نکات قابل تامل درباره احتمال بیولوژیکی بودن کرونا
از زمانی که ویروس کرونا در شهر صنعتی ووهان چین شیوع کرد رگه هایی از احتمال بیولوژیک بودن و دست داشتن امریکا در آن را می شد حدس زد هرچند که با قاطعیت نمی شد در باره آن اظهار نظر کرد.
شاید مهمترین دلیلی که در آن مقطع یک چنین احتمالی را تقویت می کرد این بود که ظهور و شیوع ویروس کرونا در چین آن هم در آستانه سال نو این کشور درست در بحبوحه جنگ تجاری دولت ترامپ علیه چین اتفاق افتاد و اگرچه دولت پکن تا پیش از این کوشیده بود با خویشتن داری با سیاست باج گیرانه دولت ترامپ در خصوص تعرفه ها مقابله کند اما با توجه به استمرار باج گیری های دولت ترامپ به مقابله به مثل تهدید و آن را اعمال کرد.
نکته قابل تامل دیگر اینکه، بلافاصله بعد از شیوع ویروس کرونا در ووهان چین، رسانه های امریکایی به فرضیه سازی در این زمینه پرداختند که منشاء ظهور ویروس کرونا غذاهای نامتعارفی است که در چین از گوشت حیوانات وحشی تهیه و طبخ می شود و به طور مشخص در خصوص کرونا به سوپ خفاش اشاره شد و این در حالی بود که این غذاهای غیرمتعارف سال ها و قرن ها در این کشور رواج داشت و لذا این سوال وجود داشت که چرا در این مقطع زمانی این غذاها باعث ظهور و شیوع یک چنین ویروسی شده است حال آنکه قرن ها در چین مصرف می شد.
مضاف بر اینکه رسانه های امریکایی در مقطعی به فرضیه سازی در این زمینه پرداختند که هنوز چینی ها از منشاء این ویروس چیزی نمی گفتند و درباره منشاء آن دچار تردید نشده بودند. اما اکنون که چینی ها با ارائه دلایل و شواهد موجود(از جمله ویدیوئی که درباره اعتراف وزیر بهداشت امریکا به مرگ برخی از بیماران این کشور بر اثر کرونا نه آنفولانزا منتشر کرده اند) برمنشاء خارجی و امریکایی بودن این ویروس تاکید و تصریح کرده اند لذا این گمانه تقویت می شود که گویا اقدام رسانه های امریکایی در آن مقطع نوعی رد گم کردن بوده است.
البته پیش از این، وزارت امورخارجه امریکا به ریاست مایک پمپئو به روسیه در باره انتشار اطلاعاتی در شبکه های اجتماعی در خصوص نقش امریکا در ویروس کرونا هشدار داده بود و این نشان می دهد که این تنها چین نیست که به یک چنین باوری رسیده و روس ها نیز احتمالا شواهد متقن در این زمینه در اختیار دارند و چه بسا امکان دارد به افشاگری در این زمینه اقدام کنند و یا اینکه به معامله با امریکا دست بزنند.
در این میان احتمال اینکه انتقال و شیوع ویروس کرونا به ایران بر اساس یک پروژه هدایت و مدیریت شده از سوی ائتلاف تجدیدنظرطلبان و آشوب طلبان و در راس آن اوانجلیست های حاکم بر کاخ سفید و همپیمانان صهیونیستی و سعودی آنها صورت گرفته باشد بعید نیست و اگر کسی خط خبری رسانه های مخالف و در راس آن شبکه تلویزیونی ایران انترنشنال را در چند هفته گذشته رصد کند به داده هایی دراین زمینه دست می یابد.
از دیگرسو صرف نظر از منشاء ویروس کرونا ، آثار و نتایجی که شیوع این ویروس در عرصه جهانی به بار آورده تا حد زیادی به اعتقادات و باورهای آوانجلیست درامریکا شبیه است که باورهای آخر الزمانی دارند و حتی از چند سال پیش به تولید فیلم در این زمینه اقدام کرده اند ضمن آنکه در مواردی نمایان گر سیاست های نومحافظه کاران و آشوب طلبان حاکم بر کاخ سفید است که همواره درپی مرزبندی و حصاربندی بوده وهستند. اکنون کرونا با جهان کاری کرده که مناطقی که در معرض شیوع ویروس قرار می گیرند بناچار به حصاربندی از نوع قرنطینه روی می آورند.
از زمانی که نظریه هرج و مرج سازنده( در اصل تخریب) از سوی کاندولیزا رایس وزیر امورخارجه وقت امریکا در دوره حاکمیت نومحافظه کاران در زمان جرج بوش پسر ارائه شد تاکنون جهان و بخصوص خاورمیانه شاهد پروژه های مختلفی بوده است و در صورتی که فرضیه اخیر دال بر بیولوژیکی بودن کرونا به اثبات برسد در این صورت می توان گفت که نسخه جدیدی از این پروژه رقم خورده است که البته امکان دارد این بار دامن خودشان را نیز بگیرد.
---------------------------------------
احمد کاظم زاده