افغانستان در تونل تاریکی پس از معامله امریکا و طالبان
معامله امریکا با طالبان به جز رفع چالش های امنیتی امریکا در افغانستان, برای مردم این کشور دستاورد دیگری جز ورود به تونل تاریکی در بر نخواهد داشت.
روز شنبه دهم اسفندماه 1398 امریکا و گروه طالبان پس از گذشت 18 ماه و 11 دور مذاکره در دوحه به توافقنامه یا بهتر بگوییم معامله ای دست یافتند که در قبال وعده امریکا به خارج کردن نیروهای خود از افغانستان و مداخله نکردن در امور داخلی این کشور, وظایفی را نیز طالبان عهده دار خواهد شد.
مهمترین وظیفه امریکا در این توافق وعده خارج کردن نظامیان امریکایی از افغانستان در مدت 18 ماه آینده و دخالت نکردن درامور داخلی این کشور پس از گفتگوهای بین الافغان و تشکیل دولت است.
بخش عمده این توافق به وظایفی مربوط می شود که طالبان عهده دار آن است و براساس آنها این گروه موظف است که از هرگونه تهدیدی از خاک افغانستان علیه امریکا جلوگیری نماید.
نکته مهم اینکه هر چند در جا به جای این توافق اعلام شده که امریکا, امارت اسلامی طالبان را به عنوان دولت به رسمیت نمی شناسد اما در شرح وظایف این گروه به گونه ای مسوولیت ها شرح داده شده, که گویا طالبان به عنوان یک دولت خطاب قرار گرفته است.
این وظایف به عنوان تضمین ها و مکانیزمهای اجرایی است که طالبان باید برای جلوگیری از هرگونه تهدید علیه امریکا بر عهده بگیرد و نکته مهم اینکه در یکی از این وظایف آمده است که طالبان برای کسانی که تهدیدی برای امنیت امریکا محسوب می شوند نباید ویزا، پاسپورت، مجوز سفر یا سایر اسناد قانونی را برای ورود آنها به افغانستان فراهم کند.
بر این اساس در حالیکه امریکا مدعی به رسمیت نشناختن امارات اسلامی است اما در عین حال گویا طالبان را به عنوان یک دولت پذیرفته است که نباید برای دشمنان امریکا ویزا یا گذرنامه صادر کند.
هر چند در بخش دیگری از این توافق از رابطه خوب با طالبان پس از مذاکرات بین الافغان و تشکیل دولت جدید سخن گفته شده است اما براساس مفاد یادآوری شده در این توافق به نظر می رسد توافق یادشده بیش از آنکه توافقی همه جانبه با در نظر گرفتن مطالبات دیگر گروهها ومردم افغانستان باشد یک معامله میان امریکا و طالبان است که نتیجه آن می تواند به قربانی شدن همه گروهها از جمله طالبان و در نهایت به تجزیه افغانستان منجر شود و فقط امریکا در حاشیه امن قرار گیرد.
این تصور که طالبان وارد گفتگو با گروههای سیاسی افغان شود که مشروعیتی برای آنها قائل نیست یا اینکه در مذاکرات و در غیاب امریکا به این گروهها امتیازی بدهد تصور چندان واقع گرایانه ای نمی تواند باشد.
چنین شرایطی به معنای به حاکمیت رسیدن مجدد طالبان یا نبردهای بی پایان و بی ثباتی در افغانستان است که نتیجه آن می تواند به شکل گیری چند دولت ضعیف در شمال وجنوب این کشور منجر شود که هم هدف امریکا را تامین نماید و هم اینکه زمینه حضور مجدد نیروهای امریکایی در منطقه به دلیل معامله با طالبان, برای کنترل اوضاع در مسیر منافع امریکا فراهم شود.
این وضعیت دقیقا در شمال و شمال شرق سوریه نیز در جریان است و راستگرایان حاکم بر امریکا پس از به قدرت رسیدن ترامپ همین هدف را هم با استفاده از نیروهای کرد سوری و گروههای تروریستی و به باتلاق کشاندن ترکیه بدون دادن هزینه جانی ومالی از نیروهای امریکایی دنبال می کنند.