بازداشتهای اخیر در عربستان سعودی
ضعیف شدن ارکان اصلی حکومت آل سعود
رئیس موسسه حقوق بشر قسط: بازداشتهای اخیر در عربستان سعودی، نشانه ضعیف شدن ارکان اصلی حکومت آل سعود است.
به گزارش سرویس بین الملل
خبرگزاری صدا و سیما، رئیس موسسه حقوق بشر «قسط» در فرانکفورت، تاکید کرد: بازداشتهای اخیر در عربستان سعودی، نشانه ضعیف شدن ارکان اصلی حکومت آل سعود است و محمد بن سلمان ولیعهد سعودی، عربستان و نیز خاندان آل سعود را به سوی آینده مبهم و خطرناک هدایت میکند.
یحیی عسیری در مصاحبه با شبکه تلویزیونی الجزیره، درباره بازداشت سه نفر از شاهزادگان بلندپایه سعودی گفت: علت این بازداشتها آن است، که محمد بن سلمان احساس میکند، جایگاهش ضعیف شده است. محمد بن سلمان میداند که هیچ کسی از او حمایت نمیکند. سه پایه اصلی حکومت خاندان آل سعود یعنی استفاده از دین، تکیه به متحدان خارجی و وحدت این خاندان، ضعیف شده است. بسیاری از نهادهایی که در گذشته از حکومت آل سعود در عربستان حمایت میکردند اکنون به اصلیترین دشمنان محمد بن سلمان تبدیل شده اند. به اعتقاد من، افسران سازمان اطلاعاتی عربستان احساس میکنند محمد بن سلمان به آنها خصومت دارد. بن سلمان آنها را به طور رسمی مامور کرد تا یک عملیات کثیف را در ترور جمال خاشقجی اجرا کنند، اما بعدا حکم اعدام پنج نفر از آنها را به علت اجرای این عملیات صادر کرد. افسران سعودی میگویند در شرایطی که دستور مقامات بالا را اجرا کردند، چرا باید مجازات شوند. آنها به همین علت از طرف محمد بن سلمان احساس خطر میکنند. خاندان سعودی هم که احساس میکردند حکومت ارثی برای آنهاست و هر طوری که بخواهند به مردم ظلم میکنند، اکنون احساس میکنند که این قدرت از آنها گرفته و در یک فرد منحصر شده است. آنها حاضر نیستند چنین شرایطی را بپذیرند. به ویژه که شاهد بازداشت شماری از شاهزادگان یا مصادره دارای هایشان هستند. شماری از آنها در حبس خانگی یا ممنوع السفر هستند و اختیارات آنها سلب شده است. همه آنها به دشمن محمد بن سلمان تبدیل شده اند.
غرب به محمد بن سلمان درباره آینده حکومتش هشدار میدهد. غرب از این میترسد که محمد بن سلمان علاوه بر نقض حقوق بشر، ثبات داخلی عربستان را هم تهدید کند. بن سلمان هیچ سوپاپ اطمینانی باقی نگذاشته است و بازداشتهای اخیر هم نشانه سردرگمی و دستپاچگی اوست. او عربستان و خاندان آل سعود را به سوی آینده مبهم و خطرناکی هدایت میکند.
عسیری افزود: اگر یکی از شاهزادگان یا افسران اطلاعاتی جرات کند که برای ترور محمد بن سلمان تلاش کند، شرایط بسیار دشواری در عربستان ایجاد خواهد شد و میترسیم که درگیری داخلی بین آل سعود رخ دهد. تنها سوپاپ اطمینان برای عربستان، اجرای اصلاحات واقعی است. جامعه عربستان تا حد زیادی اعتماد خود به خاندان آل سعود را از دست داده است. حتی طرفداران آل سعود در شبکههای اجتماعی هم به تمجید از محمد بن سلمان و پدرش اکتفا میکنند، اما مطلبی علیه احمد بن عبدالعزیز یا محمد بن نایف منتشر نمیکنند. محمد بن سلمان میداند که هیچ کسی در واقع از او حمایت نمیکند؛ بنابراین ما نگران درگیری داخلی و ایجاد خلاء قدرت در عربستان هستیم. نگرانی زیادی درباره آینده داریم و به نظر میرسد به سوی بدترین سناریو حرکت میکنیم. هیچ قانون اساسی یا پارلمان منتخبی در عربستان وجود ندارد. حتی حکومت قبیلهای هم از بین رفته است. رژیم سعودی حتی مدارس دینی را هم به تسلط خود درآورد. همه ارکان نظام مدنی در عربستان از بین رفته است. حتی چارچوبهای قدیمی حکومت آل سعود هم دیگر وجود ندارد. همه قدرت در دست خاندان آل سعود منحصر شده بود و اکنون شاهد آن هستیم که در اختیار یک فرد قرار گرفته است. در عربستان هیچ حزب سیاسی وجود ندارد و نیروهای مسلح هم مستقل نیستند. اگر محمد بن نایف در زمانی که قدرت داشت، اصلاحات واقعی اجرا میکرد، مردم کنار رفتن او از قدرت را نمیپذیرفتند. جامعه احساس میکند بزرگترین خطر تاریخی برای حکومت سعودی، شخص محمد بن سلمان است. نه فقط به علت اینکه او دیکتاتور است و مرتکب جنایت میشود، بلکه همچنین به این علت که در هدایت کشور، شکست خورد. او نه فقط برای عربستان، بلکه خطری برای جهان و منطقه و نیز خود خاندان سعودی است. باید به صورتی از دست محمد بن سلمان خلاص شویم که نه درگیری داخلی رخ دهد و نه خلا قدرت ایجاد شود.
وی در پاسخ به این سوال که آیا شاهزادگان بازداشت شده، مانعی برای به قدرت رسیدن محمد بن سلمان بودند؟ خاطر نشان کرد: این مسئله جدی است. زیرا نارضایتی گستردهای از محمد بن سلمان در خاندان سعودی ایجاد شده است. احمد بن عبدالعزیز پیش از این به وجود این نارضایتی اشاره کرده بود. احمد بن عبدالعزیز با وجود فشارها، حاضر نشد با بن سلمان بیعت کند. او هنوز به ولیعهدی و عملکرد بن سلمان معترض است. تصاویری که از کاخ احمد بن عبدالعزیز منتشر شد نشان میدهد عکس محمد بن سلمان در کاخ او نصب نشده است. به نظر میرسید که سلمان بن عبدالعزیز این اعتراض را پذیرفته است و برای همزیستی با آن تلاش میکند. اما احمد بن عبدالعزیز همچنان گزینهای بود که بعضی طرفها از جمله طرفهای خارجی متحد عربستان مانند آمریکا، او را در نظر داشتند. زیرا این متحدان میخواهند عربستان باثبات باشد. برای متحدان غربی عربستان، برقراری دموکراسی و احترام به حقوق بشر در این کشور اهمیت ندارد، اما میخواهند عربستان باثبات باشد. اما این متحدان میبینند که محمد بن سلمان ثابت کرده است که توانایی حفظ ثبات عربستان را ندارد. سلمان بن عبدالعزیز یا فرزندش محمد، از معرفی جایگزین برای خود و مطرح شدن نام احمد بن عبدالعزیز میترسند. زمانی که احمد بن عبدالعزیز از جنگ یمن انتقاد کرد، ما بسیار خوشحال شدیم. زیرا هرگز شاهد آن نبودیم که خاندان سعودی، به خواست مردم توجه کند. بدون شک اگر کسی از داخل خاندان آل سعود به صورت جدی مسئله اصلاحات و تحقق دموکراسی را مطرح کند، از حمایت گسترده داخلی و خارجی برخوردار خواهد شد. هر چه محمد بن سلمان بتواند شخصیتهایی را که میتوانند جایگزین او شوند، کنار بزند، امیدها به اصلاحات از بین خواهد رفت. سناریویی که امروز در عربستان شاهد آن هستیم آن است که محمد بن سلمان خودش و خاندان سعودی و نیز کشور را در وضعیت بازنده - بازنده قرار داده است. محمد بن سلمان، آینده کشور ما را با خطر روبرو کرده است. اقتصاد عربستان در حال نابودی است. اما در عین حال، خاندان سعودی و محمد بن سلمان هم بازنده است. همه برای دستپاچگی و ندانم کاری محمد بن سلمان، هزینه میدهند. بسیاری از دیکتاتورها در جهان میتوانند کشور را مدیریت کنند و خودشان در قدرت بمانند. اما بن سلمان علاوه بر دیکتاتوری و سرکوبگری، حماقت زیادی هم دارد. به همین علت، او با نادانی، چنین اقدامات نادرستی انجام میدهد. عملیات قتل جمال خاشقجی هم جنایتکارانه و هم جنون آمیز و احمقانه بود. همه سیاستهای بن سلمان به همین صورت است. محمد بن سلمان با جنگ افروزی خود، یمن را ویران کرد و امروز خود عربستان هم هزینه سنگینی برای این جنگ پرداخت میکند. شماری از کشورهای اروپایی، توصیههایی برای محمد بن سلمان ارسال کردند. سه روز پس از جنایت قتل جمال خاشقجی، روشن شد که محمد بن سلمان در این جنایت دست داشته است. در آن زمان این پیامها برای بن سلمان ارسال شد. حتی عدهای در داخل خاندان سعودی تلاش کردند سلمان بن عبدالعزیز را به لزوم کنار گذاشتن محمد بن سلمان از قدرت و آغاز اصلاحات راضی کنند. هیچ یک از این توصیه ها، گوش شنوایی پیدا نکرد.
عسیری گفت: احمد بن عبدالعزیز به این علت که در عربستان زیر فشار قرار داشت، تصمیم گرفته بود بین لندن و مغرب تردد کند و به ندرت به عربستان میرفت. شاید احمد بن عبدالعزیز قدرت کافی نداشت که بن سلمان را از قدرت کنار بگذارد، اما با صراحت با سیاستهای او مخالفت میکرد. اگر واقعا احمد بن عبدالعزیز برای اقدامی در عربستان برنامه ریزی میکرده است، این موضوع طبیعی است. روشن است که در آمریکا هم به جز دولت ترامپ، دیگر طرفها از عملکرد محمد بن سلمان راضی نیستند. البته موضع آنها به این علت نیست که نگران مردم عربستان هستند، بلکه به این علت است که واشنگتن منافع خود را در خطر میبیند. روشن است که دولت ترامپ برای حمایت از محمد بن سلمان تلاش میکند. شخصیت دونالد ترامپ بسیار به شخصیت محمد بن سلمان نزدیک است و مانند او اقدامات نابخردانه انجام میدهد. روشن است که محمد بن سلمان به راحتی نخواهد توانست از مشکلات فرار کند و آینده، برای او و نیز برای ما سختتر خواهد بود. او با نابخردی خود، هزینه هایش را سنگینتر میکند. محمد بن سلمان هر زمان که به غرب درباره اجرای اصلاحات در عربستان وعده میدهد، پس از آن مرتکب اشتباهی میشود که جعلی بودن وعده هایش را به غربیها ثابت میکند. وزیر امور خارجه نروژ در مقاله خود تاکید کرد محمد بن سلمانی که در رسانهها و مطبوعات میبینید با محمد بن سلمان واقعی تفاوت دارد. در رسانه ها، محمد بن سلمان مرد اصلاحات و تجدد گرا معرفی میشود، اما او در صحنه میدانی با رفتارهایش نشان میدهد که یک مرد واپسگرا و سرکوبگر است و به نقض بی سابقه حقوق بشر در عربستان ادامه میدهد. بسیاری از متحدان عربستان، دیگر حاضر نیستند حرفهای بن سلمان را باور کنند. محمد بن سلمان اگر به اطراف خود نگاه کند، خواهد دید که هیچ حامی برای خود باقی نگذاشته است. با قاطعیت میگوید اگر سعود القحطانی در خارج عربستان محاکمه شود، علیه محمد بن سلمان شهادت خواهد داد. این در حالی است که سعود القحطانی نزدیکترین مشاور بن سلمان است. ادامه این اوضاع در عربستان امکان پذیر نیست. در همه کشورهای دیکتاتور و سرکوبگر مانند مصر، لیبی و عراق میدیدیم که عدهای از مردم از آنها حمایت میکردند. محمد بن سلمان میخواهد تنها فردی باشد که قدرت را در دست دارد.