امتداد 22 بهمن 98 تا دوم اسفند 98 برای یک حق انتخاب دیگر
مردم ایران در حالی با حضور گسترده خود در مراسم راهپیمایی 22 بهمن, چهل و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی را گرامی داشتند که برخی چهره های افراطی دولت آشوب طلب ترامپ همچون جان بولتون شرط بندی کرده بودند که جمهوری اسلامی ایران چهلمین سال خود را نخواهد دید.
طی چند هفته گذشته نیز رسانه های مخالف و معاند اعم از غربی – صهیونیستی و سعودی- اماراتی نهایت تلاش خود را بکار گرفته بودند تا با لطایف الحیل و بکار گیری انواع ترفندها ولو توسل به تهدید ویروس کرونا از حضور گسترده مردم ایران در راهپیمایی 22 بهمن جلوگیری کنند. گردانندگان این رسانه ها امیدوار بودند کاهش حضور مردم در مراسم 22 بهمن را به خمیر مایه تبلیغات خود برای کاهش حضور مردم در انتخابات مجلس شورای اسلامی در دوم اسفند ماه آینده قرار دهند و بدین ترتیب پروژه تحریم انتخابات را که از چند هفته پیش در دستور کار خود قرار داده بودند، سرعت بخشند.
اما حضور گسترده مردم در مراسم چهل و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی هر دو پروژه برنامه ریزی شده آنها را مثل همیشه به هم ریخت و از هم اکنون می توان حدس زد که در دوم اسفند حماسه ملی دیگری برای یک انتخاب دیگر رقم خواهد خورد که به قول رئیس جمهوری مهمترین ثمره و دستاورد انقلاب اسلامی بود ودر واقع از زمانی که مردم ایران آگاهانه از میان گزینه های مختلف، مردمسالاری دینی را به عنوان نظامی سیاسی مطلوب برای خود برگزیدند هر از چند سال یکبار با حضور خود در پای صندوق های رای بر این انتخاب خود مهر تایید می زنند و راه را برای استمرار آن فراهم می کنند.
"انتخاب" جدا از اینکه با پدیده های نوسیاسی همچون دموکراسی قرابت دارد و از لوازم آن به شمار می رود در فلسفه اسلامی قرابت نزدیکی با مقوله" اختیار" دارد و در مناظره هایی که در قرون اولیه اسلامی میان فیلسوفان و متفکران اسلامی در جریان بوده ادبیات بسیارغنی در این زمینه تولید شده که هنوز هم می تواند به خیلی از نیازها پاسخ دهد.
در واقع انقلاب اسلامی به لحاظ نظری بر مبانی آموزه های اسلامی بنا گذاشته شده و از پشتوانه قوی فلسفی برخوردار است و به همین دلیل هم دارای تفاوت های ماهوی با سایر انقلاب های جهان است. اگر سایر انقلاب ها به زور سرنیزه پیروز شدند اما انقلاب اسلامی ازهمان ابتدا مستظهر به قدرت نرم و سرمایه اجتماعی بود و با گفتمانی که با خود به همراه آورد نیروی خود را همانند خورشید از درون خود می گرفت.
اگر هم انقلاب اسلامی در خارج طرفدار پیدا کرد بیشتر به خاطر این بود که انقلاب اسلامی در آن مقطع که کشورهای جهان در نظام دو قطبی حاکم هیچ حق انتخابی بین غرب و شرق نداشتند که هر دو نظام مادی گرا بودند راه سومی پیش روی بشریت قرار داد که مبتنی بر آموزه های غیرمادی و معنوی بود و این بخصوص برای مسلمانان که قرن ها در حسرت نظام اسلامی بودند به مثابه مائده آسمانی بود.
امروزه هم با گذشت چهاردهه تغییری در اساس و شاکله عوامل و نیازهایی که انقلاب اسلامی را به پیروزی رساندند روی نداده است اما برخی از رفتارها و عملکردها که عموما به افراد و مجریان مربوط می شوند ممکن است قابل نقد باشد و نیاز به تغییر و اصلاح داشته باشد. بررسی سایر مکاتب فکری همچون لیبرالیسم و رئالیسم نشان می دهد که این مکاتب هر از گاهی به بازبینی و بازتولید خود می پردازند که حاصل آن ظهور و بروز نحله های جدید و به روز شده این مکاتب توام با حفظ اصول و استخوان بندی آنها تحت عناوینی مانند نولیبراسیم، نو رئالیسم ، رئالیسم ساختاری، رئالیسم تدافعی و تهاجمی است و از این دید شاید نیاز به بازتولید "نوانقلابی" برای پاسخ به شرایط جدیدی باشد که انقلاب اسلامی در داخل و خارج در آن قرار دارد.
این به مفهوم تقلیل جایگاه انقلاب اسلامی به این مکاتب نیست بلکه یاد آوری یک تجربه تاریخی و بین المللی برای پویایی بخشیدن به افکار و زایش آن برای پاسخ به شرایط و مقتضیات روز است.
----------------------------------
احمد کاظم زاده