواب»، پادگان «عینخوش»، ارتفاعات «عینخوش»، قسمتی از جاده مواصلاتی «دچه» به «عینخوش» را تصرف و ضمن وارد آوردن تلفات و ضایعات عمده، حدود یک هزار و ۵۰۰ نفر از قوای متجاوز را به اسارت درآورد که با پاتکهای موجی و دیوانهوار عراق مواجه شد.
همچنین قرارگاه «نصر» نیز موفق شد که «کوت کاپن»، «سرخه صالح»، «سه راه قهوهخانه»، «تپه چشمه»، «تپه بلتا»، «تپه جفینه»، «تپه ۳۵۰» و «علی گرهزد» را تصرف و حدود سه هزار نفر از قوای متجاوز را به اسارت در آورد.
قرارگاههای «فجر» و «فتح» نیز در مرحله اول عملیات فتحالمبین، به تثبیت خود در مناطق محوله ادامه داده و ضمن به اسارت در آوردن شماری از نیروهای دشمن توسط قرارگاه فجر، تعدادی از تانکهای دشمن توسط قرارگاه فتح مورد اصابت قرار گرفته و منهدم شدند.
مرحله دوم عملیات
از شروع روشنایی روز دوم فروردین، نیروهای متجاوز برای بازپسگیری مناطق حساس و حیاتی «عینخوش» و «دشت عباس»، قرارگاه «قدس» را زیر فشار پاتکهای بیامان خود قرار دادند، بهطوری که هر لحظه بیم آن میرفت که بازپسگیری مواضع در منطقه قرارگاه «قدس»، کل عملیات «فتحالمبین» را به مخاطره بیاندازد؛ بنابراین بهمنظور برداشتن فشار از روی قرارگاه «قدس»، سر فرماندهی قرارگاه «کربلا» به قرارگاه «فتح» دستور داد تا در ساعت یک بامداد روز چهارم فروردین، تک و هدفهای واگذاری را تصرف کند و به قرارگاه «نصر» نیز دستور داد که با زیر امر گرفتن تیپ ۳۷ زرهی، موجبات الحاق با قرارگاه «قدس» را فراهم کند.
تک قرارگاه «فتح» در ساعت مقرر آغاز شد و تا ساعت هشت صبح همان روز، تیپ ۵۵ هوابرد و تیپ ۸ نجف اشرف موفق شدند که ارتفاع «میشداغ»، «تنگ رقابیه» و ارتفاع «رقابیه» را تصرف و تدارک و عقبنشینی نیروهای متجاوز را با مشکل روبهرو ساخته و اولین ژنرال ارتش عراق را به اسارت درآورند؛ ولی در منطقه «دشت عباس» موفقیت چندانی بهدست نیامد و تیپهای ۳۷ و ۲ زرهی متحمل تلفات سنگینی شدند؛ ضمن آنکه پاتکهای دشمن در تمام مدت در منطقه قرارگاه «قدس» ادامه داشت؛ اما آثار تزلزل در روحیه نیروهای دشمن به وضوح نمایان شده بود.
مرحله سوم عملیات
با توجه به تقویت یگانهای متجاوز در ارتفاعات «ابوصلیبی خات» و ایجاد مواضع مستحکم و پی در پی (پدافند در عمق)، قرارگاه «فجر» با تمام تلاشی که کرد، قادر به درهم کوبیدن این مواضع نشد، ضمن اینکه موفقیت قرارگاه «نصر» در شمال رودخانه «رفائیه» و رسیدن عناصر آن قرارگاه به جناح باز لشکر ۱ مکانیزه عراق، این موقعیت مناسب را در اختیار قرارگاه «کربلا» گذاشت که با طرحریزی، یک عملیات احاطهای یک طرفه، لشکر ۱ مکانیزه عراق را در ارتفاعات «ابوصلیبی خات» درهم بکوبد.
بالاخره در ساعت ۹:۴۵ روز هفتم فروردین قرارگاههای نصر و فجر با هم الحاق حاصل شدند و ماموریت آنها با موفقیت کامل به پایان رسید و دشمن با تمام تلاش در حال فرار از منطقه بود که گروهگروه به اسارت رزمندگان درآمدند.
مرحله چهارم عملیات
در پایان مرحله سوم، هنوز تنگ «ابوغریب» در شمال و تپههای «دوسلک» و «برقازه» در جنوب به تصرف رزمندگان در نیامده بود؛ بنابراین در سحرگاه روز هشتم فروردین که دشمن در حال فرار از منطقه بود، قرارگاههای «نصر»، «قدس» و «فتح» حرکت خود را بهمنظور تصرف هدفهای یادشده شروع کرده و موفق شدند که بدون درگیری، عمده هدفهای ذکرشده را که توسط دشمن تخلیه شده بود، به تصرف درآورند و عملیاتی که برای روز نهم طرحریزی و پیشبینی شده بود را در روز هشتم بدون هیچگونه مشکلی اجرا کنند و کلیه اهداف تعیینشده را تصرف کرد و خط سرخ تأمین و بلافاصله مسؤلیت منطقه «فتحالمبین» به لشکر ۷۷ واگذار شد و بقیه یگانها جهت عملیات آزادسازی خرمشهر از ۱۰ فروردین راهی منطقه آبادان ـ خرمشهر شدند.
نتایج عملیات
۱ - آزادسازی دو هزار و ۵۰۰ کیلومتر مربع از خاک جمهوری اسلامی؛ شامل دهها بخش و روستا، سایت ۴ و ۵ رادار، جاده مهم دزفول – دهلران و.
۲ - نزدیک شدن نیروهای خودی به مرز در منطقه غرب شوش و دزفول.
۳ - خارج شدن شهرهای دزفول، اندیمشک و شوش و مراکز مهمی همچون پایگاه هوایی دزفول از تیررس توپخانه دشمن، و دستیابی به چاههای نفت ابوقریب در ارتفاعات تینه.
۴ - انهدام بیش از ۴ لشکر، ۳۶۱ تانک و نفربر، ۱۸ هواپیما، ۳۰۰ خودرو، ۵۰ توپ و ۳۰ دستگاه مهندسی ارتش عراق.
۵ - به غنیمت گرفته شدن ۳۲۰ تانک و نفربر، ۵۰۰ خودرو، ۱۶۵ توپ، ۵۰ دستگاه مهندسی و مقادیر زیادی سلاح و تجهیزات انفرادی.
۶ - به اسارت در آمدن بیش از ۱۵ هزار تن از نیروهای دشمن.
۷ - کشته و مجروح شدن حدود ۲۵ هزار تن از نیروهای دشمن.
جنگ را با استخاره اداره نمیکردیم
عملیات «فتحالمبین» همانگونه که از نام آن پیداست، یادآور پیروزی آشکار و بزرگ برای رزمندگان اسلام در دوران دفاع مقدس است که علت نامگذاری آن به عنوان «فتحالمبین»، برمیگردد به آن روزی که «محسن رضایی» فرمانده وقت کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در قرآن کریم تفألی میزند که آیه «إِنَّا فَتَحْنَا لَکَ فَتْحًا مُبِینًا» میآید؛ بنابراین نام «فتح» برای عملیات انتخاب میشود؛ اما بعد از عملیات، با توجه به پیروزی بزرگی که رزمندگان اسلام کسب کرده بودند، نام آن را «فتحالمبین» نهادند.
سردار سرلشکر پاسدار «محسن رضایی» در اینباره گفته است: «قبل از برگزاری عملیات «فتحالمبین»، درحالی همه محورهای آن مشخص شده بود، ارتش عراق یکی از این محورها را شناسایی و تمام علائم و نشانههای ما را کور کرد؛ بنابراین در اجرای عملیات به مشکل خوردیم و فرماندهان به من گفتند که نزد امام بروم و از ایشان کسب تکلیف کنم.
یکی از ارتشیها با هواپیمای F۵ من را به تهران رساند و وقتی به جماران رفتیم و موضوع را برای امام شرح دادیم ایشان کمی مکث کردند و فرمودند «خدای متعال شما را پیروز خواهد کرد» و همچنین در پاسخ به درخواست استخاره من فرمودند که «اگر جایی به مشکل خوردید، از خداوند طلب خیر کنید»؛ بنابراین به قرارگاه برگشتم و به فرماندهان موضوع را اطلاع دادم و نزدیک به ۱۲ ساعت جلسه گذاشتیم و تصمیم گرفتیم که با یک روز تاخیر عملیات را شروع کنیم.
ما جنگ را با استخاره اداره نمیکردیم، بلکه به قرآن پناه میبردیم؛ بنابراین وقتی که عملیات «فتحالمبین» آغاز شد، تفألی به قرآن زدم که آیات سوره «فتح» آمد که دو ساعت بعد از شروع عملیات نام آن را «فتح» گذاشتیم و بعد از عملیات نیز، ما دو هزار و ۷۰۰ کیلومتر از سرزمین را آزاد و ۹ هزار نفر از عراقیها را اسیر کرده بودیم، نام آن را به «فتحالمبین» تغییر دادیم و ۴۰ روز بعد نیز فتح خرمشهر صورت گرفت».
۳۵۰۰ نوبت پرواز توسط هوانیروز
یکی از وظایف هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران در عملیاتهای دوران دفاع مقدس، پشتیبانی نیروهای زمینی بود که در این راستا، مأموریتهایی نظیر شناسایی، شناسایی با رزم، پشتیبانی با آتش از یگانهای زمینی، جابهجایی نیرو، حمل مجروح، حمل بار و مهمات به خطوط مقدم جبهه و... را برعهده داشته است.
امیرسرتیپ دوم خلبان «غلامرضا صفائینژاد» درباره نقش هوانیروز ارتش در عملیات فتحالمبین گفته است: «برابر دستورالعملهای ابلاغی، هوانیروز میبایستی حدود ۸۰ فروند از انواع بالگردهایش را در این عملیات به کار میگرفت؛ اما در عمل، شاید حضور این بالگردها در منطقه، بیش از ۱۱۰ فروند بود و گاه با تعویضهایی که انجام میگرفت، رقم به بالای ۱۲۰ یا ۱۳۰ فروند هم میرسید، ولی حضور اسمی آنها ۸۰ فروند بود.
گروههای پروازی به فراخور مکان و زمان عملیات، هر کدام جایگاه خاص خودشان را داشتند؛ ولی عقبه همه آنها، تا حدودی دزفول بود و تعدادی هم در مسجدسلیمان مستقر بودند. بقیه پرندهها، بهطور کامل در منطقه عملیاتی پراکنده بودند و حتی با پیشرفت عملیات، نقاطی را در منطقه جلو بهعنوان استقرار مقدم انتخاب میکردند و عملیات را از همانجا پشتیبانی و هدایت میکردند.
یگانهای هوانیروز باید از قرارگاههای عملیات یعنی قرارگاههای «فجر»، «فتح»، «نصر» و «قدس» پشتیبانی میکردند که در این راستا؛ پشتیبانی از قرارگاههای «نصر» و «قدس» که تلاش اصلی در آنجا متمرکز شده بود، به گروه رزمی کرمان واگذار شد گه برای تقویت این یگان، یک گروه آتش از گروه پشتیبانی اصفهان و تعدادی از اساتید خلبان و بالگردهای مرکز آموزش هوانیروز، همچنین بالگردهای شینوک گروه پشتیبانی عمومی اصفهان، به آنها اختصاص داده شد.
همچنین پشتیبانی از قرارگاه «فجر» بهگروه پشتیبانی عمومی اصفهان واگذار و پشتیبانی از قرارگاه «فتح» نیز به گروه رزمی مسجدسلیمان که در منتهیالیه ضلع جنوبی منطقة عملیات مستقر شده بود، واگذار شد.
علاوهبر مأموریت ذاتی هوانیروز؛ یعنی پشتیبانی از یگانهای عملکننده، گاه نیز حین عمل، جنگ بالگرد با بالگرد هم پیش میآمد؛ در این راستا، در منطقه قرارگاه «قدس» دو فروند بالگرد عراقی، توسط یک فروند بالگرد کبرا به خلبانی سروان «محمود بابایی» (سرتیپ فعلی) و ستوانیار «جهانگیر باقری» (سرهنگ فعلی) ساقط شدند.
در این عملیات، حدود ۲۷ هزار و ۵۰۰ گلوله توپ بالگردهای کبرا به مصرف رسید و نزدیک به ۲۰۰ فروند موشک «تاو ۳» نیز برای انهدام تانکها و ادوات زرهی شلیک شد. همچنین حدود ۱۱ فروند موشک «ماوریک» برای هدفهای ویژه و ۲ هزار و ۲۵۰ فروند راکت نیز مورد استفاده خلبانان قرار گرفت.
خلبانان هوانیروز در طی هفت روز این عملیات، با بیش از سه هزار و ۵۰۰ نوبت پرواز در پشتیبانی آتش، بیش از چهار هزار ساعت پرواز عملیاتی انجام دادند که البته این فعالیتها، توسط خلبانان، نیروهای فنی و مجموعه هوانیروز انجام شده و مربوط به یک گروه یا قشر خاصی نیست.
«فتحالمبین» اعتبار نیروهای مسلح ما را در جهان بالا برد
عملیات «فتحالمبین» حیثیت و اعتبار نیروهای مسلح ما را در جهان بالا برد و ناظران مغرض نظامی دنیا مجبور شدند به پیروزیهای رزمندگان ما اعتراف کنند و ارزیابیهای خود را به نفع ما تغییر دهند.
رسانههای گروهی و دستگاههای تبلیغاتی بسیاری از کشورها به رغم اعمال سانسور در بیان واقعیاتهای جنگ، به شکست نیروهای عراق اقرار کردند. ولی شمار اسرا و میزان تلفات و ضایعات آن را به نسبتی اندک بازگو کردند. درحالیکه نتیجه این عملیات به اسارت گرفتن بیش از ۱۵ هزار عراقی، کشته و زخمی کردن شمار زیادی از آنها و آزادسازی بخش وسیعی از خاک میهن اسلامی ایران بود که عراق متجاوز مانند گذشته این شکست مفتضحانه را با عنوان «عقبنشینی تاکتیکی» توجیه کرد.
«رویترز» در تاریخ ۱۳۶۱/۱/۷ اعلام کرد: «صدام امروز خواستار آتشبس و حل و فصل مناقشه با ایران از راههای صلحآمیز که حقوق عادلانه تاریخی و قانونی را تضمین کند، شد». «بیبیسی» نیز با تأکید بر پیروزی رزمندگان ایران، سقوط صدام را زنگ خطری برای کشورهای منطقه تلقی نمود و «واشنگتن پست» و اکثر رسانههای امریکایی هم اعلام کردند که دولت آمریکا تصور میکرد ایران دولت انقلابی در معرض سقوط قرار دارد؛ ولی امروز ایران با برتری یافتن به نیروهای عراقی در جبهه جنگ و سرکوب چریکهای ضددولتی (منافقین)، تهدید بزرگی برای کشورهای نفتخیز خلیجفارس است.
پیام امام خمینی (ره) در پی پیروزی رزمندگان اسلام در عملیات «فتحالمبین»
اخبار غرورآفرین جبهههای نبرد علیه قوای شیطانی را یکی پس از دیگری دریافت نمودم. قلمم قاصر است که احساسات خویش را ابراز کنم. به قوای مسلح اسلامی که خدایشان نصرت آخرین را نصیب فرماید تبریک عرض میکنم. مبارک باد بر شما عزیزان افتخارآفرین، پیروزی بزرگی را که با یاری ملائکهالله و نصرت ملکوتی نصیب اسلام و کشور عزیز ایران کشور بقیهالله الاعظم (ارواحنالهالفداء) نمودید.
رحمت واسعه خداوند بر آن مادران و پدرانی که شما شجاعان نبرد در میدان کارزار و مجاهدان با نفس در شبهای نورانی را در دامن پاکشان تربیت نمودند. مژده باد به شما جوانان برومند در تحصیل رضای پروردگار که از بالاترین سنگرهای روحانی و جسمانی ظاهری و باطنی پیروزید. مبارک باد بر بقیهالله (ارواحنالهالفداء) وجود چنین رزمندگان ارزشمند و مجاهدان فیسبیلالله که آبروی اسلام را حفظ و ملت ایران را روسپید و مجاهدان راه خدا را سرافراز نمودید. ملت بزرگ ایران و فرزندان اسلام به شما سلحشوران، افتخار میکند. آفرین بر شما که میهن خود را بر بال ملائکهالله نشاندید و در میان ملل جهان سرافراز نمودید. مبارک باد بر ملت چنین جوانان رزمندهای و بر شما چنین ملت قدردانی که به مجرد فتح و پیروزی توسط رزمندگان به دعا و شادی برخاستید.
اینجانب از دور دست و بازوی قدرتمند شما را که دست خداوند بالای آن است، میبوسم و بر این بوسه افتخار میکنم. شما دِین خود را به اسلام عزیز و میهن شریف ادا کردید و طمع ابرقدرتها و مزدوران آنان را از کشور خود بریدید و سخاوتمندانه در راه شرف و عزت اسلام جهاد کردید.
درود بر فرماندهان بزرگوار، رزمندگان و بر همه مجاهدان راه عظمت کشور و اسلام، و نفرت و لعنت بر منافقان و منحرفانی که میخواستند یکی از انبارهای مهمات چنین مجاهدانی را به آتش بکشند و غضب و سخط خداوند بر آن خدانشناسانی که با کمک به صدام عفلقی میخواستند او را نجات دهند و شکر بیپایان خداوند را که توانستید مفتضحانه نیروهای کفر را در بارگاه قادر متعال بیآبرو و در پیشگاه ملتهای مسلمان منفور نمائید.
من از خدای تعالی نصرت نهایی شما عزیزان و شکست مخالفان حق را خواستارم. درود بر شما و رحمت بر شهیدان راه حق و شهدای جبهه نبرد حق علیه باطل؛ و سلام بر عبادالله الصالحین.