در یادداشتی بررسی می شود
جایگاه آفریقا در سیاستهای «پسا برگزیت» بریتانیا
نخستین نشست سرمایهگذاری بریتانیا و آفریقا با حضور رهبران ۱۵ کشور آفریقایی در لندن برگزار شد. نشستی که با عقد ۲۷ قرارداد تجاری به ارزش ۶.۵ میلیارد پوند به پایان رسید. به نظر میرسد آفریقا برای بریتانیا بهویژه از منظر مؤلفههای ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی سیاست "بریتانیای جهانی" واجد اهمیت است. سیاست "بریتانیای جهانی" دو مؤلفه اصلی دارد: مؤلفه اقتصادی آن تبدیل بریتانیا به یکی از رهبران اقتصاد جهانی است، در عین حال بریتانیا به دنبال رها شدن از ساختارهای بوروکراتیک، پیر و غیر منعطف اروپایی است؛ کاهش هزینههای خروج را دنبال میکند و نفوذ در بازارها و حوزههای جغرافیایی جدید (از جمله آفریقا) را هدف قرار داده است. تبدیل بریتانیا به قدرتی ژئوپلیتیک در عرصه جهانی نیز دیگر مؤلفه سیاست "بریتانیای جهانی" است، هدفی که با توجه به تبدیل آفریقا به عرصه رقابت ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیک در عصر بازگشت رقابت قدرتهای جهانی، بدون توجه لازم به آفریقا متحقق نمیشود.
برای بریتانیای در حال بازآرایی حضور جهانی، آفریقای مواجه با رقابت قدرت های بزرگ، میتواند به منطقهای مهم تبدیل شود. دلایل این رقابت بر سر آفریقا نیز نه تنها شامل تشدید رقابت ژئوپلیتیکی در مقیاسهای جهانی و منطقهای است بلکه به افزایش اجتنابناپذیر اهمیت منابع آفریقا به همراه ظرفیتهای انسانی و اقتصادی آفریقا نیز بازمیگردد. میدانیم که کشورهای ایالاتمتحده امریکا، فرانسه، چین، بریتانیا، امارات متحده عربی و ترکیه به دنبال نفوذ نظامی در قاره آفریقا هستند؛ در ضمن جدا از نفوذ فزاینده چین در قاره آفریقا، آلمان در حوزه سرمایهگذاری تولیدکنندگان بزرگی، چون زیمنس و فولکسواگن در کشورهایی، چون روآندا و غنا بسیار فعال است. فرانسه نیز به دنبال سرمایهگذاری در حوزههای با ارزشافزوده محلی بوده است و از جمله، کارخانه تولید واگن آلستوم در آفریقای جنوبی و شعبهای از کارخانه رنو را در غنا احداث کرده است.
دلایل رقابت بر سر آفریقا نه تنها شامل تشدید رقابت ژئوپلیتیکی در مقیاسهای جهانی و منطقهای است بلکه به افزایش اجتنابناپذیر اهمیت منابع آفریقا به همراه ظرفیتهای انسانی و اقتصادی آفریقا نیز بازمیگردد.
هند، ترکیه، روسیه، برزیل، هلند و اسرائیل نیز در حال افزایش سرمایهگذاری، تجارت و همکاری اقتصادی با کشورهای آفریقایی هستند. از این رو، نخستین نشست سرمایهگذاری بریتانیا و آفریقا را در واقع باید استمرار ایده "آفریقا به علاوه یک" دانست که در سال ۱۹۷۲ با فرانسه آغاز شد. در سالهای ۱۹۹۳ و ۲۰۱۴ نیز به ترتیب کشورهای ژاپن و آمریکا نیز چنین نشستهایی را میزبانی کردهاند. در اکتبر گذشته، روسیه نیز اجلاس مشابهی را برگزار کرد. با وجود این، هیچیک از این موارد مورد اشاره چه از منظر سطح و تعداد شرکتکنندگان و چه از منظر عمق منافع با اجلاسهایی که در ۲۰ سال گذشته میان چین و این کشورها برگزار شده است، قابل مقایسه نیستند. بین سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۸، سرمایهگذاری مستقیم خارجی چین در آفریقا ۴۲ میلیارد دلار؛ فرانسه، ۳۴ میلیارد دلار؛ آمریکا، ۳۱ میلیارد دلار؛ امارات متحده عربی، ۲۵ میلیارد دلار و بریتانیا ۱۷ میلیارد دلار بوده است.
صداها و چشماندازهای جدیدی از آفریقا به گوش میرسد و آفریقا دیگر به عنوان یک قاره در حال شکست، تلقی نمیشود و بیشتر به عنوان یک فرصت تجاری، نگریسته میشود. قارهای با ۲/۱ میلیارد نفر جمعیت (پیشبینی میشود جمعیت آن طی سه دهه آینده به ۲ میلیارد نفر برسد) که ۴۲۰ میلیون نفر از آنها جوان و آماده کار هستند. در ضمن، صندوق بینالمللی پول، پیشبینی کرده است که در سال ۲۰۲۰، شش کشور از ۱۰ کشور با سریعترین نرخ رشد اقتصادی، آفریقایی خواهند بود. به گزارش کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل، در سال ۲۰۱۸ آفریقا ۴۶ میلیارد دلار سرمایهگذاری مستقیم خارجی جذب کرده است که نسبت به سال ۲۰۱۸ افزایش یازده درصدی را نشان میدهد.
در این بین، نشست سرمایهگذاری بریتانیا و آفریقا، این فرصت را برای شرکتهای بریتانیای فراهم ساخته است تا از اولویتهای کشورهای آفریقایی در حوزههای زیرساخت، مشاغل، تولید و انرژیهای نو مطلع شوند. در ضمن چنین اجلاسی به بریتانیا کمک میکند که در دوران «پسا برگزیت»، کمکهای توسعهای خود را به آفریقا به درستی شکل و جهت دهد و اولویتهای سرمایهگذاری «پسا برگزیت» بریتانیا را روشن سازد. در ضمن، بریتانیا در جریان نشست اخیر اعلام کرده است که قصد دارد در سال ۲۰۲۲ به بزرگترین سرمایهگذار آفریقا در بین کشورهای گروه هفت تبدیل شود.
بریتانیا بدون توجه به دنیای متحول، روی ارزشهای اصلی خود متمرکز شده است و دکترین اصلی بریتانیا در حوزه آفریقا نیز تاکنون بر کمکهای توسعهای مبتنی بر هنجارها و ارزشهای بریتانیایی استوار بوده است.
با وجود اهمیت آفریقا برای بریتانیا به ویژه در دوران «پسا برگزیت»، حضور و نفوذ بریتانیا در آفریقا با چند ابهام و اشکال مهم مواجه است: نخست و مهمتر اینکه، الگوهای تعامل، تجارت، کمکهای توسعهای و سرمایهگذاری بریتانیا در آفریقا هنوز بازتابی از درک استعماری و پدرسالارانه این کشور است و پرسش اینجاست که آیا رهبران بریتانیا موفق خواهند شد به ویژه در دوران «پسا برگزیت» از درکِ کشورهای آفریقایی به عنوان جوامع عمدتاً کشاورزی و مردم روستایی با مهارتهای اندک و کشورهایی که باید پذیرای هنجارها و ارزشهای بریتانیایی باشند، جدا شوند؟ به عنوان مثال، بریتانیا برای مدت طولانی بدون توجه به یک دنیای متحول، بر روی آنچه ارزشهای اصلی خود میداند، متمرکز شده است و دکترین اصلی بریتانیا در حوزه آفریقا نیز تاکنون بر کمکهای توسعهای مبتنی بر هنجارها و ارزشهای بریتانیایی استوار بوده است. بریتانیا تاکنون به جای طرح این پرسش اساسی از آفریقا که ما چه میتوانیم برای شما انجام دهیم به پاسخ درباره این پرسش پرداخته که آفریقا چه باید بکند. شاهد مثال دیگر برای این درک پدرسالارانه بریتانیا به آفریقا، آن است که مواد اولیهای، چون سوخت، سنگهای قیمتی و میوه تازه همچنان مهمترین صادرات آفریقا به بریتانیا است و ۵۱ درصد سرمایهگذاری بریتانیا در آفریقا همچنان در حوزه معدن و ۳۴ درصد در حوزه خدمات مالی صورت میگیرد. حال آنکه آفریقا به سرمایهگذاریهای مرتبط با صنایع ارزش افزوده نیازمند است به عنوان مثال: سرمایهگذاری ای که بازار ۵ میلیارد دلاری کاکائو را به بازار ۱۰۰ میلیارد دلاری صنایع شکلاتسازی تبدیل کند.
وجه دیگر این درک پدرسالارانه آن است که در حالی که بین سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۸، رهبران چین به ۴۳ کشور از ۵۵ کشور آفریقایی سفر کردند - چین با برقراری ارتباطات گسترده دولت با دولت و انعقاد تعداد زیادی قرارداد سرمایهگذاری دوجانبه، به دنبال ایمنسازی سرمایهگذاری شرکتهای چینی در آفریقا بوده است - نخست وزیران بریتانیا تنها به ۲۳ کشور آفریقایی سفر کردند و پیش از سفر سال ۲۰۱۸ ترزا می، به سه کشور آفریقای جنوبی، نیجریه و کنیا، آخرین باری که یک نخست وزیر بریتانیا پا به این قاره گذاشت، سال ۲۰۱۳ بود.
ابهام دیگر آن است که بریتانیا به ویژه در دو دهه اخیر، بخش مهمی از نفوذ خود را در قاره آفریقا، مدیون عضویتش در اتحادیه اروپا بوده است. به عنوان مثال: بریتانیا رهبر اروپاییِ تلاشهای بینالمللی برای مواجهه با مسئله فقر و بدهی در آفریقا و یکی از شکلدهندگان اصلی سیاستهای اتحادیه اروپا در حوزه حفظ صلح، توسعه، امنیت، تجارت و حقوق بشر در آفریقا بوده است. پرسش اینجاست که بریتانیا، کاهش نفوذ ناشی از خروج از اتحادیه اروپا را چگونه جبران خواهد کرد؟ بریتانیا همچنین باید در خصوص بازار آفریقا واقعبین باشد. تولید ناخالص داخلی ۵۴ کشور آفریقایی در مجموع کمتر از آلمان و تقریباً برابر با فرانسه است. در واقع گرچه سرمایهگذاری در آفریقا سرمایهگذاری برای آینده است، ولی آفریقا به هیچ وجه، خلأ ابر قدرت اقتصادی، چون اروپا را پر نخواهد کرد.
|
نویسنده: حسین مفیدی احمدی پژوهشگر مسائل بریتانیا و اروپا |