به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا و سیما به نقل از روزنامه البناء، پیروزیهای نیروهای ارتش سوریه و همپیمانان آنان در شمال سوریه و شکست طرحها و توطئههای صهیونیستی آمریکایی ترکیه ای، محور مقاومت را بیش از پیش به هدف اصلی خود که همانا آزادسازی کامل سرزمین فلسطین و بازگشت فلسطینیان به کشورشان است، نزدیک میکند.
در شماره امروز خود در یادداشتی به قلم محمد صادق الحسینی نوشت: تنها چند روز پس از امضای پروتکل الحاقی توافق سوچی بین روسیه و ترکیه، مایک پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا به شکست توطئههای خود و دیگر نو محافظه کاران کاخ سفید و در کنارشان بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی اعتراف کرد. وی صبح پنج شنبه سوم مارس ۲۰۲۰ به روزنامه نگاران گفت: «درخواست از نیروهای سوریه برای بازگشت به خطوط آتش بس در سال ۲۰۱۸، درخواستی آمریکایی بود».
این بدان معناست که درخواست رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه از ارتش سوریه برای عقب نشینی به مناطقی عقبتر از نقاط دیده بانی ترکیه در حومه حلب و ادلب، درخواستی آمریکایی اسرائیلی بود که از زبان اردوغان ترکیهای مطرح شد. اما حملات زمینی و هوایی گسترده اردوغان به شکست انجامید، حملاتی که در آن لشکر کاملی از نیروهای یگان ویژه ترکیه به همراه سه گردان توپخانه و یک گردان پدافند هوایی مجهز به موشکهای زمین به هوای قابل حمل که در اطراف پایگاههای نظامی ترکیه در دو استان حلب و ادلب مستقر شدند و همچنین سه هزار تانک و خودروی زرهی که در نقاط مختلفی از دو استان حلب و ادلب استقرار یافتند، شرکت کردند و برای اجرای توطئه مورد توافق بین اردوغان و نتانیاهو آماده شدند. دلیلی که ثابت میکند نتانیاهو نیز به صورت مستقیم در آماده سازی توطئه و برنامه ریزی برای اجرای آن نقش داشته است، اظهارات وی در روز انتخابات اسرائیل است که گفته بود پیروزی وی به خروج ایران از سوریه منجر خواهد شد. اما پس از شکست این عملیات گسترده و ایستادگی نیروهای سوری و متحدانش در مواضع خود و موفقیت آنها در حفظ همه دستاوردها با وجود بسیج همگانی نیروهای دشمن، باعث شد اردوغان برای یافتن راه نجاتی برای خود، با خفت و خواری راهی مسکو شود.
وقتی از شکست حملات ترکیه صحبت میکنیم، باید به روشنی به عملیات عقب نشینی تاکتیکی نیروهای سوری و متحدانش از سراقب و عملیات نظامی شبانه و غافلگیرانه برای باز پس گیری آن اشاره شود، عملیاتی که تیپ یگان ویژه الرضوان وابسته به نیروهای حزب الله آن را انجام داد. علاوه بر باز پس گیری سراقب، هدف از این عملیات، اجرای عملیات هجومی گسترده و مهار حملات ترکیه، شکل دهی خطوط دفاعی شبانه و شروع به دفاع از شهر در صبح روز بعد بدون پوشش هوایی و با تکیه بر توانمندیهای نیروهای مبارز و موشکهای ضد تانک و موشکهای کوتاه برد و میان برد برای ضربه زدن به محل تجمع نیروهای دشمن بود، پیش از آنکه آنها ضد حملات خود را شروع کنند.
از این رو، نبرد باز پس گیری سراقب، در ارزش راهبردی خود، با نبرد بنت جبیل یا کشتار مرکاوا در وادی الحجیر، طی جنگ اسرائیل علیه لبنان در سال ۲۰۰۶ برابری میکند، زیرا باعث تثبیت پیروزیهای نیروهای سوری و متحدان شد و نقشه شکست آمریکا، اسرائیل و ترکیه را در استانهای ادلب و حلب ترسیم کرد. این نبرد همچنین باعث امضای توافقی بین ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه و اردوغان در مسکو شد، توافقی که کارشناسان نظامی آمریکایی و ژنرالهای کنونی پنتاگون آن را اینگونه ارزیابی کردند:
۱- این توافق، پیروزیهای نظامی نیروهای سوری و متحدانش پس از سال ۲۰۱۸، یعنی پس از سوچی را تثبیت کرد.
۲- امضای توافق مسکو بین پوتین و اردوغان، تلاشهای پمپئو را برای تشکیل ائتلاف ترکیهای آمریکایی به منظور سرنگون کردن بشار اسد، رئیس جمهور سوریه بر باد داد، بویژه پس از آنکه جان بولتون، مشاور اسبق امنیت ملی آمریکا در سپتامبر ۲۰۱۸، از این هدف پرده برداشته بود و در پی آن فشارهای نظامی و دیپلماتیک وزارت خارجه آمریکا برای سرنگون کردن رئیس جمهور سوریه و بیرون کردن نیروهای ایرانی از سوریه افزایش یافته بود. این دلیل دیگری بر هماهنگی تنگاتنگ دولت آمریکا و نتانیاهو در زمینه حضور مستشاران نظامی ایرانی در سوریه است.
بنابراین، نیروهای سوری و همپیمانانشان، با سلسله پیروزیهای خود، بویژه عملیات باز پس گیری شهر سراقب، در وهله اول به رویاهای عثمانی اردوغان و در ادامه به تخیلات پمپئو و نماینده وی در بحران سوریه، جیمز جفری و کلی کرافت، نماینده واشنگتن در سازمان ملل پایان دادند. اینها همانهایی بودند که وزیر دفاع اردوغان آنها را با خود به ادلب برده بود تا پس از موفقیت حمله ارتش ترکیه و تسلط کامل بر استان ادلب و حومه غربی و جنوب غربی حلب و تسلط بر آزادراههای راهبردی منطقه و در نتیجه یکسره کردن نبرد شمال سوریه از کسب در غرب تا القامشلی در شرق به نفع ائتلاف صهیونیستی آمریکایی ترکیهای اسرائیلی، این دستاورد را جشن بگیرند. اما آنچه اتفاق افتاد، درست برعکس بود، یعنی توافق مسکو نه تنها تسلط نیروهای دولت سوریه را بر مناطق آزاد شده از سال ۲۰۱۸ به بعد تثبیت کرد، بلکه به نحوی کنترل همه مناطق تحت تسلط تروریستهای مسلح پیرو اردوغان را در جنوب آزادراه حلب-لاذقیه به نیروهای سوری سپرد، زیرا ایجاد منطقه امن در شمال و جنوب این آزادراه به عمق شش کیلومتر از هر طرف، به منزله سقوط همه مواضع تروریستهای مسلح واقع در جنوب این آزادراه به دلیل قطع خطوط امدادی آنها از سوی ترکیه است.
از دیگر رویاهای بیماری که توازن قدرتها در میدان نبرد جدید سوریه آنها را ناکام گذاشت، رویاهای نماینده واشنگتن در سازمان ملل است، زنی که دو بار طلاق گرفته و در سال ۲۰۱۶ با جو کرافت ازدواج کرد، میلیاردر آمریکایی و سومین تولید کننده بزرگ زغال سنگ در آمریکا که داراییهایش ۴ میلیارد دلار برآورد میشود و آن را در شرکتهای متعددی در زمینه انرژی سرمایه گذاری کرده است. به عبارت دیگر کلی کرافت به دنبال آن بود که تسلط اردوغان بر استان ادلب را جشن بگیرد تا زمینه را برای سومین همسر خود به منظور تسلط بر بخش انرژی در ادلب و دیگر نقاط فراهم کند.
علاوه بر آن، رویاهای جمیز جفری که به روابطش با بخش تولیدات نظامی معروف است، نیز نقش بر آب شد. وی امیدوار بود حمله ترکیه به حومههای ادلب و حلب موفقیت آمیز باشد تا راه برای فروش سامانه موشکی پاتریوت به ترکیه باز شود. وی در آمریکا نیز به درخواست خود برای فروش این سامانه به ترکیه معروف است، مسئلهای که بویژه پس از درخواست اردوغان از دولت آمریکا برای ارسال سامانه پاتریوت برای دفاع از ترکیه در اواسط ماه گذشته و در اوج آماده سازیهایش برای اجرای توطئه نتانیاهو و پمپئو در شمال سوریه، همواره با مخالفت ژنرالهای پنتاگون همراه میشد.
به عبارت دیگر، ژنرالهای پنتاگون که همپیمانان کُرد خود را شایستهتر و کم هزینهتر از دومین ارتش بزرگ ائتلاف ناتو، یعنی ارتش ترکیه، میدانند، رویاهای جیمز جفری را در راه اندازی کمپین جدید بازاریابی برای سامانه پاتریوت به خاک سپردند، زیرا آنها بیش از هر کس دیگری از ناکارآمدی این سامانه آگاه هستند.
در سایه همه مسائل و اطلاعات ذکر شده، مشخص میشود تیپ الرضوان و دیگر تشکیلات نظامی ائتلاف مقاومت، از جمله هزاران رزمنده یمنی که تمایل خود را برای پیوستن به محور مقاومت در جبهه شمالی ابراز کردند، اکنون برای اجرای مرحله آخر حمله راهبردی آماده شده اند، مرحلهای که با آزادسازی قدس و همه سرزمین فلسطین و از بین بردن رژیم اشغالگر به طور کامل به سرانجام خواهد رسید. همه ابزارهای لازم برای تحقق آن هدف آماده شده است، از استقرار نیروها تا تکمیل آموزشها برای اجرای حمله و در نهایت برافراشتن پرچم فلسطین بر فراز قدس.
این آزادسازی که بازگشت همه فلسطینیان به همه نقاط سرزمین فلسطین را آغاز خواهد کرد، مسئلهای است که نقشههای اجرای آن توسط همه محور مقاومت در حال نهایی شدن است؛ یعنی محور مقاومت از مرحله برنامه ریزی برای آزادسازی فلسطین، به مرحله پس از آزادسازی و بازگشت رسیده است.