زمانی که جی. اف. سی. فولر مفهوم «جنگ روانی» را در سال ۱۹۲۰ میلادی ابداع کرد شاید هیچگاه فکر آن را هم نمیکرد روزی فرا برسد که خانهی تک تک مردم دنیا به یک عرصهی جنگ روانی تبدیل شود و هر فردی با گوشی هوشمندی که در دست دارد قادر باشد خاکریزهای مجازی را فتح کند، دست به عملیات روانی بزند و خیل گستردهای از رسانهها را با خود همراه سازد!
شاید قریب به یک قرن پیش خارج از تصور انسان بود که تئوریهای دستکاری افکار عمومی ادوارد برنیز با کلبهی دیجتیالی الوین تافلر و پروژهی نظامی آرپانت (که بستر اینترنت را فراهم ساخت) در هم آمیزند و بستری نو برای وقوع جنگها و عملیاتهای پیچیدهی روانی و سایبری فراهم آورند؛ اما اکنون این مهم به وقوع پیوسته است. رسانههای پرقدرت دنیا خود را به ابزارهای روزآمد مجهز کرده و با به کارگیری تکنیکها و تاکتیکهای عملیات روانی و پروپاگاندا به نبرد با قلبها و ذهنهای ساکنان زمین آمدهاند. کافی است یک رخداد ناشناخته در زمین پدیدار شود آنگاه رسانهها با تمام توان خود وارد میدان شده و جهتدهی به افکار عمومی را کلید میزنند.
این روزها عملیات روانی با رمز کروناویروس به میدان نبرد با ایران آمده و با تکنیکها و تاکتیکهای متنوع و رنگارنگ خود قصد دارد افکار عمومی جامعه را مشوش کرده و به رفتار، گفتار و ذهنیت مردم جهت دهد.
تنها یک هفته بیشتر از اعلام رسمی اولین مرگ ناشی از کرونا در ایران نگذشته بود که وزیر خارجهی امریکا مایک پمپئو در جمع خبرنگاران حاضر شد و مقامات ایرانی را به پنهان کاری دربارهی ویروس کرونا متهم کرد. پمپئو با طرح چنین ادعایی اولین گام رسمی را برای کلیدزدن پروژه عملیات روانی گسترده علیه ایران برداشت. [
منبع]چند روز بعد در ۱۵ اسفند ماه، برایان هوک مسئول ویژهی وزارت خارجه امریکا در امور ایران با تکرار سخنان پمپئو، جمهوری اسلامی را به دروغ گویی درباره میزان مبتلایان و جان باختگان ویروس کرونا متهم میکند. [
منبع]به این ترتیب پروژهی عملیات روانی علیه ایران با تاکتیکهای ترکیبی «اتهام زنی»، «تکرار اتهام» و «شرمندهسازی» وارد فاز جدیدی میشود.
در عرصهی بین الملل، رسانههای آنسوی دنیا نیز با پمپئو و دستیارش هم صدا شده و با دستی پر به اجرای عملیات روانی علیه ایران آمدند.
رسانهی سعودی «ایران اینترنشنال» از همان ابتدای کار، بر تاکتیک «ایران هراسی» متمرکز میشود. این رسانه به شکل پیوسته در بخشهای مختلف خبری خود ایران را متهم به صدور کروناویروس به بسیاری از کشورهای دنیا میکند. ایران اینترنشنال با انتشار عناوینی، چون «اولین مورد ابتلا به کرونا در بلاروس تایید شد. فرد مبتلا یک دانشجوی ایرانی است» یا «کویت از شناسایی دو مورد دیگر کرونا در این کشور خبرداد و اعلام کرد هر دو از ایران به این کشور سفر کرده اند» به تخریب وجههی هویت ایرانی پرداخته و سیاه نمایی علیه ایران را در پیش میگیرد.
مجله آتلانتیک با زدن تیتر «کروناویروس میتواند جامعهی ایران را از هم بشکند»، تاکتیک «سیاه نمایی» را برای مقابله با ایران دنبال میکند. [
منبع]گریم وود نویسندهی این یادداشت در کنار انعکاس وضعیتی سیاه از داخل مرزهای ایران، مسئولان و مردم را در مقابل یکدیگر قرار داده و از تاکتیک «تفرقه افکنی» به عنوان چاشنی کار خود استفاده میکند. او در یادداشت خود عدم اعمال قرنطینه توسط دولت و تشویق مردم برای زیارت از شهر قم را مهمترین عامل شیوع کرونا عنوان میکند و در لایه هایِ زیرینِ تاکتیک هایِ عملیاتِ روانیِ خود، به شکلی نامحسوس به تخریب دینداری و تضعیف شعائر الهی در باور مخاطب خود میپردازد.
خبرگزاری «رویترز» نیز طبق معمول با تیترهای جهت دار خود، وارد عرصهی تقابل با ایران میشود. پریسا حافظی تیتر «ترس، بی اعتمادی و ضدعفونی کننده در هوا در پی شیوع ویروس کرونا» را برای گزارش خود انتخاب میکند. [منبع]همانطور که از عنوان گزارش نیز پیداست حافظی تاکتیک «هراس افکنی» و «مایوس سازی» مردم را در پیش گرفته است. او از صدر تا ذیل گزارش خود میکوشد بذر ناامیدی و یاس را در اذهان مخاطبان خود بپاشد و چهرهای اسفناک و سیاه از ایران به نمایش بگذارد؛ گویی هیچ کجای دنیا به بلای کرونا مبتلا نشده و این تنها ایران است که در بحرانی سیاه به سر میبرد.
«نیورک تایمز» نیز در یادداشتی تحت عنوان «پاسخ ایران به کروناویروس: غرور، پارانویا، رازداری و هرج مرج» میکوشد عملکرد ایران در مواجهه با ویروس کرونا را مورد تمسخر قرار داده و با تاکتیک «تحقیرسازی» و «طعنه زنی» حرف خود را به کرسی بنشاند. [منبع]در سوتیتر این یادداشت که به قلم فرناز فصیحی و دیوید کیرکپاتریک به رشتهی تحریر در آمده، گفته شده رهبران ایران پیش بینی کرده بودند کروناویروسی که در چین شایع شده کشورشان را تحت تاثیر قرار نخواهد داد. حال ایران پس از چین بیشترین میزان مرگ ناشی از کروناویروس را در دنیا داراست!
«وال استریت ژورنال» نیز در یادداشتی که به قلم ایزابل کول و انگل راسموسن نوشته شده است، با تیتر «بحران کروناویروس در ایران به دلیل عدم اعتماد عمومی به رهبران پیچیده شده است» تقابل خود را علیه ایران به نمایش میگذارد. [منبع]در سوتیتر این یادداشت نویسندگان نیم نگاهی به فشارهای ناشی از تحریمهای امریکا اندخته و پس از اشاره به اعتراضات داخلی ایران پیکان حملهی خود را به سوی رهبران ایران میگیرند. کول و راسموسن از تاکتیکهای «بحرانسازی»، «تخریبسازی» و «اختلاف افکنی» برای پیشبرد اهداف خود استفاده کردند.
اکنون مردم ایران نه تنها در حال دست و پنجه نرم کردن با ویروس منحوس کرونا هستند بلکه در نبردی سهمگینتر باید اژدهای هفت سر جنگ روانی دشمن را نیز شکست دهند. در نبرد با کرونا این جسم مردم است که در معرض خطر قرار دارد، اما در جنگهای روانی، ذهن و قلب آنهاست که هدف آماج و حملات سهمگین دشمن واقع میشود. یکی از راههای تخفیف آلام جراحات ناشی از جنگهای روانی، افزایش سواد رسانهای و آگاهی یافتن از تکنیکها و تاکتیکهای عملیات روانی است. در غیر این صورت شاید بهتر باشد مردم به جای جستجوی خبرهای متنوع که اذهان آنها را مشوش کرده و دادههای ضد و نقیضی در ذهن آنها به ثبت میرساند به منابع خبری موثق و مطمئنتر برای دریافت اخبار مورد نظر خود رجوع کنند؛ زیرا یکی از مهمترین اهداف عملیات روانی مایوس کردن افراد و به پوچی کشاندن آنها در موضوعات مختلف است؛ در صورتی که افراد از قدرت تحلیل بالایی برخوردار باشند یا اینکه به هر خبر سیاه یا خاکستری به دیدهی حقیقت ننگرند، بدون تردید عملیات روانی دشمن تاثیر چندانی بر روح و روان آنها نخواهد داشت. این رمز شکست عملیات کروناویروس است!