اولتیماتوم میلیون ها تظاهرکنندگان عراقی به امریکا و اتمام حجت با آن
روز جمعه 4 بهمن 1398 میلیون ها عراقی با برگزاری راهپیمایی اعتراض آمیز خواستار خروج نظامیان امریکایی از این کشور و اعاده سیادت و حاکمیت ملی به این کشور شدند.
اولویت اول عراق برای پایان کامل اشغال این کشور استفاده از ابزارهای مدنی چون برگزاری تظاهرات مسالمت آمیز و دیپلماسی است و چنانچه این شیوه ها موثر نیفتد و کار ساز نشود و امریکا همچنان بر استمرار حضور نظامی خود تاکید بورزد در این صورت احتمال استفاده از شیوه های دیگر دور از انتظار نخواهد بود. عراقی ها برای این کار توجیه قانونی و حقوقی در اختیار دارند. امریکا زمانی که به اشغال این کشور در سال 2003 میلادی دست زد توجیه و بهانه اش این بود که دولت وقت عراق به ریاست صدام سلاح کشتار جمعی در اختیار دارد و از این طریق می تواند صلح و امنیت بین المللی را به خطر بیندازد.
هرچند در آن مقطع سازمان ملل و خیلی از کشورهای جهان حتی در جهان غرب از جمله فرانسه و المان با ادعای دولت وقت امریکا به رهبری جرج بوش پسر مخالفت کردند و توجیهات امریکا را کافی ندانستند اما امریکا با اصرار و پافشاری راستگرایان و نومحافظه کاران حاکم بر این کشور و همچنین با تحریک رژیم صهیونیستی و مافیای یهودی به اشغال عراق دست زد اما یافت نشدن تسلیحات کشتار جمعی مورد ادعای امریکا مشروعیت این جنگ و اشغال را زیر سوال برد و در نتیجه نیروهای امریکایی به عنوان نیروهای اشغالگر در سیبل مخالفان اشغال هدف قرار گرفتند و بعد از آنکه امریکا بیش از 5 هزار کشته و بیش از 30 هزار زخمی و معلول و بیش از دو تریلیون دلار هزینه نظامی مستقیم و غیرمستقیم متحمل شد در نهایت در اواخر سال 2008 که مصادف با انتخابات ریاست جمهوری بود در نهایت با امضای دو موافقتانه استراتژیک و امنیتی با دولت وقت عراق به پایان اشغال عراق و خروج نیروهای خود تن داد و قرار شد باقیمانده نیروهای امریکایی به صورت محدود در امور آموزشی آن هم به درخواست دولت عراق به فعالیت خود ادامه دهند.
اما امریکا از چند جهت از این توافقنامه عدول کرد: نخست اینکه نیروهای نظامی خود را به بهانه های مختلف از جمله مبارزه با داعش افزایش داد و در عین حال به احداث پایگاه های دائمی همچون عین الاسد دست زد که به گفته ترامپ چند میلیارد دلار روی آن سرمایه گذاری شده است دوم اینکه امریکا نیروهای نظامی خود را در امور فراتر از امور آموزشی سازماندهی کرد و در بسیاری از موارد هماهنگی های لازم را با دولت عراق بعمل نیاورد و در عین حال مانع از این شد که دولت عراق بتواند از خریدهای تسلیحاتی خود از امریکا استفاده لازم را در مواقع لازم و ضروری ببرد و یا اینکه دولت عراق این اجازه و امکان را داشته باشد که بتواند نیازهای تسلیحاتی خود را از سایر کشورها تامین کند.
سوم اینکه طبق موافقتنامه امنیتی این امکان به هر یک از دو طرف داده شود که در صورت بی میلی برای ادامه موافقتنامه درخواست لغو آن را از طرف مقابل بخواهد اما مدت زمان لازم را برای خروج از موافقتنامه فراهم کند.
اکنون مجموعه ای از عوامل دولت عراق را بر آن داشته است که لغو موافقتنامه امنیتی را از امریکا بخواهد و با وجود اینکه دولت عادل عبد المهدی بدون هماهنگی با پارلمان نیز می توانست این کار را از امریکا بخواهد اما برای ایجاد هماهنگی داخلی و کسب پشتوانه مجلس آن را با پارلمان در میان گذاشت که با حمایت و تصویب بیش از 50 درصد اعضای پارلمان همراه شد و اکنون نیز مردم عراق با برگزاری تظاهرات و تجمع حمایت مردمی برای این درخواست دولت و پارلمان عراق فراهم کرده اند و این موضوع از این جهت حائز اهمیت است که امریکا تاکنون به درخواست دولت و پارلمان عراق توجه نمی کرد و حتی برخلاف درخواست آنها در یک دهن کجی منابع پنتاگون از تصمیم خود برای استقرار سامانه پدافند موشکی پاتریوت در عراق خبر داده اند و از این دید مهمترین پیام تظاهرکنندگان عراق این است که از این پس امریکا نه الزاما با دولت و پارلمان عراق بلکه با خود آنها طرف خواهد بود و چه بسا امکان دارد در صورت سماجت و اصرار امریکا وضعیت به دوران اشغال بازگردد و کابوس حوادث 2003 تا 2008 بار دیگر تکرار شود.
----------------------------------------------------
احمد کاظم زاده