پخش زنده
امروز: -
مدتی است که دو رنگی گنبد مسجد شیخ لطف الله پس از مرمت، محل مناقشه و گاهی گلاویز کلامی و مرامی میراث فرهنگی استان، منتقدان و دوستداران آثار کهن کشور شده است.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، مرکز اصفهان؛ از متروی میدان امام حسین که پیاده می شوی و از پله های برقی اش بالا می آیی، رو به رویت، خیابانی را می بینی که بر روی تابلوی آن نوشته شده «خیابان سپاه». وقتی که پا به خیابان سپاه می گذاری و با کفشهایت، مغازه های متعدد و رنگارنگ کفش فروشی را با مغازه داران پیر و جوانش پشت سر می نهی، کم کم پایت به یکی از تاریخی ترین میدانهای ایران و جهان باز می شود. اینجاست که خیل خیال بر سرزمین سر و جانت خیمه می زند.
به قول یکی از پیران معماری اصفهان: از این سمت که وارد میدان می شوی، اولین بنای چشم نوازی که به چشم تن و دل خوش می نشیند، گنبد مسجد شیخ لطف الله در ضلع شرقی میدان نقش جهان است. مسجد شاه هم در ضلع جنوبی میدان واقع شده و تو از همنشینی شیخ و شاه در شگفتی می شوی و در گذر تاریخ، شاه عباس و شیخ بهایی را مجاور هم حس می کنی.
اما مسجد شیخ گویا آن لطف قدیمی را ندارد؛ نمی دانم من که چشمانم کم سوست، در دیدن دچار اشکال شده ام یا اینکه واقعا، دو رنگی زمانه بر مسجد شیخ هم اثر گذاشته است؟ اما نه؛ گویا چشمانم پا به مسیر خطا نگذاشته و درست دیده است. قسمت مرمت شده مسجد با سایر بخشها تفاوت رنگ دارد! جست و جوگرانه، از دیگرانی که در آنجا پرسه می زنند نیز سوال می پرسم که ببینم آیا آنان هم دو رنگی مسجد را تایید می کنند یا خیر؟ «بله» آنها جزو تلخ ترین جواب مثبتهایی است که انسان فرهنگ مند را دل آزرده و رنجور خاطر می کند. به راستی، لطف و صفای گنبد مسجد کجا رفته است؟
تصمیم می گیرم به این سو و آن سو بدوم و پای آن و این را وسط بکشم تا بدانم چرا چنین شده است؟ اما من نیک می دانم که در این رشته سررشته ندارم. پس چگونه می توانم در دریایی که «پایانش نمی دانم» قدم بگذارم و اصل ماجرا را درک کنم؟ اما دست روی دست گذاشتن و حرکت نکردن نیز درست نیست؛ چرا که حتی اگر آب این دریا را نتوانم کشید، «پس به قدر تشنگی باید چشید».
به خاطرم خطور می کند که به دانشگاه هنر اصفهان زنگ بزنم؛ هرچه باشد این موضوع به آنها بیشتر از دیگران خط و ربط پیدا می کند. با روابط عمومی دانشگاه تماس می گیرم؛ مطلب را با فرد پاسخگو در میان می گذارم؛ راهنمایی ام می کند و من از این راه، شماره چند تن از اساتید را به دست می آورم. ضمن آنکه با جست و جوی بیشتر، با چند نفر دیگر از کسانی که دستشان در آتش مرمت و معماری و میراث فرهنگی است، آشنا می شوم.
چرا چنین شده است؟
اگر شما نیز مثل من در اینترنت، عبارت «مسجد شیخ لطف الله+مرمت» را جست و جو کنید، چند نام در میان منتقدان بیشتر به چشم می خورد؛ مهدی حجت، رییس موسسه ایکوموس ایران را می توان مهمترین منتقد مرمت مسجد دانست.
به مهدی حجت زنگ می زنم. وی می گوید: وقتی می خواهند در هر امر مهمی مداخله کنند، چند نفر که با موضوع آشنا هستند، گرد هم جمع می شوند و درباره مزایا و معایب کار سخن می گویند و چند و چون آن را می سنجند و هنگامی که به نتیجه رسیدند، همان را به عنوان نظر نهایی اجرا می کنند. مثلا وقتی شخصیت مهمی بیمار می شود، شورای پزشکی تشکیل می شود و در آنجا در مورد بیماری بحث می شود.
مهمترین محور سخنان حجت همین است، یعنی هم اندیشی صاحب نظران پیش از اقدام. وی بقیه بحثهای فنی را فرعی قلمداد می کند.
هوشنگ رسام، احمد همتیار، مرتضی فرشته نژاد، احسان رعنایی، فریماه هوشیاری و یکی دو کارشناس دیگر کسانی هستند که با آنها همسخن می شوم؛ صحبت من با این کارشناسان منتقد ساعتها به طول می انجامد. با برخیشان حضوری و رو در رو صحبت می کنم و با بعضیشان از طریق تلفن. شرح نظرات و سخنان کامل آنها در نزد خبرگزاری صدا و سیما موجود و محفوظ است. مهمترین نقدهای این اساتید علمی و عملی(بعضی از این کارشناسان، در عرصه معماری و مرمت تجربه عملی دارند و بعضی دیگرشان معماری را به صورت دانشگاهی درک کرده اند) اینهاست:
تصمیم می گیرم یک طرفه به قاضی نروم و بعد از شنیدن سخن موافقان و میراثیان، کلاه خود را قاضی کنم. پس با پیمانکار کار و متولی میراث فرهنگی اصفهان و برخی از آنان که نظرشان در خصوص مرمت انجام شده مثبت است یا لااقل منفی نیست، بر سر سفره سخن می نشینم.
پای سخن پسر ِ پدر
مهدی رضایت، حدودا 44 ساله، مهندس عمران و پیمانکار مرمت گنبد مسجد شیخ است. او که پسر استاد رحمت ا... رضایت است، می گوید: از قدیم، کاشی تراش در خدمت معمار بوده است. کاشی کار زیرمجموعه استاد معمار بوده است؛ مثلا کاشی تراش در خدمت استاد لرزاده یا استاد گلیار یا استاد مصطفی مانی زاده بوده است.
نظرش این است که گنبد مسجد شیخ در کل، کاشی کار نیاز نداشته؛ چون اصلا کاشی تراشیده نشده است؛ فقط به استادی نیاز بوده که قالب گنبد را معکوس بسازد و بتواند گچ و زیرسازی را به شکل اصولی انجام دهد و پارچه ها(=قطعات کاشیِ قابل نصب) را دقیق و درست نصب کند.
رضایت در نقد منتقدان می گوید: چرا منتقدان از روز اولی که کار آغاز شد تا زمانی که داربستها باز شود و آقای حجت سخنرانی کند، درخواست بازدید نداشتند؟ ضمنا، این طرح، اولین طرحی بود که حین اجرا در دانشگاه هنر هم ارائه می شد.
دلیل دورنگی گنبد از نظر ناظر
با عبدا... جبل عاملی، ناظر عالی این طرح تماس می گیرم. این استاد دانشگاه می گوید: وقتی کاشی ها برداشته و شماره گذاری شد، چسب استفاده شده از نوع سریشوم بود و برای کندن شماره ها مجبور شدند از آب گرم استفاده کنند. در این شست و شو، گرد و خاک و آلودگی هوا و... از روی لایه کاشی ها کنار رفت. به دلیل تفاوت انعکاس نور که ناشی از تابش بر روی سطوح متفاوت است، تفاوت رنگ ایجاد شد. در این کار، به دلیل فرسودگی و شکستگی برخی از عناصر، به میزان کمتر از پنج درصد از عناصر جدید استفاده شد.
رضایت از «رضایت»
با رییس دانشکده حفاظت و مرمت دانشگاه هنر اصفهان که پشت میز دفترش نشسته هم صحبت می شوم. او می گوید: قرار بود هفته پیش، از ترک(بخش) مرمت شده دیدن و از آن نمونه گیری کنیم که به دلیل شرایط جوی که مانع از نصب داربستها بود، ممکن نشد. اما این کار را در هفته آتی پیگیری می کنیم. چون می دانم نتیجه پژوهش دانشکده تا زمان اتمام این گزارش نهایی نمی شود، از وی می خواهم تا بعدا، نتایج آزمایش را در قالب خبر به ما و مخاطبان میراث دوست اصفهانی اعلام کند.
حسین احمدی می گوید: باید برویم بالا و کار مرمت شده را از نزدیک ببینیم و آزمایش کنیم. اما محاسنی که مرمت استاد رضایت دارد، خیلی بیشتر از معایب احتمالی است.
سخن دیگر این استاد دانشگاه این است: یکی از نهادهای بالادست می تواند با انتخاب برخی از متخصصان و ماموریت دادن به آنها برای بررسی ترک مرمت شده، به شکل دقیق و درست نظر صاحب نظران را جمع آوری کند. نه اینکه هر کسی به مجرد ارسال درخواست، بخواهد از بنا بازدید کند.
روغن برزک
یکی از کلیدواژه هایی که در بحث گنبد مسجد شیخ زیاد به گوش می خورد، روغن برزک است. روغن بزرک یک روغن گیاهی است که از دانههای بزرک به دست میآید که با آن، چوب و نقاشیهای رنگ و روغن را جلا می دهند.
از پرویز هولاکویی، یکی از اساتید دانشکده حفاظت و مرمت دانشگاه هنر اصفهان در خصوص روغن برزک سوال می پرسم. وی می گوید: وقتی به سطحی مالیده شود، دچار تغییراتی می شود و به مرور زمان زرد و چرک پذیر می شود. روی قسمتهای کاشی گنبد مشکلی ایجاد نمی کند، ولی در بخشهایی که کاشیهای بدون لعاب به کار رفته باشد، نفوذ می کند. روغن برزک انواعی دارد و تازه، محل استفاده از آن و میزان استفاده از آن تفاوتهایی در کار ایجاد می کند.
با آغوش باز از انتقادات استقبال می کنیم
وقت آن است که با مهمترین مقام اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان هم سخن شوم. در یکی از نمایشگاههای تهران، همراه فریدون اللهیاری می شوم. وی می گوید: پیمانکار از طریق ترک تشریفات انتخاب شد. ضمن آنکه ملاحظات صاحب نظران میراث هم در نظر گرفته شد.
به او می گویم منتقدان می خواهند حرفهاشان را بشنوید. پاسخ می دهد: پیشنهادها با آغوش باز پذیرفته می شود. هر کسی که درخواست داشته که از گنبد بازدید کند، به او اجازه داده شده است.
به او می گویم نظرتان درباره مناقصه و سپردن چنین کار مهمی به پیمانکاران مناقصه ای چیست؟ رییس میراث فرهنگی می گوید: ما خودمان هم منتقدیم. بحث مربوط به گنبد بحثی علمی و پژوهشی است. ولی ما تابع محاسبات عمومی هستیم. در مناقصه، افراد مختلف شرکت می کنند. البته در بناهای شاخص، باید پیمانکاری انتخاب شود که شرایط خاص داشته باشد.
وی در پایان باز هم تاکید می کند که هرکه بخواهد، اعم از متخصص کارکشته یا شهروند فرهنگ دوست، به وی اجازه داده می شود که گنبد را ببیند.
آیا مناقصه نقص است ؟
هادی ندیمی، یک استاد دانشگاه مناقصه را رد نمی کند؛ ولی تاکید می کند که نظارتها باید سختگیرانه باشد. وی می گوید: در مناقصه هایی که دقت نظر می طلبد، سابقه و توانایی فرد را ورانداز می کنند و این گونه نیست که هر که قیمت کمتری بگوید، کار را به او بسپارند.
اگر مردم بخواهند، دخالت می کنیم
به نظرم می رسد که با توجه به حساسیت امر و سخنان فراوان بیان شده پیرامون این موضوع، شاید دستگاه قضایی بتواند وارد گود شود و به عنوان نماینده مردم و در جایگاهی بالاتر از میراث پیگیری مسئله را عهده دار گردد. پس با دادستان استان تماس می گیرم. علی اصفهانی در پاسخ پرسشم می گوید: اگر در این موضوع مطالبه مردمی صورت بگیرد، دادستانی در باب پیگیری حقوق عامه به موضوع ورود پیدا می کند و با جلب نظر کارشناسان، تصمیمات مقتضی را اتخاذ می کند.
دست در دست هم صفا و لطف را به روی مسجد شیخ برگردانید
سخن در این باب زیاد است و گفتنی ها بسیار؛ اما بخشی از مطالبی که از سخنان موافقان و مخالفان و مسوولان قابل استخراج و نتیجه گیری است، اینهاست:
کار را به کاردان باید سپرد
دیگربار عزم دیدن گنبد در سرم زنگ می زند. از قدیم گفته اند «دود از کنده بلند می شود»؛ شماره یکی از بزرگترین اساتید معماری و مرمت کشور را می گیرم. او اکبر زرگر است و به قول خودش، ریشه اش در اصفهان است. به دلیل دوری از اصفهان و موضوع مورد بحث، نمی تواند نظری ارائه کند. با اصرار من به یکی دو سوالم پاسخ می دهد و می گوید: دانشگاه هنر اصفهان با توجه به داشتن ظرفیت آزمایشگاهی، می تواند کارشناسی این کار را عهده دار شود و گزارش دهد.
نگاهم را از دور به گنبد مسجد شیخ می اندازم و به روح محمدرضا اصفهانی، سازنده سلیم آن، و تمام بزرگان مسلمان ایران درود می فرستم و پرسشی را از ذهن گذر می دهم: آیا اصفهان می تواند تحفه ترکان را به سلامت به نسلهای آینده بسپارد؟ ان شاالله می تواند.